eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
141 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فکرت
10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| 🎞 توهم آزادی و برابری 👤احسان فرزانه؛ پژوهشگر کارگروه سایبرپژوهی موسسه شناخت 📍زمانی که ما وارد یکی از شبکه‌های اجتماعی می‌شویم، به بازیگر و قطعه‌ای از پازل صاحبان و مالکین این شبکه تبدیل می‌شویم؛ لذا توهم آزادی در این فضا و همچنین برابری بین افراد مختلف، کاملا بی‌اساس است. ➕بخش‌های کامل این گفتگو را در آپارات فکرت ببینید. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وب|ایتا|تلگرام|اینستاگرام|تویتر
اینکه آینده جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی ایران و محور مقاومت در منطقه و جهان چه خواهد بود ارتباط مستقیمی دارد با پاسخ به این سؤال که ما چه طرحی برای آگاه کردن شهروندان جهان رسانه در داخل کشور و منطقه و سرتاسر جهان داریم. همه ما شهروندانی چند تابعیتی هستیم. شاید یک یا دو یا سه تابعیت فیزیکی داشته باشیم؛ اما تقریبا همه ما چند تابعیت مجازی داریم. شهری که ذهن‌های ما را به شهروندی می‌گیرد و بر زیست روانی ما حکمرانی می‌کند. شهری که به کوچکی یک دهکده و به بزرگی یک کهکشان است. شهری که مال ما نیست. شهری که ما بر آن تسلط نداریم. شهری که همه مردم در آن سهامدارند و ما ولنگارترین شهروندان آن هستیم. زیرا سازندگان این جامعه شبکه‌ای دیگرانی هستند که حاکمیت فیزیکی ما را نمی‌پذیرند. شبکه‌های مجازی و رسانه‌های امروزین ذهن‌های مردمان جهان را با خود در مسیری حرکت می‌دهند و آنگاه اگر تن آنان با روانشان همراه نشد، این دوگانگی دائما اندوه و نگرانی و تردید و افسردگی بیشتری را بر جامعه تحمیل خواهد کرد. بسیار طبیعی خواهد بود که جامعه‌ای تصمیم بگیرد با خود به جنگ برنخیزد و با روانش همراه باشد. بدون شلیک حتی یک گلوله یا دریافت یک اخطار یا روبرو شدن با یک مانع، جامعه در مسیری حرکت خواهد کرد که دیگران خواسته‌اند. اگر بناست انقلاب اسلامی امتداد پیدا کند، یکی از شاخه‌های اصلی آن از مسیر انقلاب در زیست شبکه خواهد بود. آگاهی عمومی باید نسبت به زیست شبکه‌ای در بین مردم بالا رود. این تمام راه نیست؛ بلکه یکی از مهم‌ترین راه‌هاست. مردم نباید تنها مصرف‌کننده نظام شبکه‌ای باشند. نباید اختیار خود را در این فضا از دست بدهند. باید آگاهی آنان به قدری بالا رود که «بر شبکه» نیز بیاندیشند. امروز ما «در شبکه» می‌اندیشیم. از نظر ذهنی تسلطی بر شبکه نداریم. اساسا التفاتی به شبکه و اتفاقی که در آن می‌افتد نداریم. سرایت نگاه بلک چینی به حوزه‌های دیگر نیز سرایت دارد. قدرت‌های برتر مردم را در خانه‌های خود با دست و دل و سرمایه خودشان مدیریت می‌کنند. دوران جدید حکمرانی را باید دریافت و نسبت به آن واکنش مناسب نشان داد. مردم باید به صورت گسترده نسبت به شبکه آگاهی کسب کنند. مقدمه هر انقلاب مردمی، آگاهی گسترده مردمی است.
بخش زیادی از مردم فعالیت رسانه‌ای را از بی‌تقوایان آموخته‌اند. رفتارهای آنان بدون آنکه التفاتی داشته باشند شبیه کسانی است که توجهی به حلال و حرام آن یا خیر و شرّ و مصالح عام و خاصش ندارند. لذا حتی در گروه‌ها و کانال‌های مشهور به انقلابی و مؤمنانه نیز گناهان صغیره و کبیره بسیار دیده می‌شود. بی‌تردید نیازمند آموزشیم.
هدایت شده از ماهنامه فرائد
چرا باید در کانال ماهنامه فرائد عضو شویم؟ ۱ـ آشنایی با اندیشه‌های مختلف در زمینه‌های فقه، اصول، فلسفه، کلام، تفسیر، رجال، درایه، ادبیات‌عرب، منطق. ۲ـ اطلاع از همایش‌ها و کنفرانس‌های علمی و پژوهشی. ۳ـ اطلاع از تازه‌های عرصه علم و پژوهش. ۴ـ آشنایی با یادداشت‌نویسی رسانه‌ای. ۵ـ و... ماهنامه فرائد جایی برای انتشار دیدگاه‌ها و اندیشه‌های شماست. https://eitaa.com/faraedmag
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
لزوم آغاز نهضت صرفه‌جویی در کشور رئیس‌جمهور در جلسه با مدیران وزارت نیرو و نفت: 🔹شرایط ناترازی انرژی کشور را صادقانه با مردم مطرح کنیم و از آنها بخواهیم که برای عبور از شرایط بحرانی فعلی قدم اول صرفه‌جویی است. 🔹این منطقی نیست که حدود سه برابر کشورهای اروپایی در کشور ما برق مصرف می‌شود. باید از تمام مسیرهایی که می‌توان مصرف را کاهش داد، بررسی و کم هزینه‌ترین‌ها را اجرا کنیم. @TasnimNews
مثلا یک روز رسانه‌ای بشه که ایران انتقام بدعهدی روسیه رو با اس۳۰۰‌ها گرفت و بی‌ارزشی سیستم پدافندی روسیه رو نشون داد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
نه ایران که جهان،زن کم دارد. مسابقه گذاشتند تا چه کسی بیشتر مرد شود. زنان سبقت گرفتند تا کم نیاورده
انسان دو زیست منطبق بر هم دارد. زیست کیفی جانانه روحانی و زیست کمّی تنانه جسمانی. نمی‌تواند بدون توجه به هیچ کدام از این دو به سلامت و رضایت برسد. خوشوقتی و خوشبختی ما در گرو آن است که بیاموزیم چگونه این دو ساحت فاخر وجودمان را هماهنگ و همساز پیش ببریم. نگفتم همدل، زیرا جان دل تن است و الله جان جان. در حاشیه مطلب یادآوری این نکته بی‌سود و سبب نیست که خداوند تن انسان را حداکثری آفرید تا ارتباط موفقی با روح انسانی برقرار کند و از عهده رفاقت و همنشینی جان عالی‌مقام برآید. تن انسان متناسب است با جان پیامبران و اولیاء و برگزیدگان الهی. این تن سفره دل پاکان و خاصان است. لذا هنگام خلقت فرمود: تبارک الله احسن الخالقین. خداوند می‌خواست برای خلیفة الله تنی بیافریند و جسم انسان را به این شکل آفرید. تمام دیگر انسان‌ها مهمان این تن هستند. شاید پس از تلاش صاحب تن نیز شدند. لذا می‌بینی که برخی بزرگان پس از وفات تن مطهرشان با خاک نمی‌پوسد و سالم می‌ماند. بزرگانی که در روز حشر با صورت انسانی محشور خواهند شد. امثال من هنگام مرگ با تن خود خداحافظی و مفارقت داریم. دبگر نسبتی بین ما نیست. چرا که عمری را با بی‌ادبی نسبت به آن گذرانده‌ام. حقش را ادا نکرده‌ام و حرمتش را دریده‌ام. این تن مبارک از من زجر کشیده و آسیب دیده. او را برای عبادات خاص و حالات خالص آفریده بودند. رزقش را طیب و طاهر قرار داده بودند؛ اما من همه جور آلودگی را به آن رساندم و قدرش را ندانستم. تن من آماده بود تا پذیرای انوار الهی باشد. قرار بود این تن فرودگاه ملائک و فرازگاه آنان باشد. این تن قرار بود بخشی از مسیر آسمان باشد برای اتصال غیر خدا به خدا. اما من چه استفاده‌ای از آن کردم. لذا پروردگار قادر متعال که حق است و عادل است، بر اثر ناشکری من و شکایت تن که نزد او ثبت و ضبط است و روز قیامت قرائت خواهد شد، تا لحظه مرگ صبر خواهد فرمود و سپس این لباس زیبای پاک پیامبران را از تن ناپاک من خارج خواهد کرد و به خاک خواهد سپرد. آنگاه پس از آن من به صورت اصلی خویش درخواهم آمد. پناه می‌برم به خدا از آن شرم بی‌پایان و غم مرگ‌آفرین جاودان. لباس آدمیت رحمتی بود از سوی خدا تا ما امکان برقراری ارتباط مؤثر با پیامبران داشته باشیم و بتوانیم از هدایت‌های آنان و رفاقت‌هایشان بهره‌مند گردیم. خداوند می‌خواست به ما توجه ویژه بفرماید و بهترین‌های خود را در این کالبد حداکثری نازل کرد تا محل قرار ما و آنها باشد. اری این تن و تقدیرات تنانه موعد قرار ما با پیامبران است. لقد خلقنا الأنسان فی أحسن تقویم. أنا بشر مثلکم یوحی إلیّ را شاید بتوان اینگونه نیز فهمید. حالا اگر با این مقدمه التفات دوباره‌ای به تقدیرات تنانه داشته باشیم خواهیم دید که چقدر من و مثل من در فهم زبان بدن خویش راه را به اشتباه رفته‌ایم. تکبر و تجاهل تنانه ما هیچ وجهی نداشته است. جنگی که بین زندگی جسمانی و روحانی برقرار کرده‌ام چقدر ظالمانه بوده است. چقدر روح را آزرده‌ام که لباسش را صرف بازی‌های غیر انسانی خویش کرده‌ام. روح حضوری کیفی دارد و بنا بود تن زبان او باشد. بنا بود تن لباس روح باشد. بنا بود آن را آشکار کند. مرئی کند. امکان تعامل او با عالم باشد. به جای آن من به خاطر فهم اشتباه و نگاه تباه، آن را به گناه آلودم و باعث شدم روح یا ناچار لباس ناپاک بپوشد و بیمار گردد و یا پنهان شود و در زندان تن حبس شود. بگذریم... زندگی کیفی با نشانگانی در زندگی کمی خود را ملموس و محسوس می‌کند. روح با تن سخن می‌گوید و تن با تن‌های دگر و تن‌های دگر با جان خود. اما گاهی انسان در فضاهای امن، تجلی روحانی دارد و ارواح مؤمنین بدون واسطگی تن نیز یکدیگر را می‌یابند و همدل می‌شوند. این ارتباط وجدانی و اتحاد روحانی زیست کیفی ما را رقم می‌زند. هر چه مقدمات فراهم‌تر باشد، میزان و امکان آن بالاتر می‌رود و پدیده‌های بدیع‌تر و نشانه‌های بیشتر از خود در ماده آشکار می‌کند. تجلی زنانه انسان در عالم ساختار کیفی‌تر حضور او را نمایندگی می‌کند. این روند هر چه به سمت مادرانه‌ها پیش می‌رود تجلی قوی‌تری از جانانه‌ها پیدا می‌کند. رمزگان زیست زنانه توسعه در عالم ماده دارد. اینطور نیست که فقط در انسان باشد. این ظرفی است که به مقتضی برای هر امری فراهم شده است. اشتباه آنجا صورت می‌پذیرد که تجلی تنانه زنانه ذهن انسان مادی را دچار خود می‌کند و خیال می‌کند که این رمز، قرارگاه پایانی این وجود شریف است. در حالی که تن تنها دامگاه خداوند است برای دلبری‌های جانانه در پس پرده حیات کمّی. سیر شورانگیز زن از احساس به عرفان لوازمی داشت از جمله همین تحریک شدید ابتدائی تا مرد را بجنباند و هزینه این انتقال عالی را بپردازد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
نه ایران که جهان،زن کم دارد. مسابقه گذاشتند تا چه کسی بیشتر مرد شود. زنان سبقت گرفتند تا کم نیاورده
لذا زن مسیر سیر و سلوک روحانی است اگر قدر دانسته شود. مادر آن سرمایه حداقلی ناپاک اما مستعد طهارت را دریافت می‌کند و در مسیر وجود ناب و لطیف خویش به موعد مقرر نفخ روح می‌رساند و سپس رنج مضاعف را بر خود هموار می‌کند و عملیات فدای جانانه را انجام می‌دهد تا به لحظه تولد می‌رسد و سپس شیره جان را هدیه فرزند می‌کند تا امکان رشد فراهم گردد و این داستان همواره ادامه دارد تا ابد. تا ابد. تا ابد.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
انسان دو زیست منطبق بر هم دارد. زیست کیفی جانانه روحانی و زیست کمّی تنانه جسمانی. نمی‌تواند بدون توج
لذا زن مسیر سیر و سلوک روحانی است اگر قدر دانسته شود. مادر آن سرمایه حداقلی ناپاک اما مستعد طهارت را دریافت می‌کند و در مسیر وجود ناب و لطیف خویش به موعد مقرر نفخ روح می‌رساند و سپس رنج مضاعف را بر خود هموار می‌کند و عملیات فدای جانانه را انجام می‌دهد تا به لحظه تولد می‌رسد و سپس شیره جان را هدیه فرزند می‌کند تا امکان رشد فراهم گردد و این داستان همواره ادامه دارد تا ابد. تا ابد. تا ابد. در زبان دین هر گاه بنا باشد کیفیت تأکید شود، برای فهم مخاطب تکرار و تعدد بیان می‌شود. مثلا وقتی می‌خواهد ثواب نماز جماعت و عبادت جمعی هماهنگ همراه با امام و نسبت‌های ولایی را بگوید، ضریب ثواب نماز فرادی را بیان می‌کند. وقتی می‌خواهد تأثیر کیفی اخلاص را بیان فرماید، داستان جنگ و جهاد مسلمانان در صد برابری و ده برابری حضور فرشتگان را بیان می‌فرماید. وقتی می‌خواهد ثواب انفاق را بفرماید مثال خوشه گندم را عنوان می‌کند. وقتی می‌خواهد حظ و بهره کیفی بهشت را هم بفرماید تعدد و تنوع و تلون و تکثر نعمت‌ها و تمثل آنها به هر چیزی که انسان در این جهان مادی با آن آشناست را مثال می‌زند. اکثر توجه اینگونه التفات‌های رمزگانی، بهره‌برداری از ظرفیت زبانی است برای روایت زیست جانانه انسان و نتایج آن. بنا بر این نیست که زندگی مادی صرف تبلیغ شود. تن در نسبت با جان، رمز است در نسبت با راز. مقصد رمز نیست. رمز آزمون است. راز در پس برآمدن از آزمون است.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
لذا زن مسیر سیر و سلوک روحانی است اگر قدر دانسته شود. مادر آن سرمایه حداقلی ناپاک اما مستعد طهارت را
وقتی خداوند می‌خواهد حضور کیفی زن در عالم را به ما گوشزد کند از همان دخترانه‌ها آغاز می‌کند. در روایات ما دختر رحمت و پسر نعمت نامیده شده. این به آن معنی نیست که دختر نعمت نیست یا پسر رحمت نیست. شدت تجلی کیفی زنانه باعث می‌شود این تأکید به وجود بیاید تا مرد و زن بفهمند که نباید از قوت جانانه زن و لطافت روحانی‌اش و نزدیکی وجودی‌اش به آسمان انتظار زیست کمّی مردانه داشته باشند. وقتی شیء لطیف در نزد توست باید متناسب با آن مراقب همه امور باشی تا آسیب نبیند. جان زن همچون تنش لطیف‌تر است. این هم فرصت است که زودتر آسمانی شود و انوار روحانی در او جوش و خروش بگیرد که نماد اعلای آن وجود اطهر و اقدس صدیقه مرضیه فاطمه زهراست و هم اخطار است که اگر مراقب نباشید زود خط و خش برمی‌دارد و حقش ضایع می‌شود و جانش آزرده می‌گردد. رحمت از جنس نور است و این تأکید مهمی است در این باره که بناست چطور با این وجود نازک برخورد شود. حجاب بیشتر و تأکید قوی‌تر در پوشش و پنهان‌بودگی او نیز از این جهت است. هر چند مادی‌گرایان بد فهمیدند یا خود را به بدفهمی زدند و از آن سوء برداشت کردند و سوء تفاهم را تا حد سوء ظن پیش بردند. یا مثلا فرمود تربیت یک دختر به اندازه تربیت ده پسر ثواب دارد. این توصیه حکیمانه نیز در پی آشکار کردن شأن کیفی زن است. در تمام مسیر زندگی اجتماعی همین داستان ادامه دارد و مرد مکلف است برای اینکه زن بتواند سیر لطیف روحانی خویش را کامل کند تمام خشونت‌های تأمین مایحتاج مادی را برعهده بگیرد تا دل زن آرام باشد و تلاطم در وجودش نیافتد و اختلالی در سیر او به وجود نیاید تا خدایش را در عرش زیارت کند. این دستور حمایت و حفاظت نیز از باب مراقبت زیست کیفی زنانه است. فرمودند اگر مادر و‌ پدر صدایت کردند به فرمان مادر بشتاب. تا سه بار و سپس فرمودند پدر. این نیز تأکید بر کیفی بودن مسئله است. فرمودند اگر نماز می‌خواندی پدر صدایت کرد نمازت را تمام کن و بشتاب؛ اما اگر مادر صدایت کرد می‌توانی و بلکه باید نماز را بشکنی و بشتابی. این نیز اثر کیفی زیست زنانه است. اگر در جامعه‌ای زیست کمی مردانه به خاطر ملموس بودنش بر زیست جانانه زنانه به خاطر پنهان بودنش غلبه پیدا کرد، آن جامعه در معرض تهی شدن، مرگ، فساد و سقوط است. حضور کیفی بشر در عالم با رویکرد زنانه و در نقطه اعلای آن مادرانه شکل می‌گیرد. این ظرف وجود پاک و مبارک مادر است که نسبت سببی را به نسبت نسبی تبدیل می‌کند. یعنی نسبتی مادی و کمی تنانه را به نسبتی معنوی و کیفی جانانه ارتقاء می‌بخشد. این معجزه‌ای است که در وجود مادر و زیست زنانه ممکن است. اگر مردان تمام ساحات زندگی را با ابزارهای تکنولوژیک و به بهانه علم و فناوری غصب کردند و ضرورت زیست کیفی زنانه را انکار نمودند، جهان انسان‌ها دچار کالابودگی خواهد شد. خشک شدن و شکننده شدن و فرسودن و مردگی از آثار غیبت حضور زنانه در جامعه است. آغوش روح زنانه در جامعه مانند هوا و آب گسترده است و مردانه‌ها در آن چون ظرف و دانه‌اند. تربیت کیفی جانانه بدون حضور کیفی زنانه مختل می‌گردد و بخش عظیمی از تمنیات انسانی قابل کشف نیست. ما در توصیف نسبت انسان کامل با سایرین، آن حدیث نورانی سلطان هشتم امام رضا را داریم که فرمود: امام رضا(ع) فرمودند «الإِمامُ الأَنيسُ الرَّفيقُ ، وَالوالِدُ الشَّفيقُ ، وَالأَخُ الشَّقيقُ ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغيرِ» امام، همدم و رفيق است و پدر مهربان، و برادرِ همسان است، و مادر نيكوكار به فرزند كوچكش. [الکافی، جلد۱، صفحه ۲۰۰]
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
وقتی خداوند می‌خواهد حضور کیفی زن در عالم را به ما گوشزد کند از همان دخترانه‌ها آغاز می‌کند. در روای
حقیقت زنانه در تمام عالم جاری است. انسان زن، سلطان تجلی آن و نقطه اداره آن است. ما در مورد صفاتی سخن می‌گوییم که در مسیر ظهور زنانه جاری شده‌اند و به حضور او در عالم شخصیت و تشخص بخشیده‌اند. همه نیازمند دریافت و پرورش آن صفاتند تا رشد کنند و کامل شوند. این نوع تقسیم کار در عالم پیوندهای زوجیت بر اساس حبّ و انس و رفق و الفت جانانه را رقم می‌زند. هر چند انسان مادی به عالم معنی از جمله معانی کلمات تجاوز کرده و باریکه انتقال مفاهیم را تا حدود زیادی مسدود کرده است. امام هنگام توصیف نسبت خود پای مادرانه‌ها را به میان می‌کشد و این اتفاقی نیست.
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
سلام بر دوستان قبل از این حادثه داشتم پیامی رو آماده می‌کردم مبنی بر اینکه آیا ما می‌تونیم بر ذهن هو
یک تصویر درست و درمان می‌تواند تصور جهانی را نسبت به ایران جان بهبود بخشد. در زمانه‌ای که میهن ما مجروح بی‌مهری‌های بی‌پایان دیگران است. مردم می‌توانند هر یک خود نماینده ایران بزرگ باشند. بخشی از جهانی شدن تصویر ایران و جهانی اندیشیدن ایرانیان و اندیشیدن جهانیان به ما، به رفتار ما اهالی این سرزمین بازمی‌گردد. ما چه بینشی نسبت به کشورمان داریم؟! پاسخ به این سؤال روی قضاوت دیگران از ما تأثیر خواهد گذاشت. ما می‌توانیم فعالیت سیاستمداران را با فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی مردمی سرعت بخشیم و هر ساله به اندازه ده‌ها سال آن را پیش برانیم و یا کاستی‌های آن را جبران کنیم. باید بیاموزیم که بخشی از فعالیت روزانه ما صرف معارفه با ایران و تعریف و معرفی آن شود. معرفت ایران برای ما و جهان ضروری است. این معرفت و آگاهی در ایران و جهان قدرت تولید می‌کند. فرض کنید بر اثر پویش‌های مردمی، در سراسر جهان توجه چند میلیارد نفر به سمت رؤیای ایرانی جلب شود. آنگاه جریان سلطه ناچار است رویکردش را نسبت به ما تغییر دهد. ما می‌توانیم رؤیای مردم جهان باشیم؟!. ایران باید به عنوان سرزمین زندگی به نخبگان جهان نشان داده شود. ما باید با افتخار از ایران سخن بگوییم و تلاش کنیم ایرانمان با تمام شکوه و جلال و فخر و جمالش شناخته شود. ما می‌توانیم نظر صدها میلیون نفر در جهان را برای سفر به ایران جلب کنیم. ما می‌توانیم سبک زندگی کیفی خود را به جهان صادر کنیم و بگوییم که چرا با وجود ظلم بی‌شمار رژیم‌های زیاده‌خواه و برتری‌طلب، هنوز زنده و سازنده هستیم. درود و آفرین به این عکاس زبردست لاهیجانی، مهرداد گرامی