eitaa logo
✍️دانش‌ افزایی‌ ویژه‌ اساتید کودک‌ و نوحوان و جوانان 🌾🕊️🕌⁦🕊⁩🌾
209 دنبال‌کننده
582 عکس
295 ویدیو
300 فایل
سوالاتتون رو برامون بفرستیدو پاسخ خود را انشاءالله در کانال ببینید. #مشاوره (تربیت_فرزند) #آموزشی #پرورشی 👈ارسال‌سوالات‌وارتباط‌با @amini_09155157436
مشاهده در ایتا
دانلود
مخصوص مدارس مشاعره اسمی در این بازی هر شرکت کننده ای باید با اخرین حرف اسمی که نفرقبلی گفته است یک اسم جدید بگوید . مثلا نفر اول می گوید احمد که با حرف دال تمام می شود که در این صورت نفر بعدی باید نام اسمی ( چه اسم پسر یا دختر ) را بگوید که با حرف دال شروع می شود.مثل داود. و همین طور بازی سریع با شرکت کنندگان بعدی ادامه پیدا می کند . هر شرکت کننده ای که مکث زیادی جهت گفتن اسم کند و یا از اسم تکراری استفاده نماید از دور بازی خارج می شود . نکته : نباید در این بازی از اسم تکراری استفاده شود یعنی مثلا اگر یکبار با حرف دال ، اسم داود بیان شد ، دیگر نباید شرکت کننده ای از این اسم استفاده نماید بلکه باید اسم دیگری را که با حرف دال شروع می شود همچون دانیال را بیان نماید و اگر اشتباها همان اسم تکراری را به زبان بیاورد از دور بازی خارج می شود . اگر احیانا در ادامه بازی هیچ اسم جدیدی پیدا نشد ، می توان با حرف ما قبل اخر اسم قبلی نام اسم جدیدی را بیان نمود . مثلا اگر شرکت کننده ای بگوید احمد و شرکت کننده بعدی که باید با حرف دال اسمی را بگوید از تمام اسم هایی که با حرف دال شروع می شود استفاده کرده باشد همچون اسم دانیال و داود و... در اینجا بایدد با حرف ما قبل اخر اسم احمد اسم جدیدی را بگوید یعنی با حرف میم اسم جدیدی را بیان نماید و بگوید مثلا محمد و یا مرتضی و یا ... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 🔜🔴 @daneshAfzaei_koodak 🔴🔙
هدایت شده از تبلیغ در مدارس طرح امین
اشعار دهه فجر ،جشن تکلیف و شروع برنامه در کانال افق به همراه ریتم اشعار https://eitaa.com/ofoqeandisheh
🔸️شعر بابای طلبه اتل متل یه بابا داره لباس زیبا روی سرش عمامه روی دوشش هم عبا بابای مهربونم خیلی کتاب می‌خونه به خیلی جاها رفته خیلی چیزا می‌دونه وقت اذان باباجون فوری وضو می‌گیره لباس‌هاشو می‌پوشه زودی به مسجد می‌ره نمازخونا پا می‌شن به احترام بابا یکی با خنده می‌گه خوش اومدید حاج آقا بعد نماز باباجون می‌شینه روی منبر حرف‌های خوب می‌زنه از خدا و پیامبر ص 🌼اگر همسرتون طلبه اند این شعر را به بچه هاتون یاد بدهید تا روز پدر برای بابا جونشون بخونن.
داستان زیبای امام جواد ع کنار ده، کسی آتشی 🔥روشن کرده بود. مرد شترسوار با دیدن آتش، شترش را نگه داشت. پیاده شد. یک نفر کنار آتش، روی سنگی نشسته بود. از قیافه اش معلوم بود که آدم فقیری است. مرد با دیدن شترسوار سلام کرد. شترسوار کنار آتش ایستاد تا خودش را گرم کند. مرد پرسید: «از کجا می آیی؟ - از مکه؛ می خواهم به مدینه بروم. مرد دوباره نگاهی به غریبه و شترش انداخت. می خواست چیزی بپرسد اما خجالت می کشید. صاحب شتر از نگاهش همه چیز را فهمید و گفت: «خجالت نکش دوست عزیز! هرچه می خواهی بپرس !» مرد گفت: « آقا! من آدم فقیری هستم. من و همسرم در همین روستا زندگی می کنیم. از دیشب تا حالا چیزی نخورده ایم. خجالت می کشیم. از همسایه ها چیزی بخواهیم.» مرد به شترش نزدیک شد و از توی وسایلش یک قرص بزرگ نان بیرون آورد و به مرد داد. مرد خوشحال شد و او را دعا کرد. او نیزسوار شتر شد و دوباره به راه افتاد. آهسته آهسته از دل بیابان می گذشت. هوا هر لحظه سردتر و سردتر می شد. ناگهان گردبادی در بیابان زوزه کشید. گردباد، شن های نرم بیابان را به هوا بلند کرد. شترسوار فوری شترش را روی زمین خواباند. دستارش1 را از دور سرش باز کرد تا آن را خوب دور صورتش بپیچد و از موج شن و سرما در امان باشد. یک دفعه باد آن را از میان دست هایش گرفت و با خود برد. مرد دنبال دستار دوید اما دستار در میان باد و شن، مچاله و بعد ناپدید شد. مرد فوری برگشت و سرش را پشت شتر پنهان کرد. بعد از چند دقیقه، هوا آرام گرفت. مرد سوار شترش شد و به راهش ادامه داد. وقتی به مدینه رسید، یکراست به خانه ی امام جواد رفت. شترش را کنار کوچه بست. سر و وضعش را مرتب کرد و در زد. خود امام در را به رویش باز کرد. مرد سلام کرد. امام(علیه السّلام) با دیدن او خوشحال شد و حالش را پرسید. با هم به اتاق رفتند. امام جواد (علیه السّلام) مقداری میوه و خوراکی برای مهمانش آورد. بعد به او نگاهی کرد و گفت: «قاسم2! دستارت در راه گم شد؟» قاسم با خنده گفت: «بله آقا! در بیابان، طوفان دستارم را برد». امام خدمتکارش را صدا کرد خدمتکار جوان به اتاق آمد. امام رو به او کرد و گفت: «دستار این آقا را بیاور!» قاسم تعجب کرد و با خود گفت: «دستار من اینجا چه می کند؟» خدمتکار فوری دستار مرد را آورد. خودش بود؛ دستاری زیتونی رنگ و از جنس اعلا. قاسم با تعجب زیاد پرسید: «امام بزرگوار! دستار من چطور به دست شما رسید؟» امام با مهربانی گفت: «تو به یک بیابانگرد فقیر صدقه دادی؛ خداوند هم از تو تشکر کرد و دستارت را به تو برگرداند. بدان که خداوند پاداش آدم های خوب را از بین نمی برد. » https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak
امام جواد(ع) در این روایت فرمود: سه چیز است که اگر در کسی باشد سبب خوشنودی خداست: زیاد استغفار کردن همنشینی خوب زیاد صدقه دادن و سه چیز است که هرکس دارا باشد پشیمان نمی‌شود: پرهیز از عجله و شتاب مشورت در کارها توکل بر خدا وقتی تصمیم به انجام کاری گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ خاخام‌های یهودی: جمهوری اسلامی نباید ۴۰ سالگی‌ش رو ببیند اگر به ۴۰ برسد قدرتش چندین برابر خواهد شد و یهود را نابود خواهد کرد برژینسکی در جلسه ناتو آتلانتیک شمالی : دنیا وارد یک پیچ تاریخی شده که تابلوهای این پیچ را خمینی و خامنه ای نصب کرده‌اند! چند دقیقه مهم و حیاتی حتما ببینید ⭐️«اللهم عجل لولیک الفرج»⭐️ 🌹@daneshAfzaei_koodak🌹
✍️دانش‌ افزایی‌ ویژه‌ اساتید کودک‌ و نوحوان و جوانان 🌾🕊️🕌⁦🕊⁩🌾
موافقید ما هم برای ورود امام شعر بخونیم؟ می‌آید از دور با یک بغل گل می‌آورد او یک باغ سنبل بر چهره او لبخند پیداست یعنی‌که امروز یک روز زیباست وقتی که آمد لب ها شکفتند با رهبر خود صد نکته گفتند آن روز رهبر مثل نگین بود در حلقه ما او بهترین بود 🕊🌷🇮🇷🌷🕊 ✍️دانش‌_افزایی‌ ویژه‌أساتیدکودک‌ونوحوان🌾🕊️🕌⁦🕊⁩🌾 https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak
بچه های گلم در 11 بهمن سال 1357 انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و دشمن یعنی شاه ظالم رو مردم بیرون کردند . ۲۲بهمن آی دسته دسته دسته قفل قفس شکسته مرگ بر شاه ظالم گفتیم دسته دسته آی خنده خنده خنده توی هوا پرنده شاه فراری شده آمده وقت خنده آی غنچه غنچه غنچه سینی و نقل و غنچه از سفر آمد امام وا شد دهان غنچه آی باغچه باغچه باغچه خورشید روی طاقچه پیروز شد انقلاب گل داد باغ و باغچه ✍️دانش‌_افزایی‌ ویژه‌أساتیدکودک‌ونوحوان🌾🕊️🕌⁦🕊⁩🌾 https://eitaa.com/daneshAfzaei_koodak