🌸 دختــران چــادری 🌸
📚#افتاب_در_حجاب ♥️#قسمت48 ... که ناگهان جبرئیل فرود آمد و گفت: اى محمد! خداوند تبارك و تعالى از احس
📚#افتاب_در_حجاب
♥️#قسمت49
... ضجه مى زنند و آلودگان به این خون را نفرین و لعنت مى کنند.
چون هنگامه شهادت عزیزانت فرا مى رسد، خداوند بادستهاىخود،ارواحشان را مى ستاند و جانهایشان را به بر مى گیرد و فرشتگان را از آسمان هفتم فرو مى فرستد، با ظرفهایى از جنس یاقوت و زمرد، مملو از آب حیات ، انباشته از پارچه هاى جنانى و آکنده از عطرهاى رضوانى.
ملائک ، بدنها را به آب حیات ، غسل مى دهند و کفن و حنوطشان را با پارچه ها و عطرهاى بهشتى به انجام مى رسانند و صف در صف بر آنان نماز مى گذارند.
آنگاه خداوند متعال ، قومى را بر مى انگیزد که از دید کفار، ناشناسند و نه در گفتار و نه درنیت و اندیشه و رفتار به این خون ، آلوده نیستند. این قوم به دفن بدن هاى معطر مى پردازند و پرچمى بر فراز قبر سید الشهدا مى افرازند که نشانه اى براى اهل حق است و وسیله اى براى رستگارى مومنان. و هر روز و شب صدهزارفرشته از آسمان فرود مى آید و آن مقبره شریف را در بر مى گیرد، بر آن نماز مى گذارد، خداوند را تسبیح مى کنند و براى زائران آن بقعه ، بخشش مى طلبند.
خدا نام زائران امتت را که به خاطر تو، به زیارت مشرف اند.
مى نویسد و نام پدرانشان را و خاندانشان را و اهالى شهرشان را و از نور عرش خدا بر پیشانى آنها نشانه اى مى گذارند که : '' این زائر قبر برترین شهید و فرزند
بهترین انبیاست.
و درقیامت این نور در سیماى آنان تابان است. و زیباترین راهبر و نشان ، آنچنانکه بدان شناخته مى شوند و دیگران خیره این روشنى مى گردند.''
جبرئیل گفت : (یا رسول االله ! در آن زمان تو در میان من و میکائیل ایستاده اى و على پیش روى ماست و آنقدر فرشتگان اطرافمان را گرفته اند که در حد و حساب نمى گنجد و هر که در آنجا به این نور، منور است ، خداوند از عذاب و سختیهاى آن روز در امانش مى دارد. این حکم خداست و پاداش اوست براى کسى که خالصا لوجه الله قبر تو را، یا على تو را، یا حسن و حسین تو را زیارت کند.... از این پس ، مردمانى خواهند آمد مغضوب و ملعون خداوند که تلاش مى کنند این مقبره و نشانه را ازمیان بردارند اما خداوند راه بر آنان مى بندد و ناکامشان مى گرداند.)
پیامبر فرمود: دریافت این خبرها بود که مرا غمگین و گریان کرد.
این فقط سجاد نیست... که از شنیدن این حدیث ، جان مى گیرد و روح تازه اى در کالبد مجروح وخسته اش دمیده مى شود....
تداعى و نقل این حدیث ،....
حال تو را نیز دگرگون مى کند و قوتى خارق العاده در تار و پود وجودت مى ریزد. آنچنانکه بتوانى راه دشوارکربلا تا کوفه را در زیر بار شکننده مصیبت و مسؤلیت طى کند و خم به ابرونیاورى.
آیا این همان کوفه اى است که تو در آن ، تفسیرقرآنى مى گفتى؟!
آیا این همان کوفه اى است که کوچه هایش ، خاك پاى تو را مریدانه به چشم مى کشید؟
یا این همان کوفه اى است که زنانش ، زینب را برترین بانوى عالم مى شمردند و مردانش بر صلابت عقیله بنى هاشم سجود مى بردند؟
نه ، باور نمى توان کرد...
اینهمه زیور و تزیین و آذین براى چیست؟این صداى ساز و دهل و دف از چه روست؟این مطربان و مغنیان درکوچه و خیابان چه مى کنند؟
این مردم به شادخوارى کدام فتح و پیروزى اینچنین دست مى افشانند و پاى مى کوبند؟در این چند صباح،....
چه اتفاقى در عالم افتاده است ؟
چه بلایى ، چه حادثه اى ، چه زلزله اى ،
کوفه و مردمش را اینچین دگرگون کرده است؟چرا همه چشم ها خیره به این کاروان غریب است ؟
به دختران و زنان بى سرپناه ؟
این چشمهاى دریده از این کاروان چه مى خواهند؟فریاد مى زنى :_اى اهل کوفه ! از خدا و رسولش شرم نمى کنید که چشم به حرم پیامبر دوخته اید؟
از خیل جمعیتى که به نظاره ایستاده اید، زنى پا پیش مى گذارد و مى پرسد:
_شما اسیران ، از کدام فرقه اید؟
پس این جشن و پایکوبى و هیاهو براى ورود این کاروان کوچک اسراست ؟!عجب ! و این مردم نمى دانند که در فتح کدام جبهه، در پیروزى کدام جنگ و براى اسارت کدام دشمن ،پایکوبى مى کنند؟نگاهى به اوضاع دگرگون شهر مى اندازى... و نگاهى به کاروان خسته اسرا.... و پاسخ مى دهى :
ما اسیران ، از خاندان محمدمصطفائیم!...
#ادامه_دارد....
🆔@clad_girls