eitaa logo
مشاور حقوقی دادِستان
3.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
740 ویدیو
3 فایل
پرسش وپاسخ و راهنمایی حقوقی توسط کارشناس حقوق و دانش آموخته دانشگاه تهران الهه علی کرم حقوقی تخصص جزا و جرم شناسی مهدیه مولایی کارشناس حقوق خانم توکلی مشاوره خانواده و تراپیست لیلا قهرمان وکیل پایه یک https://eitaa.com/joinchat/612761728Ce9bbd3abd4
مشاهده در ایتا
دانلود
۶ قاضی با شنیدن حرفهای افشین و دیدن اون فیلم دوربین های مداربسته رای رو بر علیه من صادر کرد و گفت که چون دروغ گفتی هم من هم مادر اتنا میتونیم ازت شکایت کنیم تو وقت دادگاه بیهوده گرفتی و اونا گفتن هیچ ادعای شرف یا شکایتی ندارن و از دادکاهدخارج شدن رضا بخاطر دروغم و ابروی رفته خودش چند روزی موند خونه تا اروم بگیرم اما تمام دلم اروم نمیگرفت افشین هم دیگه هیچ وقت نیومد سراغ ما من موندم وعذاب وجدان دروغم وآبرویی که ازم رفته بود وپسری که برای همیشه از دستش دادم. ⛔️کپی پیگرد قانونی دارد
الانم من تونستم برگردم سر زندگیم ولی همه رو مدیون خانم وکیلم با اینکه مفتی بود ولی با جون و دل برام کار کرد همیشه دعاش میکنم الان حسین منو برده پیش خودش سرکار و درامد دارم دیگه مثل قبل همش سرم پایین نیست جلسات مشاوره هم عالی بود مشاوره به شوهرم‌ گفت تو که شرایطشو میدونستی اگر‌برات سخت بود چرا گرفتیش اگرم‌گرفتیش چرا شکنجه ش دادی؟ شوهرم هیچ حرفی نداشت که بزنه الانم تو فکر بچه دار شدنیم خانما‌ من روزای سختی گذروندم ولی به ی نتیجه رسیدم و تکلیف زندگیم مشخص شد توروخدا بد ترس های الکی و به اسم ابرو نذارید کسی شکنجه تون بده . ⛔️هرگونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد
۶ پنج سال گذشت و بالاخره اتفاقی شقایق رو تو خیابون دیدم وقتی منو دید ترس رو تو چشم هاش دیدم خواستم نزدیکش برم اما فوری دویید و فرار کرد دنبالش رفتم و وقتی فکر کرد من نیستم دیدم داره مسیری رو میره وارد خونه ای شد با پرس و جو از همسایه ها متوجه شدم که با چتدتا دختر مثل خودش خونه گرفتن، مطمئنا اگر داستان جدایی خودم و شقایق رو برای کسی بگم کمکم نمیکنه منم براش نامه نوشتم و گفتم که چقدر پشیمونم و میخوام جبران کنم گفتم که دیگه اموالم زیاد شده و همه ش برای شقایقه دادم به ی اژانس و برد در خونه ش راننده اژانس بهم گفت که گفته نمیخواد منو ببینه و نیازی به پولمم نداره و اگر ی بار دیگه براش مزاحمت ایجاد کنم ازم شکایت میکنه منم از اونجا رفتم و تنها چیزی که میخوام اینه که شقایق ی روز منو ببخشه و میدونم این ارزو محاله . ❌هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستان‌های کانال پیگرد قانونی دارد
بعد به همه‌ گفتن خودکشی بوده و سعی میکردن عادی باشن اما من واقعا سر قبر برادر زاده م نمیدونستم برای کی و چی گریه کنم. بهد از اعترافات شبنم برادرم و همسرش دستگیر شدن اگر کمک های خانم‌ وکیل نبود من موفق نمیشدم الان هر دوی اونها داخل زندان هستن و منتظر حکم قاضی شبنمم پیش منه و حاضر نیست هیچ کدوم رو ببینه، کار شایان خیلی بد بود منفورترین کار تو دنیا بود اما‌ اگرم قرار باشه اعدام‌ بشه باید حکم قاضی باشه نه اینکه وحشی بازی پدر و مادر نادون، شبنم الان از لحاظ روحی خیلی حالش خرابه و با‌ کمک روانشناس و داروهاش حالش رو به بهبودی هست ولی زخم هایی این دختر خورده که هرگز خوب نمیشن. ❌هرگونه کپی برداری وفوروارد از داستان‌های کانال پیگرد قانونی دارد.
۶ وقتی صدای ضبط شده علی به گوشم خورد زانوهام شل شد و نفهمیدم چی شد دنیا دور سرم چرخید بهوش که اومدم هنوز کلانتری بودم مامور پلیس گفت متاسفانه ما دیر رسیدیم وقتی بالاسرش بودیم که تموم کرده بود همون شب فرزاد دستگیر شد و گفت که پدرش تحریکش کرده علی رو بکشه و جسدس و بندازه تو کوه، با ی وکیل خانم‌صحبت کردیم و ازش خواستیم پیگیر ماجرا بشه تو دادگاه قاضی حکم‌ قتل‌ عمد رو داد چون هم ضربه با سلاح سرد بوده و هم به عمد علی رو کشونده برای دعوا همون صدای برادرم‌ که‌ گفته بود چاقو خورده هم سند بود وکیل مون خیلی تلاش کرد تا قاضی حکم قصاص داد همه‌توقع داشتن پدرم رضایت بده اما نداد و گفت فقط قصاص تازه هوشنگ به خودش ا مد هر چی‌ التماس کرد برای رضایت پدرم قبول نکرد گفت تو باعث شدی و باید داغی که من میکشم و بکشی، الان حکم‌قصاص اومده و چند روز دیگه هم اجرا میشه و منم اصلا ناراحت فرزاد نیستم التماس میکنم سر چیزهای کوچیک خودتون رو نابود نکنید از برادر من ی سنگ قبر مونده کپی برداری حرام و پیگرد قانونی دارد
۶ یک هفته گذشت و از دادگاه ابلاغیه اومد وقتی رفتم وکیلم‌ تمام مدارک رو داده بود و همه چیز مستند بود بعلاوه نامه پزشکی قانونی اولش پدر شوهرم و مادرشوهرم بهم حمله کردن اما‌ وقتی صحبت های همه رو شنیدن و اعترافات گفته شد موضعشوت تغییر کرد شوهر خواهر شوهرم بلند گفت که طلاقش میده و دیگه نمیخوادش پدرشوهرم فقط میگفت کمرم شکست بالاخره حکم دادگاه اومد دادگاه از اموال شوهرم مهریه م رو پرداخت کرد بعلاوه حق و حقوق های خودم و پسرم این برای منی که زندگیم از بین رفت و پشتوانه مالی نداشتم عالی بود و قرار شد که شوهرم بعد از ازادی به من و پسرم نزدیک نشه از خانم وکیل خیلی خیلی ممنونم که زندگی مارو نجات داد . ❌کپی حرام وپیگرد قانونی دارد
قسمت پایانی.... با مطالعه آن کتاب به پوچی رسیدم و این که اصلا برای چه زندگی می کنیم؟ هرچه به صفحات آخر کتاب نزدیک تر می شدم این افکار و احساس بیهودگی در وجودم بیشتر ریشه می دواند و آن نوشته ها را با زندگی خودم در هم می آمیختم و از سوی دیگر هم به آینده دختر 4 ساله ام می اندیشیدم که پس از من یا طلاق، چه سرنوشتی پیدا می کند! چگونه می تواند در میان این همه پوچی و بیهودگی به زندگی خود ادامه دهد؟ این بود که در آخرین صفحه کتاب تصمیم خودم را گرفتم و مطالبی را وصیت گونه در صفحه آخر آن نوشتم … دربازسازی صحنه قتل زن جوان اشک هایش را پاک کرد و ادامه داد: روز حادثه «بنفشه» در خواب بود، نگاهی به چهره زیبایش انداختم و بلافاصله او را به همان صورت خواب آلود در آغوش گرفتم و به پشت بام بردم!در یک لحظه او را از پشت بام طبقه پنجم به پایین پرت کردم و سپس از همان بالا به پیکر غرق در خون دختر کوچکم نگاهی انداختم که با همین یک نگاه، در یک لحظه دچار شوک شدم و از مرگ خودم ترسیدم چرا که قبل از آن تصمیم داشتم بعد از مرگ دخترم، خودم را نیز از این زندگی پوچ و بی هدف خلاص کنم! آن روز قصد خودکشی داشتم ولی از شدت ترس نتوانستم تصمیم خودم را عملی کنم! بعد از آن هم که با صدای سقوط پیکر دخترم به داخل حیاط، همسایگان از راه رسیدند و … در پی اعترافات وحشتناک زن جوان، دستور پایان بازسازی صحنه جنایت از سوی قاضی ویژه قتل عمد ، صادر و متهم به فرزندکشی، دوباره روانه زندان شد تا این پرونده نیز دیگر مراحل دادرسی را طی کند. .