eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
162.9هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
16.7هزار ویدیو
273 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
✿☆ حجــــاب‌تضمین‌کننده‌ سـلامت‌جامــعــہ🦋🌕 🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 نظر «استیو هاروی» درمورد دوستی زن و مرد 🔺و یک پیشنهاد جنجالی به خانم‌ها برای اثبات نیت مردها ‌‌● استیون هاروی یک روانشناس، جامعه شناس ، هنرپیشه، نویسنده، تهیه کننده تلویزیونی اهل ایالات متحده آمریکا است 🆔@Clad_Girls
🔴 همراهان عزیز پیج اینستاگرام با توجه به ریپورت شدید، هر لحظه احتمال پریدن صفحه وجود دارد شدیدا به حمایت شما نیاز داریم 🔴 دختران چادری را در هم همـراهی کنید 🌸 ✘ 👇 : Clad_Girls_ ⬅ instagram.com/clad_girls_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فلاکت و تنهایی شوک‌آور کارشناس من‌وتو 🔺برای مردم ایران زندگی با سگ و گربه را ترویج می‌دهند. در حالی که در زندگی واقعی‌شان به بن‌بست و پوچی رسیدند. ✍یکی بود یکی نبود آخرِ آخرِ سبک زندگی غربیشون همینه! 🆔 @Clad_girls
از‌هیچ‌‌چیز‌نـہـراسـیـد‌‌ڪه‌ 『من‌‌همیشه‌با‌شما‌هـسـتـم』..😌✨ 🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» در اتاق را که باز کردم، دیدم مجید همانطور که روی مبل نشسته، از خستگی خوابش برده است. آهسته در را پشت سرم بستم و به آشپزخانه رفتم. خوشبختانه مجید هوشیاری به خرج داده و شعله زیر غذا را خاموش کرده بود. غذا را کشیده و میز شام را چیدم که از صدای به هم خوردن قاشق‌ها چشمانش را گشود و با دیدن من با لحنی خواب‌آلود پرسید: _چی شد الهه جان؟ سبد نان را روی میز گذاشتم و پاسخ دادم: _خوابید. سپس لبخندی زدم و با شرمندگی ادامه دادم: _مجید جان! ببخشید شام دیر شد. و با اشاره دستم تعارفش کردم. خسته از جا بلند شد و به سمت آسپزخانه آمد و با مهربانی همیشگی‌اش دلداری‌ام داد: _فدای سرت الهه جان! ان‌شاء‌الله حال مامان زود خوب می‌شه! و همانطورکه سر میز می‌نشست، پرسید: _می‌خوای فردا مرخصی بگیرم مامان رو ببریم برای آزمایش؟ فکری کردم و جواب دادم: _نه. تو به کارِت برس. اگه مامان قبول کنه بیاد، با عبدالله میریم. شرایط سخت و ویژه کار در پالایشگاه را می‌دانستم و نمی‌خواستم برایش مزاحمت ایجاد کنم، هر چند او مهربانی خودش را نشان می‌داد. چند لقمه‌ای که خوردیم، مثل اینکه چیز ناراحت کننده‌ای بخاطرش رسیده باشد، سری جنباند و گفت: _الهه جان! تو رو خدا بیشتر به خودت مسلط باش! میدونم مادرته، برات عزیزه، ولی سعی کن آرومتر باشی! و در مقابل نگاه متعجبم، ادامه داد: _من تو بیمارستان وقتی تو رو می‌دیدم، دیوونه می‌شدم! هیچ کاری هم از دستم بر نمی‌اومد. حال مامان هم ناراحتم کرده بود، ولی گریه تو داغونم می‌کرد! آهنگ صدایش با ترنم عشق دلنشینش، تارهای قلبم را لرزانده و گوش دلم را نوازش می‌داد. سرمست از جملات عاشقانه‌ای که نثارم می‌کرد، سرم را پایین انداخته بودم تا لبخندی را که مغرورانه بر صورتم نشسته بود، پنهان کنم و او همچنان میگفت: _الهه! من طاقت دیدن غصه خوردن و ناراحتی تو رو ندارم! سپس با چشمان کشیده و جذابش به رویم خندید و گفت: _هیچ وقت فکر نمی‌کردم تو دنیا کسی باشه که انقدر دوستش داشته باشم... و این آخرین کلامی بود که توانست از فوران احساسش به زبان آورد و سپس آرام و زیبا سر به زیر انداخت. ای کاش زبان من هم چون او می‌توانست در آسمان کامم بچرخد و هنرنمایی کند. ای کاش غرور زنانه‌ام اجازه می‌داد و مُهر قلبم را می‌گشود و حرف دلم را جاری می‌کرد. ای کاش می‌شد به گوش منتظر و مهربانش برسانم که تا چه اندازه روشنی چهره‌اش، دلنشینی آهنگ صدایش و حتی گرمای حس حضورش را دوست دارم، اما نمی‌شد و مثل همیشه دلم می‌خواست او بگوید و من تنها به غزل‌های عاشقانه احساسش گوش بسپارم و خدا می‌داند که شنیدن همین چند کلمه کافی بود تا بار غم و خستگی‌ام را کنار میز شام و در حضور گرمش فراموش کنم و با آرامشی عمیق به خواب روم. آرامشی که خیال شیرینش تا صبح با من بود و دستمایه آغاز یک روز خوب شد. گرچه نگرانی حال مادر هنوز بر شیشه شادی‌ام ناخن می‌کشید و ذهنم را مشوش می‌کرد. تشویشی که همان اول صبح و پیش از شروع هر کاری مرا به طبقه پایین کشاند. در را که گشودم با دیدن مادر که مثل هر روز در آشپزخانه مشغول کارهای خانه بود، دلم غرق شادی شد. با صدایی رسا سلام کردم و پیش از آنکه جوابم را بدهد، در آغوشش کشیدم و رویش را بوسیدم. هر چند صورتش زرد و پای چشمانش گود افتاده بود، اما همین که سرِ پا بود و سرِ حال، جای امیدواری بود. نگاهش کردم و با خوشحالی گفتم: _مامان! خدا رو شکر خیلی بهتری، من که دیشب مُردم و زنده شدم! لبخندی زد و همچنانکه روی گاز را دستمال می‌کشید، گفت: _الحمدالله! امروز بهترم. دستمال را از دستش گرفتم و گفتم: _شما بشین، من تمیز می‌کنم. دستمال را در دستانم رها کرد و با خجالت جواب داد: _قربون دستت مادرجون! دیشب هم خیلی اذیتتون کردم، هم تو و عبدالله رو، هم آقا مجید رو. لبخندی زدم و پاسخ شرمندگی مادرانه‌اش را با مهربانی دادم: _چه زحمتی مامان؟ شما حالت خوب باشه، ما همه زحمت‌ها رو به جون می‌خریم! کارم که تمام شد، دستمال را شستم، مقابلش روی صندلی نشستم و گفتم: _مامان من که چند وقته بهتون میگم بریم دکتر، ولی شما همش ملاحظه می‌کنید. حالا هم دیگه پشت گوش نندازید. همین فردا میگم عبدالله مرخصی بگیره و بریم آزمایش. چین به پیشانی انداخت و گفت: _نه مادرجون، من چیزیم نیس. فقط حرص و جوشه که منو به این روز میندازه. نگران نگاهش کردم و پرسیدم: _مگه چی شده؟ ادامه دارد... ✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد 🆔@clad_girls
▪️سمت راست تصویر معلم فرانسویه که والدین دانش آموزان به دادگاه بابت چهرش شکایت میکنن و حکم دادگاه این میشه:این شخص آزاد است چون اندیشه هر کس مال اوست +سمت چپ،مریم بوجیتو که به دلیل رعایت حجاب اسلامی ورودش به دانشگاه سوربون فرانسه را ممنوع می کنند. 🔸هر اندیشه ای جز اسلام، در غرب آزاد است! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 حجاب، بانــ❥ــوان و خانواده ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
دلانہ✨ همیشھ آیہ‌ی [ وَ جَعَلْنا ] را زمزمھ می‌کرد . گفتم : آقا ابراهیم ، این آیھ برایِ محافظت در مقابل دشمن است اینجا کھ دشمن نیست! نگاه معنا داری کرد و گفت : دشمنی‌بزرگتر از شیطان هم وجود داره؟ • • . شهیدانهـ🌱 🆔@Clad_Girls
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ 🎼♥️|… 🎤 <َمنۍ‌درد‌فـــــࢪاق...>ً 👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ 🎼♥️|… 🎤 <َهمیشہ‌محـــرم‌ها‌انگارےزو‌دمۍ‌گذره...>ً 👣⃢ 🖤@Clad_girls|•~
••▫️وقارشان، ذوالفقارشـــان‌شد... 🆔@Clad_Girls
پیرمرد ۸۵ ساله اهل فلوریدا توی یک فروشگاه به خانمی نزدیک شده و پیشنهاد خرید دختر ۸ سالشو به قیمت ۱۰۰ هزار دلار (برای رابطه جنسی)داده که دستگیر شده. جالبه بدونید که اینا خیلی و دلشون سیره😏 ✍️ •فلورانس• 🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻کارنامه شگفت‌آور رئیسی در کمتر از ۱ سال!() 🔹این کلیپ تنها چند مورد از صدها اقدامِ به بارنشسته‌ی رئیسی تنها در کمتر از یک سال هست؛ 🆔 @Clad_girls
متاسفانه باخبر شدیم امروز در شیراز، توسط دو زن مزدور به همسر و دختر شهید بزرگوار منصور خادم صادق حمله شده و ضمن ضرب و شتم اقدام به کشف حجاب این دو بانوی محترم کرده اند و مردان بیغیرت پاساژ هم، همانند اهل شام در هنگام گذر کاروان اسرای کربلا به هلهله و شادی پرداخته اند! از مسئولین انتظامی و فرمانده سپاه شهر شیراز و نهادها و ارگانهای مربوطه خواستاریم هر چه زودتر به این مسئله رسیدگی نمایند و ضمن دستگیری آن دو مزدور ، در همان محل پاساژ مجازات حد را در موردشان اعمال نمایند، ضمن اینکه با هلهله کنندگان و تشویق کنندگان که شریک جرم محسوب می شوند نیز به نحو مقتضی برخورد صورت گیرد! از امت مومن و انقلابی شیراز نیز در خواست یک راهپیمایی گسترده و محکوم کردن این عمل شنیع و یادآوری نام و یاد شهدای عزیز را خواستاریم مگر مومنین و انقلابیون مُرده باشند که پتیاره های بهایی و مزدور صهیون بخواهند به ناموس شهدا جسارت کنند! ‌ 🆔@Clad_Girls
همسر شهید خادم‌صادق: در حال دیدن مغازه‌ها بودیم که دیدیم دو خانم بدحجاب نزدیک‌مان در حال خرید هستند، به یکی از انها که شال از روی سرش افتاده بود گفتم " خانم شال‌تان را بپوشید" و همین یک جمله سبب شد تا رکیک‌ترین الفاظ را به من و دخترم بگویند و به ما فحاشی کنند. دخترم که بسیار ناراحت شده بود، خطاب به آنها گفت" این کار شما هنجارشکنی است" و همین یک جمله کافی بود تا مشت و لگد بر سرمان هوار شود. متاسفانه بوتیک‌داران و افراد عبوری هم روز گذشته فقط شاهد ماجرا بودند و هیچ‌یک واکنشی نشان ندادند و این دو بانوی جوان چادر و حجاب را از سر دخترم برداشتند تا در نهایت با وساطت یک مرد مسن ماجرا تمام شد‌. وی گفت: پس از این اتفاق، برادرم موضوع را پیگیری کرد و به نیروی انتظامی اطلاع داد و خوشبختانه همه وارد عمل شدند و دوربین‌های مدار بسته را مورد بررسی قرار داده و در پی شناسایی آنها هستند. منبع: خبرگزاری فارس 🆔@Clad_Girls
☝️😍 🔴 خبرایی توی راهه 🤭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••📽🎞 ▪️سیرِ رشد و شکل‌گیری بزرگترین کمپانـے فیلم‌سازی جہـانـ🌍 .. ° ° ° این‌قسمت: نقطه‌ی‌آغاز‌فیلم‌سـازی‌کجا‌بود؟!🤔 ➖➖➖➖ تماشای‌این‌مستند‌برای‌افراد‌زیر9⃣سال، مناسب‌نمی‌باشد‼️ 🆔@Clad_Girls
بانوی‌ایـ🌼ـرانی! به‌خـ😌ــودت‌ببال.. 🆔️@Clad_girls
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎬 گزارش تصویری از فعالیت پویش در ایام ماه محرم، ایستگاه های متروی چهار شهر ⚠️ این تنها بخش کوچکی از لحظات زیبایی است که این روزها برای ما رقم خورده و اصلا قابل توصیف و به تصویر درآمدن نیست 🥺❤ 📌 با تشکر از مسئولین محترم مترو در هر چهار شهر که باهامون همکاری داشتن خداروشاکریم که تونستیم پاسخ اعتمادشون رو با تحویل دادن یه کار فرهنگی تمییز بدیم ✍ اگر تک تک اسم بزرگواران ذکر نمیشه، جسارت نشه خدمتشون! تمام افراد رو شناخت نداریم لذا "تشکر از مسئولین محترم" عنوان میشه 🌸 🌱 اشتراک حس خوب ریحانگی 🆔 @Clad_girls
🔴 گروه تشکیل شد ⚠️ ⛔️ شهرهای جانمونید ‼️ باید گروه تشکیل بشه ⚠️ خانم های بالای ۱۸ سال، دغدغه مند مسائل به خصوص بحث برای تشکیل گروه با این آی دی هماهنگ بشید👇 🆔 @rahbar1361