🌸 دختــران چــادری 🌸
+پدر صلواتی!
قرار بود پدرش را دربیاورم تا جواب بله را از منِ پدر صلواتی بگیرد..می خواستم طاقچه بالا بگذارم و لیست بلند بالایی ترتیب ببینم از این سر تا آن سر؛ لیستی که خانه ی شخصی از نوع قباله دارش باشد، کار دولتی ستاره دارش باشد، ماشین شاسی بلند روی شاخش باشد.. خلاصه لاکچری بودن در ذاتش باشد!
از همه مهمتر لیستی که چشم داشته باشد؛ دو تا چشم درشت و شهلا تا بتواند چشم هر چه فک و فامیل هست را از حدقه دربیاورد!
آقایان خاستگار با وجود این لیست بلند بالا، یکی یکی رفع زحمت می کردند و به زباله دان تاریخ می پیوستند.تا اینکه آن مرد آمد؛ شاهزاده ی بدون اسب سفید آمد!
جلسه ی اول خاستگاری بود و بعد از خوش و بش بزرگتر ها، مسئولیت هدایت ما به اتاقی که اختصاص داده شد به سنگ وا کردن را مادر برعهده گرفت.البته چشم غره اش را هم پیش زمینه ی مسئولیتش کرد که یعنی:دست گل به آب ندهی،حواست جمع باشد!
حواس من جمع بود منتها به گوشی باند پیچی شده ی جناب شازده و همانجا فاتحه اش را خواندم. او اما بی توجه به چشم نازک کردن های من، خودش را معرفی کرد و بعد از یک نفس عمیق، کف دستش را آرام باز کرد و با طمئنینه گفت:
+راست و حسینی حرف زدن را دوست دارم..بدون مقدمه می گویم:من نان بازو را می خورم، حلال مانند شیرمادر! خدا این دست ها را تابحال شرمنده ی هیچکس نکرده، شرمنده ی زن و بچه هم نخواهد کرد..ببینم شما با دستهایم چه می کنید بانو..دست خدا می شوید یا دست رد!
همان دم لال مادر زادش شدم. لیست بهانه های بنی اسرائیلیم هرلحظه جلوی چشمم بیشتر خط می خورد و از چشمم می افتاد.. آخر من چشم دوخته بودم به دست های این مرد!
دستی که تکیه گاهش دیوار خدا بود و حالا آن یکی دستش انتظار من را میکشید.. باید چکار می کردم..هاج و واج مانده بودم.. دو گزینه پیش رو داشتم: یا دستش را بگیرم تا برایم بالی شود برای پرواز به سمت آسمان خدا یا من بمانم و آن لیست کذایی اما دهن پر کن جلوی اقوام..
عرق روی پیشانیم جا خوش کرده بود و زبانم جملاتی را تحویلش داد که تا آن زمان در دایره ی لغاتم نبود:
+اگر خدا بخواهد غیرممکن،
ممکن میشود! می خواهم یَدُالله باشم..
یاد حرفهای پدر افتاده بودم..انگار علم غیب داشت..می گفت:"بگذارید هرگُلی میخواهد به سرش بزند،یار اگر یار باشد دهنش را گُل میگیرد!"
حالا بعد از بیست و اندی سال؛ هنوز هم تیکه کلام شاهزاده ی بدون اسب سفید ما هست:پدرصلواتی!
| نویسنده: #میم_اصانلو |
#انتشارباذکر_نام_نویسنده
@clad_girls 🌿
♥️
دلم را از سرِ راه نیاورده ام
سرِ راهِ هرکس و ناکسی بگذارم
و بگویم : لطفا مرا بردارید و دوستم بدارید!
شده باشد تنهایی تمامش را به دوش بکشم
آوازه خوانِ کوچه و خیابان بشوم
دوست داشتنت را زمین نمی گذارم....
جایش را هم به زور به هیچ نگاهی نمی بخشم...
راستش حتی به تو هم هیچ ربطی ندارد
چه برسد به دیگران
که چرا اینگونه بی رحمانه دل پایِ تو نشسته است
اما برایِ خاطر جمعیِ هرکس که می پرسد از خلوتِ خودش
که مگر می شود دوست داشت اینچنین ؟
می شود!
حتی می شود آنقدر وفادار بود که هرکسی از لحنِ حرفهایت بفهمد که اینجا کسی دارد عاشقی می کند.
♡|| #عادل_دانتیستم
♡|| #عاشقانه_مذهبی
@clad_girls 🍒
#بانوان_در_دفاع_مقدس🥀
#مادر_قصری
شروع رسمی حمله ارتش بعث صدام به ایران، دفاع از میهن در دو جبهه جنوب و غرب کشور آغاز شد. دفاعی که در آن مردان و زنانی از اقشار گوناگون و سنین مختلف پای کار آمدند.
یکی از آن زنان ایثارگر بانو «اقدس بی همتایی» معروف به مادر قصری است. بانویی پا به سن گذاشته و بسیار مهربان و با لهجه شیرین کُردی که اهل قصرشیرین بود. او با شروع جنگ تحمیلی به همراه دخترش «قدسیه تارینگو» ابتدا به درمانگاه شهید نجمی و سپس به پادگان ابوذر رفتند و در سال های دفاع مقدس خدمات شایانی به اسلام و رزمندگان اسلام کردند. خدماتی که پس از سال ها داستان مهربانی های این مادر مهربان در ذهن و خاطره همراهان و رزمندگان باقی مانده است.
پتوی خودش را روی دخترها می کشید که سرما نخورند. در ماه های ابتدایی شروع جنگ حدود ۱۳ دختر و زن جوان که همگی پزشک، پرستار و یا بهیار بودند در درمانگاه شهید نجمی که در منطقه سرپل ذهاب بود، مستقر شدند.
ادامه دارد...
| نویسنده:خانم میر مرعشی |
🍀| @clad_girls
🌸 دختــران چــادری 🌸
در علمِ صرف
در بابِ اسم آمده
“حُسَین”
اسمِ مُصغَّرِ حَسَن است...
حَسَن یعنی خیر و نیکی و حُسین یعنی خیرِ کوچک....
ظریفی می گفت:
از آن جهت امام حسین علیہالسلام ، حُسَین نامیده شد
زیرا اگر در وجود هر انسانی کوچک ترین خیری باشد
امام حسین به واسطہی آن خیرِ هر چند کوچک آن فرد را میخرد و عشق خود را در سینہی او می نهد...
لذا این می شود ڪہ می بینیم در دستگاه امام حسین امثال حُرها و رسولِ ترکها زیاد بودهاند...
بگردیم بہ دنبالِ خیرهای وجودمان
هرچند کوچک.....
و بہ امام حسین عرضہ کنیم..
آقاجان! ما شنیده ایم وجودِ کمبهای ما را
پُربها میخری...
ما بہ سمتِ تو آمدهایم ای رحمت الله الواسعه....
@clad_girls 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شما هر جای دنیا بری بگی ما یه نماینده مجلس داریم که باشفافیت آرای نمایندگان مجلس در برابر مردم مخالفه ولی میره بالا سر بقیه نماینده ها وایمیسته، چادر از سرشون میکشه تا ببینه دارن چه رایی میدن یقینا یه تست روانشناسی میگیرن ازت
#پروانه_سلحشوری
-
🍃
ღ eitaa.com/Clad_girls
┗ ━⇱━ ღ 🍃
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تجدید پیمان جوانان لبنانی با امام خامنه ای
🔹جوانان نبطیه لبنان در مراسم ۱۳ محرم، اشعاری را به صورت دسته جمعی و با مضمون بیعت با رهبر معظم انقلاب اسلامی قرائت کردند
🆔 @Clad_girls
هدایت شده از 🌸 دختــران چــادری 🌸
#السلامعلیڪیاقتیلالعبراتـــ
جز درد فراق حرمٺـــ
هیچ غمے 💔نیسٺـــ
این درد جگـر سـوزترین😔
داغ جهان اسٺـــ....
#ریحانه
#معرفتانهـ
@Clad_girls