کی ضرر میکنه؟!
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ ﴿١٤٤﴾
مردم آمریکا ناچارا ۹۰میلیارد دلار دیگر پرداختند تا حکومت فرسوده ایالات متحده آنچه را دشمن خویش میداند در مرزهای چین و روسیه و ایران مهار کند.
روشن است که غرب در گرداب بزرگی به دام افتاده که راه فراری از آن ندارد. تنها میتواند بحران را تا جایی پیش ببرد که اتفاقی خود به خودی تمام ضعیفترها را حذف کند و جای بیشتری برای بزرگترها باز شود.
اما آیا این آتش افروزی خواهد توانست، پیش از آنکه جامعه ضعیف شده آمریکا از هم بپاشد، دشمن را از هم بپاشاند؟!
آیا مسئله آمریکا با دشمنانش سلاح بیشتر است؟! اگر چنین بود امروز نباید شاهد انقلاب غزه میبودیم. نباید وعده صادق اتفاق میافتاد و نباید یمن میتوانست چالشی برای غرب باشد.
آنچه که نظام سلطه را به اهدافش نزدیک میکند، ویرانگری سلاحهایش نیست؛ بلکه ضعف مردمانی است که استقلال آنان را نمیپسندد.
آمریکا در منطقه غرب آسیا دچار آدم های قوی شده که هر چه بیشتر آسیب میزند، قویتر از گذشته میشوند و با قدرت بیشتری سبز میگردند و رشد میکنند.
جنگهای تحمیلی انگار کار هرس کردن را میکند.
هر حادثه تلخ و ناگوار ریشهها را محکمتر میکند، ساقهها را تنومندتر میسازد و شاخهها را بیشتر میگسترد و میوهها را شادابتر مینماید.
انتظار میرفت رژیم آمریکا پس از ووعده صادق بفهمد که اشتباه کار کجاست.
سلاحهای مرگبار تنها ضعیفها را کنار میزند و قویها را تقویت میکند.
جبهه مستضعفین را خالص و فشرده میسازد و قوتهای پراکنده را یکپارچه میسازد.
هدایت شده از متنْآگاهی|جعفرعلیاننژادی
معمای میدانیِ «وحدتِکلمه»و«کثرتِسلیقه»
✍ جعفرعلیاننژادی
🔸شاید در مقام نظر و در سطح ایده، بتوان برای حل معمای همسازی وحدتکلمه و کثرت سلیقه به پاسخهایی ساده رسید، اما همه داستان از وقتی شروع میشود که بخواهیم در میدان واقعیت با وجود داشتن سلایق مختلف، وحدت و همدلیها را حفظ کرده و بلکه بیشتر و بهتر کنیم. در صحنه عمل نیز متوجه میشویم، حفظ همدلی، در سطح اجتماعات محلی، کوچک و فامیلی چه بسا راحتتر از مجامع بزرگتر و غریبهتر باشد.
🔸مسلماً در سطح اجتماع مسأله کمتری نسبت به سطح جامعه خواهیم داشت و یا توانایی حل مسأله بیشتری داریم. گویا ما در سطح اجتماعات کوچک بهتر توانستهایم روابط مابین خود را مهندسی کنیم. انگار برای اینگونه روابط بهتر شکل یافتهایم. چسب محبت و آشنایی، روابط ما را خودمانی میکند. معمولاً بین همسایگان نیز چنین موضوعی رواج دارد. ما هم حق محبت و هم حق شناخت (آشنایی) بیشتر به یکدیگر را ادا میکنیم.
🔸به نحو ملموس متوجه میشویم، مشکلات از وقتی شروع میشود که محبتها کم میشود یا یادمان میرود که چقدر یکدیگر را میشناختهایم و حالا چشم روی آن بستهایم. خلاصه اگر روابطمان بدقواره و بیشکل شود، راه شکلدهی دوباره به آن را راحت مییابیم. همه اینها را گفتیم تا به صحنه جامعه برسیم. به نظر میرسد معما یا مشکل همسازی وحدت کلمه و اختلاف سلیقه در سطح جامعه ریشه در مسأله بیشکلی و بدشکلی روابط ما داشته باشد.
🔸در اجتماعات کوچک، شکل روابط ما شخصی است اما نمیتوان با همان شکل شخصی به صحنه جامعه آمد، چون روابط بیشکل و بد شکل میشود. اگر روابط شخصی به جامعه بیاید، تزاحم منافع شکل میگیرد. خروجی برقراری روابط شخصی در جامعه، رقابت بر سر منافع شخصی است. چون همگی بدنبال تأمین اهداف شخصی خود هستند، خود به خود نوعی رقابت برای کسب منفعت بیشتر بوجود میآید. جامعه میدان فضای عمومی است، نمیتوان فضای عمومی را بدون ستیز و نزاع، شخصاً مصادره کرد.
🔸به صورت منطقی متوجه میشویم، در جامعه باید جای روابط شخصی را ضوابط عمومی بگیرد. برای تبدیل روابط به ضوابط، احتیاج به توافق داریم. هرجا این پیمان و توافق را زیرپا بگذاریم یا فراموش کنیم، دچار مسأله بیشکلی و بدشکلی میشویم. سوال مهم در اینجا چیست؟ آن است که بیابیم شکل «محبت و شناخت جامعوی» چیست تا آن توافق نوشته یا نانوشته حاصل شود. به گمان نگارنده برای حل معمای طرح شده در پیشانی یادداشت، به پاسخ این پرسش کلیدی بستگی دارد.
🔸پاسخ پرسش در «شخصیتیابی جامعوی» است. باید ببینیم الف، با چه چیزی میتوان به تشخص(شخصیت) جامعوی رسید؟ ب، چگونه میتوان این تشخص(شخصیت) را حفظ و تقویت کرد؟
🔺الف. با چسب محبت و شناخت جامعوی (هویت یا خودشناسی جامعوی) میتوان روابط شخصی را به ضوابط شخصیتی تبدیل کرد. محبت ضابطهمند همان همجوشی، پیوند و همبستگی خللناپذیر روی ارزشهای فطری، همگانی و انسانی هشتگانه (آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری) است. نوعی توافق، اراده و عمل برای حصول این محبت لازم است که در وقوع انقلاب اسلامی و ثبوت پس از آن در مقاطع مختلف تجربه کردهایم. شناخت جامعوی نیز به معنای فهم ویژگیهای شخصیتی (انسان ایرانی مسلمان) و دانایی پایدار و رسوب یافته نسبت به آن است.
🔺ب.ضوابط محبت و شناخت در جامعه را یاد بگیریم، بیاموزیم و پیاده کنیم. پیادهسازی عملی و پاسخ عینی ما به پرسش اصلی یادداشت در همین بخش پایانی است. برای یادگیری، آموزش و پیادهسازی ضوابط محبت و شناخت، یا دانایی و توانایی نسبت به آن، نیاز به «شکلیابی»، «شکلدهی» و «شکلمندی» داریم. تشکل با این توضیح، رمز تشخص یا شخصیتیابی جامعوی است. تشکلسازی، با تعریف ممتاز مقام معظم رهبری، به معنای ایجاد کانالهایی برای الف. کشف استعدادها و فعلیتیابی آنها (شکلیابی یا یادگیری)، ب. حرکت در مسیر درست (شکلدهی) و ج. حرکت هماهنگ و پیوسته (شکلمندی) است.
🔸با تشکلیابی اجتماعی، خلق وخوی وحدتجویی، وحدتیابی و وحدتمندی در آحاد مردم شکل میگیرد، شخصیت اجتماعی به منصه ظهور میرسد. کانالهای متعدد و مختلف، در نهایت به یک آبراه نهایی میریزند و وحدت کلمه را محقق میکنند. با تشکل هم تمام قدرتهای منتشر در آحاد انسانی مجتمع میشود و هم کل نیروها متمرکز میشود.
🔸با تجمیع قدرت و تمرکز نیروها، اهداف مادی و معنوی در سطح کلان به راحتی تأمین میشود و جامعه راه حل مسائل و اختلافات خود را مییابد. در خصوص نحوه ایجاد تشکلهای جامعوی و تفاوت آن با احزاب سخن بسیار است و فرصتی دیگر میطلبد که قابلیت پرداخت دارد. شاید وقت آن رسیده باشد، برای جامعهپردازی، حل تعارض در قول به وحدت و عمل ضد آن، اندکی در فلسفه تشخص و تشکل و شیوههای کنونی آن اندیشید.
@jafaraliyan
هدایت شده از مبشرصبح
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نیروهای پلیس آتلانتا وارد محوطه دانشگاه اموری شدهاند و نوئل مکافی، رئیس دپارتمان فلسفه این دانشگاه را نیز به جرم شرکت در اعتراضات ضداسرائیلی اینگونه بازداشت کردهاند.
🔵او در حالی که دستانش را بستهاند میگوید: به دفتر دپارتمان فلسفه اطلاع دهید من را بازداشت کردند.. من نوئل مکافی رئیس دپارتمان فلسفه هستم...
✍ به نظرم امروز بخوبی فهمید مفهوم فلسفه غرب که بر دو پایه اصلی #انسانمحوری و #جدایی_دین_از_سیاست قرار گرفته، چقدر لغزنده و بیاساس است. نه انسان، محور است و نه دین از سیاست جداست ...
🔻#مبشرصبح را به دوستانتان معرفی بفرمایید.
https://eitaa.com/joinchat/2129985567C4b22f9eb1d
هدایت شده از مبشرصبح
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴فریادهای یک استاد زن در دانشگاه آمریکا: من یک استاد دانشگاهم!
🔹#طوفان_الاقصی و #وعده_صادق دلها و وجدانهای بسیاری از دانشجویان و جوانان را در مهد لیبرالیسم بیدار کرده است و لیبرالیسم صهیونیستی و حقوق بشر لیبرالیستی به شکلی عریان، حقستیزی و خشونتطلبی ذاتی خود را نمایان کرده است.
🔸لحظه بازداشت خشونت آمیز یک استاد دانشگاه دیگر در دانشگاه ایموری آتلانتا را میبیند که از قضا این یکی هم یک زن است.
🔹کارولین فاولین استاد اقتصاد این دانشگاه در حالی که رفته تا پادرمیانی کند و از بازداشت دیگر دانشجویان جلوگیری کند، خود اینگونه با خشونت توسط پلیس بازداشت میشود
🔸استاد زن در حالی که دو پلیس تنومند روی کمرش خیمه زده اند و دستانش را از پشت بسته اند برای ملتمسانه میگوید : من یک استاد اقتصاد هستم.. سرم را بر زمین بتنی کوبیدید..
ناله هایش اما نتیجه ای ندارد...
✍ این واقعیت بدون روتوش چهره غرب و آمریکاست که وقتی به ما میرسد اسم زن زندگی آزادی به خود میگیرد.
🔻#مبشرصبح را به دوستانتان معرفی بفرمایید.
https://eitaa.com/joinchat/2129985567C4b22f9eb1d
هدایت شده از مبشرصبح
12.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 در دانشگاه آستین تگزاس، نیروهای گارد ایالتی با اسب وارد دانشگاه شدهاند و حداقل ۱۶ دانشجوی معترض را بازداشت کردهاند.
🔵حال اگر ما شاهد این صحنه در دانشگاه آزاد شهرستانی کوچک در ایران بودیم به نظرتون غرب غرب پرستان بی هویت چه واکنشی داشتند!
راستی کسی از #برهانی و #نصیری و #زیباکلام خبر دارد، از سلبریتی ها داخلی و خارجی چطور😁
✍ این تصاویر را باید نشر حداکثری کرد تا جوانان این چهره بدون روتوش رو خوب ببینند. این دقیقا #واقعیت_دمکراسی_غربی است.
🇮🇷#مبشرصبح را به دوستانتان معرفی بفرمایید.
https://eitaa.com/joinchat/2129985567C4b22f9eb1d
هدایت شده از مبشرصبح
8.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 اینجا دانشگاه هست یا میدان جنگ!!
صدها نیروی پلیس لس آنجلس برای سرکوب اعتراضات دانشجویان در محوطه دانشگاه USC کالیفرنیا مستقر شدند.
🇮🇷#مبشرصبح را به دوستانتان معرفی بفرمایید.
https://eitaa.com/joinchat/2129985567C4b22f9eb1d
هدایت شده از أخٌفيالله. #إنا_على_العهد
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرکوب وحشیانه تجمع حمایت از فلسطین دانشجویان در دانشگاه اوهایو
هدایت شده از أخٌفيالله. #إنا_على_العهد
پرچم های زیبای حزب الله در تجمعات و راهپیماییهای دانشجویی دانشگاه های امریکا
قصد قربت و ارزش کار
بیتردید یکی از مهمترین مسائل جوامع انسانی ارزش کار است.
در فرهنگ دینی ارزش کار با مفهوم عمل صالح گره میخورد. عمل صالح با ایمان به خدا و نیت و قصد قربت به او، از غیر خود شناخته میشود. از جهت شکلی نیز عمل صالح به ده صفت شناخته میشود که به فروع دین شهرت دارند.
البته باور عمومی این است که فروع دهگانه یعنی نماز و روزه و حج و جهاد و خمس و زکات و تولی و تبری و امر به معروف و نهی از منکر، تنها نام ده عبادت تشخص یافته است. لکن در حقیقت این ده عبادت، ده نماد معیار و نمود تراز از آن چیزی است که دین از ما میخواهد تا در چارچوب آن قرار بگیریم و گم نشویم.
در واقع اعمال مؤمنین بایستی شخصیتی داشته باشند که این ده شاخصه آن را توصیف میکند.
هر عمل صالح در حقیقت خویش، هم نماز است و هم روزه؛ هم حج است، هم جهاد؛ هم خمس است، هم زکات؛ هم تولی است، هم تبری و هم امر به معروف و هم نهی از منکر.
عمل صالح اگر حاوی حقیقتهای دهگانه نباشد ناقص است.
سنجه دیگر عمل صالح قرار گرفتن در چارچوب واجب و مستحب و مباح است؛ در صورتی که قاعده اولویت و اهمیت همواره رعایت شود.
پس عمل صالح هم از جهت ظاهر و هم از لحاظ باطن کاملا معرفی شده است. با این مقدمه دست یافتن به عمل صالح کار آسانی نیست. انسان بایست تمهیدات فراوانی بیاندیشد تا امکان انجام عمل صالح را پیدا کند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
قصد قربت و ارزش کار بیتردید یکی از مهمترین مسائل جوامع انسانی ارزش کار است. در فرهنگ دینی ارزش کار
چه باوری عمل را پشتیبانی کند تا امکان صالح بودن را داشته باشد؟! باور ما تعیین میکند که عمل در کدام لایه و دایره هستی اثرگزاری ایجابی خواهد داشت. کسی که تنها به منافع خویش باور دارد و غیر خود را انکار میکند، نمیتواند به صلح و صلاح جامعه کار کند. کسی که به خانواده یا شهر یا ملت خود باور دارد و بیش از آن را انکار میکند، نمیتواند برای اصلاح امور آنان که انکارشان میکند، کاری صورت دهد.
انتخابهای فرد در صورتی که باور خویش را محصور و منحصر کند، محدود خواهد بود. آنچه که دست و پای عمل را باز میکند تا اطلاق صالح بر آن صحیح باشد، باور خداوند است. ایمان به خدا بزرگترین دایره انتخاب درست و سازنده را در دسترس ما قرار میدهد.
اینکه از چه میزان از ظرفیت باورمندی خود در هر عمل استفاده میکنیم در نیت ما آشکار خواهد شد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
چه باوری عمل را پشتیبانی کند تا امکان صالح بودن را داشته باشد؟! باور ما تعیین میکند که عمل در کدام
در صورتی که دایره باور و قصد ما کوچک باشد، ناگزیر باید منافع عدهای را بر منافع عدهای دیگر ترجیح دهیم. یعنی باور محدود ما عدهای را از دایره اصلاح و خیرخواهی ما خارج خواهد ساخت. در بهترین شرایط رقابتی در خواهد گرفت و در آن سعی خواهد شد همه چیز به نفع ما باشد. این همان کاری است که طرف مقابل هم انجام خواهد داد. نتیجه صرف مقدار قابل توجهی از امکانات در جریان رقابت است. اگر دو طرف به رقابت قاعدهمند تن دهند، آنگاه هزینه مقداری کاهش خواهد یافت؛ اما اگر یک یا دو طرف به چارچوبهای مورد توافق وفادار نباشد، آنگاه بسیاری از سرمایهها در آتش تجاوز و جنایت خواهد سوخت.
ایمان به خداوند باعث خواهد شد، قواعد حاکم خودخواهانه و ظالمانه نباشد. خداوند محتاج نیست و همگان در نزد او یکسانند. آنچه که او برای رتبهبندی مردمان تعیین میکند، شبهه جانبداری بیقاعده ندارد. او با نظامی که برای اعمال بندگان تعیین میکند، مصالح کلی و جزئی عالم را در نظر میگیرد و اجازه فساد نمیدهد. ضمانت جبران فسادهای احتمالی نیز با اوست.
اما منبع باور و قصد و نیت هر چه جز خدا باشد، از آنجا که نقصی در میان است، جانبداری ناگزیر است و عمل قطعا دچار نقص خواهد بود و هیچ ضمانتی برای جبران وجود ندارد.