در غلبه جاهلیت مدرن این عقلانیت زبان زمانه شناس است که گره گشایی خواهد کرد.
امام جواد عليه السلام:
قَد عاداكَ مَن سَتَرَ عَنكَ الرُّشدَ اتِّباعا لِما تَهواهُ
كسى كه به خاطر پيروى از دلخواه تو، راه درست را بر تو پنهان دارد، بي گمان با تو دشمنى كرده است
أعلام الدين حدیث309
﷽
با انتشار مطالب،درثواب آن شریک باش☘https://eitaa.com/joinchat/1924595930Ca9e8cc6298
🌷🌷جهاد تبیین🌷🌷
وقتی حاجتت را به تاخیر می اندازد، دارد چیز بزرگتری به تو می دهد...
منتها تو حواست به خواسته ی خودت هست و متوجه نمیشوی تو نان میخواهی، او به تو جان می دهد...
#حاجاسماعیلدولابی
هدایت شده از مرکز تخصصی امربه معروف 💕 (موسسه موعود)
#حدیث
✨#امام_جواد علیه السلام:
امر به معروف و نهی از منکر "دو مخلوق" الهی است، هر که آنها را یاری و اجرا کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار میگیرد و هر که آنها را ترک و رها گرداند، مورد خذلان و عقاب قرار میگیرد.
《وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۱۲۴》
💎 بـه آمـرین بپیـوندیـد
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
✘ دولتها نخواستند؛
مسئلهی حجاب را، بموقع و ریشهای حل کنند!
هدایت شده از سربازانقلاب | سیدفخرالدین موسوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏻👆🏻👆🏻😂
از لحظه ای که شنیدم #فيروز_نادری مرد یاد این استنداپ اندرو شولتز افتادم درباره آتئیست بودن.
با زیرنویسش رو هرچی گشتم پیدا نکردم دیگه خودم زیرنویس زدم. اگه اشکالی در ترجمه هست از منه.
*امین میمندیان
این کلیپ فوق العاده عالیه... فوق العاده خوب بود.
| يجاهدون في سبيل الله ولا يخافون لومة لائم |
💡شبکه نفوذ | سیدفخرالدین موسوی
🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید
♦️آرشیو پرونده ها (اینجا)
https://eitaa.com/parvandeha
🖇 تحلیل اجتماعی نتایج این بخش از پیمایش را در مطلب بعدی بخوانید.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔻تحلیل اجتماعیِ پیمایش حجاب-۱
مهدی جمشیدی
۱. اینکه «چهل درصد» از مکشفهها در «پیش از تیرماه سال گذشته» کشف حجاب کردهاند (مطابق آمار پژوهشکدۀ باقرالعلوم که وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است) ، نشانگر این حقیقت است که «موج» و «شیب» کشف حجاب بهصورت جدی و گسترده در دورۀ پیشااغتشاش، آغاز شده بوده و «روند خطی» و «سیر فزاینده» شکل گرفته بوده و حادثۀ مرگ مهسا امینی، فقط یک «زمینۀ تشدیدکننده» بوده است. تشدیدکنندگیِ آن نیز آنچنان برجسته نبوده، بلکه در اثر اهمالکاری مسئولان در اِعمال اقتدار و اجرای قانون در دورۀ پیشااغتشاش، مسیر طبیعی پدید آمده بود و مکشفهها احساس نمیکردند که مسئولان، قاطعیتی برای مواجهه دارند. این چهل درصد، میوۀ تلخ اغتشاش نیستند، بلکه اینان اغتشاش آفریدند یا با آن همراه شدند.
۲. این در حالی است که ما به «شصت درصدِ پسااغتشاش»، اعتنا میکنیم اما از «چهل درصدِ پیشااغتشاش» غافلیم. به نظرم مسألۀ اصلی، آن چهل درصدِ پیشینی است که توانسته «بدون اغتشاش» - که آکنده از حس و حرارت و هیجان و روایت بود - پیش برود. اگر بتوان آن شصت درصد را به اغتشاش نسبت داد، دربارۀ این چهل درصد چه باید گفت؟ این عدد بر اساس که «منطق اجتماعی» به تحقق پیوسته است؟ کدام «نیروی پیشران»، کشف حجاب را در دورۀ پیشااغتشاش تا مرز چهل درصد سوق داده است؟ من در تحلیلهای گذشتهام به این واقعیت تصریح کرده بودم که باید سالهای آغازینِ دهۀ نود را «نقطۀ عطف» نسبت به حجاب دانست و «موج جدید» را به آن نسبت داد و اتفاقهای امروز را در اتصال و همبستگی با این گذشتۀ تبیینگر، فهم کرد، نه اینکه چند تخلف موردی و اندک گشت ارشاد را در سالهای اخیر، اصل و اساس انگاشت و یا حادثۀ مرگ مهسا امینی را گرانیگاه قلمداد کرد. رگهها و ریشهها به «خُردهرویدادها»یی باز میگردد که از آغاز دهۀ نود توسط رسانههای فارسیزبان و دنبالۀ داخلی آنها در جریان اصلاحات، بهتدریج صورتبندی شدند و یک «سیر نامحسوس» را پدید آورند. این سیر، به یک «کلانرویداد» نیاز داشت؛ یک حادثۀ تلخ و بسیجگر و احساسی که در اثر انفجار آن، هم نقص شصت درصدیِ خود را جبران کند و هم با شرمندهسازی حاکمیت، به خود رسمیت بدهد.
۳. در طول ماههای تیر و مرداد و شهریور، سیر کشف حجاب حدود «سه درصد» بوده اما در مهرماه به «بیست درصد» میرسد. این عدد، در هیچیک از ماههای بعدی نیز تکرار نمیشود. پس قلۀ اقدام به کشف حجاب، معطوف به «مهرماه» بوده است. اما چرا مهرماه؟! روند کشف حجاب، میتوانست به صورت متوازن میان ماهها توزیع شود و در هر ماه، جمعی به مکشفهها افزوده شوند، و یا میتوانست ناگهان پس از اغتشاش و مرگ مهسا امینی، حالت هیجانی و انفجاری به خود بگیرد و ظهور یابد، اما حدود «سه ماه» طول کشیده تا تمایل بیست درصدی شکل بگیرد و این تمایل نیز در هیچیک از ماههای بعدی نیز تکرار نشده است. یک فرض این است که این عدد بزرگ را به بازگشایی دانشگاهها و مدارس نسبت بدهیم و بگوییم این دو بستر، زمینۀ همافزایی و ظهور حداکثری را بهصورت ضربتی فراهم کردند. فرض دیگر این است که گفته شود زنانِ مایل به کشف حجاب که تصمیم قطعی برای کشف حجاب داشتند، از نظر احتمال مواجهۀ حاکمیت، دچار تردید بودند، اما در این فرصت سه ماهه - که آمیخته با تعلل و بیعملی مسئولان بود - یقین پیدا کردند که حاکمیت، دیگر انگیزه و توانی برای برخورد ندارد و با سکوت رفتاری خویش، شرایط جدید را پذیرفته است.
۴. در اردیبهشت ماه، آمار اقدام به کشف حجاب به عدد «هفتمدهم درصد» میرسد که کمترین میزان در مقایسه با همۀ ماههای گذشته است. تنها اتفاقی که میتونسته سرچشمۀ این افول ناگهانی و بیسابقه باشد، تهدید سردار رادان به اجرای قانون حجاب بوده است. این امر نشان میدهد که حاکمیت، همچنان از اقتدار برخوردار است و چنانچه «سخن مقتدارنه» بگوید - و اندکی نیز «قدرتِ» خویش را به رخ بکشد - گره گشوده خواهد شد و نهتنها روند پیشرونده، متوقف خواهد شد، بلکه بساط کشف حجاب و برهنگی نیز جمع خواهد شد. در واقع، چشم مکشفهها به «رفتار حاکمیت» است و بر اساس آن، رفتار خود را تعریف و بازتعریف میکنند. ازاینرو، روندها و سیرهای اجتماعی در این لایه، به سستی یا قوّتِ «گفتارهای حاکمیتی» وابسته است. متأسفانه «ضعف گفتاری» در ادبیات رسمیِ مسئولان، «اقتدار حاکمیت» را تا اندازهای مخدوش کرده است و باید از طریق جدّیّت و غلظت بخشیدن به گفتارهای رسمی، گذشته را جبران کرد.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
واقعیت جزئی از حقیقت است؛ همچنان که زمین بخشی از آسمان و دنیا بخشی از آخرت و ماده بخشی از معنی و زندگی دنیوی بخشی از زندگی انساان.
وقتی محاسبات ما بدون در نظر گرفتن کل و بر اساس جزء است، برنامه جزئی ارائه میدهیم و دوام و قوام و آرامش و امنیت و استحکام و ثبات حیات را از دست میدهیم.
هر تجربه جدید ما را به بینظمی جدید میرساند و تولید وحشت و حیرت و گمراهی و گمگشتگی میکند. دائما مسیر پیش رو تاریک و ناشناخته و فرورفته در ظلمات و خطرهای پیشبینی نشده است. همواره آینده ترسناک است. انسان در چنین شرایطی ترسو بار میآید و حداقلی میفهمد و حداقلی زندگی میکند و حداقلی میخواهد و حداقلی حرکت میکند و حداقلی رشد میکند و حداقلی لذت میبرد و حداقلی بهره میبرد.
کسی که جزئی نگاه میکند و جزئی باور میکند دائم فهمش، عقلش، شعورش احساسش، اعتقادش، عزمش، تصمیمش میشکند. بیاعتبار میشود. باطل میشود. بیارزش میشود. شخصیتش زیر بار این بلاتکلیفی و بیاعتباری تصمیم و بیارزش بودن محاسبه له میشود. ساییده میشود و از بین میرود. انسان بیهویت میشود و قهر میکند با عقل حداقلی جزئی مادینگر و کم کم نسبت به هر عقلانیتی میشورد و بر هر نظمی اعتراض میکند و هر قانونی را باطل میکند و به سرعت تمام مسیرهای زندگی و امکانهای بزرگ شدن را تخریب میکند. انسان جزئی نگر به تدریج به انسداد مطلق میرسد و در گوشه یک بنبست نمور و سرد و تاریک آرزوی تمام شدن میکند. بلکه اقدام به تمام شدن میکند. حال با بازی خود را به جنون میزند و نقطه پایان بر رشد خود میگذارد و صورت زیبایی مثل زنده بودن کودک درون را برای آن تدارک میبیند و یا با حیوانات زندگی میکند و مرگ حیات انسانی را با بازگشت به حیوانات اعلام میکند و بیگناهی و صداقت حیوانات را بهانه میکند و حسب و نسبش را به حیوانات بازمیگرداند و از آن طریق مسیر جدیدی برای خود تدارک میبیند و یا با انواع مخدرات و مسکرات قوه عقل را تعطیل میکند تا با تنازل از خرد و اندیشه مسئولیتپذیری را کنار بزند و در خلأ مستی نعشگی دمی بیاساید و بعد از مدتی اجبارا به زندان تنگ جزئی اندیشی بازگردد. اگر عقل نخواهد مرا از این تنگنا و تاریکی فزاینده نجات دهد به چه درد میخورد. همان بهتر که به سوی جنون و شورش و جوکر شدن و زامبی شدن و یا ربات شدن پیش میرود. تا به عنوان یک حیوان یا گیاه یا شیء مسیر تمام شدن و نابود شدن را با درد کمتری ادامه دهد.
اگر حیات امتداد نداشته باشد ما به سقوط انتحار دچار خواهیم شد.
انسان جزئیاندیش غافلگیر میشود و ناگهان و ناخودآگاه گرفتار میگردد. این فضای پیچیده و غیر قابل مهار و برنامهریزی جهنمی جزئی از آن جهنم کلی است.
اگر کل نقشه را ببینید و نسبت به آن برنامهریزی کنید، میتوانید از بسیاری پیشامدهای مرگآفرین و خطرزا پیشگیری کنید و راه رشد و بالندگی و ارتقاء وجود را بپیمایید.
دین به این منظور از سوی خداوند نازل شد تا از بالاترین مقام وسیعترین چشمانداز و جزئیات متناسب با آن را ارائه دهد. و اینطور نباشد که مارپیچ هزار توی حوادث دنیا پس از صرف سرمایه عمر چند هزارساله به نقطهای برسی که ببینی مسیر نبوده و بن بست بوده و ناچاری بازگردی و یا در همانجا درجا بزنی و بمیری.
امروز غرب به آن بنبست بزرگ رسیده و با دستپاچگی تمام مردم را به فضای مجازی میریزد تا ازدحام جهنمی پایان دنیا همه را زیر دست و پا خفه و نابود نکند.
ما به برکت انقلاب از این غافله عقب ماندیم و اولین قومی هستیم که میتواند از مسیر غلط بازگردد و راه درست را پیدا کند. پیش از تمام شدن.
دین آمده تا دنیا (این خرابآباد مارپیچ هزار تو) را برای ما کشف رمز کند. در راه نجات دهد. راه عبور و خروج را به سوی آزادی.
این مارپیچ همواره به ما چند امکان انتخاب میدهد که نامش را آزادی میگذاریم. اما این مارهای به هم پیچیده بسیاری را به سمت دهان گزنده و مسموم و مرگآفرین خود هدایت میکنند.
انسان با قطع نظر از آسمان خواست از دیوارها بالا رود و زحمت پیدا کردن درگاه خروج را به خود ندهد. خواست با تجاوز و جنایت و خیانت میانبر بزند. اما نتیجه پیچیدهتر شدن مسیرهای هشیاری بود که تدارک دیده شده بود. زیرا همین مسیرها نیز زندهاند و در حال تغییر و انسان هیچ گاه جز از مسیر درست به بیرون راه نخواهد یافت.
انسانها هر یک در گوشهای از جغرافیای مارپیچ متولد میشوند. ما برای کسب حیات ابدی دو راه داریم یا رفتن به آسمان و یا خروج از این مارپیچ در زمان مقرر به کمک عکسهای هوایی و نقشه آسمان.
بقیه میمانند و تمام میشوند. ما همواره استخوانهای پوسیده گذشتگان را در لابلای این مارپیچ میبینیم.
جناب آقای پناهیان دوشنبهها از این هفته در برنامه سمت خدا حضور خواهند داشت. توصیه بنده پیگیری این برنامه هست.
جلسه اول رو میتونید از تلوبیون دنبال بفرمایبد.
https://telewebion.com/episode/0x71cfecb
هدایت شده از خبرگزاری فارس
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به همان مقداری که سمت حرام برویم از رزق حلالمان کم میشود
@Farsna