eitaa logo
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
6.4هزار ویدیو
65 فایل
-‌دعوٺ شده‌ ے "داداش ابراهــــــیم"خوش اومدۍ- شُهَـــــدا بہ آسمـــٰاݩ ڪہ رسیدند گفتند: زمیــن چقــدر حقیـــر است!🌱" ‹چنل زیــــر سایہ‌ۍ خــٰانواده‌ۍ شهید سجاد فراهــٰانی› -عرض ارادٺ ما از ¹⁰ آبـٰاݩ ماھِ ساݪ ¹⁴⁰¹ شرو؏ شد- {راه ارتبـٰاطی. @A_bahrami67 }
مشاهده در ایتا
دانلود
📱 📱 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
پیش نمایش تم🌱 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
هدایت شده از بـٰآب‌هشتـم:)
. یه چن ساعت دیگه وقت داریم گریه‌ی محرمی بکنیم چی داره از دستمون میره .. محرم داره از دستمون میره ..💔 سرتو بنداز پایین بگو حسین جان ! یعنی من یه بار دیگه محرمتو میبینم ؟:) یه بار دیگه عاشوراتو میبینم ؟ میتونم تا عاشورات بیام برات داد بزنم ؟ کسی نبود تو کربلا برات داد بزنه که :) ینی تا سال دیگه زنده میمونم ؟:) ته تهش ببخش که نمردم ازغمت از غم دختر سه سالت غم قد خمیده‌ی خواهرت غم نو دومادت غم گلوی اصغرت غم قد و بالای عباس ببخش که از داغ اکبرت دق نکردم .. ببخش .. خداحافظ ماه غم‌ ارباب🖤 ‌
۔ ۔ میگفت: {برا؎‌رفع‌گرفتار؎‌ها‌بادقت‌ تسبیحات‌حضرت‌زهرا📿 بگویید‌این‌تسبیحات‌را‌پیامبر‌زمانۍ به‌دخترشان‌فرمودند‌ڪہ‌ایشان‌گرفتار‌ مشڪلات‌و‌سختی‌ها؎‌بسیار‌بودند} 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🦋•| شهیدابراهیم‌هادے‌ همیشہ‌آیہ‌ی‌ وَجَعَلْنا...(یـس،آیہ⁹)رازمزمہ‌مے‌کرد؛🌿 ‌گفتم: آقاابراهیم‌این‌آیہ‌براے‌محافظت‌درمقابل‌ دشمنہ‌اینجاکہ‌دشمن‌نیست! نگاه‌معنادارۍ‌کردوگفت: دشمنےبزرگترازشیطان‌هم‌وجودداره..؟!🤔🍂 ♥📿🌱 شهید ابراهیم هادی🦋 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
پسرفاطمه‌شرمنده‌اگرمیبینی کوچه‌آماده‌شده‌تابرسی دل‌ها،نه...! الّلهُــم‌َّعَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَــــ‌الْفَــرَج 🌱 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🌱 اے دل اگــــــــــر عاشقـــــے در پی دلـــــــــــــدار باش . . . ❤️ 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🖤 ‌ | هیئـت حتمـاً برگـزار بشـه... | آرمان برای مسئولیت‌هایی که به عهده می‌گرفت هیچ وقت کم نمی‌ذاشت. یادمه یه سال مسئولیت امور اجرایی و برگزار کردن هیئت شباب المهدی(عج) رو داده بودن بهش. یکی از روزهایی که قرار بود روضه هفتگی بگیریم، چون ایام تعطیلات بود، خیلی از رفقا رفته بودن مسافرت و نبودن که بیان هیئت. تقریبا سه یا چهار نفر بیشتر نبودیم! به آرمان گفتیم: حالا چیکار کنیم؟ گفت: ما کاری نداریم که چند نفر هستیم، باید هیئت رو برگزار کنیم. گفت یکی از بچه‌ها زیارت عاشورا رو شروع کنه تا سخنران برسه و هیئت حتما برگزار بشه... 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
◖💙🖐🏻◗ میانِ‌من‌وشما،گرچه‌راه‌بسیاراست اجازه‌هست‌که‌ازدورعاشقت‌باشم..(:! 🌹🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
گمنامے! تنہابراے نیست.. میتونے‌زنده‌باشےو سرباز‌‌حضرت‌زهرا‌ ۜ باشے اما‌یه شرط‌داره! باید‌فقط‌براے"خدا کار‌کنے،نه‌''ریا"‌‌ (:🙂 🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
انقد با معرفتی ... انقد خوبی میکنی ... هوای همه رو داری که همه رو مجنون خودت کردی :) یکیش خود من :) هوایی کرده خوبیات مرا :) هوایی کرده دلم را کربلایت :)💔 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
مرا بخر و با خود ببر خسته ام از روزمره دنیا قلبم شهادت طلب میکند💔 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
از قول منه خسته به ارباب بگویید؛ جز عشق تو عشقی.. به دلم جاشدنی نیست♥️ # امام، حسين 🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
شهید محمود ثابت نیا فرمانده گردان کمیل😭💔
ولےمن‌دلتنگتم؛ بااینکہ‌هیچ‌وقت‌ندیدمت بااینکہ‌هیچ‌وقت‌نیومدم‌کربلات!💔 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
••♥️🌿•• ‏در عشق اگرچه منزل آخر شهادت است تکلیف اول است ‎شهیدانه زیستن . 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🖤 اۍ ڪہ همہ نگاهِ من خورده گره بہ روۍ تـو؛ تا نرود نفس زِ تن، دست نڪشم زِ ڪوۍ تـو...🖤 ‌‌ 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
✍ محمدرضا زیاد قرآن تلاوت میکرد. یک قرآن جیبی داشت که همیشه همراهش بود. هر زمان فرصت داشت مشغول قرائت میشد آن هم با تدبر و دقت. شهید محمدرضا تورجی زاده 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
•°♥️°• ¹²⁸ ا‌ز‌من‌مپرس‌درشب‌جمعہ‌کجـٰاست‌دل بۍ‌خانه‌است،زائر‌شھرخُداست‌دل هرگز‌وجود‌حاضر‌غایب‌شِنیده‌اۍ در‌شهر‌خویش‌هستم‌ودر‌کربلـٰاست‌دل:))💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
ز تمام بودنی ها تو همین از آن من باش...🌹 🖐🏻😍 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
🌷💔داداش‌ابــراهـــیـــم 🇵🇸
#قسمت_اول #ویشکا_2 ویشکا جون زحمت بکش این بادکنک ها را بچسبون منم میرم شربت آماده کنم باشه نرگس خانم
قطرات سرم به آرامی وارد لوله می شود و جانی تازه در وجود نرگس ایجاد می کرد نرگس به آرامی چشمانش را باز کرد بیداری شدی عزیزم ؛نگران نباش دکتر گفت چیزی نیست علی کجاست ؟ چی ؟ ویشکا علی کجاست ؟ علی نرگس جون آرام باش عزیزم تو الان شرایط مناسبی نیستی ویشکا منو ببر پیش علی باشه اما علی توی این بیمارستان نیست تو حالت بد شده و با اوژانس آوردیمت این جا علی نو بیمارستان شهید مطهری هست نرگس شروع به اشک ریختن کرد برای علی اتفاقی افتاده تو به من نمیگی نرگس جان آرام باش از دکتر اجازه می گیرم متنفلت کنند به بیمارستان شهید مطهری نیم ساعت بعد هر دو سوار آمبولانس به سمت بیمارستان در حرکت بودیم ویشکا چی شده چرا من حالم بد شد علی چه بلایی سرش آمده چ خبر است اینجا ؟😱 لبخندی زدم تو که باید خوشحال باشی خدا جمع دو نفرتون را سه نفره کرد اما واقعا از علی آقا خبر ندارم آمبولاس با سرعت زیاد خودش را به بیماریستان رساند از نرگس تعهد گرفتند که اگر حالش بد شد مسئولیتش با خودش است نرگس در حالی که تلو تولو می خورد خودش را به ته راهرو رساند در اتاق عمل را باز و بسته می شد و مرستار ها در رفت و آمد بودند نرگس خودش را به خانم پرستار همسرم حالش چطوره شما همسر آقای ناظری هستید بله چی شده ؟😨 فعلا در اتاق عمل هستند اما برایش دعا کنید تیر نزدیک قلبش خورده دکتر ها همه تلاشمان را می کنند اما ... حرفش را ادامه نداد و رفت نرگس دستش را به دیوار گرفت نرگس جان بیا عزیزم تو الان فقط نباید خودت را در نظر بگیری بچه هم مهم هست نرگس در حالی که اشک می ریخت وفتی پدر بچه حالش خوب نیست بچه را چطور تنهایی برزگ کنم ؟😭 دو ساعت بعد علی آقا از اتاق عمل بیرون آمد اما طولی نکشید که به کما رفت نرگس توان ماندن در بیمارستان نداشت خواهر شوهرش خودش را به بیمارستان رساند و من آن ها را به خانه نرگس رساندم ساعت هشت شب به خانه رسیدم بی حوصله نگران نرگس و همسرش بودم خبری از بچه های پایگاه نداشتم با فرشته تماس گرفتم و ماجرا را گفتم خیلی نگران شده بود فقط تاکید کردم به بچه ها چیزی نفهمد چند روزی با این وضعیت پایگاه تطعیل است در اتاق را که باز کردم مثل همیشه با استقبال بی نظیرشان روبرو شدم و... نویسنده :تمنا 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---
enc_16792403087933019747709.mp3
3.02M
•• دلا خونه، مگه به غیر کربلا پناه داریم راهی مگه به غیر اشک و آه داریم ما اربعین نرفته‌ها گناه داریم 🥀💔 🌹🌹🌹🌹 🕊داداـش‌ ابࢪاهــیـــمــــ💔 🕊داداــش ســـــــــجــــاد💔 @dadashebrahim2 ---»»♡🌷♡««---