eitaa logo
در انتظار رویش🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
384 ویدیو
20 فایل
➖دبیر دین و زندگی ➖کاردانی گیاهپزشکی ➖ کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث ➖عاشق مطالعه و علاقه مند کار تربیتی ➖کپی ممنوع❌ https://harfeto.timefriend.net/16508918927120 https://abzarek.ir/service-p/msg/1974160 👆👆 دریافت پیشنهاد و انتقادهای شما
مشاهده در ایتا
دانلود
انتشارات آستان قدس رضوی 😍
از اونجایی که کتاب رو خیییییلی دوست دارم😍 به انتشارات آستان قدس رضوی بخاطر کتابهاش سر زدم. کتابهای خوبی برای سنین مختلف و اقشار متفاوت داشتند. جالب اینکه چندتا از کتابهایی که برا شاگردان معرفی کرده بودم، رو دیدم و یکی رو انتخاب کردم تا در فواصلی در کلاس برای شاگردانم بخوانم.😊 ولی در کنار همه کتابها و محصولات فرهنگی خوب، دیدن یک کتاب رمان خارجی، تعجبم را برانگیخت!! راستش از دیدن آن کتاب، در انتشارات آستان قدس شوکه شدم!😐 یعنی جای آن کتاب، آنجا نبود. پارسال به واسطه یکی از شاگردان با این کتاب اشنا شده بودم. کتابی که یکی از خوانندگان بی تی اس، برای نوجوانان معرفی کرده ..❗️ کتابی که برخاسته از محیط کره جنوبی است!❗️ پیش خودم متاثر و متاسف شدم که ببین این فرهنگ کره ای تا کجااا نفوذ کرده که حتی کتابهای کره ای را در انتشارات آستان قدس می بینیم!! بعد از دیدن این کتاب، رفتم از مسئول فروش اجازه گرفتم تا از کادر کتابها عکس بگیرم؛ تا بعدها دقیقتر بشم رو بقیه کتب. ولی نه، باید حرفم و نقدم را به گوش مسئول مربوطه می رساندم. از مسئول فروش پرسیدم بر چه اساسی کتابها رو انتخاب می کنید برا فروش؟! اصولا باید از فیلترهایی رد بشن! ایشون هم قاطعانه گفتند بله از صدها فیلتر رد میشوند تا برسند به اینجا❗️ گفتم نقدی دارم بر یکی از این کتابها! گفت مدیر انتشارات، فردا صبح میاد، حتما بیا به خودشون بگو. ولی من اون روز و اون ساعت، دیگه تو حرم نبودم و در مسیر برگشت بودم. فرصت را غنیمت شمردم و به خود ایشان گفتم فلان کتاب، نیاز به بررسی بیشتر داره...فکر کنم مناسب نباشه و در شأن اینجا هم نباشه❗️ اسم کتاب رو گفتم و رو برگه نوشتند تا به مدیر منتقل کنند. امید که در گزینش محصولات فرهنگی و حتی در انتخاب کتاب برای مطالعه، دقیقتر عمل کنیم🌹
سال تحصیلی قبل، یکی از موضوعاتی که دیدم در جمع شاگردان جای کار داره، بحث " نماز" بود! این کتاب رو برا عزیزان معرفی کرده بودم، ولی از اونجایی که تقریبا مطمئنم کسی اینو مطالعه نکرده، از حرم خریدم و تصمیم دارم هر داستان کتاب رو در هر جلسه به مدت ۱۵ دقیقه تو کلاس بخونیم😍 به این شیوه، چندتا کتاب رو میشه در طول سال تحصیلی در جمع دانش آموزان خواند😊
کتاب رو مطالعه میکنم،می بینم برا متوسطه اول، خوبه ولی برا متوسطه دوم شاید جواب نمیده😅مخصوصا برا شاگردان من که مراتب عصیانشان عالی است🙊😂 من اگر نویسنده این کتاب بودم، قوی تر می نوشتمش☺️ قراره از هفته آینده با چندین دانش آموز اینیستاگرامی ملاقات کنم😂😩
تو صحن پیامبر اعظم، پای زیارت امین الله نشسته بودم که یهو یکی از دوستان، زنگ زد. با کلی گریه و حال منقلب💔 گفت دنبال یه نشونه از امام رضا(ع) هست.. اگه تو حرم، شکلاتی یا خوردنی تبرکی چیزی بهم دادند، به عنوان یه نشونه حتمااا برا اون ببرمش❗️ منم که از شدت گریه و حال منقلب ایشون نگران شده بودم، وقتی مطمئن شدم کسی طوریش نشده، اول یه کم دعواش کردم😠 بعد گفتم چشم. تو این سفر، گریه و خنده با هم آمیخته شده بود😅😭 بعد این حرف دوستم، من و خواهرم دیگه دنبال نشانه بودیم😅 خواهرم میگفت از کنار هر خادمی رد میشم، حس میکنم میخواد یه چیزی بده بهمون😂 و جالبه که کسی چیزی نمیداد. ما توهم تبرک داشتیم🤣 آی بگم خدا چیکارش کنه اون دوستم رو که ما رو متوهم کرد😁 تا ایینکه فردا ظهرش من با یکی از دوستان همشهری ام که مدتیه مشهد مقیم شده، تو حرم قرار دیدار گذاشتم. این دوستم اومد و بدون اینکه روحش از ماجرای نشانه و تبرک طلبی ما😉خبر داشته باشه، بعد دیدار با هم تو رواق امام نشستیم😍 یهو دوستم یه پلاستیک پر از بادوم رو گذاشت جلوم و تعارف زد بخورم. بادامهایی که از شهر خودمون و محصولات درختای خودشون همراهش آورده بود مشهد❗️ یاد حرف دوستم افتادم... تو حرم، شکلاتی، خوردنی، چیزی اگه بهت دادند، به عنوان نشانه برا من بیار😊 چندتا از بادام ها رو به نیت دوستم که اتفاقا این دوستم رو میشناسه و هم ولایتیش هست، گذاشتم داخل کیفم. بعد برگشتن به منزل، دوستم اومد دیدنم...یعنی بی تاب نشانه ای بود که تو حرم بهش داده بودند و الان دست من بود😅 بادام های ولایت خودش رو تو دستم سمتش گرفتم و گفتم : امام رضا(ع) تو حرم خودش، از دیار خودت برات نشونه فرستاد و گفت انقدررر دنبال نشانه از حرم نباش، نشانه ها تو خودت هست😍😍 🌹🍃➖🌹❗️➖🌹🍃➖🌹🍃 سالها دل طلب جام جم از ما می کرد و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
شما هم اینجوری هستید یا فقط منم که از نماز های بین راه، هیچی نمی فهمم.🤔😅 مخصوصا اگر نماز صبح باشه، و واگن ماقبل آخر قطار باشی و مسجد، جلوی واگن های اول قطار باشه و قطار هم طویل باشه و نمازخانه هم پله داشته باشه و نزدیک طلوع خورشید هم باشه😂🤣 من زنده ام هنوز😅 تازه اندازه یه واگن، عقب تر اومدم تا از طول مسیری که برا نماز صبح تو خنکای پاییزی دویدیم عکس بزارم. خدایا این نمازهای بین راهی را قبول کن تا ما را در آخرت بین راه نگذارند😊
پایان مشق های یه معلم👆 با موضوع : " تعطیلات تابستان خود را چگونه گذراندید؟! " پشت سر قطار تعطیلات با التماس دویدیم که نروو... ما را هم با خود ببر😢💔😂 و قطار رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد!! عجب مهری که با این بی مهری شروع میشود 🙊😁😅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و صبح آدینه تون بخیر🌹
هرکس که رشدی ندارد، مرده است. هرچند در هر دقیقه، چندبار شش هایش از هوا خالی و پر شود!
*سوال: از کجا بفهمیم که در راه خدا رشد داشته ایم ؟! 👇👇👇👇👇👇 *7. فکر و ذکرش از خوردن و جمع کردن تبدیل شود به سیر کردن و روزی رساندن.* حریص باشد برای کمک به دیگران و بفهمد گره های سفر آخرت اینطور باز میشود. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بحران‏ها و شتاب‏هاى ستمگر در لحظه‏ هاى بحرانى تاريخ، كلمه‏ ها، فكرها، كارها و رابطه ‏ها، حدود خويش را از دست مى ‏دهند و از مفهوم خالى مى ‏شوند. در اين مرحله هر چيزى در جاى هر چيز مى ‏نشيند؛ چون مرزها شكسته شده‏ اند و فقط آهنگ‏هاى كلمه‏ ها و جلوه كارها و شور فكرها، كارسازى مى ‏نمايند و يا درگيرى پيش مى ‏آورند و اين درگيرى‏ ها، درگيرى‏ هايى لفظى هستند و بى ‏بار و بى ‏نتيجه.❗️ در اين مرحله، قدرها و اندازه‏ ها و در نتيجه حدها و مرزها و در نتيجه قانون‏ها و ضابطه‏ ها در هم مى ‏ريزند، هر كس در هر كارى و هر كلمه در هر جايى و هر فكر در هر سرى، ساز مى ‏زند و سرگردان مى ‏چرخد و جايگاهى ندارد، همچون غبارى در فضايى.
اين بلبشوى اجتماعى و انسانى، نتيجه حادثه ‏ها و درگيرى‏ ها و شتاب‏زدگى ‏هايى است كه با حادثهها سبز شده ‏اند و انسان را به كار كشيده ‏اند و به خويش خوانده ‏اند و آماده كرده ‏اند. اگر انسان در كنار اين حادثه‏ ها با تدبير و تقدير و تنظيمى همراه مى ‏گرديد؛ تدبيرى در رهبرى و تقديرى در طرح‏ ريزى و تنظيمى در عمل،هيچگاه محكوم حادثه‏ ها و اسير شتاب‏ها نمى ‏ماند و حدود را در هم نمى ‏ريخت و اندازه ‏ها را نديده نمى ‏گرفت و هر كلمه و هر فكر و هر گام را در هر جايى نمى ‏گذاشت. 📖 رشد 🖌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درود و رحمت خداوند بر معلمان و همکارانی که فهمیدند تعطیلات تابستان از کجا آمد و به کجا رفت😊 و هدایت و حمایت الهی بر دبیرانی چو من که همچون شاگردان تنبل نفهمیدند تعطیلات از کجا آمد و با این سرعت نوری به کجا رفت😐 و چرا کسی نبود به این تعطیلات بگوید: به کجا چنین شتابان ؟! 😩 راستش را بخواهید اینجا کسی از شاگردانم حضور ندارند و من، خودِ خودمم.😅 در مقام یک معلم، دارم واپسین جرعه های تعطیلی را با اشتهایی زاید الوصف سر می کشم و عجبا که تشنه تر می شوم برای تعطیلات🙈😂 الحق که استاد قرائتی زیبا و متین فرمود: موقع تعطیلی، شاگرد اگر بگوید جووون، معلم می گوید آخ جووووون. 😂😁 البته بدون شوخی، من در تمام طول تحصیلم، از همان اول ابتدایی تا پایان مدرسه و بعدها در هر دو رشته تحصیلی ام ، از تعطیلات بدم می آمد و مرا اگر به حال خودم رها می کردند اطلبوا العلم من المهر الی الشهریور میشدم😅😍 ولی خدا عاقبت همه را ختم بخیر کند، نمیدانم چرا اکنون، حال شاگردان تنبلی را درک میکنم که شیفته تعطیلی هستند..😱😅 خدایا این حال نامأنوس، یعنی محبت به تعطیلی، عقوبت کدام خطا هست؟!! الهی لاتودبنی بعقوبتک..😢 لطفا هرچه زودتر، این حس و حال نامأنوس را از ما بگیر. ها ، یادم افتاد عقوبت هیچ خطایی نیست؛ از عوارض کروناست😅 کرونا، حس بویایی ام را بدجوور کش رفته است که دیگه حتی بوی ماه مهر را نمی فهمم. تا اطلاع ثانوی همه چی تقصیر کروناست😅🤣
همیشه این مواقع سال، در آستانه مهر، دو مطلب را برای خودم از باب تذکر برای چندمین بار می خوانم. یک مطلب، تذکری است به من، در مقام یک شاگرد( دانشجو معلمان عزیزِ حاضر در کانال را هم شامل میشود😊) و دیگری، مطلبی و تذکری است به من در مقام یک معلم.( همکاران حاضر در کانال را هم شامل میشود😊) تجربه همزمان این دو حس( شاگرد بودن در محضر عده ای و معلم بودن برای عده ای دیگر) لذتی دیگر دارد. ❤️ زمانی که دانشجوی رشته علوم قرآن و حدیث بودم و اینک که هنوز در پی فهم قرآن و حدیث هستم؛ این مطلب را از استادی بزرگوار، به یادگار نگه داشته ام: 👇👇
علم تنها درس خواندن و گذراندن واحد نیست؛ البته گذراندن دروس اگر لازم نبود عقلا چنین سنگ بنایی را نمی نهادند، ولی بحث در کافی بودن آن است. جوینده‌ی دانش باید دائماً مشغول به تفکر و اندیشیدن باشد؛ علمی که در آن فهم و اندیشه نباشد، علم نیست. از هر فرصتی برای فکر کردن استفاده کنید، هم فکر کردن درباره‌ی آن موضوعاتی که خوانده اید و در متون درسی‌تان با آنها مواجه شده‌اید، و هم فکر کردن درباره‌ی آن اموری که در زندگی علمی و شخصی خود با آن مواجه می شوید. بسیاری از ما گمان داریم که زیاد فکر می کنیم؛ گاه ساعت ها در موضوعی به فکر فرو می رویم؛ ولی فکر آن است که هم دوام داشته باشد و هم اتصال. دوام بدان معنا که بتوانیم اگر یک ربع ساعت فکر می کنیم، موضوعی را در ذهن خود قدم به قدم پیش بریم تا به نتیجه معینی نائل آییم یا دست کم از پرسشی خام به پرسشی پخته و صیقل یافته منتقل شویم، اما انسان‌ها به طور عادی منقطع فکر می کنند؛ هر از چند لحظه‌ای ذهن آنها دچار پرش می شود، پس در واقع، فکر مفیدی تحقق پیدا نمی کند. حال که آشکار شد فکر کردن شروطی دارد و بسیاری از افراد قادر به حفظ دوام و اتصال در تفکر خود نیستند، باید دانست که قدرت بر دوام و اتصال در فکر، با تمرین به دست می آید؛ پس باید ذهن را ورزش داد تا بتواند به مدت های طولانی‌تر و طولانی‌تر به طور متمرکز در یک موضوع بیندیشد. با توجه به ضیق زمان برای یک دانشجو، اگر بتوانیم چنین مهارتی را برای خود پدید آوریم، این امکان را خواهیم داشت که از زمان‌های در حال تلف شدن برای فکر کردن استفاده کنیم، پشت ترافیک، در اتوبوس و مترو، در حال قدم زدن و در هر موقعیت دیگر. در آغار تمرین فکر کردن فقط تمرین است، ولی پس از آن که مهارت به تدریج حاصل شد، باید بیاموزیم که افکار خود را بنویسیم، زیرا افکار بسیار فرّار و گذرا هستند. حتی اگر لازم است کلاسی در این باره بگذرانیم که چگونه می توان این افکار گذرا را به روی کاغذ آورد. به هرحال باید توجه داشته باشیم که افکار همواره در ذهن ما حفظ نمی شوند و از یاد خواهند رفت، پس باید نوشته شوند. قدم دیگر پرورش دادن خود برای سامان‌دهی به این افکار یادداشت شده است. بسیار می شناسم کسانی را که هرگز نتوانسته‌‌اند در موضوعی یک فکر متمرکز و ثمربخش داشته باشند؛ بسیار می شناسم کسانی که فکر می کنند، اما بدون آن که آنها را ثبت کنند، افکار پرثمر خود را به باد فراموشی سپرده‌اند؛ و بسیار می شناسم بزرگانی را که یادداشت های پراکنده‌شان در کمدها و کشوها تل انبار شده و هرگز نه خود و نه دیگران نتوانسته اند از آن یادداشت ها بهره‌ای ببرند. بدانیم در طول تاریخ هرگاه نکته‌ای کشف شده است، حاصل کار عالمی است که فکر می کند، افکار خود را به طور منظم روی کاغذ می آورد و بدانها نظم می بخشد. پس بکوشیم که در شمار همین عالمان باشیم. به عنوان آخرین جمله یادآور می شوم که علم – به خصوص علم دین – لابد آن قدر ارزش دارد که طلب آن را به عنوان راه زندگی‌مان انتخاب کرده‌ایم، پس حتماً آن قدر می ارزد که در طی این مسیر جدی باشیم، از تمام نیروی خود استفاده کنیم - وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا ... (عنکبوت/69) – و با محاسبه نفس، هرگز به تساهل و وقت گذرانی زندگی نکنیم - بَلِ الْانسَانُ عَلىَ‏ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ وَ لَوْ أَلْقَى‏ مَعَاذِیرَهُ(قیامه/15-14)
و اما تذکری از زبان به منِ معلم و هر عزیزی که مشغول امر خطیر تعلیم و تربیت است ...🌸👇
بگذار، صميمانه از تو بپرسم، اين سؤال را كه، راستى، «چرا معلم شده‏ اى؟» انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است؟ آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغل‏ها، براى كسب درآمد گزيده‏ اى؟ آيا در طلبِ يك كار به اصطلاح بی دردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بوده‏ اى؟ اگر چنين است، در خويش، تجديد نظر كن و مسئوليت خدايى و انسانى ‏ات را به خاطر آور، كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى. تو با «انسان‏هايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مى ‏آموزند، اعمال و حركات تو را الگو قرار مى ‏دهند. بخش عظيمى از شخصيت‏شان را «حرف‏ها» و «رفتار» «تو» مى ‏سازد. اگر فاسد باشى، نسل‏هايى را فاسد كرده‏ اى و اگر صالح‏ باشى، نسل‏ها را اصلاح كرده‏ اى. معمولا سؤال مىشود كه در كلاس چگونه بايد بود؟ در حالى كه سؤال مهم‏تر اين است كه اساسا، چرا بايد معلم بود؟ ما تا نقش انسان در هستى‏ را درك نكرده باشيم، نقش معلم در كلاس را نخواهيم فهميد. تا چرا بودن انسان‏ پاسخ نگيرد، چگونه بودن‏ او جواب نخواهد گرفت. 📖تربیت کودک. @dar_entezare_ruyesh
✅صالحِ‌ مصلح، دو خصوصيّت و دو مسؤوليت هر مؤمن آگاه است. 🔶استاد : امروز، اگر چه مى‌توانى در قسمت‌هاى مختلفى خدمت كنى؛ مثلاً طبيب بشوى و يا مهندسى كنى و يا هزار شغل مفيد ديگر را به گردن بگيرى؛ ولى حساب كن جامعه‌اى كه صالح نيست،برفرض سالم بشود، چه حاصل خواهد داشت‌؟ پس صلاح جامعه را بر سلامت آن مقدّم بدار و در كنار هر شغل به اين نقش بپرداز. صالحِ‌ مصلح، دو خصوصيّت و دو مسؤوليت هر مؤمن آگاه است. حتّى اگر بقّال هستى، پيش از آن‌كه پاكت را پر كنى،بايد به مغز و قلب او هم رزقى داده باشى و درس انسانيت و ايثار و صفا را به او آموخته باشى و سعى كن آموزگار كلاس‌هايى باشى، كه آموزگار كم‌تر دارد و مشكلات بيش‌تر؛ چون كارهاى مانده، اهميّت زيادى دارند و كارهاى بزرگ، در گرو آن‌ها هستند. اين نقش توست: صالح و مصلح بودن و در صراط‌ عبوديّت بودن. 📚 ، صفحه 41
سلام ممنون.🌹 حال که پیامهای ما زیباست و توفیق شما قبل از فیلتر واتساب و تلگرام کم هست، اگر فزونی توفیقتان مشروط به ادامه فیلترینگ است، خدا بر توفیقاتتان بیفزاید😅😂 البته تلگرام بنده رو به راهه، بدون فیلترشکن😊 ولی همچنان اینجا خانه اصلی ماست