💠 اسفند دارد خودش را برای رفتن آماده می کند، زمستان هم در حال بستن چمدان سرد وسختش است.
🔷 ما چه می کنیم ؟ آیا چیز هایی که باید در چمدان زمستان بگذاریم گذاشته ایم ؟ آیا شکرگزار خدا بوده ایم ؟ آیا نگاهی عمیق به خودمان انداخته ایم ؟
💠 فرصت ها و لحظه ها می گذرند، اگر تاکنون به درد همدیگر نخورده ایم، از الان شروع کنیم
🔷 زمستان می رود اما ما باید برای انسانی جدید در وجودمان آماده باشیم تغییر کنیم "قلب مان "، "روحمان " و "جسممان "را خانه تکانی دهیم و به خداوند قول دهیم جور دیگر زندگی می کنیم و سبزترین آرزو هایمان این باشد که لبخند به لبان همه بیاوریم و عشق و محبت، نوازش را از همدیگر دریغ نکنیم
✅ معناے رمضان چیست؟
«رمضان» در لغت از «رمضاء» به معناے شدت حرارت گرفته شده و به معناے سوزانیدن مے باشد.
چون در این ماه گناهان انسان بخشیده مے شود، به این ماه مبارک رمضان گفته اند.
پیامبر اڪرم(ص) مے فرماید: «انما سمے الرمضان لانه یرمض الذنوب؛
ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را مے سوزاند.»
📚مفردات الفاظ ص 209
📚بحارالانوار، ج 55، ص 341
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🐒یهچیزیشون میشه!!🐒
🎤دکتر فرهنگ:
من با خیلی از پسرهای بیادبی که توی خیابون به ناموس مردم تعدی میکنن، صحبت کردم.
میدونید وقتی گفتم: دنبال چه مدل دخترهایی میرید، جوابشون چی بود؟
خودتون بشنوید...!!!
⭕️#شبهه: به جای روزه گرفتن ، دلی را به دست آورید، گرسنه ای را سیر کنید!
🔺جــــــــــــــــــــــــــواب
#ماه_رمضان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجربهگری که فرزند سقط شده اش را در تجربه نزدیک به مرگش دید
و بار سنگینی که بر روی دوش سه نفر از اطرافیان که با زبانشان باعث سقط آن بچه شده بودند...
این مطلب رو تا میتونید منتشر کنید تا از سقط شدن بچهها جلوگیری بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یَارَبْ رِزقِ نَسیمِهَایِ سَحَریِ شَهْرُ
رَمَضَان مَا رَا نَسیمِ سَحَریِ کَربَلاء
الْمُقَدَسهِ قَراردهِ
خَلِصنا مِن فِراقِ الْحُسِیْن یَارَّبْ ...
السَّلاَمُ عَلَيکَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ ❤️
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
#صبحم_بنامتان_اربابم
🖼هرروز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم:
📝تقویم امروز :
📌 یکشنبه
☀️ ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ هجری شمسی
🌙 ۶ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
🎄 17 مارس 2024 میلادی
📖حدیث روز:
🌴امیرالمومنین علیه السلام:
ازنافرمانی خدا در خلوت ها بپرهیزید ؛زیرا همان که گواه است ؛داوری کند.
📚نهج البلاغه حکمت ۳۲۴
📿ذکر روز:
یاذالاجلال والاکرام
♻️مناسبت روز :نداریم
سلام امام زمانم✋🌸
سلام پدر مهربانم، مهدےجان❤️
مولاے غريبم
داستان عشق من به شما
مال این دنیا نیست!
سالها پیش از این دنیا،
من خریدار محبت شما شدم،
و شما مرا به فرزندے پذیرفتید.
و این عشق، ادامه خواهد داشت؛
تا ظهورت، تا بهشت و قیامت، و تا خدا خدایی میکند!
پدر مهربانم دوستت دارم
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در زمانهای قدیم یه حکیمی زندگی میکرد که پسرش هر روز یخچال خونهشون رو جارو میکرد! 😅
این ویدیو رو تماشا کن تا آیه ۱۵۰ سوره نساء رو از یه زاویه دیگه هم ببینی!
پ.ن: محتوای آیه ۶۵ و ۱۵۰ سوره نساء یکسان است.
#قرآن
#زندگی_با_آیهها
#جزء_پنجم
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
💠🔅💠🔅💠 ❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا 💠 #قسمت_45 صالح در تکاپوی اعزام به حج بود و حسابی سرش شلوغ شده بو
💠🔅💠🔅💠
❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا
💠 #قسمت_46
به محض اینکه در مدینه مسقر شده بود تماس گرفت. صدایش شاد بود و این مرا خوشحال می کرد.😍 شماره ی هتل را داشتم و هر ساعتی که می دانستم زمان استراحتشان است تماس می گرفتم. صالح هم موبایلش را برده بود و گاهی تماس می گرفت. بساط آش پشت پا را برایش برقرار کرده بودم و با سلما و زهرا بانو آش خوشمزه ای را تهیه کردیم. پدر جون ساکت تر از قبل بود. انگار تمام فکر و ذهنش درگیر حج بود و حکمت نرفتنش... علیرضا بیشتر از قبل به ما سر می زد. سلما هم که تنهایمان نمی گذاشت و اکثراً منزل ما بود. سفر مدینه تمام شده بود و حجاج عازم مکه بودند و رسماً مناسک حج شروع می شد.
☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️☎️
ــ مهدیه جان
ــ جونم حاج آقا😍
ــ هنوز مُحرم نشدم که...😅
ــ ان شاء الله حاجی هم میشی.
ــ ان شاء الله😊 خواستم بگم توی مکه چون سرمون شلوغه موبایلمو خاموش می کنم. اما شماره ی هتل رو بهت میدم هر وقت خواستی زنگ بزن. اگه باشم که حرف می زنم اگه نه بعدا دوباره زنگ بزن.
ــ باشه عزیزم😔 حداقل شماره مسئول کاروانتون هم بده.
ــ باشه خانومم حالا چرا صدات اینجوریه؟😕
ــ هیچی... دلتنگت شدم😭
ــ دلتنگی نکن خانوم گلم. نهایتش تا ده روز دیگه بر می گردم ان شاء الله.
ــ منتظرتم. قولت که یادته؟😏
ــ بله که یادمه. مراقب خودم هستم.😊
تماس که قطع شد دلم گرفت😔 کاش با هم بودیم.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
روز عرفه فرا رسیده بود و ما طبق هرسال توی حسینیه جمع شده بودیم برای دعا و نیایش☺️ خاطرات سال گذشته برایم تداعی شد و لبخند به لبم نشست😊
ــ چیه؟ چرا لبخند ژکوند می زنی؟😏
ــ یاد پارسال افتادم. صالح باتو کار داشت و منو صدا زد که بهت بگم بری پیشش😁 یادته؟ برای سوریه اعزام داشت.
ــ آره یادش بخیر. واااای مهدیه چقدر داغون بودم. تو هم که تنهام نذاشتی و هیچوقت محبتت یادم نرفت. وقتی صالح برگشت سر و ته زبونم مهدیه بود😜 خلاصه داداشمو اسیر کردم رفت.😂
ــ حالا دیگه صالح اسیر شده؟😒
ــ نه قربونت برم تو فرشته ی نجاتی😘
ادامه دارد....
کانال ܢܚܝ̇ߺܭَــܝ ܫܦ̇ـــߊܦ̇ߺܙ و حـܥܼــߊܥ̣ߺ
💠🔅💠🔅💠 ❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا 💠 #قسمت_46 به محض اینکه در مدینه مسقر شده بود تماس گرفت. صدایش شاد
💠🔅💠🔅💠
❣ #رمان_از_سوریه_تا_منا
💠 #قسمت_47
از صبح درگیر قربانی کردن گوسفندی بودیم که پدرجون و بابا خریده بودند.🐏
آرام و قرار نداشتم و دلتنگ صالح بودم. هرچه با هتل تماس می گرفتم کسی پاسخگو نبود و این مرا دل آشوب کرده بود.😔💔 "مگه میشه حتی یه نفر اونجا نباشه که جواب بده؟!" گوشی صالح هم که خاموش بود. به هر ترتیبی بود ساعت انتظارم را به ظهر رساندم. علیرضا و سلما کباب را درست می کردند و پدر جون و بابا سهم فقرا را بسته بندی می کردند. من هم در حین انجام کارهایم، کنار تلفن می نشستم و مدام شماره ی هتل را می گرفتم. زهرا بانو کلافه شده بود.
ــ شاید شماره رو اشتباه گرفتی😒
ــ نه زهرا بانو... خودم ده بار با همین شماره با صالح حرف زدم😔 الان کسی جواب نمیده😭
مشغول خوردن ناهار بودیم که با شنیدن خبری از اخبار سراسری ساعت 14، لقمه توی دهانمان خشک و سنگ شد. 😳 توی منا اتفاقاتی افتاده بود که قابل باور نبود و به قول گوینده ی خبر، اخبار تکمیلی هول محور این خبر هولناک هنوز به دستشان نرسیده بود. مثل مرغ سر کنده از روی سفره بلند شدم و دویدم به سمت تلفن... چندین بار شماره را تا نیمه گرفتم، اشتباه می شد و دوباره می گرفتم. سلما لیوان آب را به سمت من گرفت و گوشی را از دستم کشید.
ــ چیکار می کنی مهدیه؟؟؟؟؟ بیا یه کم آب بخور...
با چشمانی خشک و حریص به سلما خیره شدم. سلما صدایش را بالا برد و گفت:
ــ چیه؟ دوباره می خوای فرضیه سازی کنی؟ از کجا معلوم که صالح هم تو اون اتفاق بوده؟ می خوای برای خودت دلشوره ایجاد کنی؟😡
ــ سلما نشنیدی گفت زائرای ایرانی هم بین اون اتفاق بودن؟ اگه کاروان صالح اینا هم رفته باشه اوناهم گیر افتادن. اصلا اینا چرا تلفن رو جواب نمیدن؟ مطمئن باش اتفاقی افتاده نمی خوان جوابگو باشن.😭
ــ تو مگه شماره ی رئیس کاروان رو نداری؟
ــ دارم...
قبل از اینکه سلما حرفش رابزند به اتاق دویدم و موبایلم را آوردم و به صفحه ی مخاطبین رفتم. این هم بی فایده بود. یا ارتباط برقرار نمی شد و یا اگر برقرار می شد کسی جواب نمی داد. عصبی و هراسان بودم و دلم هزار فکر و خیال ناجور داشت. تلویزیون را از شبکه ی خبر جدا نمی کردیم. مدام همان خبر را تکرار می کردند.😫
غذاها سرد شده بود و کسی دست به بشقاب غذایش نزده بود و سفره همانطور پهن بود. بابا گفت:
ــ مهدیه جان با سلما سفره رو جمع کنید گناه داره بی حرمتی میشه.
زهرا بانو بلند شد و گفت:
ــ نمی خواد. خودم جمعش می کنم شما شماره رو مدام بگیرید شاید خبری شد☹️
هر چه بیشتر شماره ها را می گرفتیم بیشتر نا امید می شدیم. صدایی توی ذهنم پیچید" خدایا صالحم رو از گزند حوادث سوریه حفظ کن" "خدایاااااا
این چه دعایی بود که من کردم؟!😭 مگه خطر فقط تو سوریه در کمین صالحم بود؟ ای خدااااا😭"
ادامه دارد....
🟩 سن آموزش روزه داری
بیشتر کسانی که در سنین بالاتر وظایف عبادی را به خوبی انجام نمیدهند، بیاعتقاد به مبانی دینی نیستند. بلکه کوتاهی آنها به دلیل نبود زمینه مناسب و آمادگی دینی لازم در سنین کودکی است.
در سیره معصومان (ع) آموزش روزه داری فرزندان قبل از آنکه به سن تکلیف برسند آغاز میشد: «ما فرزندانمان را در هفت سالگی امر میكنیم تا به اندازه تواناییشان، نصف روز یا بیشتر یا كمتر روزه بگیرند، هنگامی كه تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب آمد، دستور میدهیم كه افطار كنند. این عمل، برای آن است كه به روزه گرفتن عادت نمایند، پس، شما كودكان خود را در نه سالگی به اندازه تواناییشان به روزه گرفتن امر كنید و چون تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب شد، افطار كنند.» (الكافی ج4، ص 125)
💠 احکام دانش آموزی: روزه توی راه
🔻عید نوروز شده بود و خانواده زینب مثل هر سال باید می رفتن خونه بابابزرگ.
🔰اول صبح حرکت کردیم. توی مسیر جاده، مامان شروع به میوه پوست کندن کرد. زینب از صندلی عقب گفت: وای مامان! ماه رمضونه ها!
❓بچه ها به نظرتون کار مامانش اشتباهه؟
🔸 نه، چون میوه روزه رو باطل نمی کنه.
🔹 توی مسافرت هر چی بخوری، روزه باطل نمیشه.
🔸 توی مسافرت نمیشه روزه گرفت.
🔹 مامان زینب حواسش نبوده.
✅ فرشته های زیبا! توی مسافرت نمیشه روزه بگیریم مگه اینکه:
🟡 بعد اذان ظهر برای مسافرت از خونه حرکت کنیم؛
🟠 یا اگه قبل از صبح راه افتادیم، تا ظهر به جایی که نمازمون کامله برسیم.
⭕️ بچه ها! خوبه این رو هم بدونید که مسافرت اگه در مسیر رفت و برگشت بیشتر از ۴۵ کیلومتر باشه، روزه باطل میشه.
📎 #احکام_دانش_آموزی
📎 #کودکانه
📎 #روزه
📎 #نوروز
📎 #بچه_شیعه
#روانشناسی
بهترین راه علمی #درمان وسواس فکری
مگه مزاحم نیس؟
رهاش کن...
بذار از ذهنت و زندگیت بره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 مادری که رفتار بچهاش رو قبل و بعد از داشتن تبلت ثبت کرده!
✅ انتشار حداکثری با شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الله اکبر
🙂☝️🏻گسترش اسلام در اروپا.....(لندن)
انبوه زنان محجبه در خیابانهای لندن
💠بزودی اسلام اروپا را خواهد گرفت‼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولی بیا ادامه بدیم
#خدا رهامون نمیکنه
#شبتونبخیر✨
🖼هر روز خود را با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کنیم:
📝تقویم امروز:
📌 دوشنبه
☀️ ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ هجری شمسی
🌙 ۷ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
🎄 18 مارس 2024 میلادی
📖حدیث امروز:
🌴امیرالمومنین علیه السلام:
کمترین حق خدا برعهده شما اینکه از نعمتهای الهی در گناهان یاری نگیرید.
📚نهج البلاغه حکمت ۳۳۰
📿ذکر امروز دوشنبه:یا قاضی الحاجات
♻️مناسب روز :نداریم
سلام امام زمانم✋🌸
السلام علیک یا ابا صالح المهدی علیه السلام
السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛
سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله