🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
دختر است دیگر؛ دلش هوای آغوش پدر کرده...🥀
وقتی فرزندِ شهید؛
بویِ پدرش رو در کنارِ
حاج مهدی حس کرد:)🌿
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
دختر است دیگر؛ دلش هوای آغوش پدر کرده...🥀
چقدر دلم شکست💔
چقدراشک ریختم با این کلیپ 😭😭
آی مردم حواسمون باشه ما به شهدا مدیونیم
به خانواده هاشون بدهکاریم
آسایش ما از نبودن پدران این بچه ها هست😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین ماشین بارمون هم الحمدالله رسید کربلا هم اکنون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا قوت به جهادگران ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا زمین کربلاست این خادمان ارباب
فقط خوش به حال اونایی که
الان تو خاک #کربلا قدم میزنن:)
همین..!💔
#اربعین
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیـا . .
خیـالکنـیم
دستـانمـانبیـنِضـریحگـره
خـوردهاسـت :)) ؛
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیـا . . خیـالکنـیم دستـانمـانبیـنِضـریحگـره خـوردهاسـت :)) ؛
بیـا . .
خیال کنیم کِ جا نمیمانیم . .🥺💔
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیـا . . خیال کنیم کِ جا نمیمانیم . .🥺💔
بیا . .
خیالکنیم کِ قرار است اربعین حرم باشیم:)
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیا . . خیالکنیم کِ قرار است اربعین حرم باشیم:)
بیا . .
خیال کنیم که امام حسین،مارا خریده است(:
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیا . . خیال کنیم که امام حسین،مارا خریده است(:
بیا . .
خیال کنیم کِ چشم باز کرده ایم و در بین الحرمینیم(:
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیا . . خیال کنیم کِ چشم باز کرده ایم و در بین الحرمینیم(:
بیا . .
خیال کنیم کِ باران کربلا را میبینیم(:
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیا . . خیال کنیم کِ باران کربلا را میبینیم(:
بیا . .
خیال کنیم کِ . .
ن دیگر بس است خیال، کاش هیچ کدام از حرف های گفته شده خیال نباشد و واقعیت شود(:
قسم به تربتت قسم خستهی ِدردم
چقد با مهر تربتت درد ُدل کردم
بخدا کربلا بیام برنمیگردم
حسین !
حرم
چجوری دلت میاد نرم؟:)
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
بیا . . خیال کنیم کِ . . ن دیگر بس است خیال، کاش هیچ کدام از حرف های گفته شده خیال نباشد و واقعیت شو
ولی خسته شدیم از این کاش گفتن ها
از این درد فراق😭😭😭😭💔
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی
حضور خواهر شهیدان رضا و عباس سرابی رو خیر مقدم عرض میکنیم و باعث افتخار کانال ما هست حضور ایشان
روح شهیدان سرابی مهمان حضرت ارباب ان شاءالله
#اربعین
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
سلام و عرض ادب خدمت همراهان گرامی حضور خواهر شهیدان رضا و عباس سرابی رو خیر مقدم عرض میکنیم و باعث
قدمشون روی چشمامون، خیلی خوش اومدن🌱✨
46.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اربعین
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_هفتم #ویشکا_2 چراغ ها نور مناسبی در پارک ایجاد کرده بود فضای تاریک ،روشن آنجا حال عجیبی در د
#قسمت_هشتم
#ویشکا_2
نرگس جان رنگ روت پریده می خوای بریم بیمارستان یک سرم بزنی ؟
نه گلم خوبم
پس بزار کمی برات شربت آب عسل درست کنم
به سمت آشپزخانه رفتم بغض گلویم را می فشرد ،سخت بود جای کسی در خانه خالی باشد
نرگس عکس علی آقا را روی میز قرار داده بود چند شاخه گل کنارش گذاشته بود
صدای گوشی مرا در زمان حال قرار داد
ویشکا جان گوشیت زنگ می خوره
به سمت گوشی رفتم شماره ی ناشناس روی صفحه نمایش می داد
سلام بفرمائید
سلام سروان احمدی هستم از اداره ی آگاهی
بفرمائید در خدمتم
خانم دهقان شما باید امروز کلانتری 3 تشریف بیاورید
برای چه موضوعی ؟
تشریف بیاورید بهتان می گویم
تماس را قطع کردم
نرگس نگاهی مضطرب به من کرد
چی شده عزیزم
نمی دانم باید برم کلانتری
مراقب خودت باش، خبرم کن
باشه عزیزم فقط می خوای زنگ بزنم مریم خانم بیاید پیشت
نه فداتشم💐
به سمت کلانتری حرکت کردم فکرم درگیر بود چه اتفاقی افتاد چرا با من تماس گرفتند
تا سر خیابان پیاده رفتم
بعد تاکسی گرفتم تا زودتر برسم
فاصله کلانتری تا خانه نرگس زیاد نبود
به راننده گفتم روبروی کلانتری توقف بکند
راننده نگاهی به من کرد و کرایه گرفت
وارد ساختمان کلانتری شدم فضای اتاق کوچک بود
سربازی پشت میز نشسته بود
بفرمائید
سلام من دهقان هستم با من تماس گرفته اند
بله لطفا گوشی تون در حالت پرواز قرار دهید و تحویل بدهید
از این طرف بروید
وارد حیاط کوچک کلانتری شدم چایی که چند تا ماشین پلیس در حالت آماده باش بودند
افرادی در رفت و آمد به ساختمان اصلی بودند و چند مامور از کنار من گذشتند یکی از آن ها در حالی که دستبند به دست زده بود و حلقه ی دیگرش در دست متهم بود به سمت ماشین می رفت
قلبم تند تند می زد
رنگ از چهره ام پرید به سمت اتاق سروان احمدی رفتم
سربازی که کنار اتاق روی صندلی نشسته بود
بفرمائید
با من تماس گرفته بودند که
شما خانم ؟
دهقان هستم
بفرمائید
چند ضربه آرام به در زدم
سلام
سروان احمدی در حالی که چند پرونده را زیر رو کرد
شروع به صحبت کرد در واقع ....
نویسنده :تمنا🍂🍃
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
برادرشهیدسجادفراهانی ☘️
#صفـــ269و270ـفحه 📚
🕊داداـش ابࢪاهــیـــمــــ💔
🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---