eitaa logo
✍️دانش‌ افزایی‌ ویژه‌ اساتید کودک‌ و نوحوان و جوانان 🌾🕊️🕌⁦🕊⁩🌾
214 دنبال‌کننده
609 عکس
330 ویدیو
333 فایل
سوالاتتون رو برامون بفرستیدو پاسخ خود را انشاءالله در کانال ببینید. #مشاوره (تربیت_فرزند) #آموزشی #پرورشی 👈ارسال‌سوالات‌وارتباط‌با @amini_09155157436
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) 🌺مناظره امام باقر علیه السلام با طاووس یمانی 🌺 ✍...روزی امام باقر علیه السلام در مسجد الحرام با اصحابش نشسته بود که طاووس یمانی با عده‌ای از پیروانش جلو آمد و سلام کرد و گفت:« آیا به من اجازه می‌دهید سؤال کنم؟» امام فرمود:«بله، بپرس!» ❓طاووس پرسید:«چه زمانی بود که یک سوّم مردم دنیا هلاک شدند؟» ✅امام فرمود:«اشتباه کردی! باید می‌گفتی یک چهارم مردم؛ و آن وقتی بود که قابیل برادرش هابیل را کشت. در آن زمان مردم دنیا فقط چهار نفر بودند: آدم و حوا و هابیل و قابیل. پس یک‌چهارم اهل دنیا هلاک شدند.» طاووس گفت:« بله، شما درست فرمودید. من اشتباه کردم.» ❓بعد پرسید:«کدامیک ازآن دو برادر، پدر جهانیانند که فرزندانشان تا امروز زیاد شده؟» ✅امام فرمود:«هیچ‌یک. مردم جهان نسل فرزند دیگر حضرت آدم یعنی« شیث» هستند.» ❓طاووس پرسید:«چرا حضرت آدم، « آدم» نامیده شده؟» ✅امام فرمود: «چون‌گِل‌اورااز « ادیم» (پوسته‌ی رویی ) زمین برداشته‌اند. » ❓طاووس پرسید:«چرا به حضرت حوّا ،«حوا» گفته می‌شود؟» ✅امام فرمود:«چون حوّا از پهلوی موجود «حیّ» خلق شد.» (یعنی پس از اینکه حضرت آدم، دارای روح شد، از کنار گِل او حوا آفریده شد.» ❓طاووس پرسید:«ابلیس به چه دلیلی، به این نام خوانده می شود؟» ✅امام فرمود:«ابلیس به معنای ناامید است و چون شیطان از رحمت خدای عزّوجل نا امید شد، او را به این نام می‌خوانند.» ❓پرسید:«جن را چرا به این نام می‌خوانند؟» ✅ امام فرمود:«جن یعنی پنهان؛ و چون جن‌ها از دیده‌ها پنهانند، به این نام خوانده می‌شوند.» ❓پرسید:«چه کسی اوّلین دروغ را گفت؟» ✅ امام فرمود:«اولین دروغ را « ابلیس» گفت، وقتی که گفت: من بهتر از آدم هستم. (سوره اعراف آیه. 12)» ❓پرسید:«کدام گروهند که شهادت به حق داده‌اند، ولی دروغگویند؟» ✅ امام فرمود:«منافقینی که به رسول الله گفتند: « ما شهادت می‌دهیم که تو رسول خدایی.» سپس آیه نازل شد که: وقتی منافقین می‌آیند و می‌گویند ما شهادت می‌دهیم که تو رسول خدایی...، خداوند شهادت می‌دهد که آنان دروغ می‌گویند.» (سوره منافقون، آیه‌ی 1) ❓طاووس پرسید:« کدام پرنده بود که فقط یک بار پرواز کرد؟» ✅ امام فرمود:« آن پرنده، «کوه طور » بود که خداوند آن را با بال‌هایی از انواع عذاب به پرواز درآورد تا بنی اسرائیل ، تورات را قبول کنند؛ چرا که در قرآن چنین آمده است:« ما کوه را بر سر آنها مانند سایبانی بلند کردیم و آنها گمان کردند که روی سر آنها خواهد افتاد. » (سوره اعراف، آیه 171) ❓طاووس پرسید:« فرستاده‌ی خدا که نه از جنّ است و نه از انس و نه از ملائکه کیست؟» ✅امام فرمود:« کلاغی است که خداوند آن را فرستاد تا به قابیل نشان دهد جنازه‌ی برادرش را چگونه در خاک پنهان کند؛ چرا که در قرآن چنین آمده است:« پس خداوند کلاغی را فرستاد تا زمین را کنار بزند و به او نشان دهد چگونه برادرش را به خاک بسپارد.» (سوره مائده، آیه31) ❓طاووس پرسید:« موجودی که به قوم خود هشدار داد ولی نه از جنس جن بود، نه انسان و نه ملائکه؟» ✅امام فرمود:« مورچه بود. خداوند در قرآن می‌فرماید:« آن مورچه گفت: ای مورچگان، داخل خانه‌های خود شوید تا سلیمان و لشکریانش شما را لگد نکنند، چرا که آنها شما را نمی‌بینند.» (سوره نمل، آیه 18) ❓پرسید:« کیست که به او دروغ بستند ولی از جنس جن و انس و ملک نیست؟» ✅حضرت باقر علیه السلام فرمود:« گرگی است که برادران یوسف به او دروغ بستند و گفتند: گرگ او را خورد. (سوره یوسف آیه 17)» ❓طاووس پرسید:« آن چیست که کمش حلال بود و زیادش حرام؟» ✅امام فرمود:« آب نهر طالوت است که در قرآن چنین آمده:« طالوت فرمود هر کس از این نهر بیاشامد از من نیست. . . مگر به اندازه یک کف دست.»(سوره بقره آیه 249)» ❓پرسید:« کدام نماز واجب است که وضو ندارد و کدام روزه است که مانع خوردن و آشامیدن نمی‌شود؟» ✅امام فرمود:« آن نماز همان صلوات بر محمد و آل اوست (صلوة به معنای دعا است)؛ و آن روزه همان روزه‌ از سخن‌گفتن است که روزه‌ی حضرت مریم بود و خدا در قرآن می‌فرماید:« بگو من نذر کرده‌ام برای خدای مهربان که روزه باشم؛ پس امروز با هیچکس سخن نمی‌گویم.» (سوره مریم،آیه 26) ❓طاووس پرسید:« آن چیست که کم و زیاد می‌شود؟ و آن چیست که زیاد می‌شود ولی کم نمی‌شود؟ و آن چیست که کم می‌شود ولی زیاد نمی‌شود؟» ✅حضرت باقر علیه السلام فرمود:« آنچه کم و زیاد می‌شود، ماه آسمان است و آنچه کم نمی‌شود دریاست و آنکه کم می‌شود ولی زیاد نمی‌شود، عمر است.» بحارالانوار، ج 46 🦃 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🦋 🦋🦋 🦋باتشکرفراوان‌اززحمات‌شما🦋 والتماس‌دعا🦋أمینی‌زو🦋
(علیه‌السلام) "نجات نسل دو پرنده و تسلیم نخل خشكیده جابر بن یزید جُعفى حكایت كند: در یكى از سال ها، به همراه حضرت باقرالعلوم علیه السلام رهسپار مكّه معظّمه شدم . در بین راه ، دو پرنده به سمت ما آمدند و بالاى كجاوه امام محمّد باقر علیه السلام نشستند و مشغول سر و صدا شدند، من خواستم آن ها را بگیرم تا همراه خود داشته باشم ، ناگهان حضرت با صداى بلند، فرمود: اى جابر! آرام باش و پرندگان را به حال خود واگذار، آن ها به ما اهل بیت عصمت و طهارت پناه آورده اند. عرضه داشتم : مولاى من ! مشكل و ناراحتى آن ها چیست ، كه این چنین به شما پناهنده شده اند؟! حضرت فرمود: آن ها مدّت سه سال است كه در این حوالى لانه دارند و هرگاه تخم مى گذارند تا جوجه شود، مارى در اطراف آن ها هست كه مى آید و جوجه هاى آن ها را مى خورد. اكنون پرندگان به ما پناهنده شده تا از خداوند بخواهم كه آن مار را به هلاكت رساند؛ و من نیز در حقّ آن مار نفرین كردم و به هلاكت رسید؛ و پرندگان در امان قرار گرفتند." 👇👇👇👇 @daneshAfzaei_koodak
(علیه‌السلام) ✍..." تسلیم نخل خشكیده🌾🕊🥀🌾🥀 ......جابر گوید: سپس به راه خود ادامه دادیم تا نزدیك سحر و اذان صبح به بیابانى رسیدیم ؛ و من پیاده شدم و افسار شتر حضرت را گرفتم ؛ و چون حضرت فرود آمد، در گوشه اى خم شد و مقدارى از شن ها را كنار زد و در حال كنار زدن شن ها، چنین دعائى را بر لب هاى خود زمزمه مى نمود: خداوندا! ما را سیراب و تطهیر و پاك گردان . ناگهان سنگ سفیدى نمایان شد و امام علیه السلام آن سنگ را كنار زد و چشمه اى زلال و گوارا آشكار گردید، و از آن آب آشامیدم و نیز براى نماز وضو گرفتیم. و بعد از خواندن نماز، سوار شدیم و به راه خود ادامه دادیم تا آن كه صبحگاهان به روستائى رسیدیم ، كه نخلستانى كنار آن روستا بود، در آن جا فرود آمدیم ؛ و حضرت كنار نخل خرمائى - كه از مدّتها قبل خشك شده بود - آمد و خطاب به آن كرد و اظهار داشت : اى درخت خرما! از آنچه خداوند متعال در درون شاخه هاى تو قرار داده است ، ما را بهره مند ساز. جابر افزود: ناگهان دیدم درخت خرما، سرسبز و پربار شد و خود را در مقابل امام علیه السلام خم كرد؛ و ما به راحتى از ثمره آن مى چیدیم و مى خوردیم. در همین اثنا، یك مرد عرب بیابان نشین كه در آن حوالى بود، وقتى این کرامت را مشاهده كرد، به حضرت خطاب كرد و گفت : سحر و جادو كردید؟! امام علیه السلام در پاسخ ، به آن عرب خطاب نمود و به آرامى اظهار داشت : اى مرد! به ما نسبت ناروا مده ، چون كه ما از اهل بیت رسالت هستیم ؛ و هیچ كدام از ما ساحر و جادوگر نبوده و نیستیم ، بلكه خداوند متعال از اسامى مقدّسه خود كلماتى را به ما آموخته است كه هر موقع هر چه را بخواهیم و اراده كنیم ، به وسیله آن كلمات ، خداوند متعال را مى خوانیم و تقاضا میكنیم ، آن گاه دعاى ما به لطف او مستجاب خواهد شد" 👇👇👇👇 @daneshAfzaei_koodak
(علیه‌السلام) "نجات نسل دو پرنده و تسلیم نخل خشكیده جابر بن یزید جُعفى حكایت كند: در یكى از سال ها، به همراه حضرت باقرالعلوم علیه السلام رهسپار مكّه معظّمه شدم . در بین راه ، دو پرنده به سمت ما آمدند و بالاى كجاوه امام محمّد باقر علیه السلام نشستند و مشغول سر و صدا شدند، من خواستم آن ها را بگیرم تا همراه خود داشته باشم ، ناگهان حضرت با صداى بلند، فرمود: اى جابر! آرام باش و پرندگان را به حال خود واگذار، آن ها به ما اهل بیت عصمت و طهارت پناه آورده اند. عرضه داشتم : مولاى من ! مشكل و ناراحتى آن ها چیست ، كه این چنین به شما پناهنده شده اند؟! حضرت فرمود: آن ها مدّت سه سال است كه در این حوالى لانه دارند و هرگاه تخم مى گذارند تا جوجه شود، مارى در اطراف آن ها هست كه مى آید و جوجه هاى آن ها را مى خورد. اكنون پرندگان به ما پناهنده شده تا از خداوند بخواهم كه آن مار را به هلاكت رساند؛ و من نیز در حقّ آن مار نفرین كردم و به هلاكت رسید؛ و پرندگان در امان قرار گرفتند." 👇👇👇👇 @daneshAfzaei_koodak
مناظره (ع) حسن بصری نزد امام باقر(ع) آمد و عرض کرد: آمده‌ام سؤالاتی از شما بپرسم. امام فرمود: مگر تو فقیه اهالی بصره نیستی؟ گفت: چنین می‌گویند. امام فرمود: امر بزرگی را به عهده گرفته‌ای. 🌿جبر و تفویض🌿 شنیده‌ام که می‌گویی خداوند مردم را به خودشان واگذار کرده است! حسن بصری ساکت شد. امام فرمود: اگر خداوند به کسی وعدۀ امن و امان دهد، آیا او دیگر باید از چیزی بترسد؟ گفت: نه 🌿اهل بیت (ع) در قرآن🌿 امام فرمود: من آیه‌ای می‌خوانم که تو آن را به اشتباه تفسیر کرده‌ای. پرسید: کدام آیه؟ فرمود: وَجَعَلْنَا بَینَهُمْ وَبَینَ الْقُرَی الَّتِی بَارَکنَا فِیهَا قُرًی ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِیهَا السَّیرَ سِیرُوا فِیهَا لَیالِی وَأَیامًا آمِنِینَ ﴿۱۸﴾ (ترجمه:و میان آنان و میان آبادانی‌‌‌هایی که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهای متصل به هم قرار داده بودیم، و در میان آنها مسافت را، به اندازه، مقرر داشته بودیم. در این [راه ]ها، شبان و روزان آسوده خاطر بگردید.)[سبأ–۱۸] شنیده‌ام که جای امن را به مکه تفسیر کرده‌ای؟ وای بر تو! این چه امنیتی است که اموال اهالی آنجا به سرقت می‌رود و همواره عده‌ای کشته می‌شوند؟! سپس امام باقر به سینه مبارک خود اشاره کرد و فرمود: آن قریه‌های مبارک ما هستیم. حسن بصری گفت: فدایت شوم! آیا در قرآن آیه‌ای هست که به انسان‌ها بگوید قریه؟ امام فرمود: بله، آیه ۸ سوره طلاق که می‌فرماید: وَکأَین مِّن قَرْیةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِیدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُّکرًا (ترجمه:و چه بسیار شهرها که از فرمان پروردگار خود و پیامبرانش سر پیچیدند و از آنها حسابی سخت کشیدیم و آنان را به عذابی [بس ] زشت عذاب کردیم.)[؟–؟] بعد فرمود: آیا سرپیچی کننده در و دیوار است یا انسان‌ها؟ حسن بصری گفت: بله؛ منظور همان انسان‌هاست. امام فرمود: در آیه ۸۲ سوره یوسف، از قریه و دهستان سؤال می‌شود یا از اشخاص؟! وَاسْأَلِ الْقَرْیةَ الَّتِی کنَّا فِیهَا وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴿۸۲﴾ (ترجمه:و از [مردم ] شهری که در آن بودیم و کاروانی که در میان آن آمدیم جویا شو، و ما قطعاً راست می‌گوییم.)[یوسف–۸۲] سپس فرمود: قری یعنی علمای شیعیان ما و مقصود از سیر، علم است. یعنی هر کس به سوی ما آمد و حلال و حرام را از ما آموخت، دیگر از شک و گمراهی در امان است؛ زیرا احکام را از آنجا که باید بیاموزد، آموخته است؛ چون اهل بیت وارثان علم و فرزندان برگزیده‌اند و آن فرزندان ما هستیم، نه تو و امثال تو. و مبادا بگویی خداوند بندگان را به خودشان واگذاشته زیرا خداوند عزوجل، دچار سستی و ضعف نیست تا کاری را به مردم واگذار کند. آنها را هم به چیزی مجبور نمی‌کند که در این صورت به آنها ظلم می‌شود؛ خدا با بندگانش نه با جبر رفتار می‌کند نه با تفویض؛ بلکه با امری بین آن دو رفتار می‌کند.[۱]
مناظره (ع) حسن بصری نزد امام باقر(ع) آمد و عرض کرد: آمده‌ام سؤالاتی از شما بپرسم. امام فرمود: مگر تو فقیه اهالی بصره نیستی؟ گفت: چنین می‌گویند. امام فرمود: امر بزرگی را به عهده گرفته‌ای. 🌿جبر و تفویض🌿 شنیده‌ام که می‌گویی خداوند مردم را به خودشان واگذار کرده است! حسن بصری ساکت شد. امام فرمود: اگر خداوند به کسی وعدۀ امن و امان دهد، آیا او دیگر باید از چیزی بترسد؟ گفت: نه 🌿اهل بیت (ع) در قرآن🌿 امام فرمود: من آیه‌ای می‌خوانم که تو آن را به اشتباه تفسیر کرده‌ای. پرسید: کدام آیه؟ فرمود: وَجَعَلْنَا بَینَهُمْ وَبَینَ الْقُرَی الَّتِی بَارَکنَا فِیهَا قُرًی ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِیهَا السَّیرَ سِیرُوا فِیهَا لَیالِی وَأَیامًا آمِنِینَ ﴿۱۸﴾ (ترجمه:و میان آنان و میان آبادانی‌‌‌هایی که در آنها برکت نهاده بودیم شهرهای متصل به هم قرار داده بودیم، و در میان آنها مسافت را، به اندازه، مقرر داشته بودیم. در این [راه ]ها، شبان و روزان آسوده خاطر بگردید.)[سبأ–۱۸] شنیده‌ام که جای امن را به مکه تفسیر کرده‌ای؟ وای بر تو! این چه امنیتی است که اموال اهالی آنجا به سرقت می‌رود و همواره عده‌ای کشته می‌شوند؟! سپس امام باقر به سینه مبارک خود اشاره کرد و فرمود: آن قریه‌های مبارک ما هستیم. حسن بصری گفت: فدایت شوم! آیا در قرآن آیه‌ای هست که به انسان‌ها بگوید قریه؟ امام فرمود: بله، آیه ۸ سوره طلاق که می‌فرماید: وَکأَین مِّن قَرْیةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِیدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُّکرًا (ترجمه:و چه بسیار شهرها که از فرمان پروردگار خود و پیامبرانش سر پیچیدند و از آنها حسابی سخت کشیدیم و آنان را به عذابی [بس ] زشت عذاب کردیم.)[؟–؟] بعد فرمود: آیا سرپیچی کننده در و دیوار است یا انسان‌ها؟ حسن بصری گفت: بله؛ منظور همان انسان‌هاست. امام فرمود: در آیه ۸۲ سوره یوسف، از قریه و دهستان سؤال می‌شود یا از اشخاص؟! وَاسْأَلِ الْقَرْیةَ الَّتِی کنَّا فِیهَا وَالْعِیرَ الَّتِی أَقْبَلْنَا فِیهَا وَإِنَّا لَصَادِقُونَ﴿۸۲﴾ (ترجمه:و از [مردم ] شهری که در آن بودیم و کاروانی که در میان آن آمدیم جویا شو، و ما قطعاً راست می‌گوییم.)[یوسف–۸۲] سپس فرمود: قری یعنی علمای شیعیان ما و مقصود از سیر، علم است. یعنی هر کس به سوی ما آمد و حلال و حرام را از ما آموخت، دیگر از شک و گمراهی در امان است؛ زیرا احکام را از آنجا که باید بیاموزد، آموخته است؛ چون اهل بیت وارثان علم و فرزندان برگزیده‌اند و آن فرزندان ما هستیم، نه تو و امثال تو. و مبادا بگویی خداوند بندگان را به خودشان واگذاشته زیرا خداوند عزوجل، دچار سستی و ضعف نیست تا کاری را به مردم واگذار کند. آنها را هم به چیزی مجبور نمی‌کند که در این صورت به آنها ظلم می‌شود؛ خدا با بندگانش نه با جبر رفتار می‌کند نه با تفویض؛ بلکه با امری بین آن دو رفتار می‌کند.[۱]
(علیه‌السلام) "نجات نسل دو پرنده و تسلیم نخل خشكیده جابر بن یزید جُعفى حكایت كند: در یكى از سال ها، به همراه حضرت باقرالعلوم علیه السلام رهسپار مكّه معظّمه شدم . در بین راه ، دو پرنده به سمت ما آمدند و بالاى كجاوه امام محمّد باقر علیه السلام نشستند و مشغول سر و صدا شدند، من خواستم آن ها را بگیرم تا همراه خود داشته باشم ، ناگهان حضرت با صداى بلند، فرمود: اى جابر! آرام باش و پرندگان را به حال خود واگذار، آن ها به ما اهل بیت عصمت و طهارت پناه آورده اند. عرضه داشتم : مولاى من ! مشكل و ناراحتى آن ها چیست ، كه این چنین به شما پناهنده شده اند؟! حضرت فرمود: آن ها مدّت سه سال است كه در این حوالى لانه دارند و هرگاه تخم مى گذارند تا جوجه شود، مارى در اطراف آن ها هست كه مى آید و جوجه هاى آن ها را مى خورد. اكنون پرندگان به ما پناهنده شده تا از خداوند بخواهم كه آن مار را به هلاكت رساند؛ و من نیز در حقّ آن مار نفرین كردم و به هلاكت رسید؛ و پرندگان در امان قرار گرفتند." 👇👇👇👇 @daneshAfzaei_koodak