eitaa logo
دفتر شعر من
100 دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
0 فایل
اشعار سید عسکر رئیس السادات
مشاهده در ایتا
دانلود
سال نو را بر شما تبریک می گویم عزیز آرزو دارم برایت سال خوب و خیر خیز رحمت و لطف خدا باشد به خورجینت جلیس مشکل و زحمت خورد چون ماهی از دست تو لیز بُر خوری با اهل فضل و معرفت هر روز سال دور باشی دور از هر ناسپاس و حق ستیز آبرو بر آبرویت مال بر مالت فزون آید و یابی امان از چشمهای شور و هیز جمله فرزندان تو باشند اهل و سر به راه منصف و خوب و موفق در کمال مهر نیز باشدت توفیق بر اجرای احکام خدا از نجاست دور باشی، دین و دنیایت تمیز باشدت گنج سلامت بی نیازی از خبیث دیگران را هم نخواهی غیر اینها هیچ چیز عسکری امسال سال وصل جانانت شود آنکه در این عهد ضر بر مصر ما باشد عزیز ۱ فروردین ۱۴۰۲
ساعت تحویل می آید به دنیا باز هم سال دیگر می رسد بی ماه طاها باز هم عرضه گردیده است کار ما به ایشان بی گمان باب دل گویا نبوده بهر مولا باز هم باز هم مردود گشتیم ای رفیقان ما به عشق جمله محرومیم از روی مسیحا باز هم یا محول حال ما را باب میل او نما منقلب فرما دل خاطی ما را باز هم چشم ما را یا اولو الابصار در این سال نو کور و نابینا مکن بر ابن زهرا باز هم عسکری کوشش نما بسیار از حالا به بعد تا نگوید طاعنت ذکر دریغا باز هم ۲۸ اسفند ۱۴۰۱
. آخرین جمعه ی سال است....خدایا مهدی بهترین وقت وصال است .....خدایا مهدی جمعه ها را همه بی آمدنش طی کردیم بخت ما رو به زوال است .....خدایا مهدی نقل هجرش نکشد باز به یک سال دگر بیش از این صبر محال است ....خدایا مهدی پر تر از این بشود دهر ز بیداد و فساد؟ بهرم این نکته سوال است ....خدایا مهدی شد جوان پیر ز پیمانه هجرش، با مرگ پیرمان هم به جدال است.... خدایا مهدی جمله ی منتظران هم غم یعقوب شدند ماه ما شاه جمال است‌.‌... خدایا مهدی سالها رفت که عجل لولیک گفتیم کی به دیدار مجال است..... خدایا مهدی بهر او در دل خود خانه تکانی داریم حال ما احسن حال است.....خدایا مهدی عسکری را مکن از شاد سرودن محروم هجر محکوم ملال است.....خدایا مهدی ۲۵ اسفند۱۴۰۱
. بازم بهار آمد و آن را نگار نیست "این فصل غم گرفته که نامش بهار نیست" ما را رسد بهار به یک گل! همین و بس جز او هزار خرمن گل در شمار نیست سر سبز و خرم است تمام جهان اگر ای نازنین بدون تو ما را قرار نیست نوروز ما نظاره به رخسار ماه توست نوروز هیچ بی تو به ما روزگار نیست هرچند عدل نیست که عاصی ببیندت "ما عاشقیم ‌و غیر تو ما را که یار نیست" ما را به عشق تو بشناسد جهان بیا تا طعنه زن نگویدمان اعتبار نیست مولا بیا که گفته چو بیداد عسکری شعری "که دیگرش رمق انتظار نیست" ۱فروردین ۹۷ آخرین بازنگری ۲۸ اسفند۱۴۰۰ در استقبال از شعر زیبای بیداد خراسانی گیرم بهار آمده وقتی نگار نیست این فصل غم گرفته که نامش بهار نیست ما را بهار روی دلارای دلبر است دلبر که نیست در دل عاشق قرار نیست نوروز روز دیدن رخسار ماه توست نوروز بی رخ تو در این روزگار نیست باچشم عدل خود منگر رحم کن به ما ما عاشقیم و غیر تو ما را که یار نیست بگشای در که بر در دولت سرای توست چشمی که دیگرش رمق انتظار نیست
. آمد هزار فصل پر از گل در این دیار دردا نگشت بهر دل ما دمی بهار وقتی بناست بهر تو هر سال بگذرد بر پا کند قبور دعاهای بی شمار نوروز هم طلیعه ی یک رنج دیگر است نا خوانده است گر که بیاید بدون یار بر ما رسد بهار به یک گل همین و بس آن هم گلی ستوده لقا هاشمی تبار بر ما مخوان سروده ای از غیر ای عزیز از نوحه بدتر است غزلهای بی نگار با اشک چشم جشن و سروری نمی شود وقتی که دل شکسته ای از دست روزگار از این شدیم آدم مجلس خراب کن با خویش آوریم به هر جا غمی به بار ای عسکری به رسم تفال بخوان غزل شاید شوم به آمدن او امیدوار ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱