پیشینه انتخاب شهرت و تهیه سجل
با پایان جنگ جهانی اول اداره سجل احوال تهران آغاز به کار نمود. ثبت احوال يا سجل احوال اصفهان در سال 1304 خورشيدی در عمارت رکيبخانه واقع در خيابان صوراسرافيل ( استانداری فعلی ) تأسيس شد و به این ترتیب کار صدور سجل آغاز گردید، اما برای اینکار افراد باید شهرت یا همان نام خانوادگی انتخاب می کردند. در سال ۱۳۰۴و سالهای بعد لوایحی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که بر اساس آن استفاده از القاب گذشته از جمله خان، میرزا، سلطنه، دوله برای ایرانیان ممنوع و تنها القاب مجاز آقا برای مردان و بانو برای زنان، در نظر گرفته شد و انتخاب شهرت یا نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران اجباری گردید. با اجباری شدن انتخاب نام خانوادگی مامورین دولتی به آبادی ها مراجعه و با همکاری کدخدایان، بزرگ هر خانواده را برای انتخاب نام خانوادگی فرا می خواندند. اولين سند سجلی اصفهان در تاريخ 23/11/1304 در حوزه 2 تنظيم شد.
تشکيلات و سازماندهی ثبت احوال در شهر اصفهان از بدو تأسيس به 5 حوزه شهری و تعداد 18 حوزه روستائی نقسیم گردید. حوزه 19 و 20 و 21 مربوط به دهستان ماربين بود که در سالهای بعد به ثبت احوال خميني شهر تبدیل شد.
در دهستان ماربین و مرکز آن سده با فاصله کمی از تصویب قانون انتخاب شهرت در مجلس اقدامات برای انتخاب نام خانوادگی با کمک کدخدایان صورت می گیرد. دراسفند 1307 سرهنگ سیف امیر حسینی مفتش کل احصاییه به همراه دیوسالار رییس سجل ولایتی برای سرکشی به امور احصاییه بلوکات نجف آباد و سده به این مناطق می آیند. در دی 1315 در سفر حکمران اصفهان به سده سرکشی خانه به خانه برای یافتن افراد بدون شناسنامه صورت می گیرد.
برگ اول یک سجل در موزه اسناد خمینی شهر نشان میدهد در 5 اردیبهشت 1306 برای فردی به نام سید میرزا ابطحی متولد 1261 فروشان شناسنامه صادر شده است. در سده، اولین شناسنامه در سال 1308برای فردی به نام میرزا مهدی دیبا صادر شد. وی متولد 1288 خورشیدی بود ولی تنظیم و صدور سند سجلّی او در سال 1308 انجام گرفت.
فصل 7 کتاب نام ها و نشانه ها در خصوص شهرت ها و نامهای خانوادگی نگارش شده و ضمن پرداختن به روشهای انتخاب شهرت ریشه تعدادی از آنها واکاوی شده است. همچنین در کتاب چهل پسینه داستانی در این خصوص آمده است.
اطلاعات جامع از http://daneshnam.ir/r6a
سالهای اوج فوتبال در خمینی شهر
از اواخ دهه 1360 تیمهای متعدد فوتبال در شهرستان فعال بودندند و مسابقات به طور مرتب برگزار می شد واستادیوم قدس در هنگام برگزاری مسابقات پر از جمعیت بود یکی از تیم ها تیم پیام بود. مربی آن احمد کبیری بود پیام 7 سال پشت سرهم قهرمان شهرستانهای استان ،سه سال قهرمان سوپر جام اصفهان بود و اسحقاق صعود به لیگ آزادگان را داشت رییس تربیت بدنی وقت دراین باره می گوید:
ما در قهرمانی استان شرکت کردیم و با تیم تام اصفهان آمدیم فینال یک تیم را هم می خواستند برای لیگ آزادگان. در خمینی شهر صفر صفر کردیم و در اصفهان در وزشگاه تختی یک یک کردیم. تیم پیام نماینده خمینی شهر بود. بازیکنان خوبی داشت و بین مردم محبوب بود و 2 ، 3 هزار نفر تماشاچی داشت. در جلسه ای که رحیمی مدیر کل آن زمان بود گفتند چطور می شود که ذوب آهن و سپاهان حذف شوند و خمینی شهر برود لیگ و بهانه سکوها را گرفتند و باز هم بهانه علی صادقی ما را گرفتند که گفتیم این چند سال است برای ما بازی می کند. کار به آقای سعیدیان نماینده مجلس در آن زمان کشیده شد، کار به تهران هم کشیده شد اما حق بچه ها ضایع شده بود.
پیشینه احداث فضای سبز
پس از شکل گیری بلدیه ها در شهرهای مختلف، بر اساس یک سیاست کلی، بلدیه ها موظف به احداث فضاهای سبز عمومی با عنوان باغ ملی شدند. در سده هم سیاست به همین شکل بود. اما در عمل هرگز باغ ملی احداث نشد. وسعت زیاد باغات و کوچه باغها و زمین های کشاورزی و شغل کشاورزی اهالی سده و جدا بودن سه محل اصلی از یکدیگر، نبودن میادین بزرگ و موانع فرهنگی از عوامل توقف طرح احداث باغ ملی بودند. بهر حال سرنخ احداث فضای سبز در سده را از همین نقطه باید پی گرفت.
باغ ملی
باغ ملی عنوان زیبای است که برای باغها و بوستانهای متعلق به تمام مردم به کار میرفته است. با شروع به کار بلدیه در سده در منطقه وسیعی در بالا دست محله ورنوسفادران درمنطقهای روبروی بیمارستان ساعی فعلی از نبش خیابان پلیس تا قبرستان ورنوسفادران که آن زمان به بیابان موسوم بود برای احداث فصای سبز و بوستان در نظر گرفته شد. دیوار کشی و نردههای آن اجرا، ولی هیچگاه فضای سبز آن شکل نگرفت. یکی از دلایل آن به غیر از موانع پیش گفته شده دسترسی نداشتن به آب بوده است. طبق سندی از سال 1325 شهرداری سده خواهان استفاده از مادی کوشک بخش مادی ورنوسفادران که از حوالی باغ ملی عبور میکرده برای آبیاری باغ میشود که ظاهرا موافقت نمیشود. بهرحال با گذشت زمان و اجرا نشدن باغ و رکود طرح و فشار ادارات مختلف برای دریافت زمین از شهرداری، زمین های مذکور به ادارات و نهادهای دولتی واگذار میشود. باغ ملی امروزه پارک خوانده میشود. پارک کلمهای فرانسوی است و معنی باغ وسیع پر درخت و در شکل اسم توقفگاه اتومبیلها و دیگر وسایل نقلیه را میدهد. با احداث خیابانهای اصلی شهر در دو طرف خیابانهای درختان چنار کاشته و همزمان تنها میدان شهر گلکاری میشود. اسناد شهرداری نشان میدهد در پایان دهه 1330 دو میدان میردامادی و کهندژ گلکاری شده و امکانات آبیاری آن فراهم شده است. سالها بعد در اوایل دهه 1350 فکر احداث یک فضای سبز عمومی پیگیری و نهایتا منجر به احداث پارک پیروزی میشود
بیشتر از
http://daneshnam.ir/r8q
آذر 1018
پایان نگارش افضلالتواريخ توسط فضلی خوزانی
فضلی خوزانی از منشيان و مستوفيان عصر صفوی است، وی كتابی مفصل از وقايع و رخدادهاى روزگار صفويان از زمان شيخ صفىالدين اسحاق اردبيلى (650 ـ 735 ق.) تا پايان سلطنت شاهعباس اول (قرن دهم و يازدهم ق.) در سه مجلد تاليف كرده است. نسخی از کتاب تاریخی فضلی خوزانی در چند دانشگاه خارجی و نیز كتابخانة بريتيش ميوزيوم لندن موجود است. در سال 1398 نشر میراث به کوشش احسان اشراقی و قدرتالله پیشنماززاده دفتر اوّل از مجلّد دوم کتاب مذکور را به چاپ رساند.
اطلاعات بیشتر از نویسنده از
http://daneshnam.ir/hr6
محور تاریخی پنجشنبه بازار
تا اواخر دوره قاجار چهارشنبه بازار به عنوان بازار روز دایر بوده و روزهای جمعه در منطقه درمحکمه تا اطراف مسجد جامع فروشان دست فروشها از آبادی های مختلف به خرید و فروش انواع محصولات، و کالاها و نیز تولیدات باغی خود به شکل نامرتب میپرداختند. مثلا اهالی نصرآباد انگور مرغوب خود را دراین بازار عرضه می کردند. نقل است در آن روزگار آقاسیدعلی نجفآبادی (۱۲۴۷-۱۳۲۱ش)، از علمای نامدار معمولا از طریق جاده شهر به سده برای سخنرانی در مسجد جامع فروشان به سده می آمد و این مناظر را بارها شاهد بود تا اینکه یک بار در سخنرانی خود میگوید همه چیز سده خوب است ولی این وضع خرید و فروش جمعه ها خوب نیست. پس از آن کدخداها جلسه میگیرند و قرار میشود روزهای دوشنبه در محله فروشان و روزهای پنچشنبه در محله خوزان، بازار دایر شود و به این ترتیب دوشنبه و پنجشنبه بازار شکل میگیرد.
براساس نظریه وجود شهر باستانی خوزان، در دوران شکوفایی این شهر خندقی در آن وجود داشت. در شرایط کنونی اثری از آن خندق نیست. پنجشتنبه بازار فعلی در واقع در شمال آن خندق واقع است پیش از احداث خیابان کورش در دهه 1350 این محور تاریخی دنباله محور درمحکمه بود. در مسیر تاریخی مذکور قدیمی ترین مسجد شهر یعنی مسجد جامع خوزان، حوزه علمیه و مسجد آیت اله مشکات، حمام شمس آباد و کووزر و به عقیده بعضی ورودیهای راهروی زیر زمینی کهندژ واقع است.
سمن های زنان در سرزمین مهر
چند خیریه و سمن با موضوع زنان در شهرستان ثبت شده است؟
عناوین و حوزه فعالیت آنها چیست؟
آمار نشان می دهد حدود ده سمن در شهرستان مجوز فعالیت درحوزه زنان و خانواده را دارند با این عناوین:
انجمن زنان خانهدار مھرآوران
انجمن ھمیاران سلامت خانوادهhttp://daneshnam.ir/xqc
جمعیت زنان سراج خمینیشھر
کانون امید سبز زندگی زنان خمینیشھر
کانون ستایش بانوان دستگرد قداده
موسسه خیریه حضرت نرجس خاتون(ع) http://daneshnam.ir/3d4
موسسه سلاله السادات
کانون بانوان سرای اندیشه
موسسه عفیفه کوشکhttp://daneshnam.ir/ka3
انجمن خیریه تامین جھیزیه حضرت فاطمه الزھرا(س ع)
از بین موسسات و انجمن های یاد شده ھمیاران سلامت خانواده، خیریه حضرت نرجس خاتون(ع) و موسسه عفیفه کوشک ظاهرا بیشتر فعال هستند
با روزشمار سایت دانشنامه خمینی شهر آشنا شویم
{{{{{{{{{{{{{{{{{{{{
یکی از امکانات پایگاه مجازی(سایـت) دانشنامه خمینی شهر انتشار رخدادهای منطقه از قدیم تاکنون زیر عنوان روزشمار است. این گزینه در صفحه نخست سایت قابل مشاهده است. در این فضا عنوان رخداد برحسب روز وقوع، از هرسالی در منطقه که ثبت شده مشاهده می شود. با باز کردن آن محتوا هم در دسترس قرار می گیرد
مثالا در تاریخ 8 آذر چه رخداد یا رخدادهایی در تاریخ شهر ثبت شده است؟
روزشمار شهرستان نشان می دهد که:
در 8 آذر 1394
تیم هندبال نونهالان خمینی شهر در کشور قهرمان شده است
کنار عنوان روزشمار شهرستان گزینه بیشتر وجود دارد که با انتخاب آن فهرستی از رخدادهای منطقه به تفکیک روز و ماه از فروردین تا اسفند در دسترس قرار می دهد.
http://daneshnam.ir/
پیشکسوتان پرستاری در پیشینه خمینی شهر
::::::::::::::::::
به مناسبت 9 آذر روز پرستار
>>>>>>>>>>>>>
نقل از کتاب سرگذشت پزشکی نگارش محمدعلی شاهین
سید باقر فرزند میرزاابوالقاسم، سیدمحمد محدث فرزند میرزارحیم، سیدمحمد ابطحی، اکبر غفورزاده، از جمله افرادی هستند که از دهه 1320 به بعد در سده به انجام خدمات پرستاری مشغول بودند.
................
سیدباقر لقمانی
سیدباقر، فرزند حاج میرزا ابوالقاسم و از نوادگان حکیم بزرگ در سال 1300 خورشیدی در درب محکمه خوزان سده متولد شد.
نزد برادر خود دکتر سیدفخر لقمانی تزریقات را فرا گرفت و آنرا به عنوان شغل برگزید. حضور افرادی مثل سید باقر لقمانی در شغل تزریقات برای پزشکان آن زمان و نیز بیماران بسیار مغتنم بود.
سید باقر سالها در درب محکمه و همچنین جنب داروخانههای ابطحی و رازی واقع در فلکه( میدان امام فعلی) به کار تزریقات اشتغال داشت. برخی از فرزندان وی از جمله دخترش مرضیه سادات نزد ایشان آموزش دیده و به تزریقات اشتغال داشتند. به این ترتیب مرضیه سادات لقمانی باید اولین بانوی این دیار باشد که به کار تزریقات بانوان پرداخته است.
..........
سیدمحمد محدث
سیدمحمد در مهر ماه 1303 خورشیدی در قریه فروشان سده چشم به جهان هستی گشود. پدرش حکیم و واعظ مشهور آن زمان مرحوم آقای سید عبدالرحیم محدث بود. تا حدود 22 سالگی نزد پدر طب قدیم و سنتی را فراگرفت. مدتی به عنوان بازرس بهداری آنزمان فعال بود و سپس با کمک و آموزش پزشک آن دوره مرحوم دکتر امیناله امینی در بیمارستان سده به شغل پزشکیاری مشغول شد. مدتی بعد با تشویق مرحوم حاج آقا دکتر ابطحی در تیمچه.آمیرزا. در کنار داروخانه مرحوم حاج سیدمحمد باقر ابطحی بکار تزریقات مشغول گردید.
..............................
سیدمحمد ابطحی
سیدمحمد فرزند سیدمرتضی و برادر دکتر حاجآقا در سال 1315 به دنیا آمد. وی یکی دیگر از پیشکسوتان پرستاری و تزریقات سده به حساب میآید. بهداری سیدمحمد را برای همین شغل در استخدام داشت، او همچنین در مطب برادرش دکتر حاج آقا به تزریقات مشغول بود.
.........................
اکبر غفورزاده
اکبر غفورزاده متولد 1317 ورنوسفادران سده است وی فرزند حاج عباس غفورزاده از فعالان اجتماعی و برادر استاد طلایی و استاد قیام از شاعران به نام شهر و اصفهان است، خواهر وی هم شعر میسرود. تا پیش از آنکه به استخدام بهداری دربیاید در خانهاش به خدمات کمک پرستاری مشغول بود و بعد از استخدام در بهداری، در درمانگاهها و مریضخانه سده نیز به بیماران خدمت میکرد.
.......................
صدیقه آقایی
خانم آقایی فرزند نعمت متولد سال 1337 پس از اخذ دیپلم در سال 1359 در یک دوره یک ساله تربیت بهیاری شرکت کرد و بلافاصله در سال بعد با چند نفر بومی شرکت کننده در دوره مذکور به استخدام زایشگاه شیر و خورشید ساعی درآمد، سپس در رشته پرستاری دانشگاه تهران از طریق کنکور سراسری پذیرفته شد. پس از اتمام بازسازی بیمارستان شهید اشرفی محل کار ایشان به آن بیمارستان منتقل شد. وی در تمامی دوران خدمت خود به عنوان رئیس خدمات پرستاری بیمارستان شهید اشرفی مشغول کار بود.
.................
اعظم السادات میردامادی
خانم میردامادی متولد 1346 فرزند سید عبدالرحیم
تا آنجا که پژوهش شده یکی از اولین خانمهای خمینیشهری است که در رشته پرستاری دانشگاه اصفهان درس خوانده و پس از فراعت از تحصیل همزمان با شروع به کار بیمارستان اشرفی در نیمه دوم دهه13360 به استخدام این بیمارستان درآمد.
اطلاعات بیشتر از http://daneshnam.ir/rhx
با شاعران خمینی شهر
.........
اینبارعباس صفایی مرام
{{{{{{
تخلص :صفایی
تولد:1303
درگذشت 22 : تیر 1361 شمسی بر اثر سکته قلبی
در مکتبخانه با خواندن و نوشتن آشنا شد و در نوجوانی به سرودن شعر روی آورد. در سال 1332 به اتفاق زنده یاد استاد خلیل بلدی (باغبان) به انجمن ادبی کمال اصفهان راه یافت. وی از مشوقان و بنیانگذاران انجمن ادبی سروش بود. قالب بیشتر اشعارش غزل و قصیده با مضامین اخلاقی، اجتماعی و عرفانی است. اشعار عاشورایی و نوحه های سینه زنی اهل بیت (ع) هم دارد. یکی از خیابان های شهر به نام این شاعر نام گذاری شده است.
دیوان صفا، مجموعه اشعار وی در سال 1389 چاپ شده است.
نمونه اشعار
عباس صفاییم در اینجا ای دل
از وصف دگر بود مرامم شامل
از رنج و الم گذر کنم عشقم چه
در شهر سده صفای اصفهانی که
........
در باره ادب می سراید
جز ادب فرق میان بشر و حیوان نیست
هر کسی نیست مودب به خدا انسان نیست
......
در وصف امام علی(ع)
خوش بحال آنکه هر دم هرکجا یارش علیست
فراخا اقبال آن عاشق که دلدارش علیست
نیک بخت آن سخت بیماری که درمانش از اوست
شاد دل غم دیده احوالی که غمخوارش علیست
..........
در باره فواید دانایی و ضررهای جهل گفته است:
چو لیلای دانش به محمل نشیند
سیه ناقه ی جهل بر گل نشیند
بگاه سخن چون خردمند خیزد
فلک پای بوسش مقابل نشیند
به خون میکشد عالمی را چو مفتی
به مسند به افکار باطل نشیند
فلک سخت گیرد به بازیچه آن را
که گه مست و گه سست و غافل نشیند
به بهمن کس ار بذر افشاند زیبد
بهاران به امید حاصل نشیند
ز تیغ زبانت میازار کس را
که سخت است اگر زخم بر دل نشییند
صفایی چه لذت از این به که جاهل
پی کسب دانش به محفل نشیند
با پیشینه محله فروشان آشنا شویم
>>>>>>>>>>>>>>
فروشان یکی از سه محله تشکیل دهنده سده و از محلات خمینی شهر فعلی در شمال و جنوب غرب و شرق بلوار توحید و شمال و جنوب خیابان ولی عصر و شرق و غرب خیابان امام شمالی واقع است و در حوزه شهرداری های نواحی 1 و 2 خمینی شهر واقع می باشد.
در اسنادی که نام از آبادی های ماربین برده اند از جمله در کتاب محاسن از قرن پنجم هجری و
طومار شیخ بهایی نام فروشان آمده است. در خصوص پیشینه این آبادی چندین نظر وجود دارد.
1-حمله اسکندر به سه دژ، گاردژ، کهندژ و دیمیردژ که در منطقه ماربین واقع شده بودند باعث ویرانی آنها گردید و این منطقه تا دوران پادشاهی ساسانیان(۲۲۴ میلادی) یعنی تا ۶ قرن بعد به صورت بیابانی بی آب و علف باقی ماند تا اینکه پیروز شاه ساسانی دستور حفر قناتی داد که به نام خودش به قنات «پیروز شاهی» معروف گردید، و مردم متفرق شده، گردهم آمدند و زمین های ده خوزان و پروشان بین مردم تقسیم شد.
2-عده ای معتقد هستند مردمانی که مکان ثابتی نداشتند به دشت سرسبز این منطقه کوچ می کرده اند که به تدریج ساکن دایم منطقه شدند.
صرامی فروشانی، رسول، سده در گذر زمان،. اصفهان، پویش اندیشه، ۱۳۸۲، ص87.
ریشه نام فروشان
چند نظریه مطرح شده است:
1-فروشان از دو جزء( فروش+آن) تشکیل شده است. چون حرف «ش» با حرف «ز» به هم قابل تبدیل است بنابر این جزء اول نام واژه «فروشان»، «فروز» معادل فروغ به معنای روشنایی است. معنی دو جزء روی هم فروزنده و درخشان است. از آنجا که تاریخ منطقه با قوم آریایی و آتشگاه مرتبط است اینجا هم مانند آدریان و خوزان و....آتشکده داشته و این دلیل انتخاب این نام است. برخی از اهالی فروشان را به مرور زمان به «پریشان» تبدیل کرده اندکه غلط است.
مهریار، محمد، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، اصفهان، فرهنگ مردم 1382، ص 544 .
2- فریشان معرب پریشان و پریشان مخفف پریوشان. پریوش اسم زنی بوده که در زمان قدیم بنای این قریه نموده و به نام خود منسوب نموده است.
اصفهاني, محمدمهدي بن محمدرضا, نصف جهان في تعريف الاصفهان (تصحيح و تحشيه منوچهر ستوده)، تهران، امير كبير،1368.
3- پس از اعطای زمین رایگان توسط پیروزشاه به مردم یونانی دیمیر آنها این منطقه را آباد کردند. چون افراد قوم دیمیر مردمانی زیبارو بودند، به دستور پیروزشاه این قوم را «پریوش» و محله آنها را «پریوشان» نامگذاری می کنند که به مرور زمان به «پروشان» و سپس «فروشان» تبدیل شد.
4- اطلاق کلمه «فروشان» در اواخر حکومت زندیه به این منطقه به دلیل رواج کسب و کار اطلاق شده است و شاید در ابتدا همچون ده بار فروشه، به عنوان قلعه فروشان شناخته می شده است.
صرامی فروشانی، رسول (۱۳۸۲)، سده در گذر زمان، اصفهان، پویش اندیشه.صص 86 و87.
استاد مهریار این برداشت را غلط دانسته چون فروشان صفت فاعلی از فروختن است و به تنهایی نمی تواند نام محلی باشد.
نقل از کتاب نام ها و نشانه ها نگارش محمدعلی شاهین
اطلاعات بیشتر از http://daneshnam.ir/rhr
خانه های تاریخی حمینی شهر
[[[[[[[[[[[[[[[[[
خانه دکتر سید محمدعلی لقمانی
دوره تاریخی: اوایل پهلوی
تملک و مرمت توسط همیاران سلامت خانواده در دهه 1380
نشانی: خمینیشهر درمحکمه، انجمن همیاران سلامت خانواده
تاریخچه خانه
دکتر سید محمدعلی لقمانی یکی از حکیمان سدهی است که در سال 1280 خورشیدی در درمحکمه خوزان سده متولد شد. وی این خانه را بنا نهاد. با دایر شدن اداره فرهنگ در سده خانه در اختیار آن اداره قرار گرفت و پس از اینکه آن اداره ساختمانی برای خود مجاور پمپ بنزین ساخت، بنا تخلیه و همزمان با تخریب بیمارستان همایونشهر برای تجدید بنا در اختیار بیمارستان و شیر و خورشید قرار گرفت. مدتی پس از درگذشت حکیم در سال 1354 وراث وی خانه را فروختند. در دهه 1380 با تشکیل سازمان مردم نهاد همیاران سلامت این خانه توسط این نهاد خریداری و بازسازی شد و به محل فعالیت انجمن تبدیل شد.
معماری:
خانه در اوایل دوره پهلوی بنا شده و 1000 مترمربع مساحت دارد. در اطراف حیاط مستطیلی و طویل آن اطاقها و فضاهای مسقف آن ساخته شده و بنای اصلی آن در دو طبقه در سمت شمال ساخته شده است. خانه با راهرویی زیر طبقه دوم به بیرون راه دارد.
منبع: شاهین، محمدعلی، سرزمین مهر، گفتمان اندیشه 1400، فصل سوم.
با فضاهای سایت دانشنام آشنا شویم2
............
فضایی برای معرفی خیریه های شهرستان باعنوان خیریه ها
در دهه 1350 انسجام و سازماندهی تدریجی خیریه های محلی شروع شد و حتی تعدادی از آنها به فکر ثبت خیریه خود افتادند که البته در این راه با مشکلاتی مواجه شدند. به همین دلیل خیریه هایی را میتوان یافت که با وجود شروع فعالیت در دهه 1340 چند دهه بعد به ثبت رسیده اند. به تدریج از دهه 1360 سمن های و موسسه هایی با نیات نیکوکارانه تشکیل شدند و مهرورزی از سطح محلات پا فراتر گذاشت و کل شهرستان و گاه بیرون از شهرستان را در برگرفت. .در سایت دانشنام فضایی برای معرفی این خیریه ها در نظر گرفته شده است. با مراجعه به این فضا خیریه هایی که تاکنون بارگذاری شده اند به ترتیب حروف الفبا انتشار یافته است. از طریق جستجوی نام خیریه هم می توان خیریه مد نظر را پیدا کرد. به این ترتیب یک بانک اطلاعاتی در دسترس شماست
مثال
خیریه های شهرستان خمینی شهر
انجمن باب الحوائج علمدار کربلا عباس ابن علی (ع) آدریان
شناسه ملی: 10861679451
سال ثبت : 1388
شماره مجوز: 6890
شماره ثبت: 168
حوزه اصلی فعالیت:
نیکوکاری، نیازھای معیشتی، حمایت از ایتام، جھیزیه و ازدواج، کمک ھزینه درمان.
این خیریه دارای ساختمان سه طبقه اختصاصی است، در طبقه دوم آن خیریه مستقراست و طبقه سوم ساختمان به سالن اجتماعات و برنامه های فرهنگی اختصاص دارد. خیران این خیریه سعی در حل انواع معظلات مردم محل شامل مشکلات معیشتی، درمانی، بیکاری، ازدواج و اجتماعی را دارند و فعالیت های فرهنگی و آموزشی هم از برنامه های معمول آنها میباشد.
نشانی: خمیني شھر - آدریان - خیابان امام حسین(ع).
http://daneshnam.ir/kp3
خطاطان و کاتبان قرون گذشته محله خوزان
////////////////
پیش از صنعت چاپ کاتبان و خطاطان کتابها را رونویسی ومنتشر می کردند در آبادیهای ماربین هم افرادی به این هنر مشغول بودند که تعدادی از آثار آنها درموزه های مختلف نگهداری می شود از جمله این افراد از محله خوزان:
ابوالقاسم خوزانی
یکی از آثار:
کتابت نسخه ای از الفطره السّلیمه تألیف حاج محمّدکریم خان کرمانی در هشتم ربیع الثّانی 1282ق به خطّ نسخ
محل نگهداری: کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم به شماره 1059
..............
عبدالعلی خوزانی
عبدالعلی شریف بن محمّدرضا خوزانی اصفهانی، خطاط خط نسخ
............
محمّد تقی خوزانی
عناوین: خطا ط وکاتب
فعالیت ها:
یکی از آثار:کتابت نسخه ای از دیوان میرداماد که در کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم به شماره 3224 نگهداری می شود
...............
محمّد جعفر خوزانی
عناوین: خطّاط و فاضل
یکی از آثار: کتاب «غایه القصوی»، تألیف: آقا سیّد محمّد شهشهانی به خط نسخ در دوشنبه 7 محرّم الحرّام سال 1273ق کتابت به پایان رسیده است.
محل نگهداری: کتابخانه آیت اللّه مرعشی در قم در قم
...............
محمدعلی خوزانی سدهی
یکی از آثار: کتابت نسخهای ازالفطرهالتسلیم، تألیف حاج محمدکریم خان کرمانی، هشتم ربیع الثانی 1282 به خط نسخ
محل نگهداری: کتابخانة آیتالله مرعشی قم به شمارة 1052
...........
میرزا محمّد رضا خوزانی
میرزا محمّد رضا خوزانی بن میرزا محمّد مهدی بن ملّا محسن شیرازی
در سرعت قلم اعجوبه ای بوده است. تا حدّی که روزی هزار بیت کتابت می کرده و در عین حال بسیار خوش و زیبا می نوشته است و می گفته اند که چهارصد جلد کلام اللّه مجید کتابت کرده است
کامل از http://daneshnam.ir/rqd
کانون های علمی شهرستان خمینی شهر
شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان
وسعت: ۵۲۰ هکتار
موقعیت: امتداد بلوار شهید سلیمانی، شمال کمربندی خمینی شهر نجفآباد، غرب دانشگاه صنعتی، شمال کوی صبا و پایانه مهربین خمینی شهر
شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان به عنوان اولین سازمان مؤسس مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری در کشور در حاشیه کمربندی خمینی شهر به نجفآباد و جنب دانشگاه صنعتی اصفهان و نزدیک به دانشگاه آزاد خمینی شهر و شهرک صنعتی با وسعت ۵۲۰ هکتار در شهر خمینی شهر واقع است. بنابراین موقعیت، شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان در منطقه ای است که به لحاظ عوامل دسترسی در ارتباط ویژهای با محورهای صنعتی _ شهری، صنایع بزرگ و اصلی و موسسات آموزشی و پژوهشی قرار دارد. این موقعیت امکان برقراری ارتباطات علمی تحقیقاتی و تأمین نیازهای متقابل را بین شهرک علمی و تحقیقاتی، صنایع و موسسات آموزشی فراهم میآورد.
دکتر سید مهدی ابطحی فروشانی از تاریخ ۲ تیرماه ۱۳۹۷ تا پیش از عهده دار شدن ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان، ریاست شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان را بر عهده داشت در ۱ تیر ۱۳۹۸ و با حکم وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دکتر جعفر قیصری به سمت سرپرست شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان منصوب شد.. پس ازآن قاسم مصلحی به عنوان رئیس شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان منصوب شد.
http://daneshnam.ir/rq6
محلات خمینی شهر
وازیچه
پیشینه
رزم آرا در دهه 1320 وازیچه را دهکده ای از دهستان ماربین بخش سده شهرستان اصفهان واقع در هفت هزارگزی جنوب سده و سه هزار گزی راه شوسه نجف آباد به اصفهان ذکر کرده و می نویسد دهکده در جلگه واقع و هوای آن معتدل است و 163 تن سکنه دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
در طومار شیخ بهایی وازی نگارش شده است. در منابع بعدی وازیچه را دهی از بلوک ماربین بیان کرده اند که جمعیت آن در سال 1355 حدود 140 خانوار و 700 نفر بوده است .
موقعیت جغرافیایی
این منطقه در شمال جاده آتشگاه و جنوب بلوار شهید اشرفی واقع شده و ورودی آن از سمت بلوار شهید اشرفی از مجاورت دانشگاه پیام نور، خیابان نبوی منش شروع می شود. از سمت جاده آتشگاه هم ورودی دارد. خیابان شهید فهمیده از چهار راه دولت بلوار امیر کبیر شروع و به خیابان مذکور ختم می شود. موسسه خیریه محمودیه در این منطقه واقع است. در زمان تالیف کتاب از محلات شهر خمینی شهر و در حوزه شهرداری منطقه 3 محسوب می شود.
ریشه نام وازیچه
استاد مهریار با روش خود وازیچه را تقطیع کرده و به اجزای (وا+زی+چه) رسیده است. جزء اول به معنی آب جزء دوم از ریشه زیستن و جزء آخر علامت تصغیر است که در مجموع یعنی زیستگاه منسوب به آب. وی همچنین می نویسد وازیچه تصغیر وازی است و چون به دیه احمدآباد نزدیک است آنرا وازیچه احمدآباد خوانده اند. مهریار، محمد، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، اصفهان، فرهنگ مردم 1382، صص، 831 و 832.).
24 آ ذر 1385
/////////////////////////////
انتخابات سومین دوره شورای شهر
تاریخ شروع به کار: نهم اردیبهشت 1386
تعداد اعضای اصلی: 7 نفر
اسامي اعضا:
1- حسين غفوری (کارشناسی ارشد تاریخ)
2-سيدامير صدرصهری (کارشناسی)
3- حسن حيدری (فوق ديپلم)
4- قنبرعلي خليلی (کارشناسی)
5- مجتبي صالحی (کارشناسی)
6- اسداله كريمی (دكتراي معماری و شهرسازی)
7- رضا سرایيان (دكتري- متخصص جراحی عمومی)
شهرداران انتخابی: مهندس عزیز اله پورکاظم و مهندس محمد شرفا
نقل از کتاب رخدادهای شهرستان خمینی شهر
چند سوال از نوه حاج حسین ساعی بانی زایشگاه ساعی درباره وی
نقل از کتاب راویان ماربین جلد چهارم
تاریخ مصاحبه: 3 مرداد1397، تلفنی
محورهای گفتگو:
اشاره: اطلاعات و شواهد نشان میدهد یکی از معضلات بهداشتی درمانی در همایون شهر نبودن زایشگاه و در نتیجه مرگ و میر مادران و نوزادان بوده است. کنشگران اجتماعی شهر به این مشکل واقف و به ضرورت احداث زایشگاه پی برده و لذا به فکر یافتن راه حل بودند تا پس از چند سال تلاش و سعی در کمک گرفتن از دولت و افراد متمول در نهایت مرحوم ساعی توفیق احداث آنرا به دست آورد. گفتگوی انجام شده گوشههایی از تاریخ این تحول بهداشتی درمانی را مستند میکند.
*شما به عنوان نوه دختری مرحوم ساعی بایستی دیدهها و شنیدههای از او داشته باشید؟
بله چون مدتی را برای تحصیل خارج کشور بودم بیشتر اطلاعاتم از گفتههای مرحوم مادرم میباشد.
*مرحوم ساعی اهل کجا بودند؟
خانواده مرحوم ساعی اهل گاردر و ساکن کوچه پشتحمام بودند و هنوز خانه آنها هست. پدرشان که فوت کرد و حسین یتیم شد او برای کار به کرمانشاه رفت و مادرش تنها ماند او هر چند وقت یکبار توسط کاروانها برای مادرش خرجی میفرستاد جالب اینکه مادرشان از آنها به جای پول گندم میگرفت. نقل است زمانی که قحطی شد او گندم ذخیره داشته است. و نان میپخته و به همسایهها میداده است خود من مکان پنهان سازی گندمها را در خانه پدر بزرگ دیدهام.
*با این حساب ساعی باید درسالهای 1296 و 1297 زمان قحطی در شهر کرمانشاه بوده باشد؟
احتمالا
*مرحوم ساعی در کرمانشاه ماندگار ماند؟
نه، چند سال بعد به تهران رفت و کارخانه آرد ایران را با چند نفر شریکی احداث کرد.آنزمان برق هنوز در تهران همه جا نبوده و او چند ساعتی شبها از محل نزدیک که برق داشته انشعاب میگیرد، تا کارخانه را روشن کند.
*و کار به همین منوال پیش میرود؟
خیر مدتی بعد کارخانه دچار آتش سوزی میشود پس از این حادثه او به کمک آلمانها کارخانه را بازسازی میکند و دو باره شروع به کار میکند. به دلیل تلاش و کوشش زیاد به تدریج کارش رونق میگیرد و شرایط مالیش خوب شد.
*چه شد که ایشان به فکر ساخت زایشگاه افتادند؟
در دهه 1340 زایشگاهی در همایون شهر نبود و زنانی اصطلاحا سرزا میرفتند که این موضوع مردم را ناراحت کرده و کسانی از معتمدین دنبال افراد خیر و متمولی میگشتند تا زایشگاهی در شهر احداث کند. پیشنهاد ساخت زایشگاه را به محمود فرقانی که تاجری سدهی مقیم اهواز میدهند که وی در این کار تعلل میکند . اما وقتی مرحوم پدر بزرگ از موضوع با خبر میشود ساخت زایشگاه را در صورت معرفی زمین و تجهیز توسط دولت قبول می کند. پس از اختصاص زمین وی معماری مشخص و کار ساخت را به او واگذار میکند.
*زایشگاه چه سالی آماده بهره برداری شد؟
ساختمان در اواخر دهه 1340 آماده و با نام زایشگاه شیر و خورشید ساعی افتتاح شد.
*از میزان هزینه مرحوم پدر بزرگتان برای این اقدام خیر اطلاع دارید؟
بله حدود ششصد هزار تومان خرج ساختمان زایشگاه میشود.
*وی به جز ساخت زایشگاه مکان دیگری هم با نیت خیرخواهانه احداث کرده است؟
بله غسالخانه قدیمی قبرستان گارد روی نهری قرار داشت که از زاینده رود آب میگرفت. در کم آبی ها امکان استفاده از آن غسالخانه نبود و مردم محل دچار مشکل میشدند. مرحوم ساعی برای رفع این معضل غسالخانه ای در قبرستان گاردر ساخت. وی حمام گاردر را تعمیر و خزینه های آنرا بر میدارد و به جای آن دوش نصب میکند.
http://daneshnam.ir/rfh
محورهای تاریخی شهرستان
((((((((((((((((((((((((
محور تاریخی عصارخانه ورنوسفادران
یکی مجموعه از مراکز جذاب گردشگری و تاریخی شهر در اواسط خیابان امام خمینی شمالی در قلب محلات قدیمی ورنوسفادران واقع است. با احداث بلوار مرکزی و تقاطع آن با خیابان امام، میدان بزرگی بنا نهاده شد که به دلیل واقع شدن عصارخانه صفوی در آن، میدان عصارخانه نام گرفت. در حاشیه این میدان که به محلات باولگان، گارسله، گاردر و زاغآباد دسترسی دارد چندین جاذبه تاریخی واقع شده است. حسینیه و مسجد جامع باولگان، مسجد حاجیآقا، بازار نخودچی بریزها، مسجد گارسله و حسینیه و مسجد زاغآباد و بنای ارزشمند عصارخانه از جمله آنها محسوب میشوند. بازار سنتی چهارشنبه بازار در همین منطقه از دیرباز در روزهای چهارشنبه برپا میشود. در فاصله کمی از این مجموعه، محور تاریخی، گردشگری حاشیه نهرگارد در دسترس است.
http://daneshnam.ir/rfc
هفت برادران افسانه یا واقعیت؟
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی از داستانهای که سینه به سینه سالها بین شهروندان به ویژه در محله ورنوسفادران نقل می شده و هنوز هم برای عدهای جزییات آن سوال است ماجرای هفت برادران است . باور عموم براین است که این افراد قهرمان مقابله با بیگانگان بوده اند و همه آنها در این راه جان خود را در مقابله با حمله محمود افغان از دست داده اند. با این وجود روایتها کمی با هم متفاوت است از جمله در نحوه مقابله آنها با دشمن و محل دفن آنها . در کتاب راویان ماربین جلد اول گفتگویی با یکی از پژوهشگران تاریخ شهر انجام شده و به برخی سوالات مطرح در اذهان از نظر وی پاسخ داده شده است. از جمله دوره آن حادثه، هویت افراد معروف به هفت برادران و محل مزار آنها. البته هنوز برای روشن شدن کامل ابعاد ماجرا نیاز به اسناد است اگر در دسترس باشد. ولی آنچه مهم است هفت برادران به عنوان نماد مقاومت و دلیری مردم منطقه در پیشینه شهر همیشه مطرح بوده است و نامیدن یک میدان با عنوان میدان هفت برادران در دهه 1380 در محل تقاطع خیابان دو شاخ و سید اشرف ریشه در همین باور دارد.
متن این گفتگو در سایت دانشنام به نشانی http://daneshnam.ir/ryx در دسترس است
بعصی گفتگوهای شفاهی در باره آنها: چنین است :
1-حدود سیصد سال پیش ورنوسفادران کوچه ای داشت که به آن کوچه ی حلاجان می گفتند . در این کوچه بیش از دویست دکان پنبه کنی بود . که با چرخ نخ ریسی پنبه را تبدیل به نخ میکردند .پیش از طلوع آفتاب زنان برای کار به صحرا میرفتند و در کار برداشت شکوفه ی پنبه که به آن کلوزه می گفتند به مردان کمک میکردند .سپس کلوزه ها را در بقچه های بزرگ میریختند و چون وزن آن سبک بود بر کول خود انداخته و برای فروش به کوچه ی حلاجان میبردند . هفت برادران نیز که کارشان همین بود
2-این افراد توی یک قلعه تو کوچه میله ای یا کوچی ملی پشت کوچه امیر یوسفی ها زندگی میکردند و کارشون عیاری بوده که بدست افقانها کشته میشوند و محل کشت شدنشان هم پشت کوهای سید محمد بوده و همانجا دفن میشوند.
آداب و سنن
برف روبی داماد
+++++++++++++++
در هر شهر و محلی آداب و رسومی وجود داشته و دارد که گاه با گذشت زمان کمرنگ شده و از خاطره ها محو می گردد. اگرچه تمامی این رسوم در همه زمان ها کاربرد ندارند و از طرفی برخی هم به خرافه نزدیک هستند اما در این میان سنن زیادی را می توان یافت که دارای حکمت بوده و فلسفه ای دارند.
سعی دانشنامه شهرستان بر این است که این دست آداب و سنن محلات مختلف شهر را در فضای خاص خود در سایت دانشنام بارگذاری کند. همکاری و همیاری شما خوانندگان در ارسال آداب و سنن محله خود موجب غنا بخشیدن به این ستون خواهد شد.
///////////
اما جریان برف روبی تازه دامادها
زمستان ها که در شهر ما برف می بارید و بام و حیاط را می پوشاند، دامادی که نامزد داشت و هنوز عروسی نکرده بود طبق یک رسم قدیمی می باید برف های خانه خودشان را پارو می کرد. بعد از پایان کار خبر به خانه عروس می رسید و از جانب خانواده عروس پاداشی برای وی فرستاده می شد تا تشویق به کار ومسولیت پذیری شود مثلا یک کاسه سرشیر (صبحانه سنتی محلی که از شیرگاو تهیه می شد) و یک کاسه شله زرد دستکش وجوراب وشال پشمی اما خانواده داماد ظرف ها را خالی برنمی گرداندند بلکه درون یکی از کاسه ها کالاجوش (نوعی غذای محلی) ریخته و کاسه دوم را پر از برف می کردند و به خانه عروس برمی گرداندند. (نقل از اهالی ورنوسفادران)
* توجه داشته باشیم که ممکن است این آداب و سنن با روایت های کمی متفاوت نقل شود در این صورت بهتر است بیشتر به حکمت و رمز آن ها توجه کنیم.
براین اساس داستانی با عنوان پاداش برف روبی داماد در سایت دانشنام به نشانی http://daneshnam.ir/ryh در دسترس است
به بهانه 5 دی تولد دکتر غلامحسین ابراهسیمی دینانی
........................
غلامحسین در روستای دینان درچه خمینیشهر در خانواده ای دیندار متولد شد.
یداله پدرش با روحانیون محل، نشست و برخواست داشته و غلامحسین هم همراه پدر در این جلسات شرکت میکرد، این امر باعث شد در نوجوانی به تحصیل در حوزه علمیه علاقمند شود.
وی با وجود مخالفت های بعضی از اعضای خانواده به مدرسه نیم آورد اصفهان برای تحصیل رفت و پس از تحصیلات حوزوی به مدارس جدید رفته و دیپلم ادبی گرفت.
به دلیل علاقه به فلسفه، در کلاس های استاد علامه طباطبایی در حوزه و نیز کلاس های خصوصی وی شرکت کرد.
پس از رسیدن به درجه اجتهاد، به دانشگاه رفت ودرآزمون دکتری دو رشته فلسفه و نیز ادیان نفراول شد ولی فلسفه را برای ادامه تحصیل برگزید و همزمان به استخدام دانشگاه فردوسی مشهد در آمد.
اهم فعالیت ها:
1. تبلیغ امور دینی:
پس از تحصیلات حوزوی در سمت یک مبلغ دینی عمل کرد.
2. تدریس:
همزمان با شروع دوره دکترا به استخدام دانشگاه در آمد و به امر تدریس مشغول شد.این استاد بزرگ با تدریس در دانشگاهها و مقاطع مختلف، شاگردان زیادی را تربیت کرد. همزمان با تدریس، برنامه های سخنرانی داشت و برنامه تلویزیونی معرفت را اجرا می نمود.
3. تألیف:
وی دارای تالیفات متعددی در زمینه های مختلفی همچون فلسفه و افکار فیلسوفان اسلامی می باشد.
اطلاعات جامع از مطالب مرتبط http://daneshnam.ir/hq
ادارات و نهادهای شهرستان خمینی شهر
//////////////////
تاریخچه اداره گاز
//////////
سالها قبل از گازرسانی به شهر، توسط یک شرکت خارجی دو خط لوله 12 و 16 از شمال شهر جهت صادرات عبور کرده بود. اداره گاز خمینی شهر در سال 1360 در خیابان شهید بهشتی در یک اطاقک پیش ساخته دایر شد. ریاست اولین اداره گاز شهرستان را مهندس سعید لقمانی از دانش آموختگان خمینی شهری صنعت نفت به عهده گرفت. لوله کشی گاز در درون شهر از شمال شهر و منطقه کشتارگاه شروع شد. اسناد نشان می دهد در دهه 1360به تدریج به نقاط دیگر شهر گازرسانی صورت گرفت. قبل از لوله کشی گاز به خانه ها، شهروندان از بخاریهای نفتی و وسایل پخت و پزنفتی و پیشتر از چوب استفاده می کردند برای گرما هم ازکرسی بهره می بردند. در دهه 1340 اجاقهای گازسوز هم به تدریج در منازل جا باز کرد سوخت آنها توسط کپسولهای گاز تامین می شد. ولی بخاریها و آب گرمکن های نفتی همچنان رایج بودند. ایران گاز، بوتان و پرسی گاز اصلی ترین شرکت هایی بودند که کپسول گاز پر میکردند. در ایام جنگ کسانی که لوله کشی گاز داشتند حتما در خانه روشنایی گازسوز نصب میکردند چون قطعی برق زیاد بود و این خود یک مزیت برای آنها به حساب میآمد. اول دیماه 1360 اولین انشعاب گاز در محله اسلام آباد واگذار شد.
http://daneshnam.ir/ry6
بانک ها و موسسات مالی
بانک ها و موسسات مالی در پیشینه شهرستان خمینی شهر
بانک ایران و روس در سال 1303 از سوی اتحاد جماهیرشوروی سابق و به منظور تسهیل مبادلات بازرگانی بین دو کشور تاسیس شد . اداره مرکزی آن در تهران بود و شعباتی نیز در شهرهای شمالی ایران داشت . گفته می شوداولین بانک سده که در بازار ورنوسفادران قرارداشت بانک ایران و روس بوده است.اسناد بیانگر این است که کسبه سده در سال 1320 درخواست تاسیس شعبه بانک ملی را به مسوولان استانی تقدیم کردند ولی شعبه بانک ملی در این شهر در سال 1338 در مغازه ای استیجاری در خیابان ورنوسفادران دایر شد. سالها بعد بانک ملی مقابل دبیرستان عماد ساخته شد. بانک سپه در سال 1346 در دوشنبه بازار، طبقه فوقانی مغازه های حاج رمضان صرامی مقابل مسجد جامع فروشان دایر گردید.
قبل از انقلاب شعب بسیاری از بانک ها ازجمله تهران، اصناف، کشاورزی، صادرات، پارس، بازرگانی، شهریار و بانک رفاه در همایونشهر تاسیس شد . بسیاری از این بانک ها در خیابان امام شمالی (ورنوسفادران) واقع بودند. قرضالحسنه ها از دهه 1350 در شهر دایر شدند. بانک های مثل بانک ملی ،سپه، تجارت در سالها گذشته با گسترش شهر شعب متعددی در گوشه و کنار شهر تاسیس کردند. بانکهای قوامین ،مهر، انصار،ایرانیان، پاسارگارد از بانکهایی است که در دهه 1390 در خمینی شهر شعبه زدند. یکی از آخرین این بانکها بانک شهراست که مجاور شهرداری مرکزی خمینی شهر دایر شد. در دهه 1390 بیش از یکصد بانک و قرض الحسنه در شهرستان فعال بودند.
http://daneshnam.ir/666
معرفی آثار نویسندگان و شعرای خمینیشهری
عنوان کتاب: راویان ماربین جلد اول
پدید آورندگان: محمدعلی شاهین و لیلی پیمانی
تعداد صفحات: 151 صفح رقعی
سال انتشار: 1398
ناشر: گفتمان اندیشه معاصر
موضوع:تاریخ شفاهی
راویان ماربین عنوان کلی یک مجموعه است که موضوع آن تاریخ شفاهی منطقه ماربین، سده، همایونشهر و خمینی شهر از قدیم به جدید میباشد. در جلد اول این مجموعه در 23 گفتگو با پژوهشگران و شاهدان به موضوعات مختلف از جمله موضوع هفت برادران، ماجرای پیمان، چگونگی تاسیس مریصخانه سده، حاجعلی ایران نژاد، گذشته جویآباد و اسفریز، پیشینه قحطی و گرانیهای منطقه، دوران درشکهها، چوبداری و فرقه گراییها پرداخته شده است.
شاعران سده
///////////////
سیّد محمّد رضا میردامادی
شهرت: ایمن سدهی
نام پدر: حاج میرزا محمود طبیب
وفات: 1333ش
عناوین : شاعرو ادیب
سیّد محمّد رضا میردامادی متخلّص به «ایمن» بن حاج میرزا محمود طبیب سدهی، شاعر ادیب [در قرن چهاردهم هجری می زیسته است]. در سال 1300ق متولد شده و در جوانی به کسب کمالات و فضائل اهتمام جسته و پس از کمی تحصیل به خراسان مسافرت کرد و آنجا ساکن شد.
او در ماه فروردین سال 1333ش (مطابق ماه رجب سال 1372ق) در مشهد مقدّس وفات یافته و همانجا مدفون شد.
از اوست:
من آن رندم که بلبل وار دایم مست و شیدایم به شوق وصل روی گل دمادم غرق غوغایم
من آن پروانه ام کز شعله شمع رخ جانان همی سوزم و زین سوختن نیست پروایم
منم آن عاشق یکرنگ کاندر جسم و جان چیزی به جز مهرش ندارم گر بشکافند اعضایم(2)
2- تذکره شعرای معاصر اصفهان، ص75
مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ج2، صص 194 و 195.