eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
12.6هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا بی حال رو صندلی نشسته بودم که زنگ در خونه رو زدن و سهراب اومد پیشم ، نگاه به رنگ زر
🍃🍃🍃🌸🍃 کم کم داشتم به زندگیم عادت میکردم ، سهراب می‌رفت تهران و یکی دو ماهی یک بار میومد و به مامان سر میزد و فرامرزم مثل همیشه ماهی یه بار چند روزی می‌رفت تهران ، هر چی بیشتر از زندگیم رد میشد من و فرامرز بیشتر از هم دور می‌شدیم . تو این چند ماهه سعی کرده بودم فکر اسماعیلو از سرم بیرون کنم و خیلی کم بهش فکر میکردم .یه روز که نشسته بودیم و فرامرز تازه از تهران اومده بود گفتم کاش میشد دیگه نری تهران فرامرز ، فرامرز نگام کرد و گفت مجبورم خانوم . شاید چند سال دیگه هم مجبور باشیم کل زندگیمونو ببریم تهران ، گفتم من نمیام . فرامرز خندید و گفت پس از کجا پول دربیارم زندگی کنیم ؟ پامو رو پام انداختم و گفتم کاش میشد بیای همینجا یه حجره بزنی ،بابامم هواتو داره . فرامرز با تعجب بهم نگاه کرد و گفت این همه سال درس خوندم که بیام حجره بزنم ؟ خب بی سواد میموندم و حجره میزدم ، از حرفش ناراحت شدم و فرامرز متوجه شد صداشو آروم تر کرد و گفت ببین مهزاده مثلا سهراب این همه داره زحمت می‌کشه میره تهران و میاد که پزشک بشه بعد این درسته که چند سال بعد زنش بهش بگه که تو باید بیای اینجا حجره بزنی ؟ هیچی نگفتم و اخم کردم و بهش محل نذاشتم ، فرامرزم که دید جوابشو ندادم سکوت کرد . رابطه بین ما روز به روز سرد تر میشد ، تا جایی که گاهی فرامرز وقتی می‌رفت تهران یکی دو روزم بیشتر میموند دیگه از سوغاتیای جور وا جور خبری نبود و وقتی میومد خستگیاش تو خونه بود . تصمیم گرفته بودم بچه دار بشم یه روز که با فرامرز نشسته بودیم گفتم فرامرز من دلم بچه میخواد خندید و گفت آدم هر چیو که دلش بخواد نباید داشته باشه که ، گفتم منظورت چیه؟ صبح تا شب من تو این خونه بیکارم تنها سرگرمیم اینه برم با مامانم حرف بزنم حداقل یه بچه بیارم که سرگرم اون بشم دیگه . فرامرز نگام کرد و گفت خب برو درس بخون یه هنری یاد بگیر ، خیاطی کن ، گلدوزی کن مگه این همه زن که زندگی میکنن شوهرشون صبح تا شب براشون میرق...صه؟ عملا داشت منو مسخره میکرد با ناراحتی گفتم نه دلشون به زندگیشونه . نمیدونم چرا این حرفو زدم و فرامرز ابروهاش افتاد بالا با تعجب نگام کرد و گفت دل تو اگر به زندگیت نیست پس به چیه ؟ دلت میخواد چیکار کنم برات به دور و برت نگاه کن ، به خانواده خودت نگاه کن ، به شوهر اون دختر عموت نگاه کن . اینهمه مرد تو این شهر که محل سگ به زنشون نمیدن من دلم نخواست مثل بابام باشم که صبح تا شب ازش کتک خوردیم و چشم گفتیم ولی مثل این که باید اینجوری دل زنو به زندگی گرم کرد ، فرامرز اینا رو با عصبانیت می‌گفت . چشمام سرخ شده بود و انگار رگای بدنش متورم بود 🌼🌼🌼🌼
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
6.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر پشت بام یا استخر یا دیوارها ت نم میده دست نگر دار عایق های رنگی رطوبتی کیمیای فراز بهترین جایگزین ایزوگام برای اطلاعات بیشتر و مشاوره و نمونه کار 👇👇👇 09126077730 سلیمی https://eitaa.com/joinchat/621805895Cf9de152d88
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
از هیجان دست و پاهام یخ زده بود به وحید گفته بودم که امشب خونه مامانم میمونم اما قبل از اینکه تایم کاریش تموم بشه اومدم خونه تا سوپرایزش کنم و بهش بگم که داره پدر میشه. از سر کوچه ماشینش رو که دیدم سریع چراغ هارو خاموش کردم و دوربین رو روشن کردم و خودم پشت مبل قایم شدم حس میکردم الاناست که از هیجان زیاد سکته کنم ، چند دقیقه بعد در باز شد و وحید وارد خونه شد اما قبل از اینکه خودم رو نشون بدم صدای آشنای زنی رو‌ شنیدم که ..... 🔥😱🔥😱🔥😱 https://eitaa.com/joinchat/2001404844Cadfb0e35caباورم نیست سرگذشت زندگیم آنقدر تلخ باشه☝️😢
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روش صحیح تمیز کردن تلویزیون رو تو کلیپ براتون توضیح داده شده ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
هدایت شده از گسترده فانوس🔰
🔴 به پسرم گفته بودن اختلال یادگیری داره دیگه داشت باورم میشد تا اینکه...😳 پسرم از کلاس ششم ریاضیش به شدت ضعیف بود و هی بدتر می شد دیگه کلا از درس و مدرسه زده شده بود و اصلا اعتماد به نفس نداشت . 😖 کلاس تقویتی و کلاس خصوصیم بی فایده بود.😰 معلماش میگفتن مشکل یادگیری داره🥺 ⭕ تا اینکه اتفاقی با این کانال ریاضی آشنا شدم ،وقتی نشونش دادم ، راضی شد که آموزشها رو ببینه و بعد چندروز ا با ذوق و شوق،اومد گفت مامان این استاد چقدرساده و روان توضیح میده ، و می تونم قشنگ یاد بگیرم.😱 ⭕ الان ریاضیش عالی شده تازه به دوستاشم یاد میده، همه ی اینها رو مدیون این کانالم ، 😍👇 تو هم اگه مشکلی مثل مشکل من رو داری سریع عضو شو.👇 https://eitaa.com/joinchat/883032300Cdeb5a4207e ✔️ الانم آموزشهای رایگان هر پایه رو به مدت محدود سنجاق کردن👆
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
❤️‍🩹نامادریم سایه‌مو با تیر میزد ولی وقتی خان روستا به اومد بهم گفت: چشم و گوشتو بازکن دخترجان. جماعت خان و دست رو رعیت که گذاشتن شک نکن از رو دلدادگی و نیس، حتما ریگی به کفششونه. یه ریز تو گوش پدرم میخوند دخترتو نکن اما من از رو لجبازی باهاش قبول کردم زن خان بشم که ۳۵سال ازم بزرگتر بود. شب عروسی دستمو گرفت و برد سمت اصطبل اسباش، هولم داد داخل و گفت من تورو واسه خودم نمیخواستم، از امشب باید...👇 https://eitaa.com/joinchat/2195980703Ca6c5543eae
48.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدل مو جلو مو زیبا موهای دخمل تو اینجوری خوشگل کن😍 ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
هدایت شده از تبلیغات ملکه(نجوا)
_تن بچم کبود شد نزنش بی وجدان!!!!😭 صدای گریه های جگر گوشه اش داشت گوشت تن دخترک را آب میکرد اما آن زن دست بردار نبود. گوش کوچولوی پسرک را گرفته بود و مدام توی صورتش میزد و جیغ میکشید: _تو کی هستی که عکس شوهر منو برمیداری؟ توی ... مادر پاپتیت بهت یاد نداده نباید به وسایلای بقیه دست بزنی؟ 😡نباید عکس هر کسیو میبینی بگی باباته؟ بی پدر... دخترک نتوانست بگوید شوهری که میگویی پدر پسرکی‌ست که همین حالا زیر دستان تو در حال جان دادن است.که شوهرت همان نامردی‌ست که مادرش به من...👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3519415246C4bf78a3715 داستان غم انگیز و واقعی سوما 😔
🌺🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 🍃 زنده شدن یک خانم توسط ایت الله قاضی ✍️مرحوم آیت‌الله سید عباس کاشانی که از آخرین شاگردان آقای قاضی محسوب می شود، جریانی نقل می کند که خود شاهد و ناظر آن بود. وی می گوید : خانم یکی از علمای آن زمان که در فقه و اصول، شاگردان زیادی داشت مریض شد و روز به روز حالش بدتر می شد، تا این که یک روز صبح حالش از هر روز بدتر شد و از هوش رفت و دیدند که امروز و فردا است که آن خانم از دنیا برود، آن فقیه، سراسیمه نزد آقای قاضی آمد، آقای قاضی فرمود: خانم چطور است؟ آن عالم، گریه کرد و گفت: آقا دارد از دستم می رود. اگر امروز او بمیرند فردا هم من می میرم. این زن و مرد، سی و هفت سال با هم زندگی می کردند و بچه هم نداشتند و خیلی انیس هم بودند. آقای قاضی یکی از مختصاتش این بود که به صورت کسی نگاه نمی‌کرد، همینطور که سرش پایین بود تند تند دعا می‌خواند و چشم‌هایش نیز بسته بود. بعد دستش را بلند کرده و چشمانش را پاک کرد و گفت: شما بفرمائید منزل، خداوند ایشان را به شما برگرداند. او هم به آقای قاضی خیلی اعتقاد داشت و می‌دانست هر چه بگوید حق است. زمانی که آن عالم به خانه اش بر می‌گردد، می‌بیند خانمش که او را صبح به سمت قبله دراز کرده بودند و هیچ حرفی نمی‌زد، خوب و سر حال است و آن خانم به آقا می‌گوید: از شما ممنونم که پیش آقای قاضی رفتید، من همان موقع از دنیا رفته بودم، چند دقیقه‌ای بود که قالب، تهی کرده بودم، من را تا آسمان چهارم بردند و آن جا صدایی شنیدم که آقای قاضی با احترام، درخواست تمدید حیات ایشان را کرده و همان موقع مرا برگرداندند. . 📚 منبع : کتاب عطش قسمت مصاحبه با مرحوم آیت الله سید عباس کاشانی 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
‼️اگر ۱۰ هزارتومن توو جیبت داری سریع جوین شو😳👇 🥗لوازم زیبا و فانتزی 🥗 😍اشپزخونه..دکور منزل... و....😍 🔴شروع قیمت از ۵هزار تومن🔴 🔵ارسال به تمام نقاط کشور🔵 😳پرداخت درب منزل😳 حراجی زده‼️ http://eitaa.com/joinchat/2498166853Ce9bca0c9df http://eitaa.com/joinchat/2498166853Ce9bca0c9df