🌺کلامی از #شیخ_بهایی
✍آدمی اگر پيامبر هم باشد
از زبان مردم آسوده نيست، زيرا :
اگر بسيار كار كند، میگويند احمق است !
اگر كم كار كند، میگويند تنبل است !
اگر بخشش كند، ميگويند افراط ميكند !
اگر جمعگرا باشد، میگويند بخيل است ! اگر ساكت و خاموش باشد میگويند لال است !
اگر زبانآوری كند، میگويند ورّاج و پرگوست ..!
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگويند رياكاراست !
و اگر نكند میگويند كافراست و بیدين ..!
لذا نبايد بر حمد و ثنای مردم اعتنا كرد
و جز از خداوند نبايد ازكسی ترسيد.
پس آنچه باشید که دوست دارید ...
شاد باشید ؛ مهم نیست که این شادی
چگونه قضاوت شود .
👇🔻💚💚💚
http://eitaa.com/cognizable_wan
🔰ماجرای عجیب #دعوای_سگ و #جوان در قبر
✅این جریان از عجیبترین اتفاقاتیست که در قبرستان تخت فولاد اصفهان اتفاق افتاده است که شیخ بهایی در کشکول خود به آن اشاره کرده و به گفته آیت الله #ضیاءآبادی..... #امام_خمینی (ره) نیز در جلسه درس اخلاق خود آن را بیان کرده است:
#شیخ_بهایی نقل میکند:
روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی
او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت :
⭕️روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند.
💢 چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّهام میرسد. به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوشصورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست، آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد.
من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب میبینم یا بیدارم.
💢 در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرتانگیزی به شامّهام میرسد، دیدم سگی وحشتانگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد.
من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنهای دارم میبینم.
⭕️لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباسهایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛
خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟
💢 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم، مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قویتر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد.
👹 حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود.
⭕️شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید مینماید
📚خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22
http://eitaa.com/cognizable_wan
می رسد روزی که بی هم می شویم
یک به یک از جمع هم کم میشویم
می رسد روزی که ما در خاطرات
موجب خندیدن و غم می شویم
گاه گاهی یاد ما کن ای رفیق
می رسد روزی که بی هم می شویم
بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟
برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟
گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
#شیخ_بهایی
http://eitaa.com/cognizable_wan
22.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با دیدن کلیپ برای اولین بار با راز حمام و خانه #شیخ_بهایی بزرگ آشنا شوید!
🌏 http://eitaa.com/cognizable_wan
از شیخ بهایی پرسیدند:
سخت می گذرد،
چه باید کرد؟
گفت: خودت که می گویی
سخت می گذرد،
سخت که نمی ماند..
پس خدارو شکر که می گذرد،
و نمی ماند!
#شیخ_بهایی
✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
عیب پنهانی
#شیخ_بهایی فرمود:
عارفی، پارچه ای بافت و در بافت آن، وقت و کوشش بسیار به کار برد. آن را فروخت و بعد به علت عیب هایی که داشت، پارچه بافته شده را به او باز گرداندند. پس او گریست.
مشتری گفت: من به این عیب، راضی ام و گریه مکن.
فرمود:گریه من از این نیست، بلکه از آن می گریم که در بافت آن کوشش بسیار کردم و حال به سبب عیب های پنهانی به من بازگردانده شد. از آن می ترسم تا عملی که چهل سال در آن کوشیده ام، نپذیرند.
کشکول شیخ بهایی
✾📚 💠 🇮🇷🌸🌹🌸
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
🍁
همهروز روزه بودن، همهشب نماز كردن
همهساله حج نمودن،سفر حجاز كردن
شب جمعهها نخفتن بهخدای راز گفتن
ز وجود بینیازش، طلب نیاز كردن
به مساجد و معابد همه اعتكاف جستن
ز مناهی و ملاهی همه احتراز كردن
ز مدینه تا به كعبه، سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به وظیفه باز كردن
بهخدا كه هیچیک را ثمر آنقدر نباشد
كه بهروی ناامیدی درِ بسته باز كردن...!
#شیخ_بهایی
✓ #شعر
✦┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈✦
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
✍شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره، دو کبک بریان قرار دارد.
پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد .
امیر علت این خنده را پرسید،
مرد پاسخ گفت:
در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم.
روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم.
🔸اما من مصمم به کشتن او بودم.
در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت :
شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است.
اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم
یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم
امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید:
کبکها شهادت خودشان را دادند.
پس از این گفته امیر دستور داد سر آن مرد را بزنند.
#شیخ_بهایی
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو
بهر دنیا نقد ایمان می دهی
گوهری دارب و ارزان می دهی
#حکایت
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آزمایش عجیب شیخ بهایی! تربیت گربه یا تربیت شاه؟
#فرزند_ایران 🇮🇷
#شیخ_بهایی
─┅࿇࿐ྀུ༅𖠇💖𖠇࿐ྀུ༅࿇┅─
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan
1.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
🔹از #شیخ_بهایی (ره) پرسیدند:
"#سخت می گذرد"
چه #باید کرد؟
🔹 گفت: خودت که می گویی،
#سخت "#میگذرد"
#سخت که "#نمیماند"!
🔹 پس خدا را #شکر که
"#میگذرد" و "#نمیماند".
🔹امروزت #خوب یا #بد "#گذشت"
و #فردا روز #دیگری است...
🙏قدری #شادی با خود به #خانه ببر...
راه #خانهات را که #یاد گرفت،
فردا با #پای_خودش می آید...
#سخن_بزرگان
🇮🇷🌸🌹🌸🇮🇷
┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄
#کانال_دانستنی_های_زیبا بجمع ما بپیوندید👇👇👇
@cognizable_wan