eitaa logo
دفتر شعر من
94 دنبال‌کننده
9 عکس
14 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
. از آنکه نیست عاشق ارباب ما حسین باشد چه انتظار بفهمد چرا حسین هر کس به شاه ما بنماید قیاس کس تنها زبانی است بگوید چو یا حسین نان را به نرخ روز اگر می خورد کسی گر پا دهد فروخته بر ماسوا حسین باید برای روضه ی خود گریه سر دهد هر کس جدا شده است ز خون خدا حسین هر کس به هر طریق زند نیش و گر شود چون کوفیان پیر زند با عصا حسین روزی به نذر تازد و روزی به روضه ها تا گوید او که هست ز ایران جدا حسین چون بی سواد شهره شود سازد ادعا ای عسکری مگر دهد او را شفا حسین ۱ شهریور ۱۴۰۱
. یکی از حضرت صادق بپرسید این معما را که از بین مصیبتها چرا عظمی است عاشورا نه فقدان رسول حق که آنسان رفت از دنیا که محروم از وصیت شد ز سوی امت اعمی نه حتی مرگ مظلومانه ی دردانه اش زهرا کتابی از مصیبتها فقط سیلی بر آن سیما نه حتی رفتن حیدر که کشتش غربت و غمها که بعد از فاطمه شد او غریب و یکه و تنها نه فقدان حسن با آن حدیث تیر و تابوتش چه دردی بیشتر از این که همسر باشدت ز اعدا به او فرمود آن حضرت که بین مردم دنیا بود آل کسا اشرف، تسلی بخش بر دلها حسین چون رفت دیگر کس نماند از پنجتن بر جا دگر محروم شد دنیا ز نور خمسه ی طه زمین و آسمانها هم از این در شیون و غوغا که گویی رفت کل پنجتن از دستهای ما هفدهم آذر نود و چهار
. فدای حق ، همه هست و حیاتت هدف دادی نشان ، از این مماتت در آن حول و ولا ، شور اَقَمْتَ چه طوفانی به پا کرد از صلاتت چه هیهاتی زدی ، بر جند ظلمت که بودت در شهادت هم، شهامت رضاً ، بهر رضای حیِّ داور شعار عصمت و اصل امامت نماز عاشقی سنّی ندارد متاع جان و خون آید به کارت حبیب ازیک طرف،اصغر زیک سو کمال عشق را آمد نهایت تو را بالاتر از حج بود طاعت که حج، بیهوده باشد بی برائت بسنده کردی ای مولا به عمره نهادی خانه خواندت تا خدایت هدف،ترسیم گلگون نامه ی عشق نبودت ای حسین ، حب امارت شدی آن عاشق دلبر ز معشوق که تو در دلبری داری مهارت چو جانان خواست، دادی مال و جانت خریدی بر تنت ، صدها جراحت چه سخت است عسکری، عشق امتحانش عطش، خون، سرزنش، آتش، اسارت از اشعار قدیمی من آخرین بازنگری ۱۷ تیر ۱۴۰۳
. چه اسراری بود حاکم خدایا آخرین حج را چه حج احمد مرسل چه بر حج حسین ما دو پیمان بسته شد دونان شکستندش به نامردی به باطل متفق گشتند و حق ماند از جفا تنها چه پیمانها چه مرسلها چه بیعتها چه اقوالی همه چون طبل توخالی نبودش صدق در فحوا یکی آتش زند باب سرای کبریایی را حریم مصطفی را این ستم باشد روا آیا شکستندای خدابیعت چراغصب فدک دیگر چرا نیلوفری گردد رخ انسیه ی حورا ز نخلستان نسیم آرد نوای آه جان سوزی یکی با چاه می گوید که بسیار است مشکلها دمی غصب ولایت شد دمی بر شه جسارت شد به تابوت حسن از چه شدند آنگونه بی پروا چه حجی ای حسین من چه احرامی چه قربانی چه میقاتی چه سعیی وچه رمیی کرده ای اجرا نباشد اکمل و اتمم چو حجت حج انسانی که دارد حج مقبولی بدین اوصاف بی همتا بنازم بر صفا و مروه ات دردانه ی یزدان زمانی جانب خیمه زمانی جانب اعدا که قربانی تو آوردی رقیه یا علی اصغر و یا قربان خودت بودی نهادی سر تو بر نی تا نباشد رنگ احرامت سفید از چه حسین من شدت یک کهنه پیراهن به رنگ خون تنت تنها بمیرد عسکری آن را که شد خشکیده لب کشته به جرم امر بر معروف و نهی از منکر و فحشا چهارم تیر نود و چهار آخرین بازنگری ۱۷ تیر ۱۴۰۳
«آزادگان عالم در خیمه ی حسینند» مولایشان جنان را آنها به دهر زینند گیرند اگر که حتی از خیمه اش کناره پا در رکاب بر او آخر چو ابن قینند گر پادشاه باشند هستند جندی او با افتخار عبد مولای نشأتینند در موسم فرح هم آید اگر محرم در جای جای عالم مشغول شور و شینند باشد اگر که دنیا در عین و یاء و شین هم آشفته سر اگر چه در شین و قاف و عینند ای عسکری اگر از اهل نظر بپرسی «آزادگان عالم در خیمه ی حسینند» ۱۷:تیر ۱۴۰۳
شنیدم هر که عاشورا بخواند حسینی می شود با او بماند اگر چه سالها برحسب عادت بدون بردن رنج ریاضت شوند از او پذیرا جملگی را که گردد از برایش گنج فردا دگر معطل نکردم خواندمش زود چه دُری بر من اعلی تر از این بود ولی شک داشتم این قلب ناپاک رود با این عمل تا اوج افلاک میان کارها بی هیچ آداب زیارت خوان شدم با عشق ارباب نکردم غسل و نگرفتم وضویی به هر بند زیارت رو به سویی سلام و لعن با تسعین و تسعاً نشد مقدور جز این گونه بر من به خوابم دیدم آنشب نینوا را که یاری می دهم خون خدا را شدم بیدار تا، خواندم دوباره که ماند عسکری یارش هماره ۸ اسفند ۹۶ آخرین بازنگری ۱۷ تیر ۱۴۰۳
رو به درگاه تو چون آورده ام بر درخت عشق بُن آورده ام هر کسی در عشق حرفی می زند من ولی غیر از سخُن آورده ام اذن ده تا باشمت من در رکاب خطبه هایت را اذُن آورده ام من به جای فاعلاتن فاعلن عاشقاتن عاشقُن آورده ام من نثار مقدم عشق خدا جیشی از بین مدُن آورده ام با ولایت از عذاب آخرت سنگری همچون بتُن آورده ام من پناه ای عسکری در حشر بر صاحب علم لدُن آورده ام بیست اردیبهشت نود و پنج آخرین بازنگری ۱۷ تیر ۱۴۰۳
آمده محض نجات ما حسین سرور است، اشباب جنت را حسین کن نظر ابناء احمد در کتاب یک حسن، ابن دگر مولا حسین پادشاه بخشش و جود و کرم نور خامس، زاده ی زهرا حسین ناخدای کشتی امکان حسین بر شریعت زینت زیبا حسین نیست در محشر از او محبوبتر باب بخشش را ،نماید وا حسین آن که غرق بوسه شد حلقوم او از لبان زینب کبری، حسین آن که بر طاغوت دون هیهات گفت مرگ را ،بگزید بر دنیا حسین از حسین ابن علی گفتن چه سخت نقص الفاظ است عذرم،  یا حسین عسکری هيچش نباشد گر به کف غم ندارد در قیامت با حسین سال ۷۸ آخرین بازنگری ۶ فروردین۹۹
یک ترم بیا کرب و بلا برداریم یک واحد ایمان و حیا برداریم با حضرت عباس ادب پاس کنیم هم طعم وفا را کمی احساس کنیم استاد معارف بوَد آن بنده ی ناز در معرکه غافل نشد از یاد نماز بر کرسی صبر است که زینب استاد بر کرسی اخلاق نشیند سجاد این حوزه یک استاد جوان هم دارد از تیره ی شمشادقدان هم دارد شش ماهه کهنسال مسیحی زاده یک زنگی شیداشده ی آزاده یک دختر کوچک که دهد درس حجاب تا حال به هر مساله ای داده جواب مشروط شدی مشورتی با حر کن پیمانه ی خود را تو به جبران پر کن دوم آبان نود و چهار 
خوشا به حال دل من حرم اگر برود ز هر درش که برانند از دگر برود "طمع در آن لب شیرین نکردنم اولی" ولی همیشه مگس از پی شکر برود "سواد دیده ی غمدیده ام به اشک مشوی" که نقش خال تو ما را کی از نظر برود "ز من چو باد صبا بوی خود دریغ مدار" کجا که بی سر زلف تو ام به سر برود "مکن به چشم حقارت نگاه در من مست" نه آبروی شریعت به این قدر برود "من گدا هوس سرو قامتی دارم" که دست در کمرش جز به سیم و زر برود "تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری" وفای عهد من از خاطرت به در برود؟ "سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم" چگونه زندگیم بی حرم به سر برود "به تاج هدهدم از ره مبر که باز سفید" چو باشه کی ز پی صید مختصر برود نصیب کرب و بلا کن به عسکری مولا بیا رضا بده او نیز یک سفر برود  سال نود و سه
شب جمعه ای به ذهنم برسید این چرایی شب جمعه ها چه دارد که بود شب گدایی ز خودم سوال کردم، چه کند رضا گدا را؟ تو بگرد در جوابت پی شاه با سخایی چو سلام بر تو دادم به خود این خطاب کردم چو به کوزه آب داری ز پِیَش روان کجایی؟ شب جمعه هاست مخصوص شه گدا نوازت و تو را چه جای پرسش تو که سالها گدایی! برو ای گدای مسکین در خانه اش دوباره که گدای او نماید بَرِ عالمی خدایی برو ای گدای مسکین در خانه ی کسی که ز خدا به پاکبازی بنمود دلربایی برو ای گدای مسکین در خانه ی حسینی که نمود عسکری را به عنایتش هوایی بیست و ششم شهریور نود و پنج
ای هیچ بکوش تا شوی بلکه همه ای قطره برو تا برسی به علقمه در این دو سه روز بر خودت هیچ مپیچ فردوس بخر فقط تو با یک کلمه عشق است زیارت حسین بن علی باشد که نیابی به دو عالم صدمه سوگند نهال روح ما بی بار است گر از شجر عشق نگیرد قلمه ای عسکری ارباب، حسین است اگر عشق است ورود تو به جمع خدمه  اسفند نود وچهار آخرین بازنگری ۱۷ تیر ۱۴۰۳