در دلم
باز هوایی است
که طوفانی تو ست...
#شهید_ابراهیم_هادی
#دوست_شهید_من
#علمدار_کمیل
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
می گوینـد :
شهـ❤️ـدا رفتند تا ما بمانیـم . . .
ولی من میگویم :
شهـ🕊ـدا رفتند تاماهم
به دنبالشان برویم
آری !
جــامانده ایم . . .
دل راباید صاف کرد !
#شهادت
#شهدا
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آهای کوه غیرت صدامونو داری؟
هوامون خرابه هوامونو داری ؟
بیا دونه دونه گره هامونو وا گن ....😔💔
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
__💔° 🕊
مشغـول آشپـزی بـودم،
آشـوب عجیبـی در دلـم افتـاد،مھمـان داشتـم،
بـھ مھمانھا گفتـم:
شمـا آشپـزی کنیـد مـن الـان بـرمیگـردم. رفتـم نشستـم بـرای ابراهیـم نماز خوانـدم، دعـا کـردم، گریـہ کـردم کـھ سالـم بمـاند، یڪ بار دیگـر بیایـد ببینمـش. ابراهیـم کـھ آمـد
بـھ او گفتـم کـہ چـےشد و چھ ڪار کـردم.
رنگـش عـوض شـد و سکـوت کـرد،
گفتـم: چـہ شدھ مگـر ؟؟
گفـت: درست در همـان لحظـھ مـےخواستیم از جادھ ای رد شویـم
کـہ میـن گـذاری شدھ بود. اگـر یڪ دستـہ از نیروهـا
خودشـان از آنجـا رد نشدھ بودند، مےدانی چـی مـےشد ژیلا؟
خندیـدم. :)
باخندھ گفـت:
تـو نمیگـذاری من شھید بشـوم . :)
تو سـدّ راھ شھادت من شدھ ای!بگــذر از مـن !!
همســر#شهید_ابراهیم_همت
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
شبی با شهدا
سرهنگ کاجی از بچههای تفحص میگفت:
پیرمردی اطلاع داده بود که شبهای جمعه نور سبزی از آن تپه میآید ...
با تعدادی از بچهها برای تفحص رفتیم. بعد از چند ساعت جستجو 40 شهید پیدا کردیم و برگشتیم.
مدتی بعد مجدداً پیرمرد را دیدیم و تشکر کردیم. پیرمرد گفت هنوز در آنجا شهید هست.
من دوباره شب جمعه آنجا نور سبز را دیدم. مجدداً به محل رفتیم و همهجا را به دقت جستجو کردیم، اما چیزی پیدا نکردیم.
از خود شهدا کمک خواستیم، ناگهان نوک پوتین و سپس پیکری را پیدا کردیم.
با بررسی پیکر شهید یک کیف پلاستیکی که یک وصیتنامه داخلش بود، یافتیم که نوشته بود:
پدر و مادر عزیزم، شهدا با اهلبیت (ع) ارتباط دارند. من فردا شب در عملیات لشکر حضرت رسول الله (ص) به شهادت میرسم. جنازه من 8 سال و 5 ماه و 25 روز در منطقه میماند، بعد جنازه من پیدا میشود و آن زمان امام بین ما نیست ...
این اسراری است که ائمه (ع) به من گفتند ... به مردم دلداری و روحیه بدهید و به آنها بگویید که امام زمان پشتوانه این انقلاب است، بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم، بگویید ما را فراموش نکنید.
میگفت همانجا با مدارک همراهم چک کردم، دیدم عملیات لشکر حضرت رسول (ص) درست همان تاریخ بوده است و دقیقاً شهید در همان تاریخی که معین کرده بود، پیدا شد.
#شهدا
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
#قسمت_هجدهم🌱
#زیر_نور_فسفری_رنگ
سحر تیربار دشمن که نفس خورد، حسن پیک گردان صدای هن هن نفس بقیه را شنید.مدتی بود از هاشم خبری نداشت. منور پشت منور به آسمان میرفت و چشم تیربار دشمن میشد. نگاهش به لوله تیربار بود که انگار حبه زغال، گل انداخته بود. تیرهای دو زمانه زوزه میکشید و تن نیروهای گردان را جر میداد و از درون گوشت و استخوان آنها را میترکاند. حسن دل دل کرد خودش را به سنگر تیربار برساند و با نارنجک آن را منهدم کند، ولی جرأت نکرد. زمین تیر و تراش میشد و از برخورد تیرهای رسام به اجسام، رعب و وحشت به دلش میافتاد.
گردان پشت میدان مین کپ کرده بود. نه راه پیش بود و نه پس! انگار همه انتظار معجزهای را میکشیدند.
در لابهلای صدای تیربار، نعره ای به گوشش خورد. زیر تابه تابههای نور فسفری رنگ منور، کسی را دید که از زمین بلند شد، بیسیم دستش بود و کوله پشتی آرپیچی به پشتش. بیسیم را زمین گذاشت. قبضه آرپیچی برداشت و رفت سمت تیربار. تیربار آنی خاموش شد! انگار میخواست با طعمهاش بازی کند. بیسیمچی چند گام دیگر پیش تاخت. به ردیف های سیمهای خاردار که رسید، زانو زد. تیربار را نشانه رفت. زیر رقص نور منور سنگر تیربار سیاه میزد. تیربار که دوباره آتش کرد، چشم حسن به دستان بیسیمچی بود. ماشه را چکاند. از شیپوری عقب هرم آتش بیرون زد. موشک فوکه کشید و رفت سمت سنگر تیربار. تیربارچی آتش کرد. تیرها انگار صاعقهای زد و به نبشی و سیمهای خاردار و بعد به تن بیسیمچی و از درون ترکاندش! قبضه آرپیچی از دست بیسیمچی افتاد. مثل برق گرفتهها تنش لرزید و با سینه روی سیمهای خاردار توپی افتاد. بلافاصله از پشتش، فشهای شعلهای بلند شد. آتش آرامآرام از خرج گلولههای پشتش شروع به سوختن کرد. شعله بیشتر و بیشتر شد و از دور سمت مخالف پیش رفت. بادی ملایم بوی گوشت سوخته و پوست چرزیده را آورد زیر دماغ حسن. دمغ و پکر توی خود بود که صدای انفجار نارنجک از سنگر تیربار دشمن بلند شد. مثل بقیه از زمین برخاست و میدان مین را پشت سر گذاشت و به دشمن حمله برد.
صبح حسن از فکر بیسیمچی بیرون نمیرفت. توی فرصتی خاکریز دفاعی ترک کرد و برگشت به طرف میدان مین. نرم و آرام به سیمهای خاردار توپی نزدیک شد. بالای جنازه که رسید، زانو زد. از جنازه زغال شده بیسیمچی، تنها دو دست حنا بسته دید.
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#کتاب_خوب_بخوانیم
#معرفی_کتاب
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🌷💔داداشابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_هجدهم🌱 #زیر_نور_فسفری_رنگ سحر تیربار دشمن که نفس خورد، حسن پیک گردان صدای هن هن نفس بقیه را ش
ٺـقدیـمشـماقشـنگآےدلـم!🦋🔏
نشر و کپی از این کانال مجاز و حلال است.
و مزید شکر و سپاس..🙏🌹
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ
عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ
العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ
اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️
#السلام_علیڪ_یاانصار_رسولالله🦋
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
دعای عهد🍃🌹🍃
بخونیم دعای عهد رو هر روز بعد نماز صبح
التماس دعای فراوان، از تک تک شما عزیزان ،برا اقای غریبـــ و تنهایمان
یا رب فرج اقای تنهایمان را برسان🤲
#امام_زمان
#برای_ظهور
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
هرروز متوسل میشیم به شهید ابراهیــم هادیـــ ..❤️
نذر نگاهت گناه نمیکنم ..
شهید ابراهیم هادی ✨❤️
#امام_زمان
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
💪 رفته بودم زورخانه حاج حسن، تمام ورزشکارها یکی یکی لنگ بستند و داخل گود آمدند. قبل از شروع ورزش، حاج حسن گفت: ناز نفس آقا ابراهیم صلوات.
🗣 ابراهیم هم شروع کرد این شعر را با صدای بلند خواند، در حالی که چشمانش را بسته بود و در حال و هوای خودش سیر می کرد.
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاشقی مستانه فرمود
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی چون علی رادوست داری
اگر مهر علی درسینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری
📖 گاهی وقت ها نیز، قبل از شروع ورزش، چند بیتی از اشعار پند آموز را می خواند که بسیار زیبا بود. این اشعار را در هیئت نیز از او شنیده بودم:
حال دنیا را چو پرسـیدم من از فرزانهای
گفت: یا آب اسـت یا خاک است یا پروانهای!
گفتمـش: احوال عمـرم را بگو این عمر چیست؟
گفت: یا برق اسـت یا باد است یا افسانهای!
گفتمـش: اینها که میبـینی چرا دل بستهاند؟
گفت: یا خوابند یا مـستند یا دیوانهای!
گفتمش: احوال جانم را پس از مردن بگو
گفت: یا باغ اسـت یا نار اسـت یا ویرانهای
🎤 مصاحبه اخیر با یکی از دوستان شهید ابراهیم هادی
#ماه_رجب
#لبیک_یاخامنه_ای
سلام صبح و عاقبتتون شهدایی
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🕊 یاد و خاطرهی یک شهید🥀
#سیره عملی شهدا
رفتیم کتاب بگیریم. کتابخانه ی مدرسه دست بچه های بسیج بود، بامرام بودند. خیلی زود رفیق شدیم.
سیزده آبان اسم ما را هم نوشتند برای رژه. لباس بسیجی به مان دادند. بزرگ بود برایمان. کوچک کردیم تا اندازه شد. اسلحه هم به مان دادند. حسابی رفته بودیم توی حس و حال جنگ و شهادت، افسوسی می خوردیم که کاش ما هم زمان جنگ بودیم، جبهه می رفتیم و شهید می شدیم.
برای کنکور رفتیم جزوه های رزمندگان را خریدیم، به عشق رزمنده ها.
يادگاران، جلد 22 كتاب شهيد مصطفي احمدي روشن ، ص 5
بـ وقتـ شهـدا
🥀🕊🥀🕊🥀🕊
کپی آزاد است
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
🌷🕊🍃
شما ؛
رفتید
ولی یادتان
دستِ مرا رها نمیکند..!
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_سجاد_فراهانی
#ظهر_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
#تلنگرانه❌
یهروزلباسِتنگ ...
یهروزلباسِگشـاد ...
یهروزلباسِڪوتـاه ...
یهروزلباسَبلند ...
یهروزلباسِتیره ...
یهروزلباسِشاد ...
یهروزلباسِپاره ...
هیرفتیمدنبالِمدڪهیهوقت
بھموننگنعقبموندھ❗️
رفتیمدنبالسِتڪردنڪه
بشیمشیڪتریــنآدمِدنیا :|
یهوقتبهخودتمیایمیبینی
باشیطونستشدے !!!
« ســـورهاعـــرافآیــھ²⁶ »
وَلِبٰـــــاسُاَلتَّقْــــوىٰذٰلِكَخَیْــــرٌ
بھترینلباس؛لباسِتقواست((:
#حواسمونباشه . . .🚶🏻♀
#میلاد_امام_جواد
#میلاد_حضرت_علی_اصغر
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
📆 #روز_شمار_شهدایی
🔆امروز #چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ مصادف با ۱۰ رجب
📿ذکر روز چهارشنبه: یا حَیُ یا قَیوم (صد مرتبه)
✅ذکر روز چهارشنبه موجب عزت دائمی میشود.
💐بازگشت حضرت امام خمینی به ایران و آغاز دهه فجر
🌷امروز سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم رضا عادلی
🕊شهید مدافع حرم حسن رزاقی
🕊شهید مدافع حرم علی حسینی
🕊شهید مدافع حرم جاسم حمید
🕊شهید مدافع حرم سعید علیزاده
🕊شهید مدافع حرم مصطفی خلیلی
🕊شهید مدافع حرم داوود نری میسا
🕊شهید مدافع حرم مهدی کوچک زاده
🕊شهید مدافع حرم فیروز حمیدی زاده
🕊شهید مدافع حرم حبیب رحیمی منش
🕊شهید مدافع حرم محمد ابراهیم توفیقیان
🕊شهید مدافع حرم احمد حاجی وند الیاسی
🕊شهید مدافع حرم محمود مرادی اسکندری
💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---
#اختصاصی
او با سپاهی از شهیدان خواهد آمد
🕊امروز ۱۲ بهمن سالروز شهادت
🕊شهید مدافع حرم رضا عادلی
🕊شهید مدافع حرم حسن رزاقی
🕊شهید مدافع حرم علی حسینی
🕊شهید مدافع حرم جاسم حمید
🕊شهید مدافع حرم سعید علیزاده
🕊شهید مدافع حرم مصطفی خلیلی
🕊شهید مدافع حرم داوود نری میسا
🕊شهید مدافع حرم مهدی کوچک زاده
🕊شهید مدافع حرم فیروز حمیدی زاده
🕊شهید مدافع حرم حبیب رحیمی منش
🕊شهید مدافع حرم محمد ابراهیم توفیقیان
🕊شهید مدافع حرم احمد حاجی وند الیاسی
🕊شهید مدافع حرم محمود مرادی اسکندری
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
#شهدا
#لبیک_یا_خامنه_ای
🕊داداـشابراهــیـــمــــ💔
@dadashebrahim2
---»»♡🌷♡««---