eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
12.3هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا اتفاقا همین امروز صبح خواهرش اینجا بود . سهراب با تعجب به مامان نگاه کرد و گفت خواهرش
🍃🍃🍃🌸🍃 قدمامو تند کردم تا اسماعیل منو نبینه که یهو صدام کرد قلبم داشت وامیستاد با تعجب برگشتم و نگاش کردم که گفت سلام مهزاده خاتم خوب هستین؟به چشماش که به من خیره بود نگاه کردم ، صبر نکرد تا جوابشو بدم گفت مهزاده خانم خواهرم اومده بود خونتون مادرتون جواب رد بهش داده بودن ، میخواست دوباره بیاد ولی گفتم بزار خودم با مهزاده خانم صحبت کنم دلیلش چی بوده؟ با اخم بهش نگاه کردم و گفتم بار اخرتونه میاین تو محله ما و منو صدا میکنید ، اسماعیل نگام کرد و گفت والا دو سه روزه منتظر شمام من ، از روزی که شما رو دیدم خواب و خوراک ندارم . گفتم چطور بود تا هفته پیش که قرار بود شوهر بهار بشین باز الان نظرتون عوض شد ؟ رومو ازش برگردوندم که گفت من بازم خواهرمو می‌فرستم پی شما ، انقد میرم و میام تا جواب بله ازتون بگیرم . رسیدم خونه خانم جان همین که منو دید بغلم کرد و گفت به‌به عروس خانم از این ورا با تعجب بهش نگاه کردم و گفتم عروس خانم کجا بوده خانم جان ؟ پوزخند زد و گفت درسته مادرت مهمونی میگیره و همه شهر دعوت می‌کنه و ما رو غریبه می‌دونه ولی خبرش بهم میرسه که واست جواب گرفته و قراره عروست کنه ، گفتم نه خانم جان از این خبرا نیست . نشسته بود و مدام منو سوال جواب میکرد و میگفت پسره کیه و چیه و چجوریه . چند دقیقه بعد سر و کله بابا پیدا شد تا رسید به مهمون خونه خانم جان گفت خوش اومدی پدر عروس ، بابا گفت پدر عروس خر کیه ؟ خانم جان پوزخند زد و گفت خبر نداری دیگه شکر دخترتو عروس کرده خواستگار جواب داده و قراره براش نشون بیارن بابا با اخم گفت شکر غلط کرده مگه این بچه ها بی صاحابن؟ رو کردم به بابا و گفتم اصلا از این خبرا نیست عمه ثریا یه خواستگار برام فرستاده و هنوز خونه نیومدن فقط مامانم میخواد اجازه بده بیان خونه . خانم جان گفت بازم خدا پدر و مادر مهناز بیامرزه که ما رو غریبه نمیدونه این شکر و ثریا که انگار بزرگتر ندارن ،حیا رو قی کردن. بابا گفت همینه دیگه مادر من اینم از دخترت حالا هی سنگشو به سئنه بزن و بگو می‌خوام این خونه رو بدم به ثریا و حق دخترمه . خانم جان یه نگاه چپی به بابا انداخت و چیزی نگفت حوصله حرفای خاله زنگیشونو نداشتم خدافظی کردم و برگشتم خونه که مامان با اخم رو صندلی نشسته بود‌ 🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه 🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️☃️
🔞حادثه ای تلخ و دردناک🔞 😱مادری که جان دختر ۱۱ ساله اش را گرفت🤯😱😱 مگه میشه مادر باشی و اینکار و بکنی😱 😱😱آخر الزمان شده 😱😱 شرح خبر👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
❌️ فوت دردناک دختر بچه تبریزی❌️ اوایل خدمتم تو بیمارستان امام رضای تبریز بود نزدیکای اذان ظهر بود که مادری دختر ۳ ساله ای به بغل سراسیمه وارد اورژانس شد از شدت گریه توان حرف زدن نداشت و بچه تو بغلش کبود شده بود سریع بچه رو گرفتم زن بیچاره همونجا کف اورژانس ولو شد بچه رو تخت خوابوندم و مشغول معاینه شدم دهنشو که باز کردم با چیزی که دیدم چشام از حدقه زد بیرون خدای من این چیه😱 ... ادامه داستان..🤦‍♀️ https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676
خدا چه قشنگ میگه: «والله یعلم ما فی قلوبکم...» حواسم هست تو دلت چی می‌گذره...! توئیت🌱🤎 🍃🌸
بلند پرواز باش آسمان به کسی تعلق ندارد!..💙☁️ 🕊
اگه میخوای متفاوت ترین سبزه عیدو درست کنی😍 سبزه کنجد سیاه درست کن😅 خیلی شیک و متفاوته😍 آموزششو گذاشتم اینجا👇 https://eitaa.com/joinchat/3566075906Cda66f054e1