وای از مجلس شهرت
خیمه ی خارج از صحن تکایا
خیمه ی رو به خیابان
هر قدم یک خیمه
همه با هم به رقابت
غره بر قدرت پخش
ظاهری رنگارنگ
در درون نیست ز اهداف حسینی خبری
نیست جز رنگ سیاهی چیزی
پسر چای چی خیمه بدن ساز است و با لباس سیه تنگ فیگور می گیرد
یک خیابان شده مسدود
دختری روسریش دور گلو چای حسین می خواهد
و جوانی که سراسیمه دهد لبیکش
بوق بوقیست
و یکی هم نگران
که مریضم شده بد حال
می دهد فحش به جمهوری اسلامی ایران گاهی
دوپس دوپس و سین سینی است به پا
یاد ایام قدیم افتادم
بی ریا بود و مودب همه ی مجلسها
روضه ای از ته دل
شأن مولا چه رعایت می شد
پاپ موسیقی این ماه نبود
نام زیبای حسین
با ادب بر لب بود
بر نمی داشت کسی
سر ز آغاز حسین
دل من از پی آن مجلس هاست
#سید_عسکر_رئیس_السادات
چهارم مرداد نود و چهار
آخرین بازنگری ۱۵ تیر ۱۴۰۳
#امام_حسین #محرم
کربلا خود را مهیا کن که مهمان آمده
کوفه را رسم جوانمردی به پایان آمده
مرد حق یعنی صلاح دین و دنیای شما
کوفه چشمت را مبند آن شاه مردان آمده
قدر گوهر گوهری بشناسد اما صد دریغ
جمع کوران را خدا ماهی درخشان آمده
گر نمی خواهید مهمان از چه دعوت می کنید
کی نمک خور از پی محو نمکدان آمده
آنچه بیند چشم من باور ندارد ای خدا
کوفیان چه بر سر مردی و مردان آمده
قوت حیدر زندگی می داد بر ایتامتان
از شما تیری برآن نوزاد عطشان آمده
عسکری را یک نظر بنما تو در روز پسین
گر چه بر شعرش ز تو لطفی نمایان آمده
#سید_عسکر_رئیس_السادات
از اشعارقدیمی من
آخرین بازنگری ۱۵ تیر ۱۴۰۳
#امام_حسین
#محرم
سخت است از تو دل بکند هر که دیده است
آن چهره ی مشعشع زیبای هم چو ماه
از فکر هجر تو به خدا گشته ام کباب
بیچاره آن دلی که چنین می شود تباه
ارباب ما به مدح تو عادت نموده ایم
دریاب این خراب رخت را به یک نگاه
ما را ز کنج تکیه ی عشقت مران عزیز
بنما بساط مجلس ما را تو روبه راه
بر چون منی که کرب و بلا هم نصیب نیست
ظلم است اگر کشم ز حسینیه نیز آه
آقا بلا جدایی از موکب شماست
آقا از این بلا به خودت می برم پناه
#سید_عسکر_رئیس_السادات
اردیبهشت نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۷ مرداد ۹۹
#امام_حسین #محرم
شیعه ی آل ابوسفیان میان اکباتان
می نماید در محرم عقده هایش را عیان
لات و عزی را علم کردند در آن سوگ که
از مصیبت های عالم هست اعظم بی گمان
شیعه ی آل علی در شور وشین و ماتم است
شیعه ی آل ابو سفیان به رقص و کف زنان
ما چه گوییم این خسان را برتر از قول خدا
آنکه راضی شد بر این گردید خود از قاتلان
ای خدا بر تابعان آخر شمر و یزید
عسکری خواهد عذابی سهمگین از عمق جان
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۵ مرداد ۱۴۰۲
#اکباتان #رقص #محرم #اعتراض
#امام_حسین
مجلس به هم ریزند با ابراز نامش
میرند با او از مدینه تا به شامش
بعضی به صرف نام او بارند باران
صیدند اما عاشق صیاد و دامش
او کشته ی اشک است آنها کشته ی او
او عبد الله است و آنها هم غلامش
تنها برای روضه هاشان اسم کافی است
از دل سپه سازند و گیرند انتقامش
آنها که تاب روضه ی اصغر ندارند
وقتی که آب آمد دریغ از تشنه کامش
دنیا به اشک چشم آنها هست بر پا
بی عاشقی خوش باد فصل اختتامش
ای عسکری ای کاش از این جمع باشی
این جمع دوزخ می شود حتما حرامش
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۸ تیر ۱۴۰۲
آخرین بازنگری ۱۵ تیر ۱۴۰۳
#امام_حسین
#محرم
.
دیده ی من بر شهید کربلا خون گریه کن
تا ابد بی تاب بر آن ماجرا خون گریه کن
هوشیار از درس تاریخی بی مانند آن
"همصدا با نوحه ی اهل عزا خون گریه کن"
تا فراموشت نگردد معنی کوفی شدن
"برپریشان حالی آل عبا خون گریه کن"
تا نگردد حق ز تو امروز در خشم و غضب
"در غم دیروز از بهر خدا خون گریه کن"
نوحه ی تزویر را بشناس و یاران ستم
بر کنار از کفر باش و بی ریا خون گریه کن
تا بفهمی معنی زندانی و بند و اسیر
"برغل و زنجیر سبط مصطفی خون گریه کن"
تا مگردی آتش امروز را بی اعتنا
بیشتر از شعله های نینوا خون گریه کن
آتش امروز از دیروز می گیرد لهیب
پس به حال جاهلان بینوا خون گریه کن
آنکه را گوید علی با دیگری فرقی نداشت
با علی هم باز بود این ماجرا خون گریه کن
تا حقیقت را بیابی آن هم از مجرای فکر
"قصه ی"هیهات مناالذله" را خون گریه کن"
تا جوانان درس غیرت را بیاموزند نیک
بر نبود قاسم نیکو لقا خون گریه کن
کودکان تشنه را هرگز مبر از خاطرت
بر یتیم تشنه ی دشت بلا خون گریه کن
بی حیایی ، بی حجابی ها چو غوغا می کند
" در عزای چادر دردانه ها خون گریه کن"
از خیانت دور شو خواندی چو درس کربلا
عسکری پس بر شهید کربلاخون گریه کن
انقلاب اشک او یک انقلاب دائمی است
پس بیا تاحشر بر خون خدا خون گریه کن
مهبط الوحیند چون دردانه های مصطفی
بر جهالت های اهل ادعا خون گریه کن
#سید_عسکر_رئیس_السادات
نهم مهر نود و شش
آخرین بازنگری ۸ مرداد۹۹
#امام_حسین #کربلا #محرم
#اعتراض #پاسخ
در پاسخ به شعر منسوب به جناب بادکوبه ای
هر چه خواهی بر شهید کربلا خون گریه کن
ماهها بنشین و بر آن ماجرا خون گریه کن
در دل تاریخ سرگردان بمان تا روز حشر
همصدا با نوحه ی اهل عزا خون گریه کن
تا فراموشت شود وضع پریشان وطن
برپریشان حالی آل عبا خون گریه کن
از غم امروز اگر گویی به خشم آید خدا
در غم دیروز از بهرخدا خون گریه کن
نوحه ی تزویر می خوانند یاران ستم
در کنارظلم بنشین بی ریا خون گریه کن
چون اسیربند و زندان نیست اینجا هیچ کس
برغل وزنجیرسبط مصطفی خون گریه کن
شعله های اعتیاد ارسوخت نسلی راچه باک
تو به یاد شعله های نینوا خون گریه کن
مصلحت را برحقیقت برگزین از روی عجز
قصه ی"هیهات مناالذله" را خون گریه کن
چون جوانان وطن را نیست رنج و کاستی
برعروس قاسم نیکو لقا خون گریه کن
تشنه ی مهر و محبت نیست اینجا کودکی
بریتیم تشنه ی دشت بلا خون گریه کن
زانکه دامان وطن ایمن ز فقر است و فساد
درعزای چادر دردانه ها خون گریه کن
از شهادت می گریز اما به" امید" ثواب
هرچه خواهی بر شهید کربلاخون گریه کن
دکتر بادکوبه ای
میعاد فرا آمده انگار نه انگار
مهمان ز منا آمده انگار نه انگار
در کوفه کسی نیست بگوید به خود این را
با دعوت ما آمده انگار نه انگار
آن غنچه ی پرورده به آغوش نبی در
آغوش بلا آمده انگار نه انگار
همراه دو خورجین سند و نامه ی بیعت
با رسم وفا آمده انگار نه انگار
دعوت به کنار از ستم قوم جفاکار
با خوف و رجا آمده انگار نه انگار
قانون شده با سیف پذیرایی از ضیف؟
ضیفی به سزا آمده انگار نه انگار
از فرط عطش آمده طفلی به تلذی
از سنگ صدا آمده انگار نه انگار
یک قطره ی آب است جواب عطش او
تیری به خطا آمده انگار نه انگار
از دخت نبی معجر و از ابن علی سر
ای وای جدا آمده انگار نه انگار
از اسب فتاده است صغیری و به زحمت
بین اسرا آمده انگار نه انگار
ای عسکری آزاده ترین آل اسیرِ
ابن الطلقا آمده انگار نه انگار
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۲۳مرداد۱۴۰۰
#محرم
#امام_حسین
#کربلا
باز آمد محرمی دیگر
پی کاری شگرف می گشتم
تا از این ماه توشه برگیرم
پی جز قول و حرف می گشتم
غرق در بحر فکر می گفتم
از چه شد شاه عشق مرد قیام
این چه مقصود و عهد والایی است
که شود بر سرش شهید، امام
در کنار شریعه ای پر آب
کشته شد عشق با لبی عطشان
بعد از داغ اصغر و اکبر
رجم کفتارهای بی ایمان
برود شهر تا به شهر سرش
به غنیمت برند پیرهنش
به اسیری برند اهلش را
خیزران تا زنند بر دهنش
هر چه در خطبه های او گشتم
هیچ حرفی نبود از ماندن
حرف از اصلاح وضع امت بود
سوی معروف توده را خواندن
راه را گم نموده بود امت
واژگون گشته بود اسلامش
هیچ حرفی نمانده بود از دین
بیم آن بود گم شود نامش
باید این جسم مرده را جان داد
سینه ها را جلای ایمان داد
جان گذاری اگرچه در این راه
صد هزارت اگر رود بیداد
آنکه بعضی خراب آن هستند
هست شخصی به جز امام حسین
چون که او رفته است تا نرود
روزه و مذهب و نماز از بین
اجتماع نقیض ها اینجاست
که بگویی تو از حسین و علی
بعد یا قبل مجلس ارباب
بروی از پی یزید ولی
چند روزی اگر شود تامین
سود دنیاییت ادامه دهی
چون که سد شد حسین بر دنیات
پس علیه امام نامه دهی
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰ تیر ۱۴۰۲
آخرین بازنگری ۱۶ تیر ۱۴۰۳
#امام_حسین #محرم #امر_به_معروف
حی علی الصلوه که تنها عن الهواست
حی علی الحسین که تنهای نینواست
حی علی الفلاح به همراهی حسین
حی علی النجاة که او مرشد هداست
حی علی الجنون چو شدی غرق بحر عشق
حی علی الفنا چو دلت تشنه ی بقاست
حی علی القتال به بد خواه عشق حق
حی علی الفرار ز هر کس که ما سواست
حی علی السماع به بزم حبیب ها
حی علی الفداء بر آن کس که با ولاست
حی علی العلم که نماند به روی خاک
حی علی العزای شهیدی که سرجداست
حی علی الثبوت لیاقت به نوکری
حی علی الوفای به مردی که با خداست
حی علی الوصال به خودسازی عسکری
حی علی الظهور امامی که جان ماست
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۹ مهر۹۹
#امام_حسین #محرم
«آزادگان عالم در خیمه ی حسینند»
مولایشان جنان را آنها به دهر زینند
گیرند اگر که حتی از خیمه اش کناره
پا در رکاب بر او آخر چو ابن قینند
گر پادشاه باشند هستند جندی او
با افتخار عبد مولای نشأتینند
در موسم فرح هم آید اگر محرم
در جای جای عالم مشغول شور و شینند
باشد اگر که دنیا در عین و یاء و شین هم
آشفته سر اگر چه در شین و قاف و عینند
ای عسکری اگر از اهل نظر بپرسی
«آزادگان عالم در خیمه ی حسینند»
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۱۷:تیر ۱۴۰۳
#امام_حسین #محرم
یک ترم بیا کرب و بلا برداریم
یک واحد ایمان و حیا برداریم
با حضرت عباس ادب پاس کنیم
هم طعم وفا را کمی احساس کنیم
استاد معارف بوَد آن بنده ی ناز
در معرکه غافل نشد از یاد نماز
بر کرسی صبر است که زینب استاد
بر کرسی اخلاق نشیند سجاد
این حوزه یک استاد جوان هم دارد
از تیره ی شمشادقدان هم دارد
شش ماهه کهنسال مسیحی زاده
یک زنگی شیداشده ی آزاده
یک دختر کوچک که دهد درس حجاب
تا حال به هر مساله ای داده جواب
مشروط شدی مشورتی با حر کن
پیمانه ی خود را تو به جبران پر کن
#سید_عسکر_رئیس_السادات
دوم آبان نود و چهار
#امام_حسین #کربلا
#حضرت_اباالفضل
#محرم
در محرم بیا درست شویم
بشویم عادل و صدیق و رحیم
گر نگشتیم چون حسینی ها
لا اقل چون یزیدها نشویم
چون یزیدی که در اداره ی ماست
گشته مشغول کار ایذایی
بارش افتاده روی شانه ی ما
نیست این ساز و کار زیبایی
در فشارند جمع همکاران
شده او از میانشان مرحوم
آف ها می رود به هر هفته
مابقی از مرخصی محروم
سالها بهر او دعا کردیم
تا که وجدان او شود بیدار
روز اما ز روز بدتر شد
گشت صعب العلاج این بیمار
راز کوتاه آمدن ها را
در قبال یزید می دانم
از کسانی به مشت آتوها
دارد او از گذشته ها جانم
دوستی های خانوادگیش
با کسانی دگر مفید آید
آخرین تیر او که پر رویی است
مشکلش را همیشه بگشاید
#سید_عسکر_رئیس_السادات
یک مهر نود و شش
#محرم #اعتراض