eitaa logo
دانشمند؛ روایت پیشرفت ایران
252 دنبال‌کننده
206 عکس
7 ویدیو
0 فایل
🌱مجله دانشمند اولین نشریه تخصصی «روایت پیشرفت» 💠تهیه‌ مجله 🔹دکه‌های مطبوعاتی سراسر کشور 🔹سایت انتشارات ایران ketabir.com با ارسال رایگان 🔹تماس برای اشتراک سالانه و سفارش تلفنی 09123969195- آقای بابایی ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 رونمایی از دو کتاب «روایت پیشرفت دانش‌بنیان‌ها با مشارکت مردم» در دومین نمایشگاه ملی آبادیران 🔻در راستای ترویج فرهنگ مشارکت مردمی در عرصه آبادانی و پیشرفت فناورانه کشور و معرفی الگوهای موفق در این زمینه، دو کتاب باهدف روایت پیشرفت دانش‌بنیان‌ها با مشارکت مردم در دومین نمایشگاه ملی آبادیران رونمایی خواهد شد. 🔻این کتاب‌ها به همت دبیرخانه دائمی برنامه ملی آبادیران و معاونت توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان تهیه شده‌اند و به روایت داستان‌های واقعی از مشارکت مردم در حوزه‌های مختلف دانش‌بنیان و فناورانه می‌پردازند. 🔻یکی از این کتاب‌ها با عنوان «ترش شیرین» به روایت برپایی اولین مرکز اشتغال فناورانه آبادیران در بیرجند می‌پردازد. توافقنامه افتتاح این مرکز در اولین دوره نمایشگاه ملی آبادیران منعقد گردید. این کارگاه به تکمیل زنجیره ارزش زرشک در منطقه کمک کرده و زمینه اشتغال‌زایی و رونق اقتصادی را با نقش‌آفرینی خود مردم فراهم کرده است. 🔻دومین کتاب با عنوان «دانش‌ورزی حاصلخیز» به روایت هفت بانوی مدیر در حوزه دانش‌بنیان کشاورزی می‌پردازد که با تلاش و پشتکار خود، در حوزه کشاورزی نوین به موفقیت‌های چشمگیری دست یافته‌اند. این کتاب به‌عنوان نمونه‌ای از نقش‌آفرینی فناورانه زنان در آبادانی ایران و نشان‌دادن ظرفیت‌های فراوان بانوان در تولیدِ دانش‌بنیان منتشر می‌شود. 📎متن کامل خبر: B2n.ir/m53971 📌 @abaadiran_ir @daneshmand_mag مجله دانشمند
🌱 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم گفت‌وگو با دکتر مریم گل‌آبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی 💠بخشی از متن: 🔸سال 86 که درسم تمام شد، به‌طور رسمی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اصفهان شدم. خیلی انگیزه داشتم و دنبال کارهای تحقیقاتی بزرگ‌تر از هدایت پروژه‌های معمول دانشجویی بودم. یکی از همکارانمان در دانشکده، آقای اقتداری، که می‌دانست رشته ما اصلاح نباتات است، آمد و گفت شما می‌توانید فکری برای بذرهای هیبریدی صیفی‌جات بکنید؟ خودش کارشناسی ارشد زراعت بود و ده سالی می‌شد که در کار گلخانه‌داری و مشاوره­ی گلخانه بود و از نزدیک می‌دید که بذر خیار و گوجه، فلفل و بادمجان، همه وارداتی است. من هم تازه‌نفس و پرانرژی، قبول کردم که کارهای تحقیقاتی‌اش را شروع کنم و امکان‌سنجی کنیم که آیا می‌توانیم چنین کاری انجام بدهیم یا نه. 🔸همین تحقیق و بررسی منابع و نوشتن طرح پیشنهادی صیفی‌جات، دو سال از من زمان گرفت. بذر هیبرید خودش یک محصول با تکنولوژی و فرآیند پیچیده بود. شرکت‌هایی که بازار دنیا را در دست دارند هم به تعداد انگشتان دست می‌رسند و اینطور نیست که روش‌های تولید اقتصادی‌شان را خیلی سرراست در متون علمی نوشته باشند. مثلا یک ماده ضروری در کار را در مقالات مختلف، هرکدام یک جور تعریف کرده بودند. باید همه را تست می‌کردم و هرکدام چندماه زمان می‌برد تا فرمول تهیه و تولیدش تثبیت بشود و اثرش اندازه‌گیری بشود. چندین کتاب و صدها مقاله می‌خواندم و مانند درست‌کردن یک پازل، مراحل و قطعه‌ها را کنار هم می‌چیدم تا به یک روند مشخص و کارآمد برسم.   🔸بذر صیفی‌جاتی که کشاورزها استفاده می‌کنند چند نوع است؛ بذرهای بومی و استاندارد اغلب از لحاظ عملکرد و میزان باردهی و وزن محصول، چندان قوی نیستند و در گلخانه‌ها که هزینه تولید بالایی دارند، مورداستفاده قرار نمی‌گیرند. بذرهای هیبرید، به خاطر اصلاح و تحقیقاتی که رویشان انجام شده است، باکیفیت‌ترین بذر صیفی‌جات هستند؛ عملکرد و تناژ محصولشان خیلی بالاتر از انواع دیگر بذر است و کیفیت محصول هم به‌خاطر یک‌نواختی و یک‌دستی بالاتر است. مثلا اگر گوجه است، همه‌ی محصول آن گلخانه گِردند نه اینکه یکی گرد باشد و یکی تخم‌مرغی و یکی پهن. از این‌ها مهم‌تر، مقاومتشان نسبت به آفات و بیماری‌های رایج در گلخانه، خیلی بالاتر است. اینها همه به‌خاطر فرآیند چندساله‌ای است که برای تولید و انتخاب گونه مقاوم‌تر و بهتر صرف می‌شود و کاملا با روش‌های دستکاری ژنتیک (تراریخته) متفاوت است. 🔸هزینه این بهبود کیفیت این است که کشاورز هر سال باید این بذر را بخرد و این‌طور نیست که بتواند از محصولات خودش دوباره بذر بگیرد. با این حال برای کشاورز و گلخانه‌داری که دارد هزینه بالایی می‌کند، نتیجه آن‌قدر خوب هست که این هزینه اولیه تأمین بذر را جبران کند؛ یعنی برداشت محصولش، از لحاظ وزنی، حداقل دو و سه برابر بذرهای دیگر است درحالی‌که به دلیل آفت کمتر، نیاز به سم‌پاشی کمتری هم دارد. محصولش هم زیباتر و مشتری‌پسندتر است. در آن سالی که ما تحقیق روی بذر هیبرید را شروع کردیم، یعنی سال‌های پایانی دهه هشتاد، همه بذرهای هیبریدی صیفی‌جات کشور وارداتی بود. اکثرا هم بذرهای اروپایی از کشورهای اسپانیا و آلمان و هلند و ایتالیا و فرانسه یا آمریکا بود. تولیدشان هم به‌طور محدود دست چند شرکت بود که همه بازار را در دست داشتند و کاملا دانش‌بنیان به حساب می‌آمد؛ برای همین هم هیچ‌کس باور نمی‌کرد که این کار شدنی باشد. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
🌱 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۲ گفت‌وگو با دکتر مریم گل‌آبادی؛ اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی بخشی از متن: 🔸طرح تحقیقاتی‌مان را که به دانشگاه ارائه کردیم، رئیس وقت دانشگاه آزاد اصفهان و معاون پژوهشی‌اش خیلی استقبال کردند. با وجود اینکه برای اجرای طرح، بودجه زیادی نیاز بود و ما هم می‌گفتیم که اصلا نمی‌دانیم آیا به نتیجه می‌رسد یا نه، با دید باز و آینده‌نگرانه برخورد کردند. برای تولید بذر هیبرید، نیاز به حداقل 8 تا 10 فصل کاشت پشت‌سر هم است. هر محصول هم دوره کشت متفاوتی دارد؛ مثلا برای خیار که هر دوره‌اش حدود 6 ماه است، حداقل 5 سال زمان لازم است که بتوانی به یک نمونه بذر هیبرید قابل‌عرضه برسی. دانشگاه یک گلخانه حدود 2000 متری را به ما اختصاص داد و سال 89، من و دکتر اقتداری فاز پایلوت و اجرایی تولید بذر هیبریدی را شروع کردیم. دکتر اقتداری دوندگی‌ها و کارهای اداری و اجرایی را به عهده گرفتند و از من خواستند تا کار علمی و تحقیقاتی را پیش ببرم. 🔸سال 90 اولین خیارمان بذر داد؛ اینقدر خوشحال شدیم که آقای اقتداری همانطور که خیار بازشده را دستش گرفته بود، بی‌مقدمه رفت داخل دفتر رئیس دانشگاه، میوه را جلویش باز کرد و گفت ببینید که تویش بذر تولید شده است. با اینکه نتایج اولیه طرحمان خیلی خوب بود، اما ناباوری‌ها و انکارها همچنان ادامه داشت. ما سعی می‌کردیم از افراد مختلف دعوت کنیم تا نتیجه کارهایمان را ببینند و بدانند که این کار شدنی است. اغلب با توپ پُر و دعوا می‌آمدند توی جلسات و ایراد می‌گرفتند تا نشان بدهند که ما داریم اشتباه می‌کنیم و اصلا امکان ندارد که بتوان بذر هیبرید را در داخل تولید کرد. اما وقتی می‌آمدند گلخانه و روند کارمان را از نزدیک می‌دیدند و متوجه می‌شدند کاملا علمی و مبتنی بر اصول تحقیقاتی است، نرم می‌شدند و حتی بعدتر حمایت معنوی می‌کردند. 🔸رسیدگی به تحقیقات عملی مشکلات و سختی‌های خودش را دارد؛ کار گلخانه و مزرعه اصلا تعطیل‌بردار نیست. نه‌تنها گیاه منتظر ما نمی‌ماند بلکه معمولا بهترین زمان رشد آنها و اوج کار ما هم بهار و تابستان بود که می‌شد زمان تعطیلات ما. عید نوروز که اساسا هیچ کسی، چه دانشجو و چه استاد و کارمند، از کنار دانشگاه رد هم نمی‌شود، ما مجبور بودیم که به گلخانه سر بزنیم و بالای سر بوته و گیاه باشیم. فقط گاهی همان چند روز اول عید را نبودیم و گاهی هم سرزدن به گلخانه را نوبتی و شیفتی می‌کردیم. هر کسی که این سختی‌ها را می‌دید، اصلا خودش را وارد این تحقیق و پروژه نمی‌کرد و به همان روند معمولی و بی‌دردسر تحقیقات علمی و مقاله دادن دانشگاهی می‌پرداخت. اصلا یادم نمی‌آید که یک سال، همه تعطیلات عید، از 29 اسفند تا 14 فروردین را خانه یا در سفر بوده باشم. 🔸سال 92 بود که برای توسعه کار و تجاری‌سازی آن، شرکت «نگین بذر دانش» را تأسیس کردیم. سرمایه‌ چندانی هم نداشتیم؛ حتی خودمان هیچ حقوقی نمی‌گرفتیم و با نوشتن طرح‌های تحقیقاتی برای سازمان جهاد کشاورزی و انجام آنها، درآمد کسب می‌کردیم تا خرج شرکت بکنیم. امیدوار بودیم با توجه به اینکه بذرهای صیفی‌جات حالت خصوصی دارد و بازارش بسیار وسیعی است، شرکت بتواند با فروش بذر هزینه‌های خودش را دربیاورد و با رسیدن به مرحله تولید تجاری بذر و ورود به بازار، کم‌کم روی پای خودمان بایستیم. سال 93 یعنی یک سال بعد از ثبت شرکت، دانش‌بنیان شدیم. یک سال بعد بود که بذر خیار سبا، اولین نمونه بذر تجاری‌سازی‌شده شرکت بعد از 5 سال تحقیق و کشت اجرایی، آماده ورود به بازار شد. برای رسیدن به فروش اما، باید همیشه یک تا دو سال صبر کنی تا کشاورز این بذری را که خریده بکارد و نتیجه‌اش را ببیند و بازخورد بدهد و بیاید دوباره بخرد. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۳ گفت‌وگو با دکتر مریم گل‌آبادی اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی 💠بخشی از متن: 🔸سال 95، اتحادیه‌ای از گلکاران که بذر ما را تست کرده و خیلی راضی بودند، با ما جلسه گذاشتند. گفتند که رقم شما به خشکی و شوری که معضل خیلی از خاک­های ایران است، تحمل خوبی نشان داده و کیفیت و وزن محصولش هم خیلی خوب بوده است و ما بذرتان را می‌خواهیم. همان جلسه 3 میلیون بذر سفارش دادند. آن سال، سه میلیون  بذر  برای ما یک عدد رویایی بود! آنقدری که ما نتوانستیم جلوی خودمان را بگیریم و از ذوقمان قضیه قرارداد و مبلغش را گفتیم؛ اولین قرارداد و درآمدی بود که شرکت به دست می‌آورد. همه‌جای دانشگاه پیچید که بله، شرکتشان قرارداد میلیاردی بسته است. البته قرار بود مرحله اول صدهزار بذر بهشان تحویل بدهیم که با بذری 200 تومان آن سال، می‌شد بیست میلیون تومان. 🔸اما حقیقت ماجرا تلخی‌اش را خیلی زود به ما نشان داد؛ آنها به‌خاطر مشکل داخلی با هم درگیری داشتند و همین اختلاف‌نظرها باعث شد که خیلی زود اتحادیه‌شان منحل بشود و آن قراردادی هم که با ما داشتند رفت روی هوا. حتی یک دانه از بذرهایی که سفارش داده بودند را نبردند و ما مانده بودیم که با این بذرها چه کنیم. یک مدت هم کارهای تحقیقی‌مان را که روی بذرها و محصولات دیگر بود، تعطیل کرده بودیم و همه نیرویمان را گذاشته بودیم روی تولید این تعداد بذر سفارشی که به نتیجه نرسید. تعداد زیادی بسته‌بندی صدتایی از بذرمان را آماده کرده بودیم و به‌طور مجانی بین کشاورزها توزیع می‌کردیم. در جلسات و همایش‌ها و نمایشگاه‌های مختلفی که شرکت می‌کردیم، بذرمان را به عنوان نمونه و هدیه می‌دادیم. 🔸از مدیرعامل یکی از شرکت‌های خوشنام توزیعی که دوستی و ارتباط خوبی با آقای اقتداری داشت، دعوت کردیم که بیایند و از نزدیک شرکت ما و بذری که تولید کرده بودیم را ببینند. آن روزی که آنها آمدند، یک تیم خارجی که از کشورهای اروپایی بودند و با آنها تجارت بذر داشتند را همراهشان آوردند. ما هم همه جای شرکت و گلخانه‌ها را نشانشان دادیم و روند کار و تولیدمان را توضیح دادیم. آن تیم خارجی هم تأیید کرده و گفته بود که روند کارشان علمی و درست است. این تأیید هم کمک کرد که به ما اعتماد کنند و با خوش‌نامی و قدرتی که در توزیع نهاده‌های کشاورزی در بازار داشتند، تعداد زیادی از بذرهای ما را توزیع کرده و بفروشند. سال اول بالاخره آن صدهزار بذر را فروختیم، سال بعدش فروش بذر خیارمان رسید به یک میلیون و بعد هم دو میلیون و 8 میلیون و 12 و 15 میلیون. این‌ها همه به این معنی بود که کشاورزها اعتماد پیدا کرده بودند وگرنه کشاورز را نمی‌توانی مجبور کنی که از یک بذر خاص بکارد؛ چون بازگشت و سوددهی همه هزینه‌هایی که صرف گلخانه می‌کند، بستگی به همین انتخاب اولش دارد.   توسعۀ محصولات 🔸از همان سال 92 که دیگر بذر خیارمان در روند تولید و تجاری‌سازی قرار گرفت، تحقیق روی بقیه محصولات را هم شروع کردیم. گوجه و فلفل و بادمجان اولین محصولاتی بود که بعد از خیار، تولید بذر هیبریدش را شروع کردیم؛ هم نوع گلخانه‌ای و هم نوع مزرعه‌ای و فضای بازش را. الان دیگر بذر گوجه و فلفل شرکتمان وارد بازار شده است و البته چندسالی طول می‌کشد تا بتواند جای پایی برای خودش باز کند. هندوانه و ملون هم بعدتر وارد تحقیقاتش شدیم و توانستیم بذر هیبریدش را تولید کنیم. چند سالی هم هست که وارد تحقیق و تولید بذرهای کدو و ذرت و دانه روغنی کنجد شده‌ایم. در حال حاضر 11 محصول داریم و از آن 5 محصولی که به بازار رسیده‌اند، سه رقم به اسم شرکت ثبت شده است. تولید بذر سبای خیار که اولین محصول تولیدی‌مان بود، حدود 5 درصد نیاز داخلی را تأمین می‌کند و ما هم روزبه‌روز تلاش می‌کنیم تا زیرساخت‌های تولیدش را گسترش بدهیم. در چند سال اخیر تصمیم گرفتیم که با تثبیت تحقیق و تولید صیفی‌جات، به سمت تولید گیاهان دانه روغنی برویم که تأمینشان برای کشور یک موضوع حیاتی است. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
🌱 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۴ گفت‌وگو با دکتر مریم گل‌آبادی اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی 💠بخشی از متن: 🔸واقعیت این است که در یک شرکت دانش‌بنیان کشاورزی، جنس مشکلات دو حوزه تحقیق و تولید خیلی با هم متفاوت است و پیش‌بردن توأمان آنها کار خیلی سختی است؛ برای افزایش زیرساخت تولید باید به فکر تهیه گلخانه و مدیریت آنها باشیم و برای کارهای تحقیقی باید به فکر جذب نیروهای تحصیل‌کرده و متخصص باشیم. مدیریت یک شرکت خصوصی که بخواهد با مشکلات این دو حوزه دست‌وپنجه نرم کند و جان سالم به در ببرد، اصلا کار ساده‌ای نیست. 🔸مدیریت نیروی انسانی در حوزه دانش‌بنیان و شرکت خصوصی، تلخ و شیرین‌های خاص خودش را دارد. افرادی بوده‌اند که وارد مجموعه شده و آموزش دیده‌اند، تجربیات ما و آن نکته‌های ریز کار را یاد گرفته‌اند؛ اما نتایج تحقیقات و دستاوردهای ما را بیرون برده‌اند و به نفع فرد ثالث یا شرکت دیگری استفاده کرده‌اند. الان بازار و فضای تولید بذر هیبرید خیلی داغ است و متأسفانه در ایران هم بحث‌های مربوط به حقوق مالکیت فکری و معنوی قوی نیست و نمی‌توان این موارد را ثابت کرد و این افراد را بازخواست کرد. از سوی دیگر هم، حس اینکه می‌توانی کمک کنی تا افراد تحصیلکردۀ دیگری هم به شغل مناسبی مشغول شوند، احساس بسیار خوبی دارد. 🔸یک مشکل دیگر ما هم تحقیقاتی بودن گلخانه‌ها است؛ یعنی از دست دادن محصولات یک دوره از کشتمان، به معنی به‌هم خوردن روند تحقیقات است و ضررش برای ما بیشتر از هزینه‌های مالی محصول از بین‌رفته است. بااینکه کنار مزرعه تحقیقاتی دانشگاه دیوار دارد، گاهی می‌آمدند هندوانه و خربزه‌هایمان را می‌دزدیدند؛ مجبور می‌شدیم که نگهبان شب بگذاریم تا با چراغ‌قوه بچرخد یا پروژکتور روشن کنیم تا محوطه روشن شود و احتمال دزدی کمتر شود. یکی دوبار هم گله گوسفند به مزرعه‌مان حمله کرد و حسابی با بوته‌های خیار و گوجه ما از خودشان پذیرایی کردند. زمانی هم که به‌دلیل کمبود آب، آبرسانی به مزرعه‌ها قطع می‌شود، هرچقدر می‌گوییم که گلخانه‌ها و مزارع ما تحقیقاتی هستند، کسی باور نمی‌کند.   درختی که به بار نشست 🔸آن ابتدا که شرکت پا گرفت، فقط من و دکتر اقتداری و یک کارگر گلخانه بودیم. همکاری‌مان با دانشجویان در قالب تز و پایان‌نامه دانشجویی بود و بعد از اینکه درسشان تمام می‌شد و رضایت داشتیم از کارشان، استخدام شرکت می‌شدند. از سال 98 و 99 هم که دیگر وضعیت روبه‌رشد شرکت تثبیت شد، چارت سازمانی و منابع انسانی ما هم وضعیت بهتری به خودش گرفت. الان حدود 100 نفر پرسنل داریم که بیش از یک‌چهارم آنها افرادی با تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکترا) هستند. آن ابتدا اصلا  فضای اداری هم نداشتیم و منِ استاد هم یک میز و صندلی معمولی از خودم نداشتم. اما الان یک ساختمان دو طبقه داریم که دفتر مدیریتش جداست و آزمایشگاه هم دارد. 🔸چالش‌و سختی در همه زندگی‌ها هست، خدا را شکر می‌کنم که این سختی‌ها در راستای یک هدف خیلی بزرگ‌تر از منفعت شخصی رقم خورده است. من همه دوران تحصیلم، از کارشناسی تا دکترا را، پس از ازدواج طی کرده‌ام؛ در این مسیر، خانواده خوبی داشته‌ام که شرایط و ارزش کار من را خیلی خوب درک کرده‌اند و در همه این سال‌ها با من همراهی و همکاری داشته‌اند. واقعا برعکس خیلی از کسانی که هیأت علمی هستند و زندگی آرام و برنامه‌ریزی‌شده‌ای دارند و چند ماه در سال به تعطیلات می‌روند، اصلا یادم نمی‌آید که ایام تعطیلات تابستان در خانه بوده باشم. 🔸غیر از اینکه اساسا همه این دستاوردها، محصول تلاش‌های آدم‌های مختلفی است که در سال‌های گوناگون و در قالب یک تیم عمل کرده‌اند، ناشکری است اگر نامی از بزرگترین حامی‌مان یعنی خدا نزنم. غیر از این مسیری که قطعا او جلوی پای من گذاشت تا بتوانم از علم خودم برای پیشرفت کشورم استفاده کنم، گره‌گشایی او را در لحظات مختلفی از کارمان لمس کرده‌ام. بارها بوده که فروش محصولمان خیلی کم بوده و ما نگران پرداخت حقوق کارگر و کارمندمان بوده‌ایم و ناگهان با رسیدن یک سفارش خرید، دستمان باز می‌شده است. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند