eitaa logo
دعوت به بهشت
1.3هزار دنبال‌کننده
1 عکس
73 ویدیو
3 فایل
کانال اصلی @navb110 بانوی باحیا @banoy_ba_haya دعوت به نماز @d_b_namaz احکام نماز @ahkam_namaz سخنرانی‌کوتاه نمازی @sokhanrani_namaz ذکرهای نماز @navb111 محتوای نماز @navb112 ارسال مطالب بدون منبع ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
49 ؛ شیوه گفتاری 6 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز درباره شیوه گفتاری در دعوت به نماز ‌صحبت می‌کردیم. قرار شد برای دعوت بهتر این نکات را اجرا کنیم. هفت. برچسب منفی نزنید. نوجوانی می‌گفت : « پدر من می‌گوید کافرِ ملحدِ بی‌دین بلند شو نمازت را بخوان ». من هم می‌گویم : « کدام کافرِ ملحدِ بی‌دین نماز خوانده که من دومی آن باشم » بلکه برچسب مثبت بزنیم. اگر تازه از کربلا آمده است بگوییم : «کربلایی حسن» . اگر مداحِ امام حسینِ به او بگوییم : « بُلبل امام حسین» . اگر سید هست بگوییم : «دختر حضرت زهرا، پسر امیرالمؤمنین بلند شو نماز بخوان. » در جبهه گاهی برای بیدار کردن نماز صبح این‌گونه صدا می‌زدند : «سربازان امام زمان! برای نماز صبح بلند شوید» هشت. مقایسه با دیگران ممنوع نگوییم : « نمره درس پسرعموی تو بیست و نمازش هم اول وقتِ هست برو از او یاد بگیر». نگوییم : « دختر خاله‌ی تو همیشه نمازش اول وقت است و پدر و مادر او را صدا نمی‌زند، برو از او یاد بگیر» اگر این‌گونه بگوییم کینه ما را به دل می‌گیرد و دخترخاله خودش را رقیب خود حساب می‌کند و ممکن است به او حسادت کند. حتی ممکن است بگوید: « خُب، پدر و مادر او برای او این را خریدند و آن کار را کردند شما هم برای من این کار و انجام بدهید». او را با خودش مقایسه کنیم و بگوییم : « شما که قبلاً نمازت اول وقت بود چرا الان سستی می‌کنی؟ شما که قبلاً نماز را همیشه می‌خواندی چرا الان یکی در میان می‌خوانی؟» نُه. از کار شخص ابراز نفرت و ناراحتی کنیم نه از خود شخص. قرآن می‌فرماید: حضرت لوط علیه السلام فرمود: من با کار شما دشمن هستم « إِنِّی لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقَالِینَ » [1] و نفرمود با خود شما دشمن هستم. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند: «إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ» [2] من از آن کاری که شما می‌کنید بیزار هستم. به فرزند خود نگوییم : « من از تو بدم می‌آید و از تو ناراحتم» بلکه بگوییم : « وقتی نمازت دیر می‌شود من ناراحت می‌شوم و وقتی نمازت را نمی‌خوانی من حسّ بدی پیدا می‌کنم » نگوییم : « تو اعصابم را خُرد کردی». بگوییم : « وقتی نماز تو نوک کلاغی می‌شود چون بی‌ادبی به خداوند است عصبی می‌شوم». ده. از طنز استفاده کنیم به خصوص برای نوجوان‌ها. پدری به فرزندش ـ وقتی نمازش را سریع و نوک کلاغی می‌خواند ـ می‌گفت: هر کسی سرِ خدا کلاه بگذارد خدا سر او بشکه می‌گذارد. اگر نمازت را کوتاه کنی و دو دقیقه کم خدا بگذاری، خداوند بیست دقیقه تو زندگی تو می‌چرخاند و این را با لبخند می‌گفت. شخصی وضو می‌گرفت و آب وضوی او به اطراف می‌پاشید. دوستش به شوخی به او گفت : « خودت وضو می‌گیری و ما را غسل می‌دهی!» سعی کنیم این شیوه‌ها را اجرا کنیم. [1] سوره شعراء، آیه 168. [2] سوره شعراء، آیه 216.
50 ؛ شیوه گفتاری 7 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز درباره شیوه گفتاری در دعوت به نماز‌ صحبت می‌کردیم و قرار شد به این نکات توجه ویژه کنیم تا بهتر بتوانیم این شیوه را اجرا کنیم. یازده. از نماز با شکوه و احترام یاد کنیم. بعضی‌ها به فرزندشان می‌گویند : « نمازت را بزن به کمرت»، بعضی‌ها می‌گویند : « نمازت را بخوان » ما بگوییم : «نمازت را اقامه کن»، «پسرم! نمازت را اقامه کردی؟» مدیر بگوید : « ساعت اقامه‌ی نماز در مدرسه دوازده و نیم است». قرآن سخن از «قرائتِ نماز» نگفته، از «اقامه نماز» سخن گفته است. اگر من بگویم : «نمازت را بخوان تا راحت بشوی » معنایش این است که نماز یک غم و غصه‌ است که وقتی آن را می‌خوانی و تمام می‌شود ما راحت می‌شویم. در حالی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمودند: « ای بلال اذان بگو تا با نماز از غم و غصه دنیا راحت بشوم» [1] یعنی نماز با آمدنش راحتی می‌آورد نه این‌که با تمام شدنش راحتی بیاید. دوازده. تذکر مُدام سبب لجبازی می‌شود. فرزندِ ما در جواب می‌گوید : «من اصلاً نمی‌خواهم نماز بخوانم. هر کاری می‌خوای بکنی بکن». سخن مثل موشک است. به جای اینکه تعداد زیادی موشک بزنیم ولی دقیق نباشد و به جاهای پَرت بخورد، از موشک نقطه زن استفاده کنیم. ابتدا زمان و مکان دعوت فرزند به نماز را تشخیص بدهیم و در آن زمان و مکانِ خاص مثل لحظات صمیمی عاطفی و مکان‌های معنوی سخن بگوییم تا مثل موشک نقطه زن اثرگذار باشد. سیزده. از فرمول انتقادِ درست استفاده کنیم. اول یک خوبی را بگوییم، بعد انتقاد را کوتاه بگوییم بعد دوباره یک خوبی بگوییم. مثلاً : «آفرین که نمره‌ی ریاضیت را خوب شدی، خوشحال شدم که کارنامه خوبی داری» بعد بگوییم : «ناراحت شدم امروز صبح برای نماز صبح هر چه صدایت زدم بیدار نشدی» و بعد دوباره یک خوبی بگوییم که : «خوب است که قفسه‌ی کتاب هایت را خوب و منظم می‌چینی و آشفته نیست». چهارده. چون بچه‌های هفت و هشت ساله تعداد رکعات نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا را اشتباه می‌کنند خوب است امام جماعت یا پدر و مادر نیت نماز را با صدای بلند بگویند : «چهار رکعت نماز ظهر می‌خوانم برای رضای خدا» تا هم نیت و هم تعداد رکعات نمازهای روزانه را یاد بگیرند. پانزده. بعضی پدر و مادرها وقتی فززندشان را برای نماز صبح صدا می‌زنند به او می‌گویند : «بلند می‌شوی یا نمی‌شوی؟ او هم می‌گوید : « بلند نمی‌شوم». اگر قرار هست دو گزینه انتخاب کنید بگویید : «الان بلند می‌شوی یا ده دقیقه دیگر دوباره صدایت بزنم؟» در این صورت چون معمولاً راحت طلب هستند گزینه ده دقیقه دیگر را انتخاب می‌کنند. پس روی جملاتی که درباره‌ی دعوت به نماز استفاده می‌کنیم دقت بیشتری داشته باشیم. [1] جُعِلَتْ قُرَّةُ عَینِی فِی الصَّلَاةِ وَ كَانَ یقُولُ أَرِحْنَا یا بِلَال‏. (بحار الأنوار، ج‏79، ص: 193)
51 ؛ شیوه اعتقاد سازی 1 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه دعوت فرزندان به نماز بود. این جلسه می‌خواهیم شیوه اعتقادسازی را مرور کنیم. آقا امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: « تَكَاسُلُ المَرءِ فِی الصَّلاة مِنْ ضَعفِ الإیمَانِ » [1] سستی و تنبلی انسان در نماز که یا بی‌نماز هست یا یکی در میان نماز می‌خواند یا دیر می‌خواند یا تند و نوک کلاغی می‌خواند به ‌خاطر ضعیف بودن باور و اعتقادش هست. روان‌شناسی جدید هم به این مطلب رسیده است که هر چقدر باور انسان نسبت ‌به کاری بالاتر برود انگیزه و علاقه‌اش نسبت به انجام آن کار بالاتر می‌رود. اعتقاد به این‌که خدایی که حکیم هست ـ یعنی همه دستوراتش حساب‌ شده است ـ فرمانِ به نماز داده و این نماز در آخرت انسان آن‌قدر تأثیرگذار هست که اولین پرسش روز قیامت هست [2] و هر کس نمازش را خوب اقامه کند کلید بهشت در دستان اوست. [3] ببینید ساختمان یک پِی دارد که ناپیداست و یک ستون دارد که پیداست و آن ستون روی آن پِی سوار می‌شود و ساختمان دین ما هم ستونی دارد به نام نماز. « الصَّلاةُ عَمودُ الدِّینِ». [4] و پِی‌ و زیربنای آن باور قلبی به توحید و معاد هست. اگر دوست داریم ستون دین فرزندان ما مُحکم باشد و بر نمازشان ثابت‌قدم باشند باید پِی ساختمان آنها را محکم کنیم. خداوند در اولین گفتگو با حضرت موسی علیه السلام ابتدا به او فرمود: « إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا » بدان که خدایی جز من نیست یعنی درباره توحید با او صحبت کرد بعد فرمود: « و أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی » [5] برای یاد من نماز بخوان. و بلافاصله فرمود: « إِنَّ السَّاعَةَ آتِیةٌ أَكَادُ أُخْفِیهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى» [6] یقیناً روز قیامت می‌آید که در آن روز هر کس خوبی کرده پاداش می‌بیند و هر کس بدی کرده تنبیه می‌شود. حضرت لقمان علیه السلام هم وقتی می‌خواهد فرزندش را به نماز دعوت کند اول به او می‌گوید: «لَا تُشْرِكْ بِاللَّه» [7] برای خدا شریکی قائل نشو. اعتقاد به توحید او را تقویت می‌کند. بعد می‌فرماید: «إِلَیهِ مَرْجِعُكُمْ» [8] بدانیم که ما ‌حتماً روزی به محضر خدا می‌رویم و آنجا اگر به اندازه‌ی ارزنی کار خوب یا بد کرده باشیم خداوند حاضر می‌کند و آن را محاسبه می‌کند. و در پایان می‌فرماید: «یا بُنَی أَقِمِ الصَّلَاةَ» [9] پس توحید باوری و معاد باوری فرزند خود را تقویت کنیم تا آنها را به آسانی بتوانیم به نماز دعوت کنیم. [1] شیخ طبرسی، نثر اللآلئ، ترجمه شیخى، النص، ص: 57. [2] امام باقر علیه السلام: إنَّ أوَّلَ ما یحاسَبُ بِهِ العَبدُ الصَّلاةُ، فَإِن قُبِلَت قُبِلَ ما سِواها (الكافی: ج 3 ص: 268) [3] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله : مِفتاحُ الجَنَّةِ الصَّلاة. (شناخت نامه نماز، ج‏1، ص: 218) [4] شناخت نامه نماز، ج‏1، ص: 118. [5] سوره طه، آیه 14. [6] سوره طه، آیه 15. [7] سوره لقمان، آیه 13. [8] سوره لقمان، آیه 15. [9] سوره لقمان، آیه 17.
52 ؛ شیوه اعتقاد سازی 2 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع صحبت ما شیوه اعتقاد سازی در دعوت فرزندان به نماز بود. خدمت شما عرض کردیم که درمان تنبلی و سستی نسبت‌ به نماز تقویت اعتقادات هست. هر قدر اعتقاد انسان به خدا و روز قیامت بالاتر برود انگیزه‌ی انسان برای عمل به دستورات خدا مثل نماز بالاتر می‌رود. امام صادق علیه السلام فرمودند: «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِیت علَیهِ النِّیةُ» [1] اگر انگیزه انسان نسبت ‌به هر کاری بالا برود در آن کار سستی و تنبلی نمی‌کند. شیوه اعتقادسازی سه پله دارد: یک. تصحیح : اگر اعتقادش اشتباه هست، درست کنیم. دو. تحکیم : اگر اعتقادش درست هست، محکم کنیم. سه. تکرار: اگر اعتقادش محکم هست این اعتقاد محکم را مُدام تکرار کنیم. علت این‌که فرمودند : دعای عهد را هر صبح بخوانید و دعای کمیل را هر شب جمعه بخوانید این است که اعتقادات صحیح که در فکر ما محکم شده را تکرار کنیم. همین‌طور که موبایل ما هرروز نیاز به شارژ دارد اعتقادات ما هم نیاز به شارژ دارد که شارژ آن همین ادعیه و تلاوت روزانه قرآن هست. برای تقویت خداباوری فرزندان خود روی این صفات خدا بیشتر تأکید کنیم: یک. خدا شاهد است. عالم محضر خداست و خدا دارد ما را می‌بیند: « أَلَمْ یعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یرَى» [2] دو. خداوند هم مِهر دارد و هم قَهر دارد. هم خوشنود می‌شود و هم خشمگین می‌شود: « اِعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ وَ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» [3] نسبت ‌به کسی که دستورش را اجرا کند و نماز بخواند یا می‌خواهد توبه کند و از این به بعد نماز بخواند مهربانِ و نسبت ‌به کسی که دستورات او را اجرا نمی‌کند با دستوراتش مخالفت می‌کند خشمگین می‌شود. سه. خداوند حکیم است. یعنی تمام دستوراتش حساب شده است. خوشبختی دنیا و آخرت ما و سلامت جسم و روح ما را در نظر گرفته و بعد دستوراتی به ما داده است مثل این‌که نماز بخوانید تا خوشبخت بشوید. « قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُون‏» [4] چهار. خداوند «غَنی» است یعنی بی‌نیاز. «صَمد» است یعنی ما به او نیاز داریم. گر جمله‌ی کائنات بی‌نماز گردند * بر دامن کبریاش ننشیند گرد «إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِی حَمِیدٌ» [5] اگر همه‌ی انسان‌ها بی‌نماز بشوند یک ریال از ثروتش یک وات از قدرتش و یک اتم از حکومتش کم نمی‌شود. این جملات را برای دانش آموزان بگوییم و تکرار کنیم. پنج. خداوند یک صفات جمال دارد که محبت و رحمت خداست و یک صفاتِ جلال دارد که قدرت، شکوه و عظمت خداوند است. اگر از هر دو صفات برای دانش آموزان بگوییم خوب است، ولی تجربه بنده نشان می‌دهد که برای دانش‌آموزان دختر بهتر است بیشتر از صفات جمالِ خدا یعنی از محبت و رحمت او بگوییم. چون خودشان عاطفی تر هستند از این زاویه بهتر می‌توانیم آنها را به نماز دعوت کنیم. و برای دانش‌آموزان پسر دبیرستانی از جلال خدا بگوییم از قدرت، شکوه و عظمت خدا بگوییم. چون از قدرت بسیار لذت می‌برند از این زاویه بهتر می‌توانیم آنها را به نماز دعوت کنیم. [1] من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص: 400. [2] سوره علق، آیه 14. [3] سوره مائده، آیه 98. [4] سوره مؤمنون، آیه 1 و 2. در اذان هم می گوییم : «حَیَّ عَلَی الفَلاح» بشتابید به سوی خوشبختی. [5] سوره ابراهیم، آیه 8.
53 ؛ شیوه اعتقاد سازی 3 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع صحبت‌ ما شیوه اعتقاد سازی در دعوت به نماز بود. خدمت شما عرض کردیم که هر اندازه باور دانش آموزان را نسبت ‌به خدا و روز قیامت تقویت کنیم به همان اندازه ـ غیرمستقیم ـ آنها را به نماز دعوت کردیم. قرآن می‌فرماید: نماز سخت است، سنگین است مگر بر کسانی که به وجود خدا اعتقاد دارند و اعتقاد دارند در روز قیامت خدا را ملاقات می‌کنند « وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ * وَإِنَّهَا لَكَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ الَّذِینَ یظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ » [1] به خاتم المحدثین حاج شیخ عباس قمی گفتند که منبر رفتن آداب دارد، سرعت و فرصت دارد، اوج و فرود دارد این چه منبری هست که شما می‌روی؟ کتاب را دست می‌گیری و از روی کتاب برای مردم می‌خوانی و توضیح می‌دهی. این‌ که منبر نشد! ایشان فرمودند من با همین شیوه ده‌ها بی‌نماز را اهل نماز کردم شما که آن‌قدر آداب منبر را رعایت می‌کنید چند بی‌نماز را با نماز کردید؟!! آن شخص با تعجب پرسید چگونه شما توانستی آن‌ها را اهل نماز کنی؟ ایشان فرمودند من روایاتی درباره لحظه جان دادن، قبر، قیامت، بهشت، جهنم، پل صراط برای مردم می‌خوانم و توضیح می‌دهم و باور معاد را در آنها تقویت می‌کنم. [2] شیوه ایشان شیوه درستی بود، چون آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: « مَن أكثَرَ مِن ذِكرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصیتُهُ» [3] هر اندازه انسان‌ها اعتقاد به ‌روز قیامت را یادآور شوند گناه‌شان کمتر می‌شود و این‌گونه بی‌نمازها کم‌تر و اهل نماز بیشتر می‌شوند. بهترین زمان برای شیوه اعتقادسازی سنین نوجوانی هست، چون آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: « إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِیةِ مَا أُلْقِی فِیهَا مِنْ شَی‏ءٍ قَبِلَتْهُ » [4] قلب نوجوان مثل یک زمین آماده کشتِ که هر بذری در آن بپاشی ثمر می‌دهد. چه بذری بهتر از بذر اعتقادات که اگر اعتقاد نوجوان را صحیح و محکم کردیم و آن اعتقاد را تکرار کردیم آینده‌ی او را بیمه کرده‌ایم. می‌خواهم چند کتاب در رابطه با اعتقاد سازی به شما معرفی کنم. یک. کتاب «عقاید استاد قرائتی» را بخوانید ـ به ویژه فصل توحید، عدل و معاد ـ و آیاتش را در دفترچه‌ای بنویسید و هر جلسه که می‌خواهیم کلاس را شروع کنیم یک آیه یا روایت درباره توحید یا معاد برای دانش آموزان بیان کنیم. دو. کتاب «خداشناسی قرآنی کودک» از آقای غلامرضا ابهری مطالب بسیار زیادی دارد که می‌توانیم مطالعه و برای دانش‌آموزان ابتدایی بیان کنیم. کتاب بسیار زیبایی دارد جناب آقای سید رضا طباطبایی به نام «شصت پرسش اعتقادی» که برای هر پرسش سه نوع جواب دارد که برای سنین زیر ابتدایی یا ابتدایی یا دبیرستان چگونه این پرسش را پاسخ بدهیم. برای دانش‌آموزان ابتدایی از رحمت خدا و نعمت‌‌های بهشتی بگوییم ولی از غضب خدا و عذاب‌‌های جهنم نیاز نیست بگوییم چون درک و فهم آنها پایین هست و ممکن است چهره خشنی از خدا در ذهن آنها نقش ببندد. برای دانش‌آموزان دبیرستان اگر ریشه بی‌نمازی شخصی این است که از رحمت خدا نا امید شده از رحمت خدا برایش بگوییم که خداوند توبه پذیر، بخشنده و مهربان است. اما اگر علت بی‌نمازی او این است که به رحمت خدا مغرور شده و می‌گوید آن خدایی که من می‌شناسم هر چه گناه کنیم باز می‌بخشد، آیات و روایاتی را بخوانیم که خداوند بی‌نماز را در لحظه جان دادن، در قبر و در روز قیامت و داخل جهنم تنبیه می‌کند. [1] سوره بقره، آیه 45 و 46. [2] هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان، اکبر دهقان، نکته 823. [3] تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 146. [4] نهج البلاغه، نامه 31.
54 ؛ شیوه اعتقاد سازی 4 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه اعتقاد سازی در دعوت به نماز بود. این شیوه به ما می‌گوید هر قدر باور انسان‌ها به معاد بهشت و جهنم بیشتر بشود، بیشتر مطیع خدا می‌شوند و در آن صورت بیشتر اهل نماز شدند. آیت الله ری‌شهری کتاب زیبایی دارد با نام «بهشت و دوزخ». پیشنهاد ما این است که این کتاب را مطالعه کنید و مطالب آن را متناسب با فهمِ نوجوان برای او بیان کنید. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام هم فرمودند: « كَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظاً » [1] برای نصیحت کردن و خوب شدن انسان‌ها یاد مرگ کافی هست (اگر بتوانیم خوب از یاد مرگ استفاده بکنیم). در کودکی معلمی داشتیم که بارها و بارها می‌گفت : «فلان درس را بخوانید. هفته بعد اگر خودم نرفتم و یادم نرفت می‌پرسم» بزرگ که شدم متوجه شدم این معلم می‌خواست با تکرار این جمله این حدیث امیر المؤمنین که فرمودند : « اَلْمَوْتُ یأْتِی بَغْتَةً» مرگ ناگهان می‌آید را در ذهن ما حک کند. [2] معلمی می‌گفت : « من متوجه شدم مرگ نوجوان و جوان نمی‌شناسد و دانش‌آموز من از لحاظ ذهنی اگر یاد معاد کند قدرت خود کنترلی او در مواجهه با خطاها و گناهان افزایش پیدا می‌کند و آلودگی او کمتر می‌شود. به ‌همین خاطر گاهی اوقات در کلاس‌ها باب گفتگو را این‌گونه باز می‌کنم که بچه‌ها اگر هفته‌ی آخر عمر ما باشد چه می‌کنیم؟ آنها ذهن‌شان درگیر می‌شود که ممکن است هفته‌ی آخر عمر ما باشد». معلمی می‌گفت به دانش‌آموزان خود می‌گویم برخی بزرگان جمله مهمی را وصیت می‌کنند که روی مزارشان حک کنند. مثلاً شهید طهرانی مقدم گفت روی قبرم بنویسید اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند. حاج قاسم سلیمانی گفت روی قبرم بنویسید سرباز قاسم سلیمانی. روی مزار آیت الله بهجت نوشته شده «اَلعبد» یعنی بنده‌ی خوب خدا چون ایشان این کلمه را خیلی دوست داشت. پروین اعتصامی روی قبرش نوشته شده: این‌که خاک سیهَش بالین است * اَختر چرخ ادب پروین است گر چه جز تلخی از ایام ندید * هر چه خواهی سخنش شیرین است صاحب آن‌همه گفتار امروز * سائل فاتحه و یاسین است. آقا امام سجاد علیه السلام روی مزار سیدالشهداء با انگشت سبابه نوشتند : «هذا قَبْرُ الحُسَینِ بنِ عَلِی بنِ أبی طالِب اَلَّذِی قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَریبا» [3] اینجا مزار کسی است که او را با دهانِ تشنه سر بریدند. راستی دانش‌آموز عزیز! من و شما هم فکر کنیم بعد از صد و بیست سال وقتی از دنیا رفتیم دوست داریم چه جمله‌ای را روی مزار ما حک کنند؟ این‌گونه ذهن او را درگیر کردم که مرگ حق است و ما باید برای مرگ آماده بشویم و یکی از آمادگی‌‌های ورود به قبر، خواندن نماز و عبادت خداست. [1] الكافی، ج‏2، ص: 275. [2] الكافی، ج‏2، ص: 458. [3] محمدی ری شهری، الصحیح من مقتل سید الشهداء و اصحابه «علیهم السلام»، ج‏1، ص: 56.
55 ؛ شیوه تدریج 1 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه‌های دعوت نوجوان‌ها به نماز بود. این جلسه شیوه تدریج را مرور کنیم. خانمی اول دوتا تار مو بیرون می‌گذارد و بعد بیست تار مو و بعد ممکن است کارش به کشفِ حجاب هم برسد. به ‌همین خاطر قرآن می‌فرماید: ‌ای اهل ایمان از گام‌های شیطان پیروی نکنید که شیطان قدم به قدم شما را به گرداب فحشاء و منکر می‌کشاند « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیطَانِ» [1] خداوند هم کم‌کم انسان‌ها را تربیت می‌کند و در صدر اسلام در طول بیست و سه سال به مرورِ زمان نماز، روزه، حج، زکات، خمس و جهاد را بر مسلمان‌ها واجب کرد. دو تا داستان بگویم : یک. طایفه‌ی ثَقیف بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرضه داشتند دینت را برای ما معرفی کن. و بعد از آنکه حضرت آنچه خدا دستور داده بود را بیان کردند آنها گفتند ما تمام دستورات دین را انجام می‌دهیم ولی نماز را قبول نمی‌کنیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم فرمودند: « لَا خَیرَ فِى دِینٍ لَا رُكُوعَ فِیهِ وَ لَا سُجُودَ» [2] در دینی که حاضر نباشید برای خدا خم بشویی و به زمین بیفتید خیری نیست، من هم اسلام آوردن شما را قبول نمی‌کنم. دو. جوانی تازه مسلمان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرضه داشت نماز خواندن روزانه پنج‌بار برایم سخت هست. اینکه که کار را تعطیل کنم و کفش را در بیاورم و بروم دنبال آب چاه یا چشمه و وضو بگیرم و بعد رو به قبله بایستم نماز بخوانم. حضرت به او فرمودند : روزانه یک نماز را بخوان او از یک نماز شروع کرد و بعد از مدتی اهل نماز شد و همه نمازهای روزانه را می‌خواند. گروه ثقیف اصلِ نماز را قبول نداشتند و جوان دومی اصلِ نماز را قبول داشت اما خواندن آن برایش مشقّت داشت که پیامبر از شیوه تدریج او را راهنمایی کرد. این شیوه مخصوص کسانی هست که اصل نماز را قبول دارند اما در انجامش سستی و تنبلی می‌کنند و می‌گویند حسّ و حال نماز را نداریم. وزنه‌برداری که دویست و شصت کیلوگرم بالای سرش می‌برد روز اول نمی‌توانست این کار را انجام بدهد بلکه او از پنج کیلو و ده کیلوگرم شروع کرد. این شیوه می‌گوید نهال را به مرور زمان تغییرِ مسیر باید بدهیم اگر یک دفعه باشد می‌شکند. شیوه تدریس می‌گوید آثار نماز مثل جلوگیری از فحشاء و منکر [3] دفعی نیست بلکه به تدریج و مرور زمان اتفاق می‌افتد. به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عرضه داشتند جوانی که پشت سر شما نماز می‌خواند اهل فلان گناه بد هم هست او را نصیحت کنید. پبامبر فرمودند : نیازی به نصیحت نیست. نمازش به مرور زمان او را از آن گناه زشت باز خواهد داشت. «إنّ صلاتَهُ تَنهاهُ یوْماً ما» [4] [1] سوره نور، آیه 21. [2] الأمالی (للطوسی)، النص، ص: 505. [3] إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ. (سوره عنکبوت، آیه 45) [4] بحار الأنوار، ج‏79، ص: 198.
56 ؛ شیوه تدریج 2 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه‌ی تدریج در دعوت به نماز بود. این شیوه می‌گوید اگر تمام شیوه‌های دعوت به نماز را هم اجرا کردی توقع تأثیرِ فوری نداشته باش و صبور باش. خداوند به پیامبرش می گوید : « وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیهَا» [1] هدفت بزرگ باشد ولی قدم‌هایت کوچک باشد و کار را از جای کوچک آغاز کن. عالمی به تبلیغ رفت و دید مردم آن منطقه اهل نماز نیستند گفت من ضمانت می‌کنم هر کسی ماهی یک نماز بخواند نجات پیدا کند. گفتند خُب یک نماز چیزی نیست آن را می‌خوانیم. بعد از مدتی گفت هفته‌ای یک نماز بخوانید. گفتند خُب آن را هم می‌خوانیم. بعد از مدتی که دید به نماز هفته‌ای یکبار عادت کردند گفت من ضمانت می‌کنم نجات را برای کسی که در شبانه‌روز یک نماز بخواند. آنها روزانه یک نماز خواندند و بعد از مدتی گفت از نمازهای روز یک نماز بخوانید مثلاً ظهر از نمازهای شبانه یک نماز بخوانید مثلاً نماز مغرب آنها قبول کردند و بعد از مدتی آنها اهل همه نمازهای روزانه شدند. آیت الله بهجت بعد از نقل این داستان می‌فرماید اگر ما باشیم می‌گوییم او چرا این مدت طولانی آن‌ها را بی‌نماز نگه‌داشت درحالی‌که آن‌ها بی‌نماز بودند و او با این شیوه توانست آنها را اهل نماز کند. [2] این شیوه می‌گوید کودکی که تازه اهل نماز شده روزانه یک نماز از او بخواهیم. اگر وضو هم برایش سخت هست به او بگوییم ابتدا صورت و سپس دستش تا مُچ را بشوید [3]و رو به قبله به نماز بایستد و بعد از مدتی که این مقدار نماز خواندن برایش عادی شد تعداد نماز ها را زیاد کنیم. از نوجوان و جوانی که تازه اهل نماز شده است بپرسیم چه مقدار نماز خواندن برای تو سخت نیست مثلاً روزی یک نماز می‌توانی بخوانی؟ هر مقدار که می توانی بخوان اگر نماز صبح برایت سخت است از نماز ظهر مثلاً شروع کن. شیوه تدریج با دو شرط جواب می‌دهد و بی‌نمازها را اهل نماز می‌کند: یک. آن مقدار کم که می خواند برای خدا باشد. دو. آن مقدار کم ادامه دار باشد و قطع نشود. به آنها بگوییم حتی اگر سنگ از آسمان آمد و تو در جمع دوستان بی‌نمازت قرارگرفتی و آنها تو را مسخره کردند، باز نمازت را قطع نکن. اگر این کار را ادامه بدهی مطمئنا خدا از تو دستگیری می‌کند، چون خودش قول داده است : « وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِینَّهُم سُبُلَنا » [4] کسانی که در راه ما تلاش ‌کنند ـ هر چند به اندازه خواندن یک نماز باشد ـ ما راه‌های هدایت خودمان را به آن شخص نشان می‌دهیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند هر که یک وجب به سمت خدا حرکت کند خداوند یک ذراع [5] به سمت او می‌آید و هر که به سمت خدا راه برود خدا به سمت او می‌دود. « مَنْ أَتَاهُ مَشْیاً جَاءَهُ هَرْوَلَةً» [6] شیوه‌ی تدریج می‌تواند بی‌نمازها را اهل نماز کند. [1] سوره طه، آیه 132. [2] در محضر آیت الله بهجت، ج 3، نکته 1671. [3] امام صادق علیه السلام: فَإِذَا تَمَّ لَهُ سَبْعُ سِنِینَ قِیلَ لَهُ اغْسِلْ وَجْهَكَ وَ كَفَّیكَ فَإِذَا غَسَلَهُمَا قِیلَ لَهُ صَلِّ ثُمَّ یتْرَكُ حَتَّى یتِمَّ لَهُ تِسْعُ سِنِینَ فَإِذَا تَمَّتْ لَهُ عُلِّمَ الْوُضُوء. (وسائل الشیعة، ج‏4، ص: 20) [4] سوره عنکبوت، آیه 69. [5] ذراع از نوک انگشت تا آرنج را می گویند. [6] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏5، ص: 297.
57 ؛ شیوه تدریج 3 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه تدریج در دعوت به نماز بود. این شیوه می‌گوید افق نگاهت به نوک قُلّه باشد ولی الان توجه به جلوی پایت داشته باش که چگونه بتوانی قدم از قدم برداری. افق نگاهت نمره‌ی بیست برای همه دانش‌آموزانت باشد ولی فعلاً تمام توجّه خود را به این معطوف دار که چگونه نمره هشت دانش‌آموزت ده بشود. آیت الله بهجت می‌فرمایند : اگر قدم اول در طاعت برداشته شود خداوند توفیق گام‌های بعدی طاعت را به انسان عطا می‌کند. [1] در این جلسه در رابطه با شیوه تدریج پنج نکته را مرور می‌کنیم: یک. بعضی دختر‌ها می‌گویند ما به هیچ‌وجه حاضر نیستیم لاک ناخن را پاک کنیم. آیا می شود با لاک نماز بخوانیم ؟ ما جواب می دهیم که برای وضو باید لاک را پاک کنید تا آب به دست برسد. اما اگر بین دو گزینه قرار شد انتخاب کنیم که اصلاً نماز نخوانید یا با لاک نماز بخوانید، نماز خواندن با لاک را انتخاب کنید. ارتباط خود با خدا را قطع نکنید تا خداوند به شما توفیق گام بعدی را بدهد و بتوانید در آینده به آسانی لاک ناخن را پاک کنید. دو. بنده معلمی را دیدم که وضو، اذان و نماز را در بیست دقیقه به بیست دانش‌آموز به صورت عملی یاد داد. این اشتباه هست. این شیوه می‌گوید نوزده تا جمله واجب نماز را در نوزده جلسه آموزش بدهید. این شیوه می‌گوید به جای یک ساعت آموزش پیوسته نماز، در دوازده جلسه هر جلسه پنج دقیقه آموزش بدهید تا در جان مخاطب بنشیند. بارانی که دفعی نازل بشود خیلی فایده ندارد باران تدریجی برای زمین کشاورزی مفیدتر است. سه. اگر اهلِ نماز شب نیستیم، همه‌ی یازده رکعت را نخوانیم. قبل از خواب دو رکعت بخوانیم و بخوابیم. به مرور زمان که این دو رکعت برای ما آسان شد تعداد رکعات را زیاد کنیم. کسی که هر شب دو رکعت نماز شب می‌خواند برتر است از آن کسی که یک ماه هر شب یازده رکعت نماز می‌خواند بعد خسته می‌شود و رها می‌کند. رهرو آن نیست که گَه تند و گَهی خسته رود * رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود. چهار. حضور قلب در نماز هم به تدریج اتفاق می‌افتد. ابتدا قرار بگذاریم تکبیرةالاحرام نماز و بِسمِ ‌الله را با حضور قلب بگوییم. به مرور که این کار برای ما عادی شد مقدار حضور قلبِ در نماز را افزایش بدهیم. پنج. شخصی به بنده گفت خمس زیادی به گردنم هست ولی مثل قبض روح پرداخت آن برایم سخت است. به او گفتم روزانه به اندازه پول یک بستنی می‌توانی خمس بدهی؟ گفت : بله پرسیدم : برایت سخت نیست ؟ گفت : نه. شماره کارت مرجع تقلیدش را به او دادم و گفتم همین مقدار کم را هر روز بپرداز تا به مرور زمان خمس دادن برایت عادی و آسان بشود و بتوانی مقدار بیشتری خمس بپردازی. [1] در محضر بهجت، ج٣، ص١۴.
58 ؛ شیوه مشارکت 1 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز درباره شیوه دعوت به نماز صحبت می‌کردیم. یکی از شیوه‌های جذاب برای دعوت کودک و نوجوان شیوه‌ی مشارکت هست. قرآن می‌فرماید: « وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» [1] در کار خوب و نیکوکاری با هم همکاری و مشارکت کنید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وقتی وارد مدینه شدند آستین بالا زدند و شروع کردند به ساختِ مسجد و مردم را هم مشارکت دادند و نفرمودند پول می‌دهیم تا چند نفر بیایند برای ما مسجد را بسازند. [2] نوجوان و کودک علاقه دارد به دیده شدن و پذیرفتنِ مسئولیت. هر کجا مسئولیتی به او بدهیم و او را مشارکت بدهیم حضور جذاب‌تر، فعال‌تر و با دوام تری در آن فضا پیدا می‌کند. مادری می‌گفت کودک من فقط سه ماه مسجد می‌رود. پرسیدم: چرا؟ گفت ماه مُحرم و صفر در مجالس امام حسین و ماه رمضان ـ بعد از افطار نماز جماعت که برگزار می‌شود ـ چای می‌دهند و ایشان مسئول پخش قند است. به همین خاطر در این سه ماه حضور منظم در نماز جماعت مسجد دارد. شهید علمدار هیئت داشت به نوجوان‌های تازه ‌وارد در همان جلسه اول و دوم مسئولیت می‌داد. وقتی به او اعتراض کردند که خُب این‌ها قیافه مذهبی که ندارند و تازه‌ وارد هم هستند. این شهید بزرگوار می‌گفت : «اگر مسئولیت دادیم او را جذب کردیم اگر تماشاچی بماند و به او بی‌محلی کنیم می‌رود و دیگر برنمی‌گردد.» [3] اسلام حتی اجازه داده نوجوانِ غیر بالغ اذان بگوید : « لَا بَأْسَ أَنْ یؤَذِّنَ الْغُلَامُ الَّذِی لَمْ یحْتَلِم‏ » [4] آقا امام رضا علیه السلام فرمودند: صدقه را با دست خودت نده بلکه دست کودک خود بده تا او هم در پرداخت صدقه مشارکت کند. « مُرِ الصَّبی فلْیتَصدَّقْ بیدِهِ » [5] مثلاً موبایلِ خود را در اختیارش قرار بدهیم و بگوییم که نوجوان عزیز! تو مسئولیت پرداخت صدقه روزانه را داری هر روز به این شماره کارت با موبایلِ من صدقه خانه را پرداخت کن. علت شلوغی و با نشاطی مجلس امام حسین علیه السلام مشارکتِ بالای مردم در آن هست. این مجلس آشپز دارد، چای ریز دارد، طبل‌زن و مداح دارد، سخنران و مسئول تنظیم‌کننده‌ی میکروفون و نصب کننده کتیبه دارد. در جلسه بعد راهکارهای افزایش مشارکت کودک و نوجوان در نماز را مرور خواهیم کرد. [1] سوره مائده، آیه 2. [2] رسولی محلاتی، زندگانی حضرت محمد صلی الله علیه و آله، ص: 269. [3] قصه عاشقان، دعوت به نماز در سیره شهیدان، ص: 42. [4] حدیث از امیرالمؤمنین علیه السلام : وسائل الشیعة، ج‏5، ص: 441. [5] حدیث از امام رضا علیه السلام (الكافی، ج‏4، ص: 4)
59 ؛ شیوه مشارکت 2 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفت‌وگوی ما شیوه مشارکت در دعوت کودک و نوجوان به نماز بود. خدمت شما عرض شد که هر اندازه مشارکت دانش‌آموزان در فعالیت های مذهبی و نماز جماعت بیشتر باشد حضور آنها در آن مجالس، بانشاط‌تر و فعال‌تر خواهد شد. قرار شد چند نمونه مشارکت را در این جلسه بیان کنیم: یک. بنده در جایی امام جماعت بودم و نوجوانی آمد برای مُکبّری. چون بنده میکروفن یقه‌ای داشتم. یک نمازگزار به مُکبّر گفت : «بچه برو بشین، مُکبّر نمی‌خواهیم». به او گفتم : «شاید من در رکعاتِ نماز اشتباه کنم یا برق برود. پس باید مُکبّر داشته باشیم». آن شخص هم قبول کرد و چیزی نگفت. البته علت اصلی آن بود که من می‌خواستم آن نوجوان را مشارکت بدهم در مراسم نماز جماعت تا حضور پر رنگ تر و با دوام تری در مسجد داشته باشد و چون فرصت نبود نشد برای آن نمازگزار علت اصلی را توضیح بدهم. دو. ‌حتماً اذان حلقومی داشته باشیم و از نوجوان‌های مدرسه بخواهیم خودشان اذان بگوین. اذان رادیو آن صفا را ندارد و آن مشارکت را هم ایجاد نمی‌کند. سه. جدول مُکبّران داشته باشیم و در تابلوی اعلانات نام مُکبّر ها و عکس آنها را بگذاریم. به آنها جایزه بدهیم و تشویق کنیم تا در نماز جماعت فعالیت داشته باشند. بنده با همین شیوه در مسجدی تعداد مُکبّران را از دو نفر به شانزده نفر رساندم. چهار. کارت خادم نماز درست کنیم برای دانش‌آموزانی که علاقه دارند. وظیفه آنها انداختن و جمع کردن نوارِ جا نماز باشد و جلوی در ورودی، عطر یا گلاب به نمازگزاران بزنند و... اگر قرار شد سفره نذری پخش کنیم یا شیرینی و شربتی بین دانش‌آموزان پخش کنیم از آن دانش‌آموزان بخواهیم که فعالیت کنند. هنگام مشارکتِ دانش‌آموزان ابتدایی خودمان هم نظارت کنیم تا سبب هرج‌ومرج و شلوغی نشود. پنج. در برخی مدارس ابتدایی بنده دیدم مراسم دعای توسل دارند و میکروفون را برای هر معصوم به یک دانش‌آموز می‌دهند تا بخواند و دانش آموزان هم استقبال می‌کردند چون دعای توسل دعای آسانی هست و آنها می‌توانند به راحتی آن را یاد بگیرند. شش. اگر در نمازخانه شما مُهرها کثیف یا شکسته هست، آنها را کنار بذاریم و به دانش‌آموزان بگویید هر دانش‌آموزی از خانه یک مُهر به نمازخانه مدرسه هدیه کند. این هدیه سبب علاقه آنها به نمازخانه می شود و یک مدیر با این شیوه بچه‌ها را جذب کرده بود. مدیر دیگری می‌گفت : نمازخانه مدرسه فرش نداشت. به دانش‌آموزان گفتم با پدر و مادر خود صحبت کنید. هر که فرش تمیزِ اضافه دارد به نمازخانه مدرسه هدیه کند. با این تدبیر هم مشکل فرش مدرسه حل شد و هم آن دانش آموزانی که در آوردن مُهر و آوردن فرش مشارکت کرده بودند بیشتر در نمازخانه مدرسه حضور پیدا می کردند.
60 ؛ شیوه مشارکت 3 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه مشارکت در دعوت دانش‌آموزان به نماز بود. این شیوه می‌گوید دانش‌آموزی که در راه اعتقادش و در مراسمات دینی فعالیت کند در تهاجم به آن اعتقاد مقاومتر و در انجام آن رفتار دینی انگیزه بالاتری خواهد داشت. یک مبلغِ مسلمان در آمریکا توضیح می‌داد که ما متوجه شدیم برای اینکه نوجوانانِ ما از این محیط گناه دور باشند باید از شیوه مشارکت استفاده کنیم. زود به زود دور هم جمع می‌شویم و مراسمات دینی را برگزار می‌کنیم. برای مراسم خود غذا از بیرون تهیه نمی‌کنیم. خودمان آشپزی می‌کنیم، ظرف یکبار مصرف نمی‌خریم و از ظروف خودمان استفاده می‌کنیم چون شستن این ظروف بعد از مراسم خودش نوعی مشارکت هست. دانش‌آموزی که ببیند مدیر و معلمان مدرسه در نماز جماعت مشارکتِ فعال دارد و هر روز حاضر می‌شود و بعضی از روزها اذان می‌گوید و شاید بعضی از مواقع نمازخانه را جارو بزنند ـ تا دانش‌آموزان هنگام نماز جماعت در یک محیط تمیزی بنشینند ـ رغبتش به نماز بیشتر می‌شود. پسر و دختری که ببیند پدرش و مادرش در مراسمات دینی مشارکت فعال دارند و در خانه‌شان هیئت امام حسین علیه السلام و جلسه قرآن می‌گیرند و پدرش در مسجد مثلاً جزء هیئت اُمنا یا چای ریز مسجد هست یا در آشپزخانه مسجد خدمت می‌کند به انجام رفتارهای دینی مثلِ نماز مُقیّد‌‌تر خواهند بود. به دانش‌آموزان بگوییم اگر تولیداتی مثل کلیپ، پادکست، عکس نوشته در موضوع نماز یا اهل‌بیت داشتند یا مثلاً قرائت قرآن زیبایی دارند کلیپ آن را برای ما بفرستند تا ما به نام خودشان در کانال مدرسه در فضای مجازی بارگزاری کنیم. به دانش‌آموزان هنرستان در رشته‌ی خیاطی بگوییم که یک سجاده زیبا بدوزد. در رشته کامپیوتر بگوییم یک طرح زیبا درباره‌ی نماز را با فتوشاپ انجام بدهند در رشته هنر بگوییم یک خطاطی یا نقاشی زیبا درباره‌ی نماز بکشند. در رشته چوب بگوییم یک محراب چوبی بسازد و این در فعالیت‌های کلاسی آنها نمره داشته باشد. در تابلوی اعلانات مدرسه یک تابلو داشته باشیم که فقط ویژه دانش‌آموزان باشد. ستون‌‌های مختلفی داشته باشد مثلاً ستون اهل‌بیت، ستون نماز، ستون شعر، ستون داستان و ستون طنز و به دانش‌آموزان بگوییم که این ستون‌ها را خودتان پُر کنید یعنی مطالب زیبایی که دارید بنویسید یا پرینت بگیرید و در این تابلو بگذارید ما هم آنها را نگاه می‌کنیم و به بهترین آنها جایزه می‌دهیم و روی ستون نماز اهمیت زیادی بدهیم و جوایز بهتری برای این ستون در نظر بگیریم. شما هم فکر کنید ببینید چگونه می‌توانید مشارکت دانش‌آموز خودتان را در موضوع نماز بالاتر ببرید.
61 ؛ شیوه دوستی 1 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه دعوت به نماز بود این جلسه شیوه دوستی و هم‌نشینی را مرور کنیم. پیامبر اعظم فرمودند: انسان بر دین دوست و رفیقش هست، پس دقت کنید با چه کسی دوست می‌شوید. [1] تو اول بگو با کیان زیستی * سپس من بگویم که تو کیستی بنده بارها مشاوره دادم به بی‌نمازهایی که دوست داشتند اهل نماز بشوند. وقتی از آنها می پرسم دوستانِ شما نماز می‌خوانند؟ آنها گفتند : نه. گفتم قدم اول در اهل نماز شدن این است که یا آنها را هم اهل نماز کنید یا دور آنها را خط بکشید و با آنها قطع ارتباط کنید. چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند که هر کسی بخواهد توبه کند ولی دوستانش را تغییر ندهد واقعاً توبه کننده حقیقی نخواهد بود. «مَنْ تَابَ وَ لَمْ یغَیرْ رُفَقَاءَهُ فَلَیسَ بِتَائِبٍ» [2] هر بار که می‌آید نماز بخواند به او تیکه میندازن و مسخره اش می‌کنند و شبهه می‌اندازند تا او را از نماز خواندن منصرف کنند. بنده کسانی را می‌شناسم که پدر و مادرشان بی‌نماز بودند اما چون دوستِ خوب انتخاب کردند توانستند اهل نماز بشوند. همچنین دوستِ بد می‌تواند تمام تلاش پدر و مادر و معلم را در تربیت نمازی بی‌اثر کند. نوجوان رفیق پرست هست و علاقه دارد به گروه هم‌سن‌ و سال هایش و علاقه دارد به تیمی شدن. چگونه نوجوان خود را کمک کنیم تا بتواند دوست خوبی انتخاب کند؟ یک. از سرزنش، توبیخ و تحقیرِ فرزند خودداری کنیم. اشتباهات جزئی او را نادیده بگیریم با او شوخی کنیم تا خود ما اولینِ رفیق‌‌ آنها باشیم. دو. با فامیل و همسایگانی که خانواده‌ی مذهبی دارند و فرزند هم‌سن ‌و سال فرزند ما دارند بیشتر رفت ‌و آمد کنیم. رفتن به مسجد، پارک، استخر و تفریح با آنها سبب می شود تا فرزند ما فرزند آنها را به عنوان دوست انتخاب کند. هیئت امام حسین علیه السلام یا جلسه قرآنی محل را به خانه دعوت کنیم تا غیرمستقیم به فرزند خود این پیام را برسانیم که دوستانش را از این جمع‌ها انتخاب کند. چهار. دوست خوب در مکان خوب پیدا می‌شود. در سنین زیر دوازده سال فرزند خود را زیاد به مسجد ببریم. در پایگاه بسیجی که برنامه منظم دارد و حلقه صالحین برگزار می‌کند ثبت نام کنیم تا این‌گونه دست او را در دست دوستان خوب گذاشته باشیم. [1] الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِه‏. (الكافی، ج‏2، ص: 375) [2] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏12، ص: 131.
62 ؛ شیوه دوستی 2 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفت‌وگوی ما شیوه دوستی و هم‌نشینی در دعوت به نماز بود. دوست مثل عطر یا بوی تعفن می‌ماند. چه بخواهیم چه نخواهیم بر ما اثر می‌گذارد. به همین خاطر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « اَلْجَلیسُ الصّالِحُ خَیرٌ مِنَ الْوَحْدَةِ وَ الْوَحْدَةُ خَیرٌ مِنْ جَلیسِ السُّوءِ» [1] هم‌نشین خوب از تنهایی بهتر است و تنهایی از هم‌نشین بد. موضوع صحبت ما این بود که چه راهکارهایی را اجرا کنیم تا نوجوان ما دوست خوب را انتخاب کند. پنج. نیروی انتظامی یکی از شهرها برای پیشگیری از فساد این طرح را اجرا کرده بود. مجرمان پرسابقه زندان را به مدارس می‌برد و آن مجرم می‌گفت : «‌ای نوجوان! مواد مخدر، شراب، دزدی، خال‌کوبی کار زشتی هست. من در این چاه افتادم تو نیفت. دور رفیقِ بد را خط بکش تا مثلِ من بدبخت نشوی. بنده با یکی از مدارس که این طرح را اجرا کرده بودند در ارتباط بودم. مسئولین مدرسه می‌گفتند آثار بسیار خوبی روی دانش‌آموز داشته است. خوب است با مدیریت پیشگیری نیروی انتظامی شهر خود هماهنگ کنیم ‌و حتماً این جلسات را داخل مدرسه برگزار کنیم. شش. در مدارسی که دانش‌آموز دوازده تا هیجده سال وجود دارد دیوارنویسی با موضوع دوست داشته باشیم مثلاً این آیه قرآن را به دیوار مدرسه بنویسیم که بدکاران در روز قیامت می‌گویند وای بر من‌ای کاش با فلانی دوست نمی‌شدم. « یا وَیلَتى‏ لَیتَنی‏ لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلا » [2] خوبی دیوارنویسی مدرسه این است که مدام جلوی چشم آنها هست و هر روز محاسبه نفس می‌کنند که آیا فلان دوست من خوب است یا نه؟ هفت. معلمان عزیز حدیث، شعر، داستان، حکایت با موضوع دوست پیدا کنید و سر کلاس‌ها برای دانش‌آموزان بگویید. دوست برای نوجوان مساوی هست با بهشتی یا جهنمی شدن او. به همین خاطر اگر هر هفته هم درباره این موضوع صحبت بشود ارزش دارد. درباره اهمیت دوست، عواقب دوست بد، چگونگی پیدا کردن دوست خوب را به دانش‌آموز آموزش بدهیم و سخن امامان در این باره را برای آنها بخوانید. هشت. یک طرحی را برخی مدارس اجرا می‌کنند بسیار خوب است. طرح «دوست شهید داری؟» به آنها بگوییم آیه صد و پنجاه و چهار سوره‌ی بقره می‌فرماید شهدا زنده اند. [3] آیه شصت و نه سوره نساء می‌فرماید: شهدا بهترین دوستان هستند. [4] دوست شهیدش محسن حججی «شهید حاج احمد کاظمی» بود. نوجوان عزیز! آیا دوستِ شهید داری؟ یک شهید را به عنوان دوست انتخاب کن و عکس پروفایل خودت را عکس آن بگذار و به او نامه بنویس. اگر می‌توانی سر مزارش برو و کتاب خاطرات آن شهید را بخوان و با او رفقات داشته باش تا آن شهید دستت را بگیرد و اگر حاجت هم داشتی از همان شهید بگیر. اگر دست آنها را در دست شهیدا گذاشتیم و مُدام از شهدا با آنها صحبت کردیم و آنها را به شهید وصل کردیم دوستان خوبی را برای آنها انتخاب کردیم. [1] وسائل الشیعة، ج‏12، ص: 188. [2] سوره فرقان، آیه 28. [3] وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یقْتَلُ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُون‏. [4] وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحینَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفیقا.
63 ؛ شیوه ورود به قلب مخاطب 1 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع صحبت ما شیوه دعوت به نماز بود. این جلسه شیوه‌ای را توضیح می دهیم که ویژه‌ی دانش‌آموزانی هست که نسبت ‌به نماز و مسجد سرد هستند و نفرت دارند و گریزان هستند. اسم این شیوه هست: «ورود به قلب مخاطب از چهار پنجره‌ی نیاز، نگرانی، علاقه و آرزو» بعضی دانش‌آموزان ذهنیت بدی نسبت ‌به معلم دینی قرآن پرورش دارند و فکر می‌کنند که آنها فقط بلد هستند بگویند این حرام است، این ممنوع است. این معلم ها از این شیوه زیاد می‌توانند استفاده کنند : یک برگه به تک‌تک دانش‌آموزان می‌دهیم که چهار تا سؤال در آن وجود دارد: من می‌ترسم ... من دوست دارم ... من آرزو دارم ... من نیاز دارم به ... به دانش‌آموزان بگوییم این‌ جملات را پُر کنند. بعد از این‌که نیاز، نگرانی، علاقه و آرزوی آنها را کشف کردیم همراه یا قبل ‌از دعوت به نماز به این چهار مورد پاسخ می‌دهیم. اگر خوب پاسخ بدهیم یکی از این دو اتفاق می‌افتد : * یا دانش‌آموز ما نسبت به نماز علاقه‌مند می‌شود. * یا سکوت می‌کند و دیگر در مورد نماز پرخاشگری و تندی نمی‌کند و سنگ اندازی در دعوت دانش‌آموزان دیگر به نماز نمی‌کند. مثلاً کودک نیاز به بازی دارد و من هم‌بازی او شدم ـ مثل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که شتر امام حسن و امام حسین علیهم السلام می‌شدند ـ و بعد از او درخواست کنم که با من در نماز همراهی کند احتمال پذیرش بسیار بالا می‌رود. یا مثلاً کودک و نوجوان من نیاز شدید به محبت دارد و دوست دارد محبوب باشد. اگر من به او محبت کردم و به او اثبات کردم که عمیقاً او را دوست دارم خیلی رنگ‌پذیری او از من زیاد می شود. مادری می‌گفت عمه‌ی کودک من به فرزند من بسیار محبت می‌کند و علاقه نشان می‌دهد و به او هدیه می‌دهد اما دو ویژگی نامناسب دارد : یک. حجاب خوبی ندارد. دو. نماز نمی‌خواند. هر بار می‌خواهیم به خانه آنها برویم دختر من سر کوچه‌ی آنها چادرش را در می‌آورد و داخل کیف قرار می‌دهد و به من می‌گوید : « در خانه‌ی عمه به من نگو نماز بخوان. وقتی به خانه برگشتیم قضایش را می‌خوانم.» آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: انسان بنده‌ی کوچک کسی است که به او محبت و احسان می‌کند. « اَلاِنسانُ عَبِیْدُ الاِحْسان» [1] این عمّه با محبت آن کودک را شبیه خودش کرده است. چرا منِ مذهبی، منِ پدر و مادر و منِ معلم به دانش آموز خود محبت نکنم؟ احادیثی که یاد می‌دهد چگونه محبوبیت پیدا کنیم را پیدا کنیم و برای دانش‌آموزان دبیرستانی بیان کنیم. راهکارهای افزایشِ محبت را به آنها یاد بدهیم. این‌گونه به خود ما هم علاقمند می‌شوند. امام خمینی فرمودند: با هیچ چیز مثلِ بسط محبت و رأفت و طرح دوستی و مودت نمی‌شود دل مردم را به دست آورد و آنها را از سرکشی و طغیان باز داشت. [2] [1] شرح مصباح الشریعة، ترجمه عبد الرزاق گیلانى، ص: 327. همچنین فرمودند : أَحْسِنْ إِلَى مَنْ شِئْتَ فَأَنْتَ أَمِیرُه‏. (مجموعة ورام، ج‏1، ص: 169) [2] شرح حدیث، جنود عقل و جهل، حضرت امام خمینی رضوان الله علیه، 234.
64 ؛ شیوه ورود به قلب مخاطب 2 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع صحبت ما شیوه ورود به قلب مخاطب در دعوت او به نماز بود. خدمت شما عرض کردیم که اگر به نیاز، نگرانی، علاقه و آرزوی مخاطب همزمان یا قبل‌ از دعوت به نماز پاسخ مناسب بدهیم، احتمال پذیرش دعوت ما به نماز در او بالاتر می‌رود. این جلسه می‌خواهیم چند تا مثال عملیاتی دوره کنیم. یک. بنده در یک دانشگاه برای دانشجویان دختر دعوت به سخنرانی شدم. مسئولین آنها گفتند مخاطبین به معنویت و نماز علاقه‌ای ندارند. در ابتدای سخنرانی از آنها پرسیدم : دوست دارید پوست صورت شما شفاف باشد. کَک، مَک، لک نداشته باشد؟ با خوشحالی گفتند بله. بنده دقایقی راهکار به آنها نشان دادم برای زیبایی صورت ـ برای آن چیزی که به آن علاقه دارند ـ و بعد سخنرانی خودم را شروع کردم و آنها نسبت ‌به سخنرانی بنده‌ هم علاقه نشان دادند. دو. بنده معلمان ریاضی و زبانی را می‌شناسم که کلاس تقویتی رایگان در مسجد ـ بعد از نماز مغرب و عشا ـ برگزار می‌کنند و دانش‌آموزانی که پول کلاس خصوصی ندارند و نیاز دارند که این درس را قبول بشوند با ذوق و شوق به مسجد می‌روند و در کلاس شرکت می‌کنند. این‌گونه به مرور زمان نسبت ‌به حضور در مسجد هم عادت و علاقه پیدا می‌کنند. سه. امام جماعت موفقی در یک مدرسه بعد از نماز عصر همیشه دو دقیقه سخنرانی می‌کرد و چون متخصص طب اسلامی بود یکی از موضوعات را برای دانش‌آموزان بیان می‌کرد. مثلاً می گفت شما دانش آموزی که روزه می‌گیری آیا دوست داری راهکاری یادت بدهم تا تشنه نشوی یا هنگام روزه تُرش نکنی؟ دوست داری راهکاری را یادت بدهم که چاق نشوی شکم پیدا نکنی و... ؟ دانش‌آموزان با ذوق و شوق در آن نماز جماعت شرکت می‌کردند تا هرروز نکته‌ای را یاد بگیرند و می‌گفت سؤالات خود را بنویسید تا به مرور زمان پاسخ بدهم. این‌گونه با ورود به قلب مخاطب آنها را به نماز دعوت کرده بود. چهار. معلم دینی و قرآن هر جلسه‌ یک نکته کوتاه درباره شیوه تست زدن در کنکور، راهکارهای آرامش و دوری از اضطراب، شیوه مطالعه‌ی موفق و... برای دانش‌آموزان بیان کند و بعد درس را شروع کند. پنج. مساجدی که ابزار ورزشی مثل پینگ‌پنگ و فوتبال دستی دارند یا کلاسِ ورزشی کاراته دارند یا کلاس خیاطی برای دخترا دارند چون به علاقه‌ی دانش‌آموز پاسخ مثبت می‌دهند در جذب آنها به مسجد موفق‌‌تر خواهند بود. شش. در مناطقی که دختران دبیرستانی زود ازدواج می‌کنند احادیثی در رابطه با شیوه‌ی انتخاب همسر و جلسه‌ی خواستگاری در ابتدای کلاس بیان کنیم تا به نیاز آنها پاسخ مثبت داده باشیم و در انتهای صحبت از آنها مثلاً بخواهیم برای اینکه یک انتخاب موفق داشته باشند دو رکعت نماز بخوانند و از خدا درخواست همسر مؤمن داشته باشند. راهکارهفتم. اگر بتوانیم به دانش آموزان اثبات کنیم خداوند با دستوراتی که داده ـ مثل نماز ـ در حقیقت به نیاز، نگرانی علاقه و آرزوی آنها پاسخ داده آنها را به نماز علاقمند کرده‌ایم.
65 ؛ شیوه تشویق و تنبیه 1 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع صحبت ما شیوه‌های دعوت کودک و نوجوان به نماز بود. این جلسه می‌خواهیم شیوه تشویق و تنبیه را دوره کنیم. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر فرمودند: « لَا یكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِی‏ءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ » نیکوکار و بدکار، با نماز و بی‌نماز نباید در نظر تو یکسان باشند که اگر این کار را انجام دادیم نیکوکار به انجام خوبیش ـ مثل نماز ـ بی‌رغبت می‌شود و بدکار به انجام بدی خود مصمم‌‌تر می‌شود. [1] پس مدیران محترم مدارس ‌حتماً باید برای نمازگزاران مدرسه امتیازات و تشویق‌‌هایی را قرار بدهند. باز امیرالمؤمنین علیه السلام فرموند: « اُزْجُرِ الْمُسِىءَ بِثَوابِ الْمُحْسِن» [2] تنبیه کن بدکار را با تشویقی که از نیکوکار انجام می‌دهی. تشویق هر اقدامی هست که حسّ خوشایندی در کودک و نوجوان ما ایجاد می‌کند و تنبیه هر اقدامی هست که حال کودک و نوجوان ما را ناخوش می کند. برای اجرای درست این شیوه باید این نکات را در ذهن داشته باشیم. یک. تشویق رحمت است و تنبیه غضب. یکی از اسامی خدا این است : « یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ» [3]‌ ای کسی که رحمت و تشویق او بر تنبیه و غضبش مقدم می‌شود سبقت می‌گیرد. پس ما از تشویق شروع می‌کنیم اگر نتیجه نداد از تنبیه استفاده می‌کنیم. دو. تشویق سبب می‌شود کودک ما نماز را از روی محبت بخواند و تنبیه باعث می‌شود از روی ترس بخواند . آقا امام صادق علیه السلام فرمودند: « الحُبُّ أفضَلُ مِنَ الخَوفِ» [4] عشق و محبت بهتر از ترس است. پس اولویت اول ما تشویق هست نه تنبیه. سه. والدین و معلمان باید در تنبیه و تشویق هماهنگ باشند که در غیر این صورت اثر تنبیه، خنثی شده یا کاهش داده می شود. مثلا! اگر فرزندی هر روز نماز صبحش قضا می‌شود و یکی از والدین به او اَخم کند که یک نوع تنبیه است اما دیگری بی‌خیال باشد یا به آن فرزند بگوید : «خودت را به ناراحت نکن چون نماز چیز مهمی نیست» اگر معلمی به روی نمازگزاران لبخند بزند یا برای آنها جایزه قرار بده اما معلم دیگر بگوید کار مهمی که نیست یا شبهه نمازی را مطرح کند، اثر آن تشویق کاهش پیدا می کند. چهار. پدر و مادران عزیز! دقت کنیم اگر فرزند ما نماز را خودجوش و با اشتیاق و بدون توقع می‌خواند و ما مدام او را تشویق کنیم و برایش هدیه و جایزه بخریم توقع او را بالا بردیم و انگیزه‌ی او را خراب کردیم. [1] (نهج البلاغه، نامه 53) [2] نهج البلاغه، حکمت 177. [3] مفاتیح الجنان، دعای جوشن کبیر، قسمت 19. [4] الكافی، ج‏8، ص: 129.
66 ؛ شیوه تشویق و تنبیه 2 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه تشویق و تنبیه در دعوت به نماز بود. قرار شد برای اجرای درست این شیوه چند نکته را مرور کنیم. پنج. ما یک تشویق مادی داریم ـ مثلاً به خاطر نمازی که می‌خوانند آن لباسی که دوست دارند برایشان بخریم ـ و یک تشویق معنوی داریم. بیایم تشویق معنوی را دست‌کم نگیریم این‌که : * وقتی کودک ما نماز می‌خواند برایش دست بزنیم و به او بگوییم آفرین. * به فرزند خود بگوییم چون نماز صبح‌هایت را می‌خوانی من از تو راضی‌ هستم،خدا هم از تو راضی باشد. * به او بگوییم چون نماز تو اول وقت هست « من دوستت دارم، امام زمان هم تو را دوست داشته باشد» * به او بگوییم وقتی نماز می‌خوانی آن‌قدر خوشحال می‌شویم که انگار خدا کل دنیا را به ما داده است. * پدر بزرگی پیشانی نوه اش را می‌بوسید و می‌گفت پیشانی که به سجده برود، خوشمزه‌‌تر می‌شود. * مدیر مدرسه بگوید : همه جهت سلامتی مُکبّر و مؤذن مدرسه صلوات بفرستیم. * مدیر و معلم‌‌های عزیز بعد از نماز با لبخند با دانش‌آموزان دست بدهند و به آنها بگویند : «قبول باشد» شش. جایزه باید متناسب باشد اگر خیلی زیاد باشد فرزند ما پُر توقع می‌شود و اگر کم باشد آن حسّ خوشایند در او ایجاد نمی‌شود. پدری گلایه می‌کرد و می‌گفت : « به فرزند من گفتند یک ماه بیا نماز جماعت تا به تو جایزه بدهیم. یک ماه هر روز در نماز جماعت حاضر شده، بعد به او یک مداد قرمز و یک مداد مشکی دادند». این گونه تشویق‌ها حسّ نفرت نسبت ‌به نماز را در کودک زنده می کند. هفت. جایزه و تشویق غیرمنتظره اثر تشویق را بالاتر می‌برود. یک مدیر دبیرستان در تهران می‌گفت ما بدون اطلاع قبلی هر ماه یکی دو بار بستنی سنتی درجه یک به همه نمازگزاران مدرسه می‌دهیم. این یک حسّ خیلی خوبی در آن‌ها ایجاد می‌کند. هشت. اساتید تربیت می‌گویند تشویق مستقیم برای کودک زیر سن هفت سال سمّ مهلک است. گاهی اوقات آنها ما را در نماز همراهی می‌کنند، سجاده خود را کنار ما می‌اندازند یا با ما به مسجد می‌آیند اگر بگوییم این بستنی به خاطر این نماز است به این می‌گویند « تشویق مستقیم». «تشویق غیرمستقیم» این است که در مسیر رفتن یا برگشت از مسجد بدون این‌که بیان کنیم این تشویق نماز است برایش بستنی بخریم یا بعد از مسجد او را به پارکی که دوست دارد ببریم یا وقتی کنار ما به نماز می‌ایستد زیر سجاده اش خوراکی قرار بدهیم و نگوییم این جایزه توست و به دروغ هم نگوییم که این را فرشته‌ها برای تو آوردند. یا بعد از نماز که با هم می‌خوانیم یک خوراکی خوشمزه بیاریم و دوتایی آن خوراکی را بخوریم.
67 ؛ شیوه تشویق و تنبیه 3 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع صحبت ما شیوه تشویق و تنبیه در دعوت به نماز بود. گفتیم برای اجرای درست این شیوه باید به نکاتی توجه کنیم: نُه. تشویق باید همان لحظه‌ای که انجام می‌شود حسّ خوشایند را در کودک و نوجوان ما بگذارد. در یک مراسمی قرآنِ نفیس رنگارنگی را به یک دختر نه ساله‌ای که نماز خوانده بود جایزه دادند اما لبخند هم بر روی لب‌های او نیامد. اگر با یک دهم آن پول یک دفتر خوشگل یا گل سرِ زیبا به او هدیه می‌دادند اثر تشویق او در دعوت به نماز بیشتر بود. ده. تشویق درونی اثر بیشتری دارد تا تشویق بیرونی. تشویق بیرونی مثل خرید لباس می‌ماند و تشویق درونی این است که در جمع نمازگزاران مدرسه کاری کنیم که اعضا با نشاط باشد و آن مراسم پُر از شوخی و لبخند باشد و در آن محیط به آنها خوش بگذرد. مثلاً دختر من با خاله ش ـ که خیلی به او علاقه دارد ـ مسجد برود. پسرم را با دوست خودش به مسجد ببرم که همراهی آن دوست سبب می‌شود در مسجد به او خوش بگذرد. یازده. بیان پاداش‌ها و تشویق‌های خدا برای نمازگزاران در دنیا، در لحظه‌ی جان دادن، در قبر و قیامت خودش یک تشویق حساب می‌شود و در نوجوان ما اثر ماندگارتری دارد تا تشویق مادی که من از رفتار او داشته باشم. و بیان تنبیه‌‌های خدا برای بی‌نماز و سست نمازها اثر ماندگارتری دارد تا تنبیه کلامی و رفتاری که من داشته باشم. دوازده. دانش‌آموز ما گرفتن نمره را نوعی تشویق می‌داند. معلمی می‌تواند بگوید هر کسی این مقدار در نماز جماعت شرکت کرد این مقدار به نمره کلاسی او اضافه می‌کنم. سیزده. «تشویق» می‌تواند برداشتن یک محرومیت باشد یا بخشش یک خطا باشد مثلاً مدیر بگوید کسانی که این مقدار در نماز جماعت شرکت کردند اگر قرار باشد نمره انضباط آنها را کم شود را می بخشیم. مدیری می‌گفت قانون مدرسه‌ی ما این بود هر کسی موبایلی را می‌آورد موبایل او ضبط می‌شد و فردا والدین او می‌آمدند تا موبایل را تحویل بگیرند. یک دانش‌آموز کلاس دوازدهم موبایلش را ضبط کردم. گفت ببخشید. قبول نکردم. اصرار کرد گفتم پدر و مادرت بیاید. التماس کرد که ببخشم، یک فکر به ذهنم رسید. گفتم قرآن می‌فرماید: « إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ» [1] خوبی‌ها بدی‌ها را پاک می کند. یک کار خوب بکن تا این خطای تو را ندیده بگیرم. گفت « چه کنم؟» گفتم : «تا ده روز در نماز جماعت شرکت کن» قبول کرد و من تلفن همراهش را به او دادم. سال بعد وقتی او را در خیابان دیدم به من گفت : « آن روز برای اولین بار با نامحرمی قرارِ گناه گذاشته بودم و پیامکش را هم در تلفن همراه نوشته بودم، با خودم گفتم اگر پدر و مادرم از محتوای پیامک آگاه بشوند آبروی من می‌رود و به همین خاطر ـ با اینکه نماز را دوست نداشتم ـ گفتم ده روز در نماز جماعت شرکت می‌کنم تا آبروی من پیش پدر و مادرم نرود. با حضور در اولین نماز جماعت ه بفکرم رسید اگر پدر و مادرم از متن پیامک آگاه می شدند آبرویم می‌رفت. حالا اگر آن عمل را انجام بدهم و لو برود چقدر بی آبرو می‌شوم. تصمیم گرفتم که دیگر آن گناه را انجام ندهم. آن مدیر می گفت : بعد از آن ده روز هم آن دانش‌آموز در نماز جماعت شرکت می‌کرد و به من گفت آن اتفاق سبب شد مسیر زندگیِ من عوض بشود. [1] سوره هود، آیه 114.
68 ؛ شیوه تشویق و تنبیه 4 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع صحبت ما شیوه تشویق و تنبیه در دعوت به نماز بود. خدمت شما عرض کردیم که برای اجرای درست این شیوه باید به نکاتی توجه کنیم: چهارده. این اشتباه هست که به فرزند خود بگوییم هر نمازی را بخوانی دو هزار تومان به تو می‌دهم و اگر یک شبانه‌روز نماز بخوانی ده هزار تومان کاسب می شوی. او هم بعد از مدتی به ما می‌گوید : «اگر هر نمازی سه هزار تومان می‌دهی بخوانم، اگر نمی‌دهی نمی‌خوانم». برای اصل نماز جایز قرار ندهیم برای مستحبات جایزه بگذاریم مثلاً اگر این تعداد نمازت را اول وقت خواندی یا در نمازِ جماعت مسجد شرکت کردی برایت جایزه می‌خرم. پانزده. بنده بارها در مدارس دیدم که عکس رتبه‌های برتر علمی را بنر کردند و به دیوار نصب کردند اما ندیدم که عکس مُکبر و مؤذن و رتبه‌های برتر قرآن و اذان مدرسه را بنر کرده باشند و به دیوار زده باشند این کار را انجام بدهیم که هم تکریم، هم تقدیر و هم تشویق است. شانزده. برای انجام مکروهات یا ترک مستحبات هرگز تنبیه قرار ندهیم مثلاً اگر فرزند تعقیبات نماز را نمی‌خواند یا در نماز مسجد شرکت نمی‌کند او را تنبیه نکن. هفده. تنبیه خشن سبب می‌شود فرزند از پدرش دور بشود و نسبت ‌به نماز نفرت ایجاد بشود. آقای سی ساله‌ای می‌گفت از نوزده ‌سالگی دیگر نماز نخواندم. پرسیدم چرا؟ گفت: من نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشاء را می‌خواندم اما بیدار شدن برای نماز صبح برایم سختم بود. پدرم مرا صدا می‌زد و من مقاومت می‌کردم. سه بار اتفاق افتاد که شیشه اتاقم را شکست تا من را برای نماز بیدار کند. من با ترس از خواب می‌پریدم و در من ایجاد نفرت نسبت ‌به نماز شکل گرفت. تصمیم گرفتم انتقام بگیرم و بقیه نمازها را هم نخوانم البته الان پشیمان هستم. هیجده. اگر ما رابطه عاطفی قوی با فرزند یا دانش‌آموزان داشته باشیم می‌توانیم از قهر به عنوان یک تنبیه مؤثر استفاده کنیم. البته اگر زمان قهر خیلی کوتاه باشد اثر ندارد اگر خیلی هم زیاد باشد ایجاد نفرت می‌کند در خطاهای بسیار بزرگ حداکثر زمان قهر را به ما فرمودند سه روز باشد. [1] در آن موقعیت هم یکی از معلم‌ها یا در خانه یکی از والدین واسطه ‌شود و بگوید : «به خاطر من این نوجوان را ببخش، از این به بعد قول می‌دهد همه‌ی نمازهایش را بخواند». [1] هَجرُ المُؤمنَینِ ثَلاثا، فإن تَكَلَّما وإلّا أعرَضَ اللّه ُ عَزَّوجلَّ عَنهُما حتّى یتَكلَّما . (الترغیب والترهیب، ج 3، ص: 457)
69 ؛ شیوه تشویق و تنبیه 5 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه تشویق و تنبیه در دعوت به نماز بود. گفتیم که برای اجرای درست این شیوه باید به نکاتی توجه کنیم: نوزده. تشویق و تنبیه مبهم انجام ندهیم بلکه علتش را بیان کنیم. بعد از این‌که فرزندم نمازش را خواند نگوییم : «آفرین به پسر خوبم!» این یک تشویق مبهم هست. بلکه بگوییم آفرین به پسر نمازخوانم. اگر برای او محرومیتی قرار داریم یا آن چیزی را که خواست برایش نخریدیم به او بگوییم که علتش این است که دیشب نماز مغرب و عشاء را نخواندی و خوابیدی. بیست. اول تنبیه را بیان کنیم و خط و نشان بکشیم و بعد از تخلف، آن تنبیه را اجرا کنیم. مثلاً اگر نماز صبحت را نخواندی این هفته نباید استخر بروی یا اجازه نداری بازی مسابقه‌ی فوتبال را از تلویزیون ببینی. در این ‌صورت او با نخواندنِ نماز صبح، خودش را مستحق جریمه و تنبیه می‌بیند و وقتی تنبیه‌ شد مقاومت نمی‌کند. اگر هم ابراز پشیمانی کرد، فرصت جبران برایش بگذاریم مثلاً می‌گوید بابا بگذار ‌حتماً من فردا استخر را بروم می‌گوییم در صورتی اجازه می‌دهیم و تنبیه را برمی‌داریم که مثلاً امشب در نماز جماعت مسجد شرکت کنی. بیست و یک. اسلام با تنبیه‌ی که سبب سیاهی و کبودی بدن بشود مخالفت می‌کند آن را حرام اعلام می‌کند. و ما اجازه نداریم با رفتار حرام و منکر دعوت به معروف ـ مثل نماز ـ انجام بدهیم. می‌توانیم گوش او را بپیچانیم و هم‌زمان به او بگوییم چرا با دستور خدا مخالفت می‌کنی؟ موقعی که می‌خواهیم آنها را تنبیه بکنیم ـ مثل امام خمینی ـ فرصت فرار به فرزند بدهیم نه این‌که در را به روش قفل کنیم و تا می‌خورد به او کتک بزنیم. بیست و دو. تنبیه نباید در حضور دیگران باشد که تحقیر فرزند حساب می‌شود و با تحقیر کسی تربیت نمی‌شود. بیست و سه. هنگام تنبیه از کلمات توهین‌آمیز مثل بی‌شعور، نفهم، خاک‌برسر استفاده نکنیم. بیست و چهارم. اگر تشویق کلامی و مادی بیش ‌از اندازه استفاده بشود فرزند ما تلقیِ التماس می‌کند که ما به تو التماس می‌کنیم تا با گرفتن با جایزه نماز بخواند که در این صورت اثر تشویق خنثی می‌شود. مادری می‌گفت حاج آقا هر چه بگویی جایزه برای فرزندم خریدم تا نماز بخواند، اوایل نماز می‌خواند اما الان دیگر نمی‌خواند. به او گفتم که تشویق مثل دارو می‌ماند که استفاده زیاد از دارو آن را کم اثر می‌کند و مجبور می‌شویم داروی بزرگتر و قوی‌تر استفاده کنیم و روزی می‌رسد که آن داروی قوی‌تر هم چون زیاد استفاده شده آن اثری که باید داشته باشد، ندارد.
70 ؛ شیوه نظرسنجی 1 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه‌های دعوت کودک و نوجوان به نماز بود. در این جلسه می‌خواهیم شیوه نظرسنجی را مرور کنیم. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: « مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الاْرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ» [1] کسی که از نظرات دیگران استفاده کند، لغزشگاه‌ها را شناسایی خواهد کرد پس چنین کسی تصمیم‌‌های درست‌‌تر و دقیق‌تری خواهد گرفت. مدیری که از دانش‌آموزان خود نقاط قوت و ضعف نماز جماعتِ مدرسه را می‌پرسد، تصمیمات درست تری برای تقویت نماز جماعت مدرسه می گیرد و این سبب می‌شود تعداد بیشتری از دانش‌آموزان با ذوق و شوق در نماز جماعت حاضر بشوند. از یک عالم بزرگوار به عنوان امام جماعت موفق مسجد در سطح کشور تقدیر شد ایشان فرمودند رمز موفقیت من اجرای شیوه‌ی نظرسنجی هست. مُدام از مردم در رابطه با شیوه مدیریتِ مسجد سؤال می‌پرسم و به انتقادات و پیشنهادات آنها اهمیت می‌دهم. با ذوق و شوق آن پیشنهادات را گوش می‌کنم از آنها تشکر می‌کنم و قول می‌دهم که پیگیر باشم تا اگر پیشنهاد آنها قابلیت اجرا داشته باشد آن را حتماً در مسجد اجرا کنم و در سخنرانی‌ بعد از نمازها هم می‌گویم که این طرح زیبا پیشنهاد خود شما بوده تا مردم تشویق بشوند و دوباره پیشنهادات خود را به ما ارائه بدهند. شیوه نظرسنجی این‌گونه اجرا می‌شود که یک مدیر به دانش‌آموزانش یک برگه سفید می‌دهد. روی آن برگه نوشته ‌شده * من در نماز جماعت شرکت می‌کنم چون ...... * من در نماز جماعت شرکت نمی‌کنم چون ...... روی این برگه درخواست نام خانوادگی از دانش‌آموز نمی‌شود. به او می‌گوییم شفاف و بدون خجالت بنویس که چرا شرکت می‌کنی یا شرکت نمی‌کنی. برای این‌که انگیزه آنها بالا برود جایزه‌های خوبی هم قرار می‌دهیم مثلاً برای دانش‌آموزان پسر توپ والیبال و فوتبال و برای دختر خانم‌ها روسری خوشگل و چادر قشنگ. هر دانش‌آموزی که برگه پاسخ را به ما داد یک برگه قرعه‌کشی به او می‌دهیم تا در قرعه‌کشی شرکت کند و جایزه‌ای را دریافت کند. صرف شرکت در قرعه کشی هم می‌تواند انگیزه آنها را برای حضور در نماز جماعت بالاتر ببرد. زمان قرعه کشی هم بعد از نماز جماعت مدرسه در نماز خانه باشد. بعد عوامل مثبتی را که دانش‌آموزان ذکر کردند را تقویت می‌کنیم و موانع منفی که برای عدم حضور در نماز جماعت ذکر کردند را از بین می‌بریم. اولویت هم با بیشترین تکرار هست یعنی بیشترین عوامل مثبت و بیشترین موانعِ منفی. پدر و مادر هم می‌تواند با گفتگو با فرزندش از او نظرخواهی کند که چرا در نماز مسجد شرکت نمی‌کنی چرا نمازت را دیر می‌خوانی یا چرا نماز نمی‌خونی؟ و وقتی فرزند دلایل خودش را بیان می‌کند، پدر و مادر تلاش می‌کنند تا موانعی که او بیان کرده را برطرف کنند. [1] الكافی، ج‏8، ص: 22.
71 ؛ شیوه نظرسنجی 2 بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه نظرسنجی در دعوت دانش‌آموزان به نماز بود. در این جلسه می‌خواهیم چند تا از موانعی که دانش‌آموزان در نظرسنجی‌ها برای عدم شرکت در نماز جماعت مدرسه می نویسند را دوره کنیم. یک. هوا سرد هست و وضوخانه آب گرم ندارد. دو. سرویس بهداشتی و وضوخانه کثیف هست. بعضی دانش‌آموزان یکی دو ساعت تحت فشار قرار می گیرند تا زنگ آخر بخورد و به خانه بروند ولی داخل سرویس بهداشتیِ مدرسه نروند. حالا ما چگونه توقع داریم بروند سرویس بهداشتی مدرسه و بعد در وضو خانه‌ی کثیفِ مدرسه وضو بگیرند و بیایند به نمازخانه. سه. مُهرهای نماز کثیف هست. ‌حتماً مُهرهای کثیف را جمع کنید و مُهرهای تمیز قرار بدهید. چهار. فرش‌‌های نمازخانه کثیف و بد بو هست. ‌حتماً زود به زود فرش‌‌های نمازخانه را بدهید به قالیشویی و به دانش‌آموزان بگوییم چون نماز خواندن در محیط کثیف کراهت دارد ما این کار را انجام دادیم. یکی از مدیران می‌فرمود که من به دانش‌آموزان می‌گویم جلوی در ورودی جوراب خود را در بیاورند و داخل کفش خود قرار بدهند و بعد وارد نمازخانه بشوند تا بوی جوراب‌ها اذیت نکند. اگر امام جماعتِ دانش‌آموزان دختر هم خانم هست، خوب است آنها هم همین کار را انجام بدهند. مدیر مدرسه ای جلوی در ورودی نمازخانه دو سه تا پاشور قرار داده بود تا دانش‌آموزان پای خود را بشورند تا فضای نمازخانه فضای تمییزی باشد. پنج. مدیری می‌گفت خیاط لباس فرم مدرسه ما آستین مانتوی دختران را تنگ گرفته بود و به همین خاطر آستین آنها برای وضو بالا نمی‌رفت. سال بعد به خیاط‌ها گفتم آستین مانتوها را بازتر بدوزید تا بچه‌ها برای وضو مشکلی نداشته باشند. مدیر دیگری می‌گفت دانش‌آموز من گفت : « ساعتِ دوازده و سی دقیقه سرویس‌ها جلوی در مدرسه حاضر می شوند و من تا نماز را به جماعت بخوانم می‌شود ساعت دوازده و سی و پنج دقیقه و وقتی وارد سرویس می‌شوم هم راننده و هم دانش‌آموزان دیگر به من تَشر می‌زنند که تو چرا ما را معطل می‌کنی؟ خُب نمازت را برو در خانه بخوان. یک بار، دو بار، پنج بار مقاومت کردم. الان دیگر مجبورم برای مراعات حال آنها نماز را داخل خانه بخوانم» مدیر مدرسه گفت : «من به امام جماعت عرض کردم که دوازده و سی دقیقه ‌حتماً ‌حتماً نماز جماعت تمام شده باشد و به دانش آموزان و رانندگان سرویس گفتم در ورودی مدرسه ساعت دوازده و چهل دقیقه باز می شود . در این صورت دانش‌آموزی که در نماز جماعت شرکت کرده زودتر یا همراه دانش‌آموزی که در نماز جماعت شرکت نکرده وارد سرویس می‌شود و کسی او را سرزنش نمی کند.
72 ؛ شیوه انتقال تجارب بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم سلام به شما والدین و معلمان عزیز موضوع گفتگوی ما شیوه نظرسنجی در دعوت کودک و نوجوان به نماز بود. از دانش‌آموزان نظرسنجی کردند که نماز را در خانه یاد گرفتید یا مدرسه؟ بیشتر گفتند خانه پرسیدند: از پدر یا از مادر؟ پاسخ دادند : مادر. پس اگر ما بخواهیم طبق این شیوه ترویج نماز کنیم باید احکام وضو، غسل و نماز را بیشتر به مادرها آموزش بدهیم و شیوه‌های دعوت فرزندان به نماز را بیشتر با آنها کار کنیم چون آنها در نمازخوان شدن فرزندشان مؤثرتر هستند. امروز شیوه‌ای را می‌خواهیم بگوییم که به شیوه نظرسنجی نزدیک است و نام آن «شیوه انتقال تجارب» است. آقا امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: «ثَمَرةُ التَّجرِبةِ حُسْنُ الاخْتِیارِ» [1] میوه‌ی تجربه انتخاب خوب است. باز فرمودند: « مَنْ حَفِظَ التَّجَارِبَ أَصَابَتْ أَفْعَالُهُ » [2] هر کسی که از تجربه‌ها درس بگیرد انتخاب و اقدامات درستی انجام خواهد داد. این شیوه به ما می‌گوید از تجربه‌های منفی و مثبت خود و دیگران نهایت استفاده را ببریم. همان‌طور که مادری از مادری دیگر می‌پرسد آیا فلان مدرسه یا فلان معلم خوب است که من هم فرزندم را در همان کلاس ثبت‌نام کنم؟ همانگونه پدران و مادران وقتی کنار هم می‌نشینند از هم بپرسند شما چگونه فرزندت را اهل مسجد کردی؟ و شما چگونه فرزندت را برای نماز صبح بیدار می‌کنی؟ از تجربیات مثبت یا منفی آنها استفاده کند. مدیر قرآن، عترت و نماز یکی از شهرها به بنده فرمودند در فضای مجازی گروهی را تشکیل دادیم که مدیران و معلمان در آن عضو هستند و تجربه‌های موفق و ناموفق و ایده‌های خوب نمازی، قرآنی و پرورشی خودشان را داخل آن گروه قرار می‌دهند و دیگران از آنها استفاده می‌کنند و الگوبرداری می‌کنند و همه از حضور در این گروه خوشحال هستند. ستاد اقامه نماز دو جلد کتاب چاپ کرده برای شیوه انتقال تجارب: یک. کتاب داستان های واقعی (خاطرات نمازی) ستاد اقامه نماز دو هزار خاطره را بررسی کرده تا صد و چهل خاطره زیبا را در این کتاب قرار دهد. دو. کتاب پنجره‌ای رو به آفتاب در این کتاب سه جلدی خاطرات نمازی معلمان، مدیران و امامان جماعت مدارس قرار داده شده است. این کتاب پی دی اف دارد آن را هم میتونید از اینترنت دریافت کنید. خیلی خوشحال بودم که در این جلسات در خدمت شما والدین و معلمان عزیز بودم. سخن خود را با دعای حضرت ابراهیم علیه السلام به پایان می بریم که : « رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلَاةِ وَمِن ذُرِّیتِی رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ» [3] پروردگارا، مرا و از ذرّیّه‌ام نیز کسانی را برپا دارنده نماز قرار بده و بار الها دعای مرا بپذیر. [1] تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 444. [2] تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 444. [3] سوره ابراهیم، آیه 40.
دعوت به بهشت ؛ مهارت دعوت به نماز.pdf
2.45M
؛ مهارت دعوت به نماز ✅ متن ۲۶ شیوه در دعوت کودک و نوجوان به نماز 👌 مناسب برای معلمان و مبلغان و والدین 🔻 بنده برای تحقیق و تدوین این شیوه‌ها صدها ساعت وقت گذاشته ام. ☺️ هر کس این فایل را در فضای مجازی پخش کند در ثواب آن شریک می‌کنم.