سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . اینقدر ناراحت بودم ودلم شکسته بود داشت اشکام سرازیر میشد
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
تا من چایی رو خوردم حاجی یخچال رو گذاشته بود تو ماشین برادر زنش رفتی خونه اعظم .تا رسیدم دیدم عباس مچاله شده ویه گوشه جلو در نشسته وفکر کرده بود من خونه ام ونرفته بود خونه .تامنو دید مثل برق گرفته ها از جاش بلند شد که فرار کنه .نمیدونم چرا دلم براش سوخت شاید اگه خانوادش ولش نمیکردن وپشت بودن به این روز نمیوفتاد .رفتم جلو وگفتم عباس وایسا باهات کار دارم بیا براتون یخچال گرفتم کمک کن ببریم تو خونه .قیافه همسایه ها دیدن داشت با دیدن یخچال همه خیره نگاه میکردن وزیر لب پچ پچ میکردن .از همه خوشحال ترم که ملیحه بود که بالا وپایین میپرید .یخچال بردیم خونه وراننده رفت .
مریم:عباس بیا بشین ببین اگه قول بدی که درست بشی من کمکت میکنم .حتی جونمم میدم تا تو عباس قبلی بشی وبرگردی به زندگی ولی باید خودتم بخوای .شروع کرد گریه کردن والتماس کردن که خودمم دوست دارم آدم بشم بخدا خسته شدم .
فردا صبح رفتم براش دکتر آوردم وچندتا قرص ودارو داد بهش وبعد هم به همسایه ها سپردم که اگه سروصدایی اومد عباسه وتوجه نکنن .یه تخت چوبی شکسته صابخونه تو انبار داشت آوردمش بیرون ترتمیزش کردم وبا چندتا میخ محکمش کردم و عباس رو خوابوندم برای ترک .بعدش رفتم فرشای خانم آقا یی که صاحب یخچال بودن رو هم شستم تا حلال باشه .رفتم تا خود دنبال کار گشتم ویکی دوجا کار کردم با پولش میوه وکمپوت وغذا گرفتم برای اعظم وملیحه وعباس که داشت ترک میکرد جون داشته باشه .نصف شب عباس خودشو به دیوار میکوبید وعربده میزد که نمیخوام ترک کنم میخوام برم بزار برم ازاین جهنم .دارم میمیرم .با طنابی که زیر تخت گذاشته بودم بستمش وگفتم یا ترک میکنی یا همینجا میمیری .تا صبح بالا سرش بیدار بودم ومیوه بهش میدادم یا دست وپاهاش رو ماساژ میدادیم.اصلا دلم نمیخواست که اتفاقی براش بیوفته .اعظم هرروز میرفت به بچه سر میزد وبرمیگشت .
دوسه روزی گذشت وعباس سرحال شد کامل خوب نشده بود ولی از اولش بهتر بود منم تو این دوسه روز حسابی کار کرده بودم وپول درآورده بودم .بردمشون بازار برای همشون یه دست لباس خریدم با یه جعبه شیرینی رفتیم دنبال ترخیص کردن بچه .چقدر خوشحال بودم که عباس خوب شده بود .بچه رو مرخض کردیم واومدیم خونه که اعظم گفت عباس موافقی اسم دخترمون رو مریم بزاریم ؟آخه نمیدونی مریم تو این چندروز به خاطر ما چه کارهایی که نکرده دوست دارم دخترم مهربونی وخوشگلی وزرنگیش به خالش بره .عباسم گفت من حرفی ندارم .مریم خیلی هم اسم قشنگی هست .واینجوری بود که اسم عضو کوچیکمون شد مریم ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍از دالایی لاما پرسیدند:
چه چیزی درباره انسان او را متعجب
می سازد؟
او پاسخ داد:
انسان برای بدست آوردن پول
سلامتی اش را از دست می دهد و
بعد پولش را از دست می دهد
تا دوباره سلامتی اش را بدست آورد و
بعد آنقدر مضطرب آینده می شود که
زمان حال را از دست می دهد نتیجه
آنکه نه در زمان حال زندگی می کند و
نه آینده ...
او آنگونه زندگی می کند که انگار هیچگاه
مرگ را تجربه نخواهد کرد، و سرانجام
مرگ را تجربه می کند در حالی که هیچگاه
زندگی نکرده است !!
🖌#کانال_دڪتر_انوشه
👇@daneshanushe✍️
هیچ وقت حسرت زندگی آدمایی رو که از درونشون خبر نداری نخور!
حسادت نوعی اعتراف به حقیر بودن خویش است.
هر قلبی دردی دارد ؛ فقط نحوه ابراز آن فرق دارد.
بعضی ها آن را در چشمانشان پنهان میکنند؛
بعضی ها در لبخندشان!
خنده را معنی به سر مستی مکن
آنکه میخندد غمش بی انتهاست
نه سفیدی بیانگر زیبایی ست و نه سیاهی نشانه زشتی.
کفن سفید ؛ اما ترساننده است و کعبه سیاه اما محبوب و دوست داشتنی است.
انسان به اخلاقش سنجیده می شود نه به مظهرش.
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هایت را به پیش خدا گلایه کنی ؛ نظری به پایین بینداز و داشته هایت را شاکر باش...
❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆زن یعنی..../دکتر الهی قمشه ای
🎥#دکتر_الهی_قمشه_ای
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
👱 سیاست های مردانه
💞 کلیشه ای نباش
همیشه سر سفره آماده ننشین. غذاها خود به خود سر میز ظاهر نمی شوند، یه نفر هست که اونها رو اونجا می ذاره و اون یه نفر می تونی تو باشی.
💞 همکاری کن
وقتی می خواهید از خانه بیرون برید، قبول کن که اون بیش از تو کار داره که انجام بده. پس اونطوری قدم نزن، در پوشاندن لباس بچه ها کمکش کن، کولر و چراغها رو خاموش کن
💞 مرتب دوش بگیر
تو یه مردی، عرق می کنی و بوی بد می دی. قبول کن.
💞 وسایلتو جمع و جور کن
خیلی زشته منظره پیژامه ای روی زمین با دو جای پا، یا پیراهن روی مبل
💞 راه را بپرسید
گم شدی، بپذیر. درسته که بالاخره می رسی؟ درست، ولی بالاخره برای رسیدن زمان دیری است.
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 ترفندی برای قهر نکردن همسر
#دکتر_سعید_عزیزی
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
دیگر عاشق دلخسته او نیستید⁉️
اکثر زوج ها پس از مدتی احساس می کنند
که دیگر آن شور و نشاط و عشق آتشین
روزهای اول را نسبت به همسرشان ندارند.
اختلاف نظرها در هر رابطه ای وجود دارد،
طبیعی ست که شما هیجان روزهای اول
را نداشته باشید اما این را هم بدانید که از
بین رفتن این هیجان به معنی کم شدن
علاقه شما نیست، بلکه تنها فرم رابطه تان
تغییر کرده است.
بنابراین بهتر است که این موضوع را به
روی همسرتان نیاورید زیرا ممکن است که
تنها توهمی بیش نباشد.
❤️
33.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 مشکلاتی که ممکن است بین پدر و فرزندان پیش آید/روانشناس پهلوان نشان
#روانشناس_پهلوان_نشان
#والدین
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . تا من چایی رو خوردم حاجی یخچال رو گذاشته بود تو ماشین بر
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
دیگه تو شهر کاری نداشتم عباس خوب شده بود وبچها هم خوب بودن وسیله خونه فرش ویخچال وپتو وبالش وتشک وقابلمه وقاشق چنگال وچراغ هم براشون گرفته بودم ودوباره خونه رنگ یه خونه واقعی گرفت .خیلی خوشحال بودم که آقام نفرستاده بود دنبالم تا کارام تموم شده بود .فردا صبح صدای ممدعلی تو حیاط پیچید وفهمیدم دیگه وقت رفتنه .آماده شدم ملیحه اعظم گریه میکردن ولی چاره ای نداشتم دوباره راهی ده شدیم .دلم برای بچه ها یه ذره شده بود همه رو بغل کردم وبوسیدم .که آقام از در نیومده تو گفت :از سر ویلونیت اومدی حالا یه چندروزم میخوای بشینی واینا رو لوس کنی ؟پاشو که هزار کار داریم .بلندشدم بشینم سرکار همیشم که آقام گفت :اوهه چه بلند وبدقواره هم شده شده مثل ساربان معلومه که هیچکی سراغت نمیاد با با این هیکل .ازاون روز دیگه اسممو صدا نمیکرد همیشه بهم گفت ساربان .فرداصبح زود با صدای آه وناله سکینه چشم باز کردم .بله بالاخره وقتش بود .همچین کولی بازی درآورده بود وداد میزد آقام هم منصور وفرستاد پی ماشین وممدعلی ومنم لباسهای بچه رو آماده کردم ولباسهای سکینه هم پوشیدم ورفتن شهر .آقام ترسیده بود وزیر لب ذکر میگفت .نمیفهمیدم برای حال سکینه دعا میکنه یا برای اینکه بچه دختر نشه .یه دوروزی ازشون خبری نبود تا اینکه سرظهر صدای در اومد ننه وآقای سکینه اومدن وخبر دادن که دارن میان وتو راه هستن .خونه رو آب وجارو کردم وشام درست کردم وذغال ومنقل واسه اسپند گذاشتم وگوسفند رو بهش آب دادم وآماده گذاشتم گوشه حیاط واسه قربونی .یکی دوساعت بعد اومدن .قیافه سکینه دیدن داشت .سریع رفتم ودست سکینه رو گرفتم وبردم بالا .اصلا تو صورتمم نگاه نکرد وقتی بهش تبریک گفتم .بچه رو از ننه سکینه گرفتم وفهمیدم که خدا بهمون یه خواهر دیگه داده آقام وپدر سکینه هم گوسفند وقربونی کردن وبین درو همسایه پخش کردیم .تموم همسایه ها واسه عیادت میومدن وآقام بهشون شیرینی میداد .خیلز دلم شکسته بود از رفتار آقام یاد زایمان ننم میوفتادم با اینکه بچه بودم ولی ترس رو تو چشمای ننم میدیدم وبارها شاهد اشک ریختن های یواشکیش وکتک خوردناش بودم برای دختر دار شدن .ولی الان آقام مثل پروانه دور سکینه میچرخه ببینه چی میخواد وچی کم داره .یه هفته گذشته بود وقرار بود که بچه رو ببریم حموم واونجا هم براش اسم بزاریم تواین یه هفته اینقدر از دست کارهای سکینه وننش حرص خورده بودم که دلم میخواست خفشون کنم .واسه همین من سردرد رو بهونه کردم وحموم نرفتم باهاشون عاطفه هم برای هفته حموم اومده بود ولی خیلی ناراحت بود ..
.
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✨﷽✨
✅تلنگر
✍ تنها بازمانده يك كشتی شكسته توسط جريان آب به يک جزيره دور افتاده برده شد. با بیقراری به درگاه خداوند دعا میكرد تا او را نجات بخشد. ساعت ها به اقيانوس چشم میدوخت، تا شايد نشانی از كمک بيابد اما هيچ چيز به چشم نمیآمد.
سرآخر نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبهای كوچک بسازد تا خود و وسايل اندكش را بهتر محافظت نمايد. روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود. اندوهگين فرياد زد: «خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟» صبح روز بعد او با صدای يک كشتی كه به جزيره نزديک میشد از خواب برخاست. آن کشتی میآمد تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسيد: «چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟» آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، ديديم!»
💥 آسان میتوان دلسرد شد هنگامی كه بنظر میرسد كارها به خوبی پيش نمیروند، اما نبايد اميدمان را از دست دهيم، زيرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در ميان درد و رنج. دفعه آينده كه كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند...
🍃🍃🍃🌼🍃
*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن ها ♥️قلب♥️ خانه اند؛
زن ها اگر شاد باشند قلب خانه میتپد...
زن ها اگر موهایشان را شکل دهند،
اگر صورتشان را آرایش کنند،
اگر لباسهای شاد بپوشند،
زندگی در خانه جریان پیدا می کند...
زن ها اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند،
اگر شوخی کنند،
بخندند،
همه اهل خانه را به زندگی نوید میدهند...
اگر روزی زن خانه چشمهایش رنگ غم بدهد، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد، اگر ذره ای بی حوصله و نا امید به نظر برسد،
تمام اهل خانه را به غم کشیده است...
💎 آری زن بودن دشوار است،
زنان ارمغان آور شادی، گذشت و خنده اند...
👈🏻 یادمان نرود قلب خانه باید بتپد...
🖌#کانال_دڪتر_انوشه
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
18.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هدف ازدواج تسکین و آرامش دو انسان در کنار یکدیگر است!
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
تقدیم به تمام زنان و دختران میهنم .....
سنگ باش بانو!
شیشه که باشی می شکنند تو را به جرم شفافی و میگویند:
شکستنی را باید شکست...🍃🌸
سفت باش بانو!
نرم که باشی تورا خفه میکنند زیر غرورشان و میگویند:
سکوت نشانه رضایت است...
مرد باش بانو!
زن که باشی لگد کوبت میکنند زیر هوس هایشان و میگویند :
هرزه بود...🍃🌸
خار باش بانو!
گل که باشی اسید پاشی ات میکنندبه انگ قانون عاشقی و میگویند : بی وفا بود...
روباه باش بانو!
آدم که باشی قربانیت میکنند با مکاری تمام و میگویند:
ساده بود و هالو...🍃🌸
گرگ باش بانو!
طعمه که باشی می درند شخصیتت را با نگاه هیزشان و میگویند: خودش اینگونه نخ داد...
فریاد باش بانو!
آه که باشی تورا می آزارنند با هر ظلمی و میگویند :
اگر درد داشت فریاد میزد...🍃🌸
زخم باش بانو!
مرهم که باشی تورا پر میکنند از درد برای بهبودیشان و میگویند: تو یا د آور دردی ....
مغرور باش بانو!!!
تا حریمت حفظ شود تا آلوده نشوی
تا آسیب نبینی.❤️
شبتون زیبا 🌹
👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
✴️ شنبه 👈21 مهر/ میزان 1403
👈8 ربیع الثانی 1446👈12 اکتبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
میلاد مسعود حضرت ابو محمد حسن بن علی العسکری ابوالقائم سلام الله علیهم اجمعین (222 هجری قمری)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر:
✅خرید و فروش.
✅طلب حوائج.
✅شروع به کسب و کار.
✅دیدار با قاضی و روسا و اقدامات قضایی.
✅و داد و ستد و تجارت خوب است.
🚘مسافرت: مسافرت همراه صدقه خوب است.
👶زایمان خوب و نوزاد عمرش طولانی و ولادتی آسان دارد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خرید خانه و مسکن.
✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️رفتن به خانه نو.
✳️ختنه نوزاد.
✳️شراکت و امور مشارکتی.
✳️و درختکاری نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث بیماری می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث درد سر می شود.
💑حکم مباشرت امشب شب یکشنبه: مباشرت برای صحت بدن خوب است.
😴😴 تعبیر خواب:
خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 9 سوره مبارکه "توبه" است.
اشتروا بایات الله ثمنا قلیلا...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که دو نفر برای قطع معامله ای نزد خواب بیننده بیایند و از این قبیل امور قیاس شود.
کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 پدر اگر بتواند خوب ورود کند معجزه میکند.
پدر هم برای دختر خوب است هم برای پسر./دکتر عزیزی
🎥#دکتر_عزیزی
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅🔸 در یک خانواده حفظ کرامت همیشه حرف اول رو میزنه
بسیار مهم و کلیدی👌👌👌
#استاد_پناهیان
❤️ @daneshanushe✍️
📔#حکایت_خواندنی_و_پندآموز
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.
خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند و تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب خود را حفظ کنند.
ولی خارهایشان یکدیگر را زخمی میکرد با اینکه وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی تصمیم گرفتند ازکنارهم دور شوند ولی با این وضع از سرما یخ زده می مردند ازاین رو مجبور بودند برگزینند:
یا خارهای دوستان را تحمل کنند و یا نسلشان از روی زمین محو گردد ...
دریافتند که باز گردند و گردهم آیند.
آموختند که با زخم های کوچکی که از همزیستی بسیار نزدیک با کسی بوجود می آید کنار بیایند و زندگی کنند چون گرمای وجود آنها مهمتراست و این چنین توانستند زنده بمانند.
بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم آورد بلکه آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و محاسن آنان را تحسین نماید..!
ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎﻳﻴﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﻢ
ﭘﻴﺪﺍﻳﺶ ﻛﻪ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﻴﺐ ﻫﺎﻳﺶ ﻣﻲ ﮔﺮﺩﻳﻢ
ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎیی ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ میگردیم .
❣ هشدار نسبت به تغییر فلسفه مهریه ❣
💓 ما اگر از طرف خودمان برای احکام، فلسفه بافی کنیم و بر اساس همین فلسفه احکام را مدیریت کنیم، از مسیر دین خارج شدهایم.
💓 ما در ابتدا باید ثابت کنیم که فلسفه مهریه از نگاه دین، مهریه پشتوانه اقتصادی پس از طلاق است، بعد درباره جوانب آن صحبت کنیم.
💓 اگر از نگاه دین ، فلسفه مهریه پشتوانه اقتصادی زن پس از طلاق باشد، پذیرش مهر السنّه معقول نیست. ولی در هیچ آیه و روایتی چنین مطلبی بیان نشده.
💓 پس بهتر است برای اوضاع اقتصادی زندگی زن پس از طلاق ، فکر دیگری بکنیم؛ نه اینکه یک حکم الهی را تغییر جهت دهیم و آن را از مسیری که خدا برای آن تعیین کرده، خارج کنیم.
#قبل_از_ازدواج
❤️@daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . دیگه تو شهر کاری نداشتم عباس خوب شده بود وبچها هم خوب بو
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
عاطفه هم اومده بود ولی حال وروز خوبی نداشت هرچقدرم ازش میپرسیدم چیزی نمیگفت .بچه رو حموم کردن ومن براش لباس پوشیدم وبردمش خونه .خونه پرازمهمون بود وناهار آبگوشت بار گذاشته بودم .
بعد از خوردن ناهار اعلام کردن که اسم بچه رو مرضیه میزاریم .تقریبا دیگه نزدیکای غروب بود که همه رفتن خونشون وخونه خالی شد .دست عاطفه رو کشیدم بردم اتاق وگفتم بگو ببینم چی شده اصلا ازپنهون کاری خوشم نمیاد من هنوزم با منصور سرسنگینم بابت دروغش نمیخوای که با توهم قهر باشم .عاطفه کمی این دست واون دست کردوگفت آبجی ننه وخواهر موسی هرروز میپرسن حامله نیستی چرا بچه نمیاری .نکنه نازایی .حتی دوسه شب پیش شنیدم دوتا خواهرومادرش به موسی میگن بیا بریم دختر خواهر همسایمون رو ببین تا برات بگیریم این عاطفه نازاست که تا الان حامله نشده .آبجی من بچه دار نمیشم .؟مریم:کی گفته نمیشی خواهرم اونا یه چرت وپرتی گفتن مگه تو چندوقته عروسی کردی اصلا که به نازایی رسیدی .اینا همه از حسادته توگوش نکن بهشون .خدایا کی باید تموم میشد آخه حالا نوبت عاطفه است حالا باید غصه عاطفه رو بخورم .آخه چرا باید کسی به سن عاطفه به اینکه نکنه نازا باشه فکر کنه وغصه بخوره .امروز با حرفام آرومش کردم ونزدیک غروب موسی اومد دنبالش .
کشیدمش کنار وگفتم داداش موسی عاطفه چیزی شده خیلی ساکت وکم حرف شده وخیلی ناراحته انگار منم هرچقدر ازش میپرسم چیزی نمیگه که میگه همه چی خوبه وهمه خوبن .اگه چیزی هست به من بگو نگرانشم .موسی:نه چیزی نشده یکم با مادرم سروصدا داشتم حتما واسه اون بوده نگران نباش .مریم:باش پس من خواهرمو به تو میسپرم ها من به امیدتو خواهرمو میفرستم تو اون خونه .به موسی نگفتم که ازهمه چی خبر دارم چون فکر میکردم با خودش میگه که حالا هرچی تو خونه ما اتفاق بیوفته عاطفه میره به همه میگه واعتمادشو نسبت به عاطفه از دست میده واسه همین گفتم من چیزی نمیدونم وتو بگو چی شده .چند وقتی گذشته بود وروزا مثل هرروز تکراری شب میشد وصبح میشد ومیگذشت .مهدی رفته بود تهران وخونه کرایه کرده بود قرار بود دوسه روز دیگه جمع کنن برن تهران زندگی کنن .راستش خیلی سختم بود خیلی ناراحت بودم نمیدونستم با جای خالیشون چیکار کنم .تند تند دلم میگرفت وبغض گلومو میفشرد .عروسی منصور وخدیجه هم افتاده بود برای ماه بعد تا یکم اوضاع سکینه روبه راه بشه .همچنان از احمد خبری نبود ومادرشم هرجا منو میدید ناله ونفرین میکرد که مقصر تویی .خودمم دلم شور میزد براش دلم براش تنگ شده بود ازبچگی همیشه مثل سایه دنبالم بود...
جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و...
با جون و دل میشنوم🥺👇
🧚♀🕊 ♥️ @Delviinam
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
✨نظر قرآن درباره دوستی پنهانی دختر و پسر📛
❤️قرآن کریم به عنوان یگانه کتاب تربیتساز الهی، در بحث بهداشت روانی دختر و پسر، بر حفظ حریم زن و مرد تاکید ورزیده و همگان را از داشتن روابط و دوستیهای پنهانی با جنس مخالف برحذر داشته است.
🍀دیدگاه قرآن در خصوص دوستگیری از جنس مخالف در دو آیه زیر آمده است:
✨نخست، در سوره نساء آیه 25،خطاب به مردان، آنها را از ازدواج با زنان یا دخترانی که روابط دوستانه پنهانی با دیگران داشتهاند منع کرده میفرماید«...فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غیر مسافحات و لا متخذات اخدان »
"آنان(زنان پاکدامن) را با اجازه خانوادههایشان به همسری خود در آورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند و زناکار و دوست گیران پنهانی نباشند."
✨در جایی دیگر همین تعبیر درباره پاکدامنی مردان آمده است:«الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُوْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ (مائده/5 )؛
"و زنان پاکدامن از مسلمانان و زنان پاکدامن از اهل کتاب حلالاند، هنگامی که مهر آنان را بپردازید و پاکدامن باشید، نه زناکار و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید."
🌱نکتهها:
💫کلیدواژه قرآن در خصوص این گونه رفاقتهای ناسالم، واژه " خِدن " است. خِدن، بیشتر درباره كسی استعمال میشود كه دوستی وی از روی شهوت باشد. در حالیکه قرآن، از دوست اصیل و سالم به "خلیل" تعبیر میکند.
💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠پشیمانی غرب از شاغل بودن زنان
⁉️غرب برای حل این مسئله چه سیاستی را پیش گرفت؟
خوشحالی حضرت زهرا در چه موردی بوده...!؟
#حق_زن
#زن_در_غرب