.
گشته ام از داغ یک مادر کباب
آنکه شیرش خشک شد چشمش پر آب
آه ای بی معرفت رود فرات
در کنارت تشنه، شد طفل رباب
طفل عطشانش تلظی می نمود
مادرش در التهاب و اضطراب
می سپردش چون به آغوش پدر
گفت حتما می رهد از این عذاب
برد او را روی دستانش پدر
جور سازد تا برش یک جرعه آب
آنکه ارث مادریّش بود آب
بر سوالش تیر می گوید جواب
غنچه ای از ساقه می گردد جدا
شمس می گردد ز خجلت در حجاب
می رود منزل به منزل روی نی
تا نیفتد بسته گردد با طناب
مادرش می بیند و مجنون شود
می رود در زیر تیغ آفتاب
می تراود شیر چون از سینه اش
می دهد از کف قرار و صبر و تاب
مادری را کی شود این غم ز یاد
عسکری آن هم به کانون عتاب
#سید_عسکر_رئیس_السادات
بیست ویکم اردیبهشت نود و چهار
آخرین بازنگری ۲۱ خرداد۹۹
#حضرت_علی_اصغر #حضرت_رباب
السلام ای بانوی شایسته و والا رباب
قلب سنگ خاره شد از شرح حال تو کباب
السلام ای آنکه در وصف تو مولایم حسین
گفت با تو و سکینه بر دلم بیت است باب
مادر پاک سکینه دختر نیک امام
قاتل عبداللهت را باد دنیاها عذاب
عشق والد بر علی شد باعث تزویج تو
امرء القیس است شاعر شعرهایش شعر ناب
بر کسی بعد از حسین بانو نکردی اعتنا
از تمام خواستارانت نمودی اجتناب
خوب دانی بی صله شعری بماند رسم نیست
عسکری را دستگیری کن تو در یوم الحساب
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰ دی ۱۴۰۳
#حضرت_رباب
بر عزم رباب با لیاقت صلوات
بر ام شهید با متانت صلوات
بر کودک او که گشت لب تشنه شهید
بر اسوه ی عفت و دیانت صلوات
#سید_عسکر_رئیس_السادات
۳۰ دی ۱۴۰۳
#حضرت_رباب