عادت بر شاخهبودگی فرزندان است؛ اما خداوند به سبب فرزندان گاهی والدین را احیاء میکند و ریشهبودگی آنان را برای والدینشان تأیید میکند.
سهم زمین از شهود سرّ آسمان، هجده چشم بر هم زدن بیشتر نبود.
این داغ با که گویم این غم کجا برم؟!
سیده زنان عالم نقطه ثقل رسالت و سند موثق ولایت است. معرفت حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها گمشده جامعه ماست. او از شدت پنهان بودن جز برای اهل حرم شناخته نیست و این خود ناگفته دیگری است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
قلب نقطه ثقل بودن ماست. بناست قلب نسبت به جهان فعال و نسبت به الله منفعل باشد. اگر ما در شرایطی قرار
قلب نقطه تعیین کننده فعلیت ماست. اگر در برابر خداوند منفعل نباشیم در برابر غیر خدا منفعل خواهیم شد. عبادت خدا و اطاعت ولی خدا تمرین انفعال در برابر خداست که بینهایت است و فعالیت نسبت به غیر خدا که محدود است.
عبادت بناست ما را رها کند در بیانتها. این معنی حدی آزادی است و هر چه جز این را دنبال کند در تقاطع تنگ و تلخ قفس نفس موجودات گرفتار خواهد شد.
مرور سرگذشت پیشینیان و اندیشیدن به پایان کار و قرار آیندگان، همان ماشین زمانی است که بشر میجوید.
ما در گذشتهی حالی زندگی میکنیم که آرزومندیم ای کاش به گونه دبگری رقم خورده بود. فرض کن از آینده بازگشتهای و این فرصت را یافتهای تا چیزی را تغییر دهی، شاید بهتر و خوبتر و زیباتر زندگی کنی. چه میکردی؟!
حال شاید ارزش امتدادیابی کارهای خود را بدانی. نقطهای نگاه نکنی و نقطهای تصمیم نگیری. هر چند تنگنای عمل ما را با نقطهها گره میزند.
بلندنظری به تو این امکان خارق العاده را خواهد داد تا همچون عقاب تیزبین بر فراز زمین پر باز کنی و نقطه نظر خود را وسعت بخشی. میتوانی نقطهای هم نگاه کنی اگر آسمان سکوی تو باشد.
حال که از نقطه دیدن و نقطه بودن و نقطه زیستن رهایی نداری، برخیز و بالاتر برو. بگذار تا بیشتر را در نقطه تماشا کنی. بگذار بگذری از حصار ذراتی که میخواهند تو را به خود زنجیر کنند.
تو میتوانی با برخواستن به آسمان و فرود آمدن بر زمین، زمینه عمل را چنان بیارایی که اگر قدم در زمان زدی نیز حسرت گذشته تو را نیازارد و فرصت از دست رفته، در دست باشد.
چگونه ممکن است؟! وقتی تو عمر خویش را به جای مصرف کردن، ذخیره کنی و به جای هدر دادن، بکاری، آنگاه در آینده جاودانگی برداشت خواهی کرد.
زمان خودت را در زمانه بکار. مزرعهداری کن. بگذار پدر و مادر زمینه و زمانه زندگی تو را در آغوش خود بپرورند.
عمرت مانند دانهای میماند. پیش از آنکه مانند نقطهای در زمین دفن شوی، مانند دانهای در زمانه پنهان شو و خود را بپرور و جوانه بزن. سبز شو و برآ. تکثیر شو و بمان.
نگذار مانند دانهای بر سنگی باشی که گرد و غباری را چون لحاف بر سر کشیده و سیل غفلت او را به خواب آرزو برده است و ناگهان غذای یک وعده مورچهای میشوی یا مسافر منقار گنجشکی.
خود را در فضای در هم تنیده عصر و مصر بگستر تا دست مرگ به چیدن تو نرسد. زندگی کن. جاودانه. برخیز دوگانهای اقامه کن.
او تو را میخواند.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
در جهان کمیتزده امروزین، جای خالی حضور کیفی انسان بسیار احساس میشود. در ابن ایام که در فراق مادر ا
نه ایران که جهان،زن کم دارد. مسابقه گذاشتند تا چه کسی بیشتر مرد شود. زنان سبقت گرفتند تا کم نیاورده باشند.
قحطی بزرگ زمانه ما جوهر زنانگی است. از اندیشه مشوب به جنسیت تنانه که رها شویم مییابیم که فقر زنانگی همه جا را گرفته. بر خلاف انتظار مردانگی نیز به عاقبت زنانگی دچار است.
مرد و زن حاضرند. مردانگی و زنانگی غائب است. امروز انسان با ماشین محاسبه میشود. زیست ماشینی و ساختارهای ماشینی و سازمانهای ماشینی انسان را بیاعتبار کردهاند. بسیاری منتظرند تا هوش مصنوعی بیاید و آنها را کنار بزند. وحشت جهان را پر کرده. توسعه دارد تبدیل به پاشنه آشیل بشر تبدیل میشود. دایره زندگی توسط سیستمهای مهندسی شده کامل میشود و مسافران برگزیده خود را سوار میکند و باقیماندهها در جهان پسماندها رانده میشوند.
چه کسی میتواند قطعه مناسبی برای ماشین باشد؟! همان زباله نیست. تا روزی که به کار ماشین بیاید.
زن از تولد به تولید گریخت و ناگهان تکنولوژی کارگران نر و ماده خودش را کنار زد و نیروهای زنده خودش را تعدیل کرد و رباتها را به جای آنان نشاند. کار حالا ابزار نیست. کارگر ابزار است.
در غیبت زنانهها، مردانهها هم گم شدند وقتی سکوی تعین خود را از دست دادند.
مسابقه به نقطه شیء شدگی انسان رسیده. انکار جنسیت در چنین زمانهای عجیب نیست. بشر میخواست از جنسیت فراتر رود و به نوعیت خویش ببالد؛ اما از آن فرود آمد و هر دو را با هم به نفع ماشین باخت.
من در مورد زبان مادری و ادب پدری سخن میگویم. چیزی که دیگر نایاب است.
هر روز، هر آن، هر جا، هر نقطه، میبینم جای خالی پدر را، مادر را، انسان را، خدا را....
خشونت صورتهای فراوانی دارد. معمولا تنها بخش کوچکی از سوء مصرف قوه غضبیه را میشناسیم.
من استفاده از غریزه را زشت نمیدانم. آن ابزار عقل است برای پیوند با دنیا. اما مسئله نوع استفاده از آن است. احترام به غریزه یعنی حفظ آن در چارچوب سازندهاش. اگر غریزه تحقیر شود، باعث افسردگی انسان در ساحت عمل خواهد شد و اگر بیگدار، عنان امور به آن سپرده شود باعث فرسودگی انسان در ساحت عقل خواهد بود.
اگر غریزه نبود حلقه اتصالی بین روح انسانی و زمین برقرار نمیشد. ما بیگانه میماندیم و در غربت میمردیم.
شاید آنگاه بسیاری از ما همچون کوران و کران گنگ و افلیجی بودیم که شناخته نمیشود تا در دایره عمل سازنده قرار گیرد.
اما انسان در بسیاری اوقات نیاموخت یا فراموش کرد که این انرژی ناآرام را چطور رام کند و در مسیر رشد هموار سازد.
سلطنت غریزه بسیاری از شادیهای انسان را نابود کرد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
خشونت صورتهای فراوانی دارد. معمولا تنها بخش کوچکی از سوء مصرف قوه غضبیه را میشناسیم. من استفاده از
یکی از راههای اعمال خشونت، تحقیر است. ارعاب و تخریب از راه تحقیر از ابزارهای غریزه خشم است.
هدایت شده از پویاگراف
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سینما
💢قرار است سینمای دینی بایکوت شود!
▪️گفتههای استاد شاه حسینی پیرامون سینمای دینی و آخر الزمانی
@toolid_mohtava
🦋 @pooyagraph || پویاگراف 🦋
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کنایه علی لاریجانی به نتانیاهو
🔹 لاریجانی در مصاحبه با المیادین: نتانیاهو در همه چیز به قدرت آمریکاییها تکیه دارد و بدون آنها چیزی نیست؛ او مانند کسی است که میخواهد با ابزار دیگران ازدواج کند!
@TasnimNews
هدایت شده از یادداشت💌✍
.
دکتر منی ابوالفضل اندیشمند مصری معاصر:
"زن و زنانگی در تمدن اسلامی مانند سلولی است که تمام عناصر وراثتی امت را در درون خود دارد."
و فاطمه الزهرا سلاماللهعلیها اینگونه بود...
🏴شکوه فاطمه پنهان شده در جملهی لولاک
ثناگوی صفات قدسیاش افلاک در افلاک🏴
#یازهرا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_بارک_لمولانا_صاحب_الزمان
@zemzemh60