#اماممحمدباقر(علیهالسلام)
#قصه
"نجات نسل دو پرنده و تسلیم نخل خشكیده
جابر بن یزید جُعفى حكایت كند:
در یكى از سال ها، به همراه حضرت باقرالعلوم علیه السلام رهسپار مكّه معظّمه شدم .
در بین راه ، دو پرنده به سمت ما آمدند و بالاى كجاوه امام محمّد باقر علیه السلام نشستند و مشغول سر و صدا شدند، من خواستم آن ها را بگیرم تا همراه خود داشته باشم ، ناگهان حضرت با صداى بلند، فرمود: اى جابر! آرام باش و پرندگان را به حال خود واگذار، آن ها به ما اهل بیت عصمت و طهارت پناه آورده اند.
عرضه داشتم : مولاى من ! مشكل و ناراحتى آن ها چیست ، كه این چنین به شما پناهنده شده اند؟!
حضرت فرمود: آن ها مدّت سه سال است كه در این حوالى لانه دارند و هرگاه تخم مى گذارند تا جوجه شود، مارى در اطراف آن ها هست كه مى آید و جوجه هاى آن ها را مى خورد.
اكنون پرندگان به ما پناهنده شده تا از خداوند بخواهم كه آن مار را به هلاكت رساند؛ و من نیز در حقّ آن مار نفرین كردم و به هلاكت رسید؛ و پرندگان در امان قرار گرفتند."
👇👇👇👇
@daneshAfzaei_koodak
الإمام الباقر عليه السلام : إنّا نَأمُرُ صِبيانَنا بِالصَّلاةِ إذا كانوا بَني خَمسِ سِنينَ ، فَمُروا صِبيانَكُم بِالصَّلاةِ إذا كانوا بَني سَبعِ سِنينَ، و نَحنُ نَأمُرُ صِبيانَنا بِالصَّومِ إذا كانوا بَني سَبعِ سِنينَ بِما أطاقوا مِن صِيامِ اليَومِ إن كانَ إلى نِصفِ النَّهارِ أو أكثَرَ مِن ذلِكَ أو أقَلَّ، فَإِذا غَلَبَهُمُ العَطَشُ و الغَرَثُ [ الغَرَثُ : الجُوع (الصحاح : ج 1 ص 288 «غرث»). ] أفطَروا، حَتّى يَتَعَوَّدُوا الصَّومَ و يُطيقوهُ، فَمُروا صِبيانَكُم إذا كانوا بَني
تِسعِ سِنينَ بِالصَّومِ مَا استَطاعوا مِن صِيامِ اليَومِ، فَإذا غَلَبَهُمُ العَطَشُ أفطَروا. [ الكافي : ج 3 ص 409 ح 1 ، تهذيب الأحكام : ج 2 ص 380 ح 1584 كلاهما عن الحلبي عن الإمام الصادق عليه السلام. ]
امام باقر عليه السلام : ما كودكان خود را وقتى پنج ساله اند ، به نماز امر مى كنيم ؛ ولى شما كودكانتان را وقتى هفت ساله شدند ، به نماز امر كنيد . ما كودكان خود را وقتى هفت ساله اند ، به روزه وامى داريم ؛ به اندازه اى
كه توان دارند ، چه تا نصف روز باشد يا بيشتر يا كمتر . وقتى تشنگى و گرسنگى بر آنان چيره شد ، افطار مى كنند تا اين كه به روزه ، عادت كنند و توان آن را بيابند ؛ ولى شما كودكانتان را وقتى نُه ساله شدند ، به اندازه اى كه توان دارند ، به روزه وا داريد و وقتى تشنگى بر آنان چيره شد ، افطار كنند .
🌸مثل بوی سیب (داستان کودکانه از زندگی امام #محمد_باقر «علیه السّلام»)
✅غریبه بود و از راه دوری آمده بود. به این طرف و آن طرف نگاه کرد. بعد، از شتر پیاده شد. آن را کنار مسجد بست و وارد مسجد شد. مسجد خلوت بود. تنها دو سه نفر در حال نماز بودند.
مرد غریب، کنار کسی که به مسجد رفته بود ایستاد و مشغول نماز شد. آرامش عجیبی در مسجد بود. مرد غریب این آرامش را همراه با عطری دلنواز به خوبی حس می کرد.
از بیرون، از کنار دریچه ی مسجد، صدای بق بقوی چند کبوتر می آمد.
نمازش را که خواند، دوباره نگاهی به اطراف کرد. کودکی همراه پدرش، کمی آن طرف تر مشغول نماز بود. هر کاری که پدر می کرد، او هم می کرد، حتما بعد از او آمده بودند، چون وقتی وارد مسجد می شد، آن ها را ندیده بود. بعد به مردی که کنارش مشغول نماز بود خیره شد. مرد چهره ای زیبا و مهربان داشت. گویا عطری که هنگام نماز احساس می کرد، از او بود، بویی مثل بوی سیب!
مرد خوش قیافه آهسته زیر لب دعا کرد. مرد غریبه هم دست هایش را بلند کرد: «خدایا!» ما را به راه راست هدایت کن. خدایا ! تنها تو را می پرستیم و از تو یاری می خواهیم. خداوندا! ما را از همه مردم بی نیاز کن.»
مرد خوش قیافه که بوی سیب می داد، از جا بلند شد. گویا می خواست برود. پیش از رفتن، ایستاد و به مرد غریب خیره شد. مرد غریب هم به او نگاه کرد. مرد خوش قیافه که لبخندی مهربان بر لب داشت، به مرد غریبه سلام کرد و گفت: «برادر! این طور نگو. بگو: خدایا! ما را از مردم بد بی نیاز کن چون مؤمن، از برادرش بی نیاز نیست.»
مرد خوش قیافه خداحافظی کرد. مرد غریبه آن قدر نگاهش کرد تا از مسجد بیرون رفت. با خود گفت: «چه مرد نورانی و فهمیده ای! چه کلام زیبایی! هر که هست، مردی دانشمند و بزرگ است. تنها آدم های بزرگ و اهل علم می توانند این قدر قشنگ و خوب حرف بزنند.»
مرد غریبه از کسی که تازه وارد مسجد شده بود، پرسید: «آقا! ببخشید این مرد که الان از مسجد بیرون رفت، که بود؟»
-چطور او را نشناخته ای؟ او امام ما شیعیان، محمد باقر بود.
مرد غریبه با تعجب گفت: «راست می گویی؟ او محمد باقر (علیه السلام) بود؟ کاش زودتر او را شناخته بودم.»
منبع: دانشمند کوچک و پنج قصه ی دیگر، محمود پوروهاب
#داستان
#کودکان
🌸مرجع محتوایی تربیت دینی 🌸
👇 👇👇👇
@daneshAfzaei_koodak
#شعر امام محمد باقر علیه السلام
امام پنجمین ما محمد باقر است
عالم علم دین ما محمد باقر است
ناشر علم احمدی محمد باقر است
بوی گل محمدی محمد باقر است
گلشن دین منور از محمد باقر است
گلاب و گل معطر از محمد باقر است
مظهر دانش و کرم محمد باقر است
هادی نون و القلم محمد باقر است
ماه زمین و آسمان محمد باقر است
نور خدواند جهان محمد باقر است
غنچه باغ عابدین محمد باقر است
پرتو راه مومنین محمد باقر است
شمع شبستان بقیع محمد باقر است
ماه فروزان بقیع محمد باقر است
منبع :انس با قران و اهل بیت
امام #محمدباقر علیه السلام
#خردسالان
#کودکان
#چهار_شنبه
#شعر
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان
@daneshAfzaei_koodak
#کار_برگ
#دهه_فجر
#مسابقه_نقاشی_رنگ_آمیزی
#ویژه_مربیان
موفقیت بچه های سرزمینم آرزوی من است❤️
کانال تخصصی
🎗مسابقات فرهنگی🥇
🎲بازی های تربیتی👦
🌹🕊🇮🇷🌹🕊🌹🕊
@daneshAfzaei_koodak