خودم را دوست دارم
همه جا همراهم بوده، همه جا
یک بار نگفت حاضر نیستم با تو بیایم
آمد و هیچ نگفت حرف نزد گفتم و او شنید رنجش دادم و تحمل کرد
خودم را سخت دوست دارم ..
علیرضا روشن
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
صبر تنها عصبانی نشدن نیست!
صبر یعنی اینکه قادر باشید
هفت احساس
تنفر
علاقه
لذت
اضطراب
خشم
غم
و ترس
را در خود کنترل، مدیریت و مهار کنید!
🧠 http://eitaa.com/cognizable_wan
۱۰ سوالی که خدا از تو نخواهد پرسید↓
✅❶⇦خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود, بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟
✅❷⇦خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی, بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
✅❸⇦خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود, بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟
✅❹⇦خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی, بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
✅❺⇦ خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی, بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟
✅❻⇦خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود, بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟
✅❼⇦خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود, بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟
✅❽⇦ خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی, بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟
✅❾⇦خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی, بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.
✅❿⇦خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی, بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی میکردی!!😊🌹
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گربه بخوره ه ه ه ه ه
چقد نازه
http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه اهنگ ناز گوش کنیم تا حالمون جا بیاد
http://eitaa.com/cognizable_wan
در یک پارک زنی با یک مرد روی نیمکت نشسته بودند و به کودکانی که در حال بازی بودند نگاه می کردند. زن رو به مرد کرد و گفت: «پسری که لباس ورزشی قرمز دارد و از سرسره بالا می رود پسر من است.»
مرد در جواب گفت: «چه پسر زیبایی» و در ادامه گفت: «او هم پسر من است» و به پسری که تاب بازی می کرد اشاره کرد. مرد نگاهی به ساعتش انداخت و پسرش را صدا زد: «سامی وقت رفتن است.»
سامی که دلش نمی آمد از تاب پایین بیاید با خواهش گفت: «بابا جان فقط 5 دقیقه، باشه؟»
مرد سرش را تکان داد و قبول کرد. مرد و زن باز به صحبت ادامه دادند. دقایقی گذشت و پدر دوباره فرزندش را صدا زد: «سامی دیر می شود برویم. ولی سامی باز خواهش کرد: «5 دقیقه، این دفعه قول می دهم.»
مرد لبخند زد و باز قبول کرد. زن رو به مرد کرد و گفت: «شما آدم خونسردی هستید ولی فکر نمی کنید پسرتان با این کارها لوس بشود؟»
مرد جواب داد: «دو سال پیش یک راننده مست پسر بزرگم را در حال دوچرخه سواری زیر گرفت و کشت. من هیچگاه برای تام وقت کافی نگذاشته بودم و همیشه به خاطر این موضوع غصه می خورم. ولی حالا تصمیم گرفتم این اشتباه را در مورد سامی تکرار نکنم.
سامی فکر می کند که 5 دقیقه بیشتر برای بازی کردن وقت دارد ولی حقیقت آن است که من 5 دقیقه بیشتر وقت می دهم تا بازی کردن و شادی او را ببینم. 5 دقیقه ای که دیگر هرگز نمی توانم بودن در کنار تام از دست رفته ام را تجربه کنم.
🔘خیلی چیزها وقتی رفت دیگه برنمیگرده...
🍃
🌺🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
انواع گوشت🏵
💎 بنا به فرموده پیامبر اکرم (ص) گاو گوشتش مرض و شیرش دوا و چربی اش شفاست.
💎 پیامبر اکرم (ص) درباره گوشت شتر می فرمایند:
1- از کمال مومن دوست داشتن گوشت شتر است.
2- گوشت شتر غذای دنیا و آخرت است و اگر از خداوند بخواهم که هر روز برای من مقدر کند می پذیرد.
3- گوشت شتر را نخورد مگر مومنی که دشمن یهودی است.
💎 خواص گوشت شتر 🐫🐪🐫🐪
1- تقویت اعصاب 🌷
2- دفع سردی بدن 🌷
3- رفع دردهای رماتیسمی 🌷
4- افزایش طبع صبوری 🌷
5- زیادی هوش و زکاوت 🌷
6- تقویت قوای جنسی 🌷
7- افزایش استواری و استقامت 🌷
💎 براساس روایت امام صادق (ع) جگر شتر برای بیماری کم خونی بسیار مفید است.
💎 مصرف گوشت گوسفند مفید و خورشتی که با گوشت گوسفند درست شده باشد باعث شفافیت پوست می شود.
💎 مصرف گوشت گاو و گوشت مرغ خوب نیست. خصلت مرغ بر روی انسان تاثیر می گذارد.
💎 مصرف گوشت خروس خوب است.
💎 مصرف گوشت گنجشک در درمان فشار خون بالا و گوشت کبوتر در درمان فشار خون پایین مفید است.
💎 خوردن ماهی که تخم دارد خوب نیست (خوردن گوشت حیوان حامله کراهت دارد.) بعلت ایجاد تغییرات هورمونی که در بدن آن حیوان اتفاق می افتد.
💎 بعداز مصرف گوشت ماهی حتماً باید بعد از آن هفت عدد خرما مصرف کرد تا سردی آن را از بین ببرد.
💎 گوشت نباید با ماست مصرف شود. شدیداً ممنوع. ولی دوغ را می توان با گوشت خورد، چون طبیعت آن عوض می شود.
💎 استفاده از کره هایی که با شیر گاو تهیه می شوند باعث پایین آمدن چربی می شوند.
💎 شیر گاوی که پوستش زرد است بهاری است. و مصرف شیر گاوهای سیاه و سفید زیاد خوب نیست.
💎 مصرف کله پاچه بسیار مفید و عالی است، برخلاف تصور چربی خون را افزایش نمی دهد.
💎 کبابی که روی گاز درست شود مرگبار است و سمی و کبابی که بر روی ذغال درست شود مفید است و شفابخش.
💎 گوشت را می توان با شیر خورد و یا حتی می توان آن را با شیر پخت.
💎 میوه شیر را فاسد می کند و معده را هلاک، نباید با شیر خورده شودمانند شیرکاکائو، شیرموز،.....
💎 بهترین چیزی که می توان آن را با شیر مصرف کرد عسل وخرما است
جهت آگاهی دوستان نشر دهید
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
http://eitaa.com/cognizable_wan
┈┉┅━❀💠❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش حیوانات جلوی اینه😂😂😂😂
http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️💫❤️
#همسرانه
*درگوشی_های_مردانه در زندگی زناشویی*
*همه بخونن*
*چند شاخه گل* :
روحیه خانمها احساسی و لطیف است. به جرأت میتوان گفت که هیچ خانمی نیست که از دیدن چند شاخه گل هیجان زده و خوشحال نشود. این یک خصوصیت خوب است که خدا در وجود خانمها به ودیعه گذاشته است. گل مورد علاقه همسرتان را بشناسید و چند شب در ماه هنگامی که به خانه میروید برای همسرتان گل بخرید. حس تازگی و طراوتی که گل به روحیه و خانه میبخشد، نوعی حس تازگی و شادمانی است.
هدیههای بیمناسبت :
برای همسرتان وقت بگذارید و برایش چیزهایی مثل لباس یا روسری بگیرید و آنرا کادو کنید. برای اطمینان به فروشنده بگویید که در صورت مورد پسند واقع نشدن همسرتان برای تعویض یا تغییر رنگ جنس خریداری شده، مجدداً به مغازه مراجعه خواهید کرد. وقتی به خانه رسیدید هدیه را به همسرتان تقدیم کنید و بگویید که فقط به مناسبت دوست داشتن برای او هدیه خریدهاید! آیا همیشه باید برای ابراز محبت و عشق به دنبال مناسبتها گشت!؟
❤️💫❤️
http://eitaa.com/cognizable_wan
#تلنگر
👈 ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﻓﻀﺎے ﻣﺠﺎﺯے ﻭ ﭘﺎﮎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﻘﻮﺍے ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ...
👈ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ ، ﮔﺎهے ﺑﺎ #ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ے ﯾﮏ #ﻻﯾﮏ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ...
👈 ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ ، #ﻓﻀﺎے_ﻣﺠﺎﺯے ﻫﻢ
" ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ ..."
👌ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺣﺴﺎﺏ ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ #ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ مے ﺁﯾﻨﺪ ﮔﻮﺍهے ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ...
ﻧﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ...
ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ے #ﻏﻔﻠﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺧــــــــــﺪﺍ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ !... 😓
👈 ﮔﺎهے ﺭﻭے ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭ ﺑﭽﺴﺒﺎﻧﯿﻢ :
" ﻭﺭﻭﺩ #ﺷـــــﯿﻄﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ " 🚫🔥
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺩﺳتے ﮐﻪ ﮐﻠﯿﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ،
ﭼﺸمے ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ ،
ﻭ ﮔﻮشے ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ...
ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺧـــــ❣ـــــﺪﺍ ...
" ﻫﻤﯿﺸﻪ #ﺁﻧــــــــــﻼﻳﻦ ﺍﺳﺖ "
💠 http://eitaa.com/cognizable_wan
#تلنگر
✍از پیرمرد دانایی پرسیدند:🕊🌱
تا بهشت چقدر
راه است؟🤔
گفت یک قدم.🗣
گفتند:چطور؟⚠️
گفت: یک پایتان را👣
که روے نفس شیطانی🦋
بگذارید پای
دیگرتان در بهشت است♥️
✨✨
🌿🍃http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
✅ جدیدترین نسل کشی در ایران: افشاگری نماینده مجلس از جنایت های پشت پرده طرح کنترل جمعیت
🎙 دکتر بانکی پور (نماینده مجلس):
✍️ به مراجع تقلید دروغ گفتند
✍️ ثابت میکنم نسل کشی در کشور رخ داد
✍️ بدون رضایت خانمها، آنها را مقطوع النسل کردند
✍️ عقیم سازی هایی کردند بدون رضایت مردم
✍️ روش های اجرایی سیاست تعدیل جمعیت جنایت بود
⭕️ دکتر علیرضا مرندی، برنده جايزه کنترل جمعیت سازمان ملل متحد است.
⭕️ نقطه اوج کنترل جمعیت ایران در سال 99 اتفاق افتاد یعنی در سایه غفلت علما و مسئولین، رشد جمعیت از 4 به کمتر از 1 درصد رسید
#خیانت #دکتر #مرندی
.
👌 پدرم می گفت آدمها در دنیا سه دسته هستند:
1⃣ عدّه ای همۂ فکر و ذهنشان این است که دنیای خودشون رو آباد کنند.
اینها با خوشی های دنیا شاد و با ناخوشی های آن غمگین و دیگران را برای نرسیدن به اهدافشان مقصر می دانند و تا جایی که بتوانند دیگران را فدا می کنند تا به خواسته های خود برسند.
2⃣ عده ای با دنیا میانه ای ندارند و تلاشی که از بهره های دنیایی استفاده کنند ندارند و فکر می کنند هرچه از نعمات دنیا فاصله بگیرند آخرت خود را آباد کرده و جزء نفرات اول بهشتی هستند.
3⃣ عده ی سوم انسان هایی هستند که هم برای دنیا تلاش می کنند و هم آخرت
✍ اینها باهوشانی هستند که از فرصت های دنیا برای آبادی خانه آخرت بیشترین بهره را می برند.
در عین حالی که برای رسیدن نعمت های دنیا تلاش می کنند اما هیچ چیز را برای خود نمی خواهند و داشته های خود را با دیگران تقسیم می کنند.
💢 اینها از دو گروه اول برترند چرا که از مواهب دنیایی بهرمند هستند و در سختی های دنیا رنج نمی کشند زیرا دنیا را شناخته و آخرت خود را بیشتر از دنیاگریزان آباد کرده اند.
🔰 اشتباه گروه اول این است که خوشی را در دنیا می بینند و مرگ را پایان آن
و اشتباه گروه دوم این است که خوشی را در ترک دنیا می بینند.
✳️ پسرم خوشی ها و ناخوشی ها هر دو در دنیاست.
به دنبال آن باش که خوشی ها را کشف کنی و بر ناخوشی ها صبر کنی
✅ کشف خوشی ها جز در اطاعت خدا و صبر بر ناخوشی ها جز از شناخت دنیا حاصل نمی گردد.
نتیجه این دو آبادانی زندگی آخرتی تو خواهد بود.
💠http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_نوزدهم
مائده با سر و صدا و هیجان برای مادرش از خرید ها میگفت و مرصاد هنوز در افکاری که غیرت مردانه اش را فریاد میزد غوطه ور بود . همین که صدای اف اف بلند شد ، انگار از قفس آزاد شده باشد بسمتش پرواز کرد و در را برای پدرش باز کرد ، حرف های زیادی داشت و فقط میتوانست به او بگوید .
در آپارتمان را باز کرد و پدرش را در آغوش گرفت : سلام بابا ، خسته نباشی .
ـ سلام مرد خونه ، چطوری ؟
ـ خوبم بابا جان ، میدونم خسته ای ولی کار دارم باهات یه وقت واسه من بذار .
ـ باشه بابا ، بذار من اول برم به فرمانده ادای احترام کنم ، چشم .
ـ ممنون بابا .
صدای انیس خانم از اتاق آمد که خطاب به مرصاد گفت : مرصاد در باز کردی ؟ کی بود ؟
ـ سلام بر انیس بانو ، چه حال ؟ چه احوال خانوم ؟
ـ اِ مصطفی تویی ، سلام حاجی جان . صفا آوردی یه سر به فقیر فقرا زدی !
ـ تیکه می اندازی خانومی ، دیگه باید پرونده ام تکمیل بشه .
ـ من که میدونم میری اونجا برای کمک به نیروهای اونجا ولی حقوق دو جا هم میگیری ؟!
حاج مصطفی با طرز خنده داری انگشت به دهان گرفت و گفت : انیس جان مگه من جن و پریم که در عین واحد دو جا کار کنم ، دو بار حقوق بگیرم ؟
ـ باشه حالا نمیخواد نمایش اجرا کنی شما همه جوره عزیزی .
ـ میدونم ، میدونم ...
بچه ها به این بحث پدر و مادرشان خندیدن و در دل ذوق زده از عشقی که بعد از چندین سال هر روز زنده تر میشد .
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_بیستم
ناهارشان را در جمع خانوادگی با عشق خوردند و حاج مصطفی از احوال مهدا جویا شد و مجددا با نگرانی های انیس خانوم و بی تفاوتی های مرصاد مواجه شد ، میدانست این استخدامی مشکوک است اما هر چه از همکار هایش در اصفهان جویا شد به نتیجه ای نرسید ، میدانست وقتی مهدا در چشمش نگاه نمیکند و حرف میزند ، چیزی را پنهان میکند .
ـ خسته نباشی خانومی خیلی خوشمزه بود ، منم که همیشه گرسنه ی این غذای خوش طعم شمام دو روزه غذا نخوردم .
انیس خانم خندید و گفت : نوش جان عزیزم
ـ مرصاد ؟ دو تا استکان چایی بیار تراس صحبت کنیم .
مائده : چیکار کردی مرصاد ؟ بابا میخواد دستت رو کنه .
ـ میبینم دختر بابا کنجکاویش هنوز فعاله من فکر میکردم عوض شدی مائده بهشتی
مائده خندید و گفت : بابایی استادی واسه ساکت کردن من .
با مرصاد به تراس رفتند و حاج مصطفی رو به پسرش گفت : من سر تا پا گوشم بابا ، فقط حواست به زمان باشه خواهرت نمونه اونجا .
ـ ممنون بابا ، بله حواسم هست .
ـ بفرما .
ـ بابا حقیقتا راجب آقا سجادِ ، من حس میکنم خیلی همه چیزو تموم شده میبینه در صورتی که مهدا هیچ وقت از رضایت خودش نگفته
ـ میدونم بابا ، یکم رسول تند رفته این پسر هم به حرفای باباش دل بسته. من همیشه بهشون گفتم تصمیم اول و آخر با مهداست من که نمیتونم مجبورش کنم اگه ازم نظر بخواد فقط میتونم بهش مشورت بدم ...
ـ پس شما براش محدودیت قائل نمیشین ؟ آخه همیشه میگین ما خیلی به حاج رسول مدیونیم .
ـ منظورت همون اجباره ؟ این قضیه فرق داره بابا ، مهدای من اینقدر عاقل هست که خودش بتونه بهترین تصمیم بگیره .
ـ ببخشید بابا اینقدر راحت میگم ولی من حس میکنم به آقا سجاد علاقه نداره
ـ اینقدر دختر نجیبی هست که نشه اینو فهمید ولی تو بهش نزدیکتری ، شاید بهتر از من نظرشو بدونی ولی بهتر از من نمیشناسیش ...
ـ بله قطعا حق باشماست ولی من بابت این صمیمت خانوادگی نگرانم بابا .
ـ درکت میکنم منم کمتر از تو نگران نیستم ولی علاوه بر توکل باید به خدا و حکمتش اعتماد داشت مرصاد ، امیدوارم هر چی صلاحه خودشه پیش بیاد ، نگران دِین منم نباش .
ـ ممنون بابا آرومم کردین ، خیلی بهم ریخته بودم .
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_بیست_یکم
مرصاد نیم ساعت قبل از اتمام کار مهدا ، از خانه بیرون آمد تا وسایلی که خریده بود را به رستوران ببرد ، همین که دست به سمت آسانسور دراز کرد ، همراهش زنگ خورد ، شماره فاطمه بود . عادت نداشت شماره خانمی را با اسم یا حتی فامیل سیو کند و شماره فاطمه را بخاطر گروه خانوادگیشان می شناخت .
ـ سلام فاطمه خانوم
ـ سلام خوبی آقا مرصاد ؟ شرمنده مزاحم شدم میخواستم آدرس رستوران رو بگیرم تا وسایل رو بیام ببرم آماده کنم دیگه هزینه اضافی ندیم .
ـ دست شما دردنکنه ، این جوری شرمنده میشیم .
ـ نه بابا ، دشمنتون شرمنده باشه .
ـ آخه ...
ـ تنها نمیرم آقا هادی که از سرکار اومد باهام میریم
ـ خیلی لطف میکنین پس مائده هم ببرین کمک کنه بهتون من وسایل رو میذارم پیشش .
جز خانواده خودشان فقط فاطمه میدانست مهدا برای به اصطلاح بهداری سپاه استخدام شده است ، برای همین مرصاد صلاح دید این مسئله را یادآوری کند .
ـ فقط فاطمه خانوم ، مهدا داخل آزمایشگاه استادش کار میکنه هاا
ـ بله حواسم هست ، نگران نباش برادر
ـ خیلی ممنونم .
ـ تشکر لازم نیست مهدا خواهرمه ، برو دیگه مزاحمت نشم .
ـ نه خواهش میکنم ، سلام به آقا هادی برسونین .
ـ سلامت باشی ، خدانگهدار .
ـ یاعلی .
دنبال بهانه ای برای چرخاندن مهدا در خیابان بود تا قبل از شروع کلاسش خانه نرود که یاد کار های بسیج دانشگاهش افتاد و به امیرحسین زنگ زد تا با او هماهنگ کند : الو امیر ؟ سلام ، خوبی ؟
ـ سلام ، ممنون ، بهتری ؟ ظهر خیلی پکر بودی !
ـ نه الان خوبم ،حل شد رفت پی کارش !
ـ خداروشکر ، خواستی بعدا برام تعریف کن دادا
ـ باشه میگم برات ، امیر ؟
ـ جانم ؟
ـ اون بسته هایی که قرار بود واسه بسیج خواهران بخریم ؟
ـ خب ...
ـ من برم با مهدا ، خواهرم ، بخرم ؟
ـ اوه اوه با خواهر اعظم ، خدایی این خواهرت با اینهمه مهربونی که داره واسه پسرای دانشگاهشون خیلی ترسناکه
ـ نگفتم حرف اضافه بزنی
ـ وای ! اخویمون غیرتی شد ، مگه ندیدی اون روز تو دفتر گفت تو هم مثل مرصاد
ـ میخواست آدم حسابت کنه چقدر بدبختی تو ؟!
ـ من خودم خواهر دارم میفهمم حرفش عاطفی بود برخلاف تو خیلی خوبه
ـ باشه بابا اصلا آبجی ما خواهر تو باشه ، خوبه امیر پنج ساله ؟
ـ آره خوبه ، راضیم .
ـ بچه پرو ! امیر از اون گذشته من حوصله دختر عمت ندارم خواستین بخرین ملوک السلطنه باشه من نمیام
ــ منم حوصله ی *ندا* رو ندارم ولی اون مثل خواهرت نیست فهمید سرش کلاه گذاشتیم پاچه میگیره
ـ من نمیدونم ؛ با این بهشتم نمیرم
ـ خب حالا توام دیگه ، راستی مرصی ؟
ـ مرصیو .....
ـ باشه آروم باش ، جلو محمدحسین بهش میگم دیگه صداش قطع میشه !!
ـ چرا ؟
ـ خواستگار داداشمه ، مگه خبر نداری ؟
مرصاد خندید و گفت : زشته پشت دختر مردم حرف نزن .
ـ باشه استاد ، خب برو داداشت حلش میکنه غصه نخور
ـ وظیفه اته ، یاعلی
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🍃🥀🍃🥀
🥀🍃🥀
🍃🥀
🥀
⚜هوالعشق ⚜
📕#محافظ_عاشق_من🥀
✍ به قلم : #ف_میم
🍃 #قسمت_بیست_دوم
جلوی در پادگان ایستاد و نظاره گر نظامیانی شد که با دست و روبوسی خداحافظی میکردند بین برخی نه تنها رقابت کاری دیده نمیشد بلکه فقط رفاقت بود و رفاقت .
بالاخره خواهرش با همان سر افتاده و قدم های استوار همیشگیش آمد و چه در ذهن این دختر جوان میگذشت و مرصاد از آن بی خبر بود ماجرا هایی که زندگیشان را در مسیر جدیدی قرار می داد ؛ همه ی آنچه پنهان مانده بود را آشکار می کرد و افرادی را به پازل زندگیشان اضافه کرد .
ـ سلام ، جناب سروان !
خسته گفت : سلام ، داداش . من ستوانم ! سروان کجا بود؟!
ـ سروانم میشی غصه نخور آبجی جان .
ـ غصه چیه دیگه.... ؟! و خمیازه ای کشید که مرصاد گفت :
چیه خوابت میاد ؟
ـ آره خیلی ، دیشب نتونستم بخوابم کاش میشد این جلسه نرم . حیف این استادهه گیره
ـ مرده ؟
ـ آره
ـ کیه ؟
ـ پزشکه . به شما ها ربطی نداره !
ـ چیه اسمش ؟ بگو بدم افقیش کنن
مهدا خسته تر از قبل خندید و گفت : چی میگی مرصاد بنده خداا فقط رو تایم کلاسیش حساسه
ـ خب چه خبر ؟
ـ خبر که زیاده ولی خب خیلیاش نمیشه گفت .... وای مرصاد !!!
مرصاد نگران گفت : چیشد ؟ چیزی تو ماشینه ؟
ـ نه ، آقای موسوی !
ـ کدوم موسوی ؟ سید هادی ؟
ـ آره ، اونم همکارمه .
ـ چه شانسی داری تو ... مگه داخل پدافند نبود ؟!
ـ قضیه داره ، وای کلی دعوام کرد تازه میگفت برو استعفا بده روز اولی !!
ـ اوه اوه ، چرا ؟
ـ پرونده ای که براش استخدام شدم ، خیلی کار ساده ای نیست !
ـ سید هادی چیکارست؟
ـ معاون پروژه است .
ـ گاوت پنج قلو زاییده ...
ـ آره ، بدجور وقتی دیدمش میخواستم گریه کنم ، مرصاد با اون لباس نظامی و اخمی که بهم کرد خیلی ترسیدم .
ـ خجالت بکش جناب ستوان ، یه امنیتی که نمیگه ترس
ـ وای مرصاد مخم هنگه فعلا ، بیا حرف نزنیم راجبش
ـ باشه ، خب بریم دنبال کارای من ؟
ـ همون قضیه ؟ واسه بسیج خواهران ؟ دختر عمه امیرحسین مگه مسئول نیست ؟ ناراحت نشه تو انجام بدی ؟
ـ آره ، ولش کن دختره ی ...
ـ اِ مرصاد !!
ـ خب خیلی خودخواهه
ـ ولش کن ، اگه وظیفه اونه دخالت نکنی بهتره
ـ نه با امیر هماهنگ کردم گفت بهش میگه ، بعدشم سلیقه اش خوب نیست ، سلیقه تو جوون پسند تره
ـ باشه ، فقط زیاد طول میکشه ؟! میترسم کارت به نعش کشی بکشه ، امروز فوق ظرفیتم کشیدم ، احتمال سوختن باتریم زیاده
ـ نه ، زیاد طول نمیکشه ، بعدشم میبرمت دانشگاه
ـ باشه ، پس تا میرسیم من یه چرت بزنم
همین را گفت و به دقیقه نکشید خوابش برد ، مرصاد نگاهی به چهره خسته غرق در خوابش کرد و لبخند زد .
&ادامه دارد ...
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
#معجزه_دعای_شهیدهمت
شب عملیات مسلم ابن عقیل یک مشکل اساسی وجود داشت آن هم وجود ماه🌕 در آسمان و روشنایی زیاد بود این روشنایی باعث می شد تا دشمن نیرو های ما را ببیند و مشکل ایجاد گردد ساعت یازده شب #حاجهمت از سنگر فرماندهی بیرون رفت نگاهی به آسمان انداخت و برگشت داخل سنگر🍃 شهید آیت الله اشرفی اصفهانی و شهید حجت الاسلام محلاتی نماینده امام در سپاه حضور داشتند #حاجهمت به آنها گفت « مهتاب🌕 کار را مشکل کرده و ممکن است دشمن از حمله آگاه شود☝️ » قرار شد دعای توسل بخوانیم و از خدا بخواهیم مشکل را حل کند🙂 دعا را شهید آیت الله اشرفی اصفهانی خواندند ، #حاجهمت خیلی گریه می کردند💔 پس از دعا #حاجهمت به کنار بی سیم📞 آمد و وضعیت نیرو ها را بررسی کرد و بعد گوشی را زمین گذاشت و بیرون رفت🍃 وقتی برگشت خیلی خوشحال بود☺️ ، انگار داشت بال در می آورد آسمان را که نگاه کردیم ابر سیاه و خیلی بزرگی روی ماه را پوشاند🌘 و حالا دیگر دشمن نمی توانست حرکت آنها را ببیند☺️ و ساعتی بعد اتفاق مهم تری افتاد درست وقتی که رزمندگان به سنگر های دشمن رسیدند🍃 و لازم بود هوا روشن باشد🙂 تا بتوانند دشمن را ببینند👀 و به سوی او حمله کنند آن تکه ابر کنار رفت🌓 و آسمان نورانی شد🌕 این توجه خداوند و این معجزه ها تنها به برکت دعای آن انسانهای خالص روی می داد☺️❤️
#شهید_ابراهیم_همت
#شادےروحشصلوات❤️
http://eitaa.com/cognizable_wan
🎢ترن هوایی درمان کننده سنگ کلیه
محققان آمریکایی دریافتند که سوار ترنهوایی شدن یکی از بهترین راههای دفع سنگ کلیه است هرچه ترن هوایی پرپیچوتابتر باشد و فرد بیشترتکان بخورد موثرتر است.
╭═✾✿✾═════╮
🖤http://eitaa.com/cognizable_wan
╰════════•═╯
سال گذشته فضانوردان سنگی از زمین را در ماه پیدا کردند که طبق تخمین ها 4 میلیارد ساله هستش
این موضوع یکی از عجیب ترین موارد فضایی هستش که رخ داده،اینکه تکه ای از زمین رو کره ماه چه میکنه هنوز جای سواله
+یعنی 4 میلیارد سال پیش ماه قسمتی از زمین بوده؟ 🤔
#جالب #دانستنی👇
╭═✾✿✾═════╮
🖤http://eitaa.com/cognizable_wan
╰════════•═╯
💎🍃💎
#تفکر
♦️آدمها فکر می کنند؛
اگر یک بار دیگر متولد شوند ، جورِ دیگری زندگی می کنند.
شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.
فکر میکنند میتوانند همه چیز را از نو بسازند ، محکم و بی نقص!
اما حقیقت ندارد...
♦️اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم ، اگر قدرتِ تغییر کردن را داشتیم ، اگر آدمِ ساختن بودیم ، از همین جای زندگیمان به بعد را مى ساختيم!
🔹️ سالها بود که می خواستم از فردا شروع کنم ، اما همیشه فردا یک روز از من جلوتر بود ! سالها گذشت تا فهمیدم باید از همین الان شروع کنم...
http://eitaa.com/cognizable_wan
💙🍃🦋
🍃🍁
🦋
✍اگر نماز، انسان را از فحشا و منکر باز میدارد، چرا بعضی از نمازگزاران مرتکب خلاف میشوند؟
✅پاسخ : اولا تخمه پوک، هیچ گاه سبز نمیشود و نماز بدون حضور قلب، تخمه پوک است. نمازی سبب دوری انسان از مفاسد میشود که با حضور قلب باشد وگرنه حرکت لب و کمر چنین خاصیتی را ندارد. اگر مدرسه و دانشگاه به انسان رشد علمی میدهد به این معنا نیست که هر کس به مدرسه و دانشگاه رفت به آن رشد میرسد، بلکه به این معناست که مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آن که با جدیت درس بخوانید و آنچه را میخوانید بفهمید. نماز نیز اگر با اصول و شرایطی که دارد اقامه گردد، مانع فحشا و منکر میشود.
ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر( سوره عنکبوت، آیه 45 )
ثانیا نمازگزاری که گاهی خلاف میکند، اگر اهل نماز نبود خلافش بیشتر بود، زیرا همین نمازگزار برای صحیح بودن نمازش مجبور است بدن و لباسش پاک باشد، لباس و مکانش از مال مردم نباشد و همین مقدار مراعات احکام و مسائل، سبب دور شدن او از برخی گناهان و منکرات میشود، همان گونه که پوشیدن لباس سفید، انسان را از نشستن روی زمین آلوده باز میدارد.
📚حاج آقا قرائتی
http://eitaa.com/cognizable_wan
📔#داستان_کوتاه_تاریخی
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت .
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد.
فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد....
🌺از خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات ایمان داشته باش
✓
📗http://eitaa.com/cognizable_wan
🔺میوهها وقتی بریده یا پوست کنده میشوند، باید همان موقع مصرف شوند باقی ماندن میوه در زمان طولانیتر، حتی در ظروف دربسته ارزش غذایی آن را کاهش میدهد و ویتامینهایش ازبین می رود
🌸 برای عزیزانتان بفرستید
✅ #لطفأ_نشر_دهید 👇
🆔 http://eitaa.com/cognizable_wan