eitaa logo
دفتر تمرین (سعیدتوتونکار)
141 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
25 فایل
همه نیازمند آنیم که ناطق شدن را تمرین کنیم و گرنه در همان بخش اول باقی می‌مانیم. ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Saeedtotonkar
مشاهده در ایتا
دانلود
سازوکار برچسب‌های خودبراندازی و خالص‌سازی | خبرگزاری فارس ملت خودباور و خودساخته ایران، زخم‌ها و شکستگی‌هایش را از درون ترمیم و بازسازی می‌کند و نیازمند چینی‌بندزن نیست. اصلاحات بحران‌زیست است. باید برای اینکه بازار کاری داشته باشد تولید شکست کند. این همان چیزی است که یک مدعی اصلاح را به یک مفسد تبدیل می‌کند و فعالیت او را به فضای ضدیت با منافع ملی می‌کشاند. ادامه...👇 https://b2n.ir/f03508
🚨جزئیات هتک حرمت خانواده شهید مدافع حرم کرمانشاهی به گزارش خبرنگار مهر، هتک حرمت به همسر و فرزندان یکی از شهدای مدافع حرم استان کرمانشاه در روزهای گذشته موجب جریحه‌دار شدن عواطف و احساسات مردم مؤمن و متدین کرمانشاه شد. عصر جمعه گذشته همسر شهید مدافع حرم حاج حسین علیخانی در حالی که با روی گشاده نسبت به کشف حجاب در محوطه عمومی یک شهرک مسکونی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر می‌کند، از سوی طرف مقابل و مادر وی مورد حمله قرار گرفته و هتک حرمت می‌شود، هتاکان پس از مراجعه به درب منزل شهید در همان مجتمع مسکونی و ایجاد سر و صدا وارد منزل شهید شده و دختر و همسر شهید مدافع حرم حاج حسین علیخانی را مورد جسارت و هتک حرمت قرار می‌دهند. این اتفاق تلخ با حضور پلیس در محوطه نیز ادامه می‌یابد و هتاکان بار دیگر ضمن حمله به همسر و فرزند شهید علیخانی آنها را در حضور مأمورین انتظامی مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، این مساله در فضای مجازی منتشر و موجب جریحه‌دار شدن احساسات و عواطف مردم مؤمن و متدین استان کرمانشاه شد، به طوری که اقشار مختلف مردم انقلابی خواستار برخورد قاطع و سریع دستگاه قضائی با عاملان هتک حرمت این همسر و فرزندان شهید شده و پایان مماشات با هنجارشکنان را خواستار شدند. روایت همسر شهید از هتک حرمت همسر شهید مدافع حرم حاج حسین علیخانی از شهدای شاخص مدافع حرم کشور پیرامون این هنجارشکنی به خبرنگار مهر می‌گوید: بنده همسر شهید مدافع حرم حاج محمد حسین علیخانی هستم. در روز جمعه ۱۳ مرداد ماه سال جاری ساعت ۵ عصر برای خرید از منزل خارج شدم پسرم کرمانشاه نبود و۲ دخترم در منزل به سر می‌بردند بعد از خرید ساعت ۶ عصر داخل مجتمع مسکونی محل سکونتم شدم که به منزل برگردم؛ در محوطه عمومی مجتمع موردی که کشف حجاب کرده بود را دیدم از آنجا که وظیفه شرعی خود می‌دانستم تذکر دادم اما دختری که کشف حجاب کرده بود به مادرش گزارش تذکر من را داد و دختر و مادر همراه زنی دیگر دنبال من راه افتادند و مدام داد می‌زدند که اگر جرأت داری بایست؛ من گام‌هایم را تند کردم که آن‌ها به من نرسند که مبادا چادر را از سرم بکشند و سریع وارد بلوک شدم. آنها دختر بچه‌ای را به دنبال من فرستاده بودند تا واحد ما را یاد بگیرد، دختر بچه دید من داخل واحد شدم و به آنها گفت. آنها به درب منزل ما رسیدند با فحاشی و هتاکی با ضربه‌های ممتد و متعدد به درب می‌کوبیدند و فریاد می‌زدند که درب را باز کنید وگرنه درب را می‌شکنیم و داخل می‌آییم. من به آنها از پشت درب گفتم که اگر نروید به ۱۱۰ زنگ می‌زنم؛ آنها با تمسخر و فحاشی گفتند ما را از پلیس می‌ترسانی زنگ بزن و بگو بیایند؛ من به پلیس زنگ زدم و آدرس را دادم و آنها گفتند که یک تیم را خواهند فرستاد. من به دختر کوچکم که خیلی ترسیده بود و گریه می‌کرد گفتم شما داخل اتاق برو و بیرون نیا به دختر بزرگم گفتم دخترم مانتو و روسری با چادرت را بپوش و بعد موبایل خودم را به او دادم و گفتم من در را باز می‌کنم شما از این ۲ خانم فیلم بگیر که اگر پلیس آمد مدرکی داشته باشیم و بتوانیم از خودمان دفاع کنیم. تا دخترم آماده شد این خانم‌ها مدام به در می‌کوبیدند و فحاشی می‌کردند؛ درب را در حالی که دخترم در حال فیلمبرداری بود باز کردم تا در را باز کردم به من حمله ور شدند یک دفعه متوجه دخترم شدند که در حال فیلمبرداری است و به او حمله کردند روسری و چادرش را از سرش کشیدند محکم به سر و صورتش می‌زدند و با پیچاندن دستش گوشی را از او گرفتند و با انداختن گوشی؛ گوشی خاموش شد و دیگر روشن نشد. من برای نجات دخترم از دست آنها به سمتش رفتم که یک دفعه با حمله آنها به سر و صورت و بازویم مواجه شدم با مشت محکم به بازو و صورتم کوبیدند دختر کوچکم بی‌تاب شده بود و مدام گریه می‌کرد و داد میزد. من و دخترم به زور آنها را بیرون کردیم و در را روی آنها بستیم آنها همچنان در راهرو و محوطه مجتمع حرف‌های زشت و رکیک به ما می‌زدند من گفتم ما به پلیس زنگ زدیم الان می‌آیند آنها داد زدند که بگو بیایند ما روبروی بلوک ۱۳ منتظر پلیس هستیم. مدتی طول کشید تا پلیس آمد؛ من از منزل خارج شدم و دخترانم در منزل ماندند؛ نزد پلیس رفتم و شرح ماجرا دادم اما این ۲ زن همچنان پیش پلیس فحاشی می‌کردند آنها چادر و حجاب مرا مسخره می‌کردند و حرف‌های زشت و نامربوط به من می‌زدند وعده‌ای که دور ما جمع شده بودند به من می‌خندیدند؛ بعد از چند دقیقه دختر بزرگم آمد و از آنها پیش پلیس شکایت کرد که ناگهان یکی از آنها دست دخترم را پیچاند و محکم هولش داد من آمدم که اجازه ندهم که دخترم را دوباره بزند یک دفعه جلوی چشم پلیس محکم توی گوشم زد. پلیس گزارشی از ماجرا تهیه کرد چون خودش نظاره‌گر فحاشی و کتک خوردن من و دخترم بود آن دو خانم را با خود به کلانتری بردند 🔥 @Moohem
گرگ‌ها اهلی نمی‌شوند! ✍ جعفرعلیان‌نژادی 🔸آیا می‌توان گرگ‌ها را هم اهلی کرد؟ پاسخ ساده است. نمی‌شود گرگ‌ها را اهلی کرد. اما برخی بدشان نمی‌آید شانس خود را امتحان کنند.‌ گمان می‌کنند، می‌شود آنها را تعلیم داد. فکر می‌کنند، مسأله فقط آن‌ است که به گرگ‌ها نباید گرسنگی داد. هم باید خوراک داد هم طعمه. خوراک برای پرکردن شکم، طعمه برای اطفای درندگی. 🔸اما گرگ‌ها‌ از دریدن سیر نمی‌شوند، آنقدر طعمه‌ها را می‌درند تا تمام شود. به ساز گرگ‌ها نباید رقصید. گرگ‌ها اهلی نمی‌شوند. گرگ‌ها را باید رهانید. گرگ‌ها توبه نمی‌کنند. اگر توبه به معنای بازگشت باشد، گرگ‌ها فقط برای دریدن بازمی‌گردند. گرگ‌ها غریزه دریدن دارند. رفتارشان اصلاح نمی‌شود.‌ با گرگ‌ها نمی‌شود مشق اصلاحات کرد.‌ 🔸گرگ‌ها زوزه می‌کشند، از بلندترین بلندی‌ها، از دورترین دوردست‌ها. گمان می‌کنند می‌توانند به هلال ماه چنگ بزنند، چون نمی‌توانند، زوزه می‌کشند. می‌خواهند صدایشان را برسانند. صدای گرگ‌ها بلند شده است. غریزه‌ به سمت طعمه هدایتشان می‌کند، اما طعمه به چنگشان نمی‌آید. صدای گرگ‌ها بلندتر شده است. گرگ گرسنه خطرناک‌تر است و غریزه‌اش قوی‌تر. 🔸گرگ گرسنه خشن‌تر می‌شود، میل به دریدن در او شدیدتر می‌شود، به هر دری می‌زند، اما این تقلا ضعیف‌ترش می‌کند. با اینکه خشم و صدایش بالاتر می‌رود، اما زورش کمتر می‌شود. صدای گرگ‌ها شدیدتر شده است اما تله‌ها بهتر کار می‌کنند. مسأله گرگ‌ها دیگر طعمه نیست، تله‌ها امانشان‌ را بریده.‌ گرگ‌های گرسنه نمی‌خواهند به تله بیفتند، اما تله‌ها از آنها قوی‌تر است. گرگ‌ها فهمیده‌اند برای رسیدن به طعمه، اول باید تله‌ها را بدرند. «گرگ‌ها اهلی نمی‌شوند، تله‌ها را کم نکنید، گرگ‌‌ها اصلاح نمی‌شوند، تله‌های قدیمی را اصلاح کنید.» @jafaraliyan
دنیای مدرن دنیای تکثیر تصویر است. دنیای تولید لفظ. منظورم کلمه نیست. لفظ است. کلمه یک موجود زنده است. جسم دارد و روح دارد. اما لفظ لزوما اینگونه نیست. برای اینکه نیاز نباشد به روح ارجاع دهیم، مدرنیته پازل گسترده‌ای از تصاویر و الفاظ و نمادها و رمزها درست می‌کند و شما را مشغول بی‌نهایت جزییات می‌کند...
نقل قول: اکثریت می‌تواند راه حل باشد؛ اما لزوما راه حق نیست.
🩸«ان الحسین مصباح الهدى و سفینه النجاه». 🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 ⏳امروز دوشنبه ☀️ 16 مرداد ۱۴۰۲ شمسی 🌙 20 محرم الحرام ۱۴۴۴ قمری 🌲 7 آگوست ۲۰۲۳ میلادی 👇 ذکر روز 🔔 ياقاضِي الحاجات 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁    ✅ تاثیر عجیب دعا در حق دیگران ✍امام صادق علیه السلام مےفرمایند: "اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، از عرش ندا می شود؛ برای تو صد هزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است) این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می كرد، فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می شد. پس دعای تضمین شده ای که صد هزار برابر آن داده می شود، بهتر است از دعایی(دعای شخص دعا کننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود." 📚‍ من لا یحضره الفقیه، 🍃 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🍃 🏴 «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک».
امروز می‌بینیم که عده‌ای برای فرار از خطر حکم امام شاهد به خاطره امام شهید پناهنده شده‌اند. زمانه خود را نمی‌پذیرند. روزگار پساعاشورای کوفه و مدینه را می‌پسندند که کار از کار گذشته و حسین علیه السلام تکه تکه شده و خفقان حکومت نفس‌ها را بریده و اشقیا شهر را قرق کرده‌اند. نه نام می‌شناسند، نه ناموس، نه مال، نه جان. دوست دارند مخدر دعا مصرف کنند و ادای سیدالساجدین و زین العابدین دربیاورند تا هم خدا را داشته باشند و هم خرما را... امامشان را خودشان انتخاب می‌کنند، که الآن پیرو کدام یک باشند. گمان می‌کنند اینگونه است یا شاید هم خود را به آن راه زده‌اند. دوست دارند اینگونه باشد تا مطابق هوی نفس تقوی پیشه کنند. ولایت را وارونه فهمیده‌اند. خداوند متعال مهدی علیه السلام را برای ما برگزید تا مطابق امام زمان خویش زمانه را بفهمیم. در ماه‌ها و روزهای منتهی به نقطه عطف کربلا عده‌ای دچار همین معنی بودند. حق انتخاب را آنقدر درشت می‌دیدند که تمام قضا و قدر الهی را می‌بلعید. احساس می‌کردند چون انسان هستند بایستی تعیین کنند خداوند چگونه امامی را برای آنها برگزیند و یا جهان را چگونه شکل دهد تا آنها راحت باشند. ابتدا آرزوهای خود را می‌چیدند، محل نشستن و راحتی خود را آماده می‌کردند و منتظر می‌شدند تا مدار امور طبق سفارش اینها بگردد. ما هم مبتلاییم. دچار خودمحوری در برابر امام. دچار چانه‌زنی با خدا سر پروردگاریش. ما امام شاهد را نمی‌پسندیم. امام شهید باب میل ماست. با انفعال ما سازگارتر است. حال رزم نداریم؛ اهل بزمیم. صحنه‌های خشن ما را می‌آزارد. ادای لطیف‌ها را درمی‌آوریم. خداوند در چنین شرایطی تدابیر سختی دارد. گوشمالی‌های خدا بسیار دردناک است. مثل داستان حرّه... ملتی که کانال‌های تقدیر خدا را نپذیرد دچار تنش‌های مرزی می‌شود. ناگهان می‌بینی خون یک حسین افتاد توی پرونده‌ات. همین طور که داخل خانه لم داده‌ای و آروغ ایمان می‌زنی یک نیزه هم به پهلوی عباس زدی. خیلی ساده و آسان در میان العفوهای نماز شبت از هیجان اربا اربا شدن علی اکبر هورا می‌کشی و قلمبه قلمبه اشک می‌ریزی. گریه‌های حسینی اگر رنگ و بوی مهدوی نداشته باشد کم از منکراتی مثل مسکرات و مخدرات نیست. اگر گریه‌های ما ذیل نفرین زینب کبری معنی شود بخشی از طرح دشمن است. نه بهشتی دارد و نه حوری و غلمان و سیب و گلابی و حوض شیر و عسل. نفرین دختر علی، غضب ساقی کوثر است. گریه‌های مهدوی در طرح انتظار، هجرت، زیارت فهمیده می‌شود. دعا بدون عمل دچار آفت ادعا می‌شود و گریه بدون حماسه به انکار خدا مبتلا می‌گردد. دعا چاشنی عمل است تا آن را به آسمان ببرد و گریه سلاح مؤمن تا از حصار تنگ بلا عبور کند... اصحاب الشیطانی که کاسه کاسه اشک ذخیره می‌کنند برای آتش جهنم، بیراهه رفته‌اند. گریه، گریه علی است که تا زمان زنده است، جماعت زبان نفهم امام نشناس را بی‌آبرو کرد... گریه، گریه صدیقه طاهره است که طاغوت را به تنگ آورد و رسوا ساخت... گریه، گریه سیدالساجدین است که شمشیر ستم را کند کرد و امامت را از میان خاکستر عاشورا عبور داد تا به ما برسد... گریه، گریه صاحب الزمان است. گریه‌های انتظار. سند بی‌ارزشی گریه‌های ما و بی‌اعتباری ادعای ما. آیا کسی هست که از هوی نفس خویش بگذرد و به امامش بپیوندد تا بساط ظلم را برچیند؟! آیا کسی گریه‌های انتظار را می‌شنود؟! گریه‌های اعتراض را می‌فهمد؟! اشک‌های ما اگر حماسه نباشد هیچ نیست، آتش جهنم را خاموش نمی‌کند، بلکه شعله فتنه را بالا می‌برد. که اگر نبود، ظلم را نابود می‌کرد و اجازه نمی‌داد امام زمان به جای اشک، خون گریه کند. اسلام انفعال نیست. فعالیت مدام است و گریه تنها یک سلاح نه مخدر روزهای بی‌امامی... ما امام داریم. در میان میدان است. هل من ناصر هم می‌زند. اما اشک امان نمی‌دهد به سوی او هجرت کنیم و زیارت میسر شود. اشک ما اشک انتظار نیست. اشک انفعال است، اشک انکار است. از این اشک یک تره نمی‌روید چه رسد بهشت با حور و قصور. هر طرف عابد و زاهد و مجتهد و متهجدی نشسته و تصمیم می‌گیرد که امروز نمایش کدام زمانه باشد. امام اول؟!، دوم؟!، چهارم؟!، پنجم؟!، ششم؟!, هفتم؟!, هشتم؟!, نهم؟!, دهم؟!, یازدهم؟! یا همه و هیچ کدام؟! قطعا امامی که حرف ما را بهتر بشنود و بهتر حاجت دهد و تسلیم رأی ما باشد مشتری بیشتری دارد. اگر امروز امام‌ها با زمانه‌هایشان می‌ایستادند تا انتخاب کنیم, باز هم حسین دچار کربلا می‌شد. دلیل گریه‌های مهدی این است...
جهان در غیبت، دچار جاهلیت است، در برابر عقلانیت. نه جهل در برابر دانایی؛ بلکه جهل در برابر عقل. این در تعیین راهبرد به ما کمک می‌کند. بی‌شک در دوران جاهلیت به سر می‌بریم. جاهلیت بزرگ... جنود عقل و جهل همواره در برابر هم صف‌آرایی کرده‌اند و این جهاد ابدی و ازلی هر روز صورت جدیدی از خود به نمایش می‌گذارد. خیر و شرّ در برابر هم ایستاده‌اند و شرّ شعار اختیار سر می‌دهد. جاهلیت یعنی همین. کل شرّ اجبار و انکار و اکراه است، آنگاه شعار اختیار می‌دهد که ریشه در خیر دارد. دو سمت جبهه را با مؤلفه‌هایش باید شناخت. صحنه روشن‌تر خواهد شد. گرفتار در هم‌آمیختگی فتنه‌گون اتفاقات نشویم. جاهلیت دائم در حال گروگان‌گیری از حقیقت است.
یادم هست که در حل مسائل فیزیک، قدم اول تعیین سیستم بود. وقتی می‌خواستیم برآیند نیروها و نیروی تعادل‌بخش را پیدا کنیم، ابتدا باید تعیین می‌کردیم که در مورد کدام محدوده سخن می‌گوییم. گاهی برای فرار از پیچیدگی مسئله سیستم غیر واقعی تعریف می‌کردیم که البته دردی را دوا نمی‌کرد و فقط راه طولانی‌تر می‌شد. گاهی هم به بن‌بست می‌خوردیم و سیستم ما بی‌معنی بود. بعد از انتخاب سیستم درست، شناخت کامل و دقیق نیروهای داخلی و خارجی بود. بارها می‌شد که درک اشتباه ما از نیروها و نادیده گرفتن یا ندیدن برخی مؤلفه‌ها پاسخ غلط به ما می‌داد. کم و بیش در صحنه سیاست نیز چنین است. بسیاری از ما قبل از تعیین سیستم، تحلیل مسئله می‌کنیم. وقتی سیستم را ایران قرار می‌دهی، باید مؤلفه‌ها را نسبت به آن بسنجی. وقتی مسئله‌ای جهانی است، نمی‌توانی آن را در ایران حل کنی. نمی‌توانی ایران را از تمام بسترهای تاریخی و جغرافیایی و فرهنگی و اجتماعی‌اش بکنی و بعد در مورد آن قضاوت کنی. بسیاری از گله‌گذاری‌ها حاصل عدم آگاهی درست ما از عرصه جهانی است. چون نمی‌بینیم واقعیت‌ها را، نسبت‌ها و اندازه‌ها را غلط می‌فهمیم. پاسخ و انتظارات غلط تولید می‌کنیم. گمان می‌کنیم منطقی حرف می‌زنیم ولی اینطور نیست. داده‌های ما غلط است، هر چند ماشین‌حساب عددی را نشان دهد. رسانه‌ها غالبا به ما آگاهی نمی‌دهند. داده به ما می‌فروشند. اطلاعات خام که مرده است و هیچ رابطه زنده‌ای با واقعیات ندارد. صرفا استخراج شده تا فروخته شود. بازی با آمار است. تفریح با اعداد. چالش ذهن است با وسایل خطرناک. بسیاری از واقعیات جهانی‌اند. واقعیات جهانی راه حل‌های مطلق ملی و‌ منطقه‌ای ندارند. بسیاری از نیروها بیرونی‌اند، پاسخ درونی ندارند. قضاوت‌ها گاهی جاهلانه است که لباس علم پوشیده و وکیل‌مدافع شیطان شده. باورتان نمی‌شود؟! گاهی وکیل پول می‌گیرد تا با ماده و تبصره قانونی قاضی را فریب دهد و مجرم را تبرئه کند و مظلوم را محکوم نماید. موفق هم می‌شود. صدای مظلوم هم به جایی نمی‌رسد. نمی‌شود؟! می‌شود... هر روز هزاران رسانه شهادت می‌دهند که جمهوری اسلامی باطل است. حتی قسم جلاله می‌خورند. اما دروغ می‌گویند. نمی‌شود؟! می‌شود.... هم قصور داریم و هم تقصیر؛ اما قصور و تقصیر ما و سهمی که از مشکلات و کاستی‌ها و ناراستی‌ها داریم آن چیزی نیست که شاهدان شیطان برایش قسم می‌خورند. تحلیل سیستم نشان می‌دهد که بسیاری از ادعاها دروغ است، فریب است. فرار رو به جلو برای نجات از رسوایی است. جاهلیت اینگونه با طرح غلط مسئله ما را دچار پاسخ‌های غلط می‌کند و به سمتی می‌راند که منافعش را تأمین می‌کند.
هیچ گاه از یاد نبریم که مستضعفین دو دسته‌اند. مستضعفین ظالم و مستضعفین مظلوم. دغدغه مستضعفین ظالم عدالت در تقسیم فساد است، نه اصلاح امور... طواغیت ملت‌های خود را با همین‌ها می‌سازند. همین‌ها طواغیت را بالا می‌برند تا مستضعفین مظلوم را سرکوب کنند. اصلاحات چند دهه تلاش کرده تا مستضعفین ظالم را برآورد و از آنان بالا رود و به قدرت طاغوتی برسد. منطق رفتار اصلاحطلبان همین است. دائم به جامعه شوک وارد می‌کند تا یونیزه شود. مأموریت اجتماعی منافقان تولید نزاع مردم، ضد مردم است. متحد کردن زشتی‌ها، برای مقابله با زیبایی‌ها. تجهیز جنود جهل برای تولید جامعه جاهلی. ابزارمند کردن استبدادهای خرد، برای غلبه بر جریان خداخواهی. چرا از خداخواهی می‌ترسند؟! زیرا خداوند همه بزرگی را از آن خود می‌داند و جز سهم بندگی برای اینان قائل نیست. متکبرین و مستکبرین با این داستان مشکل دارند. لذا نظامات استکباری را پشتیبانی می‌کنند تا سهم قدرت بگیرند. حالا می‌فهمیم چرا اصلاح‌طلبان حتی در کسوت روحانیت مسیر مبارزه با دین و دینداری را پیش گرفته‌اند. ننگ و نفرین ابدی خداوند بر انان... برخی می‌گویند همه اصلاحطلبان چنین نیستند. آری... اما یک سری گناهان شخصی نیست، جریانی و جبهه‌ای است. همچنان که در خیرات چنین است. آدم‌های خوب در جریان‌های بد باعث اعتبار بخشیدن به آنها می‌شوند. خوبی‌هایشان هم گناه مضاعف است.
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰دسته امربه معروفی در یکی از بدترین پارک های کرج 🔺پارک تندرستی فردیس کرج 👌تصاویری تحسین برانگیز از اراده مردمی _ حضور مومنانه _تذکر لسانی _تبیین و روشنگری در حوزه قانون وشرع _و برقراری هرروزه نماز جماعت مغرب وعشاء در پارک ✔️این تصاویر اثبات میکند به شرط ایمان جمعی و اراده میشود .. 💠پایگاه مردمی سکوت ممنوع فردیس@fardissokotmamnoo