اینجا
منم و شب
و درونی خالی
ایکاش که در بساطِ ما آهی بود..
#سلمانهراتى
📖@cofeh_shear📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای خوشبختی
راه درازی نروید ...
دنبال داشتن آدم خاصی ...
شغل خاصی ...
موقعیت و مدرک و قیافهی
خاصی نباشید ...!
خوشبختی یعنی که
از همین چیزهای مثلا معمولی و
دم دستی ، لذت ببرید ...!
از همین چیزهای سادهای که یادتان رفته
روزی ...
شبی ...
وقتی داشتنش آرزویتان بود ...!
خوشبختی را با همین چیزهای معمولی
به خانههایتان بیاورید .
📕به کانال دکتر سوگل مشایخی بپیوندید
🎙
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
قسم به عشق که تنها پناه من بودهست
فقط "به یاد تو بودن" گناه من بودهست
چو سیر و سرکه دلم جوش میزند بیتو
هوای داغ بیابان از آهِ من بودهست
همیشه عشق به همراه درد میآید
همیشه درد دو چشمش به راه من بودهست
مرا کشانده به مَسلخ، ولی دلم قرص است
که عشق در همهجا خیرخواه من بودهست
از این گُناه پشیمان نمیشوم هرگز
که "او" قشنگترین اشتباه من بودهست...
#محمد_فرخطلب_فومنی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
📖@cofeh_shear📖
کمانچه دشتی - چنل شعرودکلمه خسته از پرواز.mp3
21.2M
بیکلام
چو بستی در به روی من، به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی، به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو؟
به خود بازآمدم، نقش تو در خود جستجو کردم
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک روتر
من این ها هر دو با آئینه ی دل، روبرو کردم
فشردم با، همه مستی به دل، سنگ صبوری را
ز حال گریه ی پنهان، حکایت با سبو کردم
فرود آی ای عزیز دل، که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شستشو کردم
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی تو را هم ، آرزو کردم
ملول از ناله ی بلبل مباش ای باغبان، رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
تو با اغیار پیش چشم من، می در سبو کردی
من از بیم شماتت، گریه پنهان در گلو کردم
حراج عشق و تاراج جوانی، وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم، یاد او کردم
از این پس "شهریارا" ما و از مردم رمیدن ها
که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم
شهریار
📖@cofeh_shear📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کسی گمان کند بر حسب
اتفاق پا بر این جهان نهاده،
در محدودهی تولد جسمی
خودش میماند.
پیر میشود و میمیرد.
برایش بلوغی در کار نیست.
میلیاردها انسان در جهان متولد
شدهاند اما هیچ یک اثر انگشت
مشابه نداشتهاند.
اثر انگشتِ تو، امضای خداوند است
که اتفاقی به دنیا نیامدهای
و دعوت شدهای.
تو منحصر به فردی،
مشابه یا بدل نداری.
تو اصلِ اصل هستی و تکرار نشدنی.
وقتی انتخاب شده بودن و
منحصر به فرد بودنت را یاد آوری کنی،
دیگر خودت را با هیچ کس مقایسه
نمیکنی و احساس حقارت یا برتری
که حاصل مقایسه کردن است
از وجودت محو میشود.
"الهی قمشه ای"
📕به کانال دکتر سوگل مشایخی بپیوندید
🎙
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
هَر چَند، کِه هَرگِز نَرِسیدَم بِه وِصالَت
عُمری کِه حرامِ تو شُد اِی عِشق، حلالت
فاضل_نظری
📖@cofeh_shear📖
چون خیال تو در آید به دلم رقص کنان
چه خیالات دگر مست در آید به میان ...
📖@cofeh_shear📖
دستهایم را دوست دارم .
خیلی مهربان است
برایم چای میریزد .
اجازه میدهد چانه ام را رویش بگذارم و کنار پنجره به بارش باران نگاه کنم .
اشک هایم را نرم از صورتم پاک میکند .
فنجان چای را برایم نگه میدارد تا جرعه جرعه آن را بنوشم
فکرهای آزار دهنده ام را برایم در دفترم مینویسد تا ذهنم سبک شود .
انگشتهای پاهایم را وقتی از دویدنهای بسیار زوق زوق میکند برایم میمالد .
کمی که خسته میشود روی پایم آرام چون گربه ی ملوسی استراحت میکند .میدانم مرا دوست دارد .
وقتی سردم میشود پتو را آرام رویم میکشد .
بالش را زیر سرم مرتب میکند تا راحت تر بخوابم .
کتابی را که میخوانم برایم آرام ورق میزند. .
خاک گلدانهایم را عوض میکند .
اتاقم را مرتب میکند با مهارت لباسهایم را تا میکند ودر کشوها میگذارد، برایم غذا میپزد وظرفها را میشوید.
شبها کنار صورتم روی بالش دراز میکشد تا احساس تنهایی نکنم .صبحها زنگ ساعت را خاموش میکند بدون اینکه از چشمهایم کمک بگیرد تا کمی بیشتر بخوابم .وقتی بیدار میشوم پرده را کنار میزند تا نور خورشید را حس کنم.
خوشحالم که دستهایم را دارم
گاهی دستبوس خودمون باشیم
🌺🌺🌺🌺
📖@cofeh_shear📖
بسکه جانها همه شد صرف تو جانان کسی
جان اگر نیست وگر هست تویی جان کسی
بر سر بنده ستمهای تو از حد بگذشت
شرمسارم ز کرمهای تو سلطان کسی
چاک شد جیب من، ای هجر! ز دستِ ستمت
نرسد دست تو، یارب! به گریبان کسی
حال شبهای مرا بیخبری کِی داند؟
که شبی روز نکردهست به هجران کسی
گر جدا ماندم از آن ماه ملامت مکنید
چه کنم؟ چرخ فلک نیست به فرمان کسی
هوسم هست که دامان تو گیرم، لیکن...
بیکسان را نرسد دست بهدامان کسی
از فغانهای هلالی خبری نیست تو را
وه! که هرگز نکنی گوش به افغان کسی
هلالی_جغتایی
📖@cofeh_shear📖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تورا جانم صدا کردم، ولیکن برتر ازجانی
مگرجان بیتو میمانددراین تندیس انسانی
نشاید گفت مهرویی کہ تو والاتر از ماهی
فروزانتر زِخورشیدی وگرمابخش ورخشانی
مرا اعجاز لب هایت،کند واقف بدین معنی
کہ آن یُحیي کہ میگفتند ومیگویند تو آنی
دوچشمانسیہپوشت نہتنها غارتجان کرد
کہ بعداز دیدنش درمن،نمانده دین وایمانی
پریشان شد دل زارم زِعطر وبوی آغوشت
پریشانترشود آن دم کہ گیسو را بیَفشانی
تورا خالق برای خود گمانم خلقتت کرده
و یانہ اینکہ تو خالق،بہهر ربّی وسبحانی
نمیدانم چہ میگویم،کلامم کفر مطلق شد
دلیل کفر من هستی و بانی هر عصیانی
نباید کرد توصیفت میان شعرها اما
قلم جز گفتن وصفت، نیارد هیچ عنوانی
بہهرصفرجنونانگیز طلبمیدارمت جانم
تورا جانم صدا کردم، ولیکن برتر ازجانی
#حسین_فروتن
📕به کانال دکتر سوگل مشایخی بپیوندید
🎙
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🍃👈
❤تنها صداست که می ماند......❤
🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙
گر جام غم فرستی، نوشم که غم نباشد
کانجا که عشق باشد، این مایه کم نباشد
سودای تست در جان، نقشت درون سینه
حرفی برون نیفتد تا سر قلم نباشد
من خود فتوح دانم مردن به تیغت، اما
بر تیغ تو چه گویی، یعنی ستم نباشد؟
خونم حلال بادش تا کس دیت نجوید
کاندر قصاص خوبان قاضی حکم نباشد
ای دوست، تا نخندی بر پای لغز عاشق
دانی که مست مسکین ثابت قدم نباشد
نزدیک اهل بینش کور است و کور بی شک
عاشق که پیش چشمش رنگین صنم نباشد
گفتی که عشق نفتد تا خوب نبود، آری
نارد شراب مستی تا جام جم نباشد
ای باد صبحگاهی، کافاق می نوردی
گر دیده ای، نشان ده، جایی که غم نباشد
خسرو، تو خودنشینی با عاشقان، و لیکن
در صیدگاه شیران سگ محترم نباشد
«امیرخسرو دهلوی»
📖@cofeh_shear📖
بیا ای حضرت جانم ، که جان هستی و ، جانانی ،
هزاران جان و صد ها جان ، به پایت است قربانی ،
کجا روی آورم جانا ؟ ز درد تلخ هجرانت ...
به حق عشق ای ساقی ، زما ساغر مگردانی ،
نیندیشم ز این سودا ، که گشتم این چنین رسوا ....
اگر از مهر تو گویم ... ، دل هستی و دلستانی ،
تو ان نوری که از لطفت ، مه و اختر درخشانست ...
هزاران اختر و ماهی ، فزون از ماه تابانی ،
تویی آرام جان من ، تویی عشق نهان من ...
تویی جان وجهان من ، که هم اینی و هم انی ،
نه هشیارم نه خَمّارم نه بیدارم نه در خوابم ...
پی ان یار و دلدارم ، که می دانم که میدانی ،
اگر دستی دعا دارم ، تورا ای دلربا خواهم ...
چه گویم من چه ها گویم ؟ که سلطانی و سبحانی ،
ز عشقت سخت بیمارم ، نه در کارم نه در بارم ....
ولیکن زین خبر دارم ، که هم دردی و درمانی ،
چه هاگویم به جان تو ، که جانست بر تو قربانی ...
مرا مردن بِه از هجران ، فدای ان گرانجانی ،
می ای باشد که راحم را کند دیوانه ، ای ساقی ...
کزان می های پنهانی .... که جانست و پریشانی ،
راحم_تبریزی
📖@cofeh_shear📖