هدایت شده از تبیین
📌بخش چهارم) هاشمی و دهه های محرم!!!
هاشمی رفسنجانی در خاطرات صریح خود، پرده از اعتقاداتی بر میدارد که بسیار شگفت انگیز است.
در زمانی که تمام آحاد مردم اعم از شیعه یا سنی، مسیحی یا یهودی، نسبت به عظمت عاشورای حسینی متواضعانه سر تعظیم فرود می آورند و عزادار هستند، آقای هاشمی به صراحت گوشه ای خوشگذرانیهای خود در این ایام حزن انگیز را به روی کاغذ آورده و آنها را در تاریخ ثبت میکند.
به برخی از این خاطرت توجه بفرماید:
⚛️یکشنبه 30 تیر 1370 (تاسوعای حسینی):
«با هلیکوپتر به سد لتیان آمدیم. بچهها هم تا ظهر کمکم رسیدند. مهدی و فاطی نیامدند. هوای خوبی دارد. عصر همراه بچهها، خواستم اسکی روی آب یاد بگیرم. کمی دنبال قایق کشیده شدم. بدنم آمادگی برای چنین ورزشی ندارد. گرچه آسان است.
آب لتیان پایینتر از سطح آن در سال گذشته است. یک نفر چینی پیشبینی کرده است که ساعت 8 امروز زلزلهای به قدرت 8/6 ریشتر در تهران روی خواهد داد. به همین خاطر بسیاری از مردم از تهران سفر کرده یا از خانه بیرون رفتهاند... آمدن ما به لتیان هم بیارتباط با این نیست. گرچه خودم اصلاً قبول ندارم فقط به خاطر بچهها آمدم.»
هدایت شده از تبیین
⚛️دوشنبه 31 تیر 1370 (عاشورای حسینی)
👈🏻امروز عاشورا است. تا ساعت هشت و نیم صبح خوابیدم. روز را به «استراحت» و انجام کارهایی که با خودم به «لتیان» برده بودم، گذراندم. نزدیک غروب به خانه برگشتم.
مطابق خاطرات سال 1372 هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش سفر تفریحی خانوادگی را با جمعی از بستگان از سوم محرم (برابر با سوم تیر 1372 آغاز میکنند و تا ششم محرم که به تهران برمیگردند در سواحل خزر به تفریح میپردازند؛ و دوباره روز یازدهم محرم (برابر با 11 تیر) برای تفریح به دریاچه سد لتیان میروند. او دراینباره مینویسد:
سوم تیر 1372: (سوم محرم)
«...زیر نور مهتاب مقداری شنا کردم، با حال و آرامشبخش بود؛ شام را دیر وقت خوردیم و کمی پیادهروی و خواب...»
⚛️پنجم تیر 1372: (پنجم محرم)
«بعد از نماز در ساحل دریا قدم زدم و منظره جالب بالا آمدن خورشید را تماشا کردم...با اتوبوس بهسوی فرودگاه رشت حرکت کردیم. در خیابانهای شهر دستههای عزاداری محرم مشغول عزاداری بودند.»
⚛️یازدهم تیر 1372: (یازدهم محرم، فردای عاشورا)
«امروز به سد لتیان رفتیم. بچهها و بستگان هم آمدند. عفت و یاسر نبودند. پیش از ظهر همراه عماد و علیرضا و جلال مدتی قایق پدالی در دریاچه سد راندیم. بعدازظهر نیم ساعتی شنا کردم و بقیه روز را استراحت و قدم زدن و مقداری مطالعه و استماع گزارشها داشتم...»
هدایت شده از تبیین
🚫رد شدن از مسلمات تشیع!
به این جمله دقیق توجه بفرماید:
👈🏻👈🏻"تا کی بر سر خلیفه اوّل بجنگیم؟".👉🏻👉🏻
این جمله ای بود که آقای هاشمی عنوان کردند، ظاهرا موضوع حقانیت خلافت حضرت علی (علیه السلام) و غصب این خلافت توسط خلفای سه گانه، از دید آقای هاشمی فاقد اهمیت بوده و این اصل را به انحراف با موضوع وحدت گره زده اند.
موضوعی که از اساس یک نوع مغالطه بوده و رد این فرضیه ی باطل و انحرافی را در ادامه با گفتاری ازو مقام معظم رهبری(ره) ثابت خواهیم کرد.
تا جایی که حضرت آقا در بیان خود عنوان میکنند؛ قائلین این تفکر در پی توطئه هستند!!!
آقای هاشمی، البته این جمله عجیب خود را با تکمله ای دیگر، کامل کرده و بیان داشته بودند:
"اینکه چه کسی اولین خلیفه بوده یا نبوده، مسئله تاریخی است که هیچ سودی برای ما ندارد و نتیجهای از آن نخواهیم گرفت. اینکه آنها چگونه وضو میگیرند و نماز میخوانند، منطق عقلانی برای تبدیل شدن به اختلاف ندارد".
اگرچه طی سال هایی که از زندگی آقای هاشمی گذشت، شنیدن جملات نامتعارف از سوی ایشان، برای مردم و رسانه ها به یک رویه ی عادی تبدیل شده، اما ورود تعجب برانگیز وی به مباحث اینچنینی که دنیایی از حاشیه را با خود به همراه خواهد داشت، به شدت تامل برانگیز است.
هاشمی رفسنجانی این بار نه در عالم سیاست و نه در بیان خاطرات بی اعتبار دونفره از امام خمینی(ره)، بلکه راجع به یکی از اصول لایتغیر شیعیان، یعنی بحث خلافت مسلمین پس از پیامبر، کلمات تاسف برانگیزی را به زبان آورده است.
هدایت شده از تبیین
به این جملات رهبری که در سال 1368 ایراد شده است دقت بفرمایید:
""بعضى در بيان مطلب اشتباه مىكنند. وقتى كه آنها اين حرفها را مىزنند، شايد خيلى هم ساده نباشد. وقتى مىخواهند وحدت اسلامى را بيان كنند، مىگويند كه در صدر اسلام، نه شيعه و نه سنى بود؛ پس شيعه و سنى غلط است! نه، اين حرفِ نادرست و سستى است. بحث سر اين نيست كه در صدر اسلام، آيا شيعه و سنى وجود داشت يا نه. بالاخره بعد از پيامبر، آراى مسلمين متفاوت شد. يك عده در مسألهى امامت نظرى داشتند و عدهيى نظر متفاوت ديگرى داشتند. بعضى منبع احكام الهى را يك چيز و بعضى چيز ديگرى دانستند. بنابراين، در اصول و فروع، از همان اول اختلافاتى بين مسلمانان به وجود آمد. اين كه ما بگوييم در صدر اسلام، نه شيعه و نه سنى بود، حرف غلطى است. امروز اين حرف، در حقيقت به معناى نفى كردن و از بين بردن معارف و فقه و محصول فرهنگى همهى فِرَق مسلمين است. روى هر چه دست بگذارند، مىگويند در صدر اسلام نبوده، پس اين غلط است! اين، خودش حرفى شبيه توطئه است...""
دانشگاهمدافعانحریمولایت
❌هاشمی و جریان انحرافی
شاید تا اسم جریان انحرافی به گوش برسد ناخودآگاه همه ی اذهان به سمت دولت بهار و جریان انحرافی بهار بچرخد. ولی در واقع جریان اصلی انحراف را باید در قاموس تفکر هاشمی جستجو کرد.
به این بیانات حضرت آقا و سپس مصداق یابی آنها در جملات هاشمی دقت بفرمائید:
⭕️" اينكه ما بيائيم مسئلهى عقلانيت را مطرح كنيم و بگوئيم «بر سر عقل آمدن انقلاب»، اين ما را به نتيجه نميرساند. من يادم هست آن سالهاى اول انقلاب، از جملهى حرفهائى كه زده ميشد، اين بود كه بايستى ما انقلاب را سر عقل بياوريم! يعنى عقلانيت را به عنوان يك وسيله، بهانه قرار بدهند و از اصول و مبانى و پايههاى اصلى صرف نظر كنند؛ اين نبايد انجام بگيرد". (دیدار با اعضای مجلس خبرگان )شهریور1390
و حال این جمله از آقای هاشمی:👇🏻👇🏻👇🏻
هاشمی:
در سال ۶۷ با تدبیر و #عقلانیت در داخل و جهان توانستیم نه تنها جنگ را ختم کنیم بلکه پیروزی سیاسی خود در سازمان ملل متحد را ثبت کردیم.
پ.ن:
یعنی تا قبل از آن و در جریان 8 سال دفاع مقدس، ما درگیر نوعی بی عقلی و بی تدبیری بودیم. (اینکه ما در سازمان ملل توانسته باشیم پیروزی ای به نام خود ثبت کنیم را در فصل سوم و در مرور پرونده سیاسی ایشان بحث خواهیم کرد که آیا صحت داشت یا خیر؟!)
حال به این بیان حضرت آقا نیز دقت بفرمائید:
⭕️"اگر كسى يا جريانى بخواهد به نام عقلگرائى، از ارزشهاى اسلامى و انقلابى عدول كند، اين انحراف است. اگر كسى بخواهد به وسيلهى عقلگرائى، در مقابل دشمن بىتقوائى به خرج بدهد، وابستگى به وجود بياورد، اين انحراف است، اين خيانت است. آن عقلانيتى كه در مكتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نميكند كه ما از خدعهى دشمن غافل شويم، از كيد او غافل شويم، از نقشهى عميق او غافل شويم، به او اعتماد كنيم، در مقابل او كوتاه بيائيم. هرچه كه انسان در مقابل دشمن كوتاه بيايد، پشتوانهى عظيم معنوى در درون كشور و درون ملت را از دست خواهد داد".(سالروز رحلت امام خمینی سال 90)
هدایت شده از تبیین
🌧فرج شخصی و فرج عمومی
🌦با دقت در روايات فهميده مى شود كه فرج بر دو قسم است: فرج شخصى و فرج عمومى؛
🌦فرج شخصى : پاك شدن انسان از اخلاق زشت و ويژگي ها و صفات پست و فرومايه، و رسيدن به كمالات فطرى و درجات والاى انسانى و اخلاق و منش الهى.
🌦فرج عمومى: عبارت است از رها شدن جامعه از شرّ ستم و بيداد و رسيدن به عدل و داد و برپا شدن دولت آقايى و عدل كه در آن دولت، حق عزيز و محترم و باطل، ذليل و پايمال گردد.
📚برگرفته از کتاب ظهور نور
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
─═इई💠✨﷽✨💠ईइ═─
#خطبه_بیست_و_یکم_نهج_البلاغه
💎و من خطبة له (عليه السلام) و هي كلمة جامعة للعظة و الحكمة :
فَإِنَّ الْغَايَةَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَكُمُ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ .
💠⚜💠
💎(اين خطبه بخشى از خطبه 167.است كه در سال 35.هجرى در آغاز خلافت ايراد فرمود)
قيامت پيش روى شما و مرگ در پشت سر، شما را مى راند. سبكبار شويد تا برسيد. همانا آنان كه رفتند در انتظار رسيدن شمايند.
مى گويم: (اين سخن امام عليه السّلام پس از سخن خدا و پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ) با هر سخنى سنجيده شود بر آن برترى دارد و از آن پيشى مى گيرد و از جمله «سبكبار شويد تا برسيد» كلامى كوتاهتر و پر معنى تر از آن شنيده نشده چه كلمه ژرف و بلندى چه جمله پر معنى و حكمت آميزى است كه تشنگى را با آب حكمت مى زدايد ما عظمت و شرافت اين جمله را در كتاب خود به نام «الخصائص» بيان كرده ايم) .
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat