eitaa logo
"دانستنیهای زیبا"
3.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
14.5هزار ویدیو
679 فایل
کانالی برای قشر جوان؛ بابهترین داستانها؛ تلنگرها؛ نکات زیبا؛ طنز جالب؛ و... ادمین: https://eitaa.com/amola_110 یک کانال #زیبا بجای #صدکانال مولانا: آنکس که نداند و نخواهد که بداند حیف است چنین جانوری زنده بماند جهت ارسال سوالات👇👇👇 @alimaoa_110
مشاهده در ایتا
دانلود
✨امروز از خود بپرس؛ اکنون بر چه چیزی تمرکز میکنم⁉️ اگر بر اتفاقات ناراحت کننده گذشته متمرکز هستی، اگر بر بدهکاریها و رکود کسب و کارت تمرکز میکنی و اگر روابط مخدوش دیگران را در ذهن مرور میکنی، بدان که در حال جذب همین اتفاقات در زندگیت هستی. کانون توجهتان را تغییر دهید تا همه چیز بهتر پیش رود و تمرکز تان را با یک آهنگ مثبت ، با یک شکرگزاری ، با چند نفس عمیق و نگاه کردن به زیبایی هایی که در اطرافتان نهفته است تغییر دهید تا فرکانستان شروع به تغییر کند و بدین وسیله اتفاقات زیبا که حق الهی شماست را جذب و تجربه کنید. یادتان باشد افکار ، کلام و احساسات شما فرکانس و در نهایت شکل زندگی شما را ایجاد میکند...💫 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
✨داشتن باور مثبت مثل آب دادن به یک دانه است 💫در ابتدا چیزی مشخص نمیشود اما بعد از مدتی میوه باور مثبت تان را خواهید چشید 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
❣داشته های خود را ببین و قدر بدان... از نعمات زندگیت لذت ببر قدر شناسی و لذت بردن ، یک قابلیت است... چه بسا آنچه تو داری؛ اوج آرزوی دیگری باشد. 💟 http://eitaa.com/cognizable_wan
1_1011993717.pdf
4.68M
🧡رمان غم و عشق 🧡ژانر: 🧡نویسنده: ستاره صولتی 🧡تعداد صفحات: 239 🧡خلاصه: رادا دختری از دیار درد وغم ، فرزندی نا خواسته… دختری که در اوج کودکی طعم تنهایی ودرد رو می چشه وبا پدر بزرگ ونا مادری پدرش زندگی میکنه … رادا فاقد هر نوع احساس ودوست داشتنه دختری سرد وبی تفاوت دختری با حسرت کودکی … با ازدواج سارا خواهر رادا با پسری به نام بنیامین شایسته ، پای رادا نا خواسته به خانواده ی شایسته باز میشه واونجا طعم محبت و دوست داشته شدن رو می چشه ، با اومدن آوید شایسته پسر از فرنگ برگشته ی خاندان شایسته با همه ی شایعه ها ونقطه های مبهم در زندگیش همه ی معادلات رادا برای اینده اش یک باره از هم میپاشه و .. •┈••✾❀•🌸•❀✾••┈• کتابخانه
به بابام میگم نونوایی قیامت بود میگه: یعنی شلوغ بود؟ گفتم :نه گناهکارها رو مینداختن تو تنور به نیکوکارام نون مجانی می دادن :)) با اینکه سنش بالاس ولی ضربات سنگینی بهم وارد کرد😂😂 http://eitaa.com/cognizable_wan
رفتم داروخونه بقیه پولمو چسب زخم داد، منم زدم تو دهنش تا بفهمه همه فقط زخم ندارن بعضیام اعصاب ندارن!😐 الان هروقت میرم داروخونه بقیه پولمو قرص اعصاب میده 😂😂😂 🌐 http://eitaa.com/cognizable_wan
یه همسایه داریم همش میاد دم خونه یا پیاز میخاد یا گوجه میخواد یا تخم‌مرغ... چند وقت پیش شمال بودم، زنگ زده میگه نبودید خونه من رفتم به حساب شما از سر کوچه ۵ تا تخم مرغ و تن ماهی خریدم 😂 🌐 http://eitaa.com/cognizable_wan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈سبد حصیری🦋 🔰خيلي راحته انجامش بده😍👌 نياز داري به نخ كنفي يا حصير چسب حرارتي سيخ چوبي و مقوا نكته تعداد سيخ فرد باشه ⛱🔥 http://eitaa.com/cognizable_wan
❤️🍃❤️ 💞 جملۀ به تو می‌کنم🙏 همان اندازه به مردان انرژی می‌دهد که 💞 جملۀ به زنان نیرو می‌بخشد..💪 🧕 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔴 💠 یکی از باورهای در زندگی مشترک این است که فکر می‌کنم اگر همسرم من را دارد باید همه‌ی نیازهایم را برآورده کند‌. 💠 توانایی‌ها و ظرفیت‌های افراد است و گاهی مالی، شغلی، زمانی، مکانی و دیگر شرایط موجود در زندگی مثل خستگی، فراموشی و صدها دلیل دیگر مانع برآوردن نیاز همسر می‌گردد. 💠 شرایط یکدیگر را نمایید! **🧕 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
💠 گاهی بین زن و شوهر سر قضیه‌ای می‌شود و زن یا مرد به همسرش می‌گوید: "مطمئنم فلان مطلب را به من " و همسرش نیز با عصبانیت می‌گوید: "گفتم!" و سر همین قضیه، بگو مگو و مشاجره‌ی سختی رخ می‌دهد. 💠 پیشنهاد می‌شود با یک تغییر جزئی در خود از ایجاد مشاجره و تشدید شدن ناراحتی و عصبانیّت یکدیگر‌ جلوگیری کنید! مثلاً به همسرتان بگویید: "اگر فلان مطلب را گفتی شرمنده من ." یعنی کلمه‌ی "شرمنده نشنیدم" را بجای کلمه "نگفتی" به کار ببرید تا همسرتان نشده و فضای زندگی متشنّج نگردد. 🧕 🌸👇 http://eitaa.com/cognizable_wan
زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد🌬✨ 🌾ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻗﺪﯾﻢ ﺷﻬﺮﯾﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﮑﻨﺖ ﻭ ﺧﺰﺍﺋﻦ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ، ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺩﺍﻧﺎ ﺳﭙﺮﺩ ﺗﺎ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺍﺩﺏ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ، ﻭ تاکید نمود که آﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ، ﻫﻢ ﻭ ﻏﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﺻﺮﻑ کند. ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺯﯾﺮﮎ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ ﻣﺮﺍ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺠﺎﺕ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺸﻮﺩ. ﺍﺳﺘﺎﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﻮﯼ. ﺍﺯ ﺁﻥﺭﻭﺯ ﺑﻪﺑﻌﺪ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﯿﭻ ﺳﺨﻦ ﻧﮕﻔﺖ. ﭘﺪﺭﺵ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻥ ﭘﺴﺮ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺳﺨﺘﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻩ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺣﮑﯿﻢ ﺑﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﮐﻨﺪ. ﺣﮑﯿﻢ ﮔﻔﺖ: ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﮑﺎﺭ ﺑﺒﺮﯾﺪ ﺗﺎ ﺯﺑﺎﻧﺶ ﺑﺎﺯ ﺷﻮﺩ. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﻋﺎﺯﻡ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ که ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺻﯿﺪﯼ ﻣﯽﮔﺸﺘﻨﺪ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﻻﺑﻼﯼ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﻃﻮﻃﯽﺍﯼ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺷﺪ، ﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻃﻮﻃﯽ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ. ﻃﻮﻃﯽ ﺭﺍ ﮔﺮفته ﻭ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻃﻮﻃﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺴﺖ ﺩﺭ ﮐﺎﻡ ﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻔﺲ ﺩﯾﺪﯼ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﭘﺪﺭ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﻭ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺳﯿﻠﯽ ﻣﺤﮑﻤﯽ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﭘﺴﺮ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻣﻬﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﮐﺮﺩﻩﺍﯼ؟ ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﮐﻪ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﺎﻧﺪ ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺖ، ﺍﮔﺮ ﻟﺐ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﻧﮕﺸﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺳﯿﻠﯽ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪﺍﻧﺪ: ﻫﺮ ﺯﯾﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﻭﺳﺖ. ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺮﺥ ﺳﺮ ﺳﺒﺰ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ. http://eitaa.com/cognizable_wan
💖🌷 ✍ طناب من کدام است؟ 🔹مردی کنار بيراهه‌ای ايستاده بود. ابليس را ديد که با انواع طناب‌ها به دوش در گذر است. 🔸کنجکاو شد و پرسيد: ای ابليس، اين طناب‌ها برای چيست؟ 🔹جواب داد: برای اسارت آدميزاد. طناب‌های نازک برای افراد ضعيف‌النفس و سست ايمان، طناب‌های محکم‌تر هم برای آنانی که دير وسوسه می‌شوند. 🔸سپس از کيسه‌ای طناب‌های پاره‌شده را بيرون ريخت و گفت: اين‌ها را هم انسان‌های با ايمان که راضی به رضای خدايند و اعتمادبه‌نفس داشتند، پاره کرده‌اند و اسارت را نپذيرفتند. 🔹مرد گفت: طناب من کدام است؟ 🔸ابليس گفت: اگر کمکم کنی که اين ريسمان‌های پاره را گره زنم، خطای تو را به حساب ديگران می‌گذارم. 🔹مرد قبول کرد. 🔸ابليس خنده‌کنان گفت: عجب، پس با اين ريسمان‌های پاره هم می‌شود انسان‌هايی چون تو را به بندگی گرفت! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🌹❤️ 💫هفت نصیحت مولانا • گشاده دست باش، جاری باش، کمک کن (مثل رود) • باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید) • اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب) وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ) • متواضع باش و غرور نداشته باش (مثل خاک) • بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا ) • اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش(مثل آینه) ‌ ‌ ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
و اگر نفس متعلق به این و آن باشد به همه چیز علاقه داشته باشد ، هر چیزی توجه او را جلب بکند ، می دانید که تعلق تفرقه می آورد و تفرق پریشانی است و پریشانی اضطراب است ، نفس انسانی می شود مضطربه و این نفس به جایی نمی رسد ، خصوصا در امور علمی. نفس مضطربه در نماز هم تجمع ندارد. در یک نماز هزار جا سر می زند، ولی همین که مطمئنه شد به همه جا می رسد. فاصله ندارد ، مطمئنه شدن همان و مخاطب به خطاب " یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربّك راضیة مرضیة " همان. واینکه می بینی مخاطب نمی شود ، این است که قلابها او را فرا گرفته و به این سوی می کشاند: تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها و این قلابها نمی گذارد که نفس مطمئن شود و توحید و تجمع داشته باشد ، تا به خود بیاید و بگوید من کیستم_به کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود_ پس هنوز به ورطه ی من کیستم نیافتاده ایم ، لذا مشکل داریم.. 📚صد و ده اشاره /اشاره ی چهل و دوم ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
🔻ماجرای معروف بهلول و بوی غذا خیلی جالبه😁❤️ 📌مردی فقیر چشمش به مغازه خوراک پزی افتاد تکه نانی را بالای بخاری که از سر دیگ بلند می شد، می گرفت و می خورد. هنگام رفتن صاحب مغازه گفت: تو از بخار دیگ من استفاده کرده ای، باید پولش را بدهی. مردم جمع شدند و مرد از همه جا درمانده، بهلول را دید و او را به قضاوت دعوت کرد. 📌بهلول به آشپز گفت: این مرد از غذای تو خورده است؟ آشپز گفت: نه ولی از بوی آن استفاده کرده است. بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به زمین انداخت و گفت: ای آشپز صدای پول را تحویل بگیر. 📌آشپز با تعجب گفت: این چه قسم پول دادن است؟ 📌بهلول گفت: مطابق عدالت است. کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند. http://eitaa.com/cognizable_wan
🌱🌱🔅🌱🌱🔅🌱🌱🔅🌱🌱 🔆ارث دو عمو ❄️پارسا زاده‌ای بر اثر مرگ دو عمویش، دارای ارث و ثروت بسیار گردید. او آن ثروت را به فسق، اسراف و ریخت‌وپاش زیاد و در راه‌های بد مصرف می‌کرد و به هر گناهی دست می‌زد. سعدی می‌گوید از روی نصیحت به او گفتم: ای فرزند! درآمد، همچون آب جاری است و زندگی همانند آسیابی است که به‌وسیله‌ی آن آب، در گردش است. (اگر) آب کم شود یا از بین برود، سنگ آسیاب از گردش می‌افتد. بیهوده خرج مکن که به روز دشواری می‌افتی. ❄️جوان در جوابم گفت: «آسایش زندگی حاضر را نباید به خاطر رنج آینده به هم زد. نقد را بگیر و دست از نسیه بردار.» دیدم نصیحت مرا نمی‌پذیرد، هم‌نشینی با او را ترک کردم. ❄️مدتی گذشت. همان‌طور که من پیش‌بینی می‌کردم، بر اثر عیاشی و اسراف، کارش به‌جایی رسید که دیدم، لباس پر وصله‌ی پاره‌پاره پوشیده و لقمه‌لقمه به دنبال غذا بود. وقتی او را این‌چنین دیدم، خاطرم دگرگون شد. دیدم از مردانگی به دور است که اکنون نزدش بروم و با سرزنش کردن، نمک بر زخمش بپاشم. 📚حکایت‌های گلستان، ص 245 🔸🔸امام عسگری علیه‌السلام فرمود: «از اسراف کردن دوری کنید که اسراف از کار شیطان می‌باشد.» 📚بحارالانوار، ج 50، ص 292 ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
*اگر کودکتان شما را می زند یا چنگ می گیرد، نه نصیحت کنید، نه داد بزنید ، نه تنبیه کنید، و نه شما هم کتک بزنید که ببین درد دارد. مدتی باید دست های شما آماده باشد قبل از اقدام کردن دست او را بگیرید، نه بگویید. اگر زد یا رفتاری کرد که به شما درد فیزیکی داد به مدت یک یا دو دقیقه با حالت صورتتان نشان دهید ناراحتید. فراموش نکنید داد زدن، نصیحت کردن یا ناز کردن کودک، کارش را تبدیل به بازی و لجبازی خواهد کرد. تماس فیزیکی و در آغوش گرفتن باعث رشد مغز، رشد احساسات و رشد روابط اجتماعی در نوزاد و کودکان می شود.* http://eitaa.com/cognizable_wan
🌷 🌷 .... 🌷آتش دشمن بسیار سنگین بود. من مشغول دیدبانی بودم که دو نفر از نیروهای پیاده همان خط پیش من آمدند و گفتند در سمت ما تانک‌های دشمن منطقه را ناامن کرده است و از من تقاضا کردند که کاری کنم؛ با اصرار آن‌ها پذیرفتم. آن سمتی را که آن‌ها گفتند را با دوربین رصد کردم و شیاری در بین تپه ۱۱۰ تا ۱۱۲ نظرم را جلب کرد. تانک‌ها به نوبت از پشت تپه خارج شده و شلیک می‌کردند و دوباره به پشت تپه برمی‌گشتند. با توپخانه تماس گرفتم و درخواست گلوله کردم. سرهنگ محمدی (فرمانده آتشبار توپخانه) پشت خط بود و خودش تطبیق آتش را بر عهده گرفت و مختصات را گفتم. 🌷نیت حضرت ابوالفضل(ع) کردم که آقا یاری کند و از آتشبار تقاضای یک راکت اولیه کردم. یک موشک کاتیوشا شلیک شد. در همان لحظه تانک در حال شلیک بود که موشک کاتیوشا درست به بُرجک تانک اصابت کرد. با مهماتی که تانک داشت انفجار مَهیبی رخ داد. رزمندگان در خط، بلند تکبیر گفتند. ۴۰ موشک دیگر برای همان نقطه درخواست کردم که به محض اجرا و انفجار موشک‌ها‌، منطقه‌ای که تانک‌ها در آن مستقر بودند به جهنم عراقی‌ها تبدیل شد. این یک امداد غیبی بود که گلوله مستقیماً به هدف خورد و خط در آن روز و شب امن و امان شد. : جانباز سرافراز فیروز احمدی فرمانده دید‌بانان گردان بریر(ادوات) تیپ ۱۰ حضرت سیدالشهدا(ع) و تیپ ۱۱۰ خاتم(ص) در خصوص عملیات والفجر یک گفت. منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ✾📚 http://eitaa.com/cognizable_wan
30.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️پلیس👮 - روحانی📿 - رفتگر🧹 ↩️ روایت یک داســــــتان زیبا و یک وظیفه ی مهم! با ارســـــال این پست برای عزیزانتون یک هدیـ🎁ـه زیبا تقدیمشون کنید 🌹 . ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ✒ http://eitaa.com/cognizable_wan