قسمت آخر این خاطره رو هم بگم و تموم، یه روز صبح همینکه وارد دانشکده مون شدم، دیدم طبقه همکف دانشکده، نمایشگاه کتاب گذاشتن؛ خیلی خوشحال شدم؛ چون عاشق کتابم؛ ناخودآگاه قبل کلاس، به سمت کتابها کشیده شدم😍 جالب بود بدون قصد خرید و خیلی عجله ای داشتم کتابا رو رصد میکردم🧐 و از یه طرف هم حواسم بود که استاد نره کلاس و دیرم نشه؛ یهو چشمم خورد به یه کتابی📖،دیگه نتونستم ازش چشم بردارم ، علی رغم حجم کمش، عنوانش بدجور جذبم کرد❤️ به خودم که اومدم دیدم کتاب تو دستمه و همون جا سرپایی چند صفحه خونده ام 😊😍 و افسوس که استادها بدموقع از راه میرسن😐😐 فروشنده که اشتیاق من برا خوندن و عجله ام برا رفتن به کلاس رو دید، گفت کتاب رو ببر، بعد کلاست بیا حساب کن 😂 منم همین کار رو کردم. دروغه اگر بگم سرِکلاس، حواسم به کتاب نبود😉همینکه کلاس تموم شد؛ کتاب رو که چند صفحه شو خونده بودم برداشتم و رفتم با فروشنده حساب کردم و چون جمعیت جلوی دانشکده زیاد بود، رفتم به جای خلوتی روبروی دانشکده روی یک نیمکت خالی نشستم به خوندن کتاب...بگم چی شد؟؟!! دیدم یکی از شخصیت های اون کتاب داستانی میگه از ازدحام جمعیت دانشکده به جای خلوتی روی یه نیمکت خالی مقابل دانشکده پناهنده شدم....🙄🙄🙄🙄 حالا عین عبارات کتاب یادم نیست آآآ؛ ولی اون موقع میخکوب شدم از بسط کراماتی که رخ داده بود😊😅😉 قدم به قدم کتاب رو که می خوندم، داشت عینا اتفاق می افتاد😐😍😮 اون کتاب رو همون روز خوندم تموم شد و بعدش به اون دوستم هدیه دادم❤️💌♥️ اون کتاب، رزق اون بنده خدا بود که ازم پرسیده بود: تو از کدوم خدا حرف میزنی؟! و اسم اون کتاب دقیقا همین بود:
" کدام خدا؟؟ "
#خاطرات_من
@dar_entezare_ruyesh
در انتظار رویش🌱
اگه گفتید چه درختیه؟☺️
انار نبود.
خرمالو هم نبود.
عناب بود👌😊
احسنت به خدایی که در این سوز سرما، خرمالوها را سالم و سرزنده نگه میدارد😍👌🤩
دم غروب بعد وضو گرفتن کنار حوض💧
چیدن خرمالو از درخت می چسبه😍😋
واقعاااا نماز برا تشکر از این خدا، خوندنیه👌🤩
✍🌱در انتظار رویش🌱
۱۴۰۲/۹/۲۹
@dar_entezare_ruyesh
خیییلی ممنونم ازتون که حواستون به کانال هست😍👌
و به منم تذکر میدید که حواسم باشه که حجم بیشتر پیامها، پاسخ به ناشناس شده😅
پیشنهاد دادید یه کانال دیگه برا پاسخ به ناشناس ها بزنم.
ضمن تشکر و احترام به نظر ارزشمندتون🌱🌹
اگه صبوری کنید میخوام همینجا بزنم ناشناس ها رو.
چون اغلبشون در راستای هدف و محتوای کانال هست و ضمن پاسخ ها، محتوا هم تولید میشه
و زیاد انحصاری شخص و یا عضو خاص نیستند.
قابل استفاده است🌱
همیشه سر کلاس وقتی کسی سوال میپرسه ، به بقیه میگم شما هم گوش کنید یا سوال شما هم هست، یا سوالی رو در شما ایجاد خواهد کرد😊
با اجازه تون همینجا میزارمشون
ولی چشم سعی میکنم محتوای تولیدی رو بیشتر کار کنم☺️
سلام
در جواب این دسته از عزیزان باید تحدّی کرد😅👌
منم از این شاگردا دارم
با بحث علمی ایزوتوپ کربن ۱۴ هم قدمت تاریخی قدیمی ترین نسخه قرآن کریم رو براشون مطرح کردم .
(توی اینترنت بزنید ایزوتوپ کربن ۱۴ و نسخ خطی قرآن کریم)
تطبیق نسخه های مختلف قرآن کریم که هیچ اختلافی با هم ندارند
دلایل عقلی ، و درون دینی هم آوردم
وقتی قبول نکردند(یعنی نمی خوان قبول کنند😅)
یه تکلیف براشون مطرح کردم 👇
شما اثبات کن قرآن کریم تحریف شده است ، آیات و محتواهای تحریف شده رو بیار و چند نمونه آیه بیار برام که همدیگه رو نفی کنند.
اون وقت یقینا من از باورم دست میکشم👌😊
وقتی اینو گفتم عقب نشینی کردند❗️
چون حوصله و توان کار علمی ندارند و یه سری ادعاهای بی پشتوانه رو از سر ناآگاهی تکرار میکنند.
#عدم_تحریف_قرآن
شده تا به حال خنده ای رو ببینید و گریه تون بگیره؟!❗️
من از دیدن یوگای خنده ی جناب #عرشیانفر و افرادی که از سرِ ناآگاهی جذبش شدند؛ گریه ام میگیره😢❗️😐
فکر کنم با دیدن یوگای اینا، چاکرای کندالینی من از کار افتاده که اینقدر دردمند شدم🥲😓😁👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یوگای خنده با حضور عرشیانفر در اصفهان❗️
یوگا عبادت عملی هندوهاست که در کشور ما به عنوان ورزش معرفی میشه، ما یوگا رو نوعی عرفان کاذب میدونیم که زاییده تفکر بودیسم و هندوئیسم است.
در مورد یوگا قبلا هم تو کانال مطلب گذاشتم .
#عرشیانفر
#یوگا
@dar_entezare_ruyesh
با دیدن این چرت و پرت ها واقعا میگم
جان به فدای دینی که حتی برای خندیدن و خنداندن، آداب تعریف کرده است😍👌
فکر کنم خودتون در جریانید که فعالیتم تو کانال کمتر شده🙈☺️
به بزرگواری و با صبر خودتون ما رو تحمل کنید😊🙏🌹
آدمیزاد است و مشغله ها و اولویت هایش🌱
نوشته امروزم مال چندین جلسه پیش هست👇
شاید دومین جلسه بود که سر کلاسشون میرفتم.
بعد یک ماه بی معلم بودن، ابان ماه بود.
کلاسی که همزمان چنددد نفر عصیانگر داشت و از صحبت های همکاران شنیده بودم که اغلب با این کلاس مشکل دارند😢
خودمم که رفتم و عصیان ها را دیدم. 😊
بعد از جلسه اولم که به گفته خودشون متفاوت ترین جلسه یه دبیر برا اینا بود😊
جلسه دوم، سر کلاس شبیه کسی بودم که از هر سووو تیر سوالها و دردها و شبهه ها و اعتراض ها به دین و دنیا و آخرت و ...به سویش روانه میشد🏹😱😅
کلاس منفجر شده بود از تخلیه هیجانی عزیزان دهه هشتادی در اعتراض به دین😞😅
و من تنها رزمنده این میدان بودم که در تیررس این حملات به دین و مقدسات دینی واقع شده بودم😂
یاد سریال" لیلی با من است"با بازی پرویز پرستویی افتادم که اصلا نمی خواست به خط مقدم بره؛ ولی خدا همه مقدمات رو چیده بود که اون رو به خط مقدم بکشونه😍👌
خلاصه ، من با عشق، در خط مقدم ایستاده بودم ❤️🤩
یکی از مُردّدان بلاد کفر، که اتفاقا ردیف جلو نشسته بود؛ با سوالهایش مرا به رگبار بسته بود❗️
کاملااا مشخص بود در برخی اعتقادات دینی دچار شک شده بود و با شکش کنار نیامده بود و سوالها بی قرارش کرده بودند👌
اصلا آرام نمی گرفت!
از اعتقادش به تناسخ حرف میزد، از اینکه در عصمت پیامبر(ص) شک کرده و چند همسری پیامبر(ص) او را بدجور عصبانی کرده است،
از اینکه خدا را از جنس انرژی می دانست، از یوگا که به عنوان یک آموزه اصیل یاد می کرد،
از اعتقادش به بیگ بنگ و چند مورد دیگر حرفهاا زد ..
حرفها، از جنس واژه و صوت نبودند که از دهانش خارج شوند؛ بلکه از جنس تردیدِ آمیخته با باور بودند.
و من در مقابل همه این سوالها و حالات او، که تشنه جواب بود، فقط یه کلمه گفتم:
همه باورهای جدیدت باطل است😓😅🤦♀️
۲ آبان من بودم و پرحجم ترین کتاب دینی متوسطه دوم و چالش شروع با تاخیر❗️
لذا با خونسردی گفتم :
فعلا پاسخ نمیدم. بریم سراغ درسمون که یه ماهه عقب افتادید😊
همین واکنش من کافی بود تا او را شعله ورتر کند🔥
و بگوید :
خانوم چرا باور نمیکنید سوالها منو منفجر کرده!! چرا جوابمو نمیدید.
و من او را ارجاع دادم به مطب(پیوی ام)☺️
ادامه دارد ...
#خاطرات_بلاد_کفر
#عصیانگر_متفکر😍
✍🌱در انتظار رویش🌱
۱۴۰۲/۱۰/۴
@dar_entezare_ruyesh
بعد از یک گفتگوی دوطرفه در پیوی، جلسه بعد سر کلاسشان که رفتم، از آن شراره های فروزان عصیان و بی قراری خبری نبود🤩
آن تلاطم ها، جای خود را داده بودند به تسلیم و آرامش😍👌
بی آنکه راجع به گفتگوهای مطب، سر کلاس چیزی بگویم ، مشغول تابلو نویسی درس جدید بودم که همو با لحنی آرام گفت:
خانوووم، شما ما رو از گمراهی نجات میدید، من میدونم🤩
می بینید که آرام گرفته ام😍
چندبااار اومدم پیوی تون تا سوالی و نقدی بنویسم؛ ولی گفتگوها رو مطالعه کردم، دیدم همه چی منطقیه👌
من فعلا مست و مدهوش جوابها هستم😍
خطاب به او که در آرامشی دلنشین، مرا هدایتگر نامید؛ این آیه شریفه را یادآور شدم👇
❤️إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ❤️
[ القصص: 56]
#خاطرات_بلاد_کفر
#عصیانگر_متفکر😍
✍🌱در انتظار رویش🌱
۱۴۰۲/۱۰/۴
@dar_entezare_ruyesh
بخشی از گفتگوهایم با ایشون رو براتون میارم ان شاءالله 😊
چون مفیده و نگاه انتقادی به خیلی از معروف ها رو داره😅
و ما
زمستان دیگرى را
سپرى خواهیم کرد.
با عصیان بزرگى که
در درونمان هست
و تنها چیزى
که گرممان مىدارد،
آتش مقدس امیدوارىست❗️👌
طاقت بیار ای گل یخ زده …❤️
🌱در انتظار رویش🌱
۱۴۰۲/۱۰/۴
@dar_entezare_ruyesh
امروز کلاس نهم، داشتم قواعد فعل نهی رو تدریس می کردم
وسط کلاس ، یهو یکی از بچه های ابتدایی از حیاط ، محکم کوبید رو شیشه پنجره و در رفت😞😅
منم فوری تا تنور داغ بود، نون رو چسبوندم😅
با کمک یکی از واژه های جدید همین درس، یه فعل نهی ساختم و گفتم
لاتقرعی😊
بچه ها از شکار بدیهه گونه سوژه ام خندیدند😂
حالا شانس آوردم اون طرف کوبید و در رفت وگرنه اگه همچنان در کوبیدن پافشاری میکرد
در حالی که پنجره رو باز میکردم این عبارت فوووق زیبای درسمون رو هم میخوندم 👇😂
من قَرعَ باباً و لَجَّ وَلَجَ👌😍😂
هرکس دری را بکوبد و پافشاری کند، داخل میشود( به مقصود می رسد)👌😍
#بدیهه_های_من
✍🌱در انتظار رویش🌱
۱۴۰۲/۱۰/۴
@dar_entezare_ruyesh
یکی از راهکارهای جذاب سازی، بهره گرفتن از موقعیت های طبیعیِ پیش آمده در کلاس و قوه بدیهه پردازی هست😊👌
همه ساله در ایام امتحانات ضمن تصحیح برگه های امتحانی دینی؛
با مکاتب فکری جدیدی آشنا میشوم که پایه گذارانش، عزیزان بلاد کفر هستند😞❗️😢
و من اولین کافر به کفریات اینها🙈😩😂
عباراتی مثل خدای غیر یگانه❗️❗️ در نوع خود بی نظیر است❗️
زبان روسی و کره ای بلدند و فقط چند عبارت عربی آیه ولایت را بلد نیستند.
روضه ای هست برای خودش😂
کارم از گریه گذشته است؛ بدان میخندم😢
#امتحان
✍🌱در انتظار رویش🌱
۱۴۰۲/۱۰/۶
@dar_entezare_ruyesh