💖خداجان!!!
در راه رسیدن به #تو گیرم ڪه بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم ڪه #بمیرم
یڪ قطره ی آبم ڪه در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم ڪه بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم ،
یا تَنگ در آغوش بگیرم ڪه بمیرم
این ڪوزه ترڪ خورد! چه جای نگرانی است
من ساخته از خاڪ ڪویرم ڪه بمیرم...
خاموش مڪن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم ڪه بمیرم ڪه بمـــــیرم♥️
🌴کانال گنجینه عرفان🌴
@ganjeneh_marefat
#مهـــــدیجان❤️
مـا همـانیـم که از
#عشـق تـو غفلـت کردیـم
💚بـا همه آدمیـان غیـر
#تـو خلـوت کردیـم
سـال هـا می گـذرد،
#منتظـری بـرگـردیـم💛
و مشخـص شـده مـاییـم که
#غیبـت کردیـم
🌿#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🌿
✨یا صاحب الزمان مولای مهـ❤️ـربانم✨
🌴کانال گنجینه عرفان🌴
@ganjeneh_marefat
❣#سلام_امام_زمانم❣
تو را باید شاعرانه♥️ نگریست
چشم های #تو را باید سرود
ای؛خوش قافیه ترین واژه هستی😍
سلام؛ #آقای_زیباییها✋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
🌴 کــــانـــــال در محـــــضر علمـــــا 🌴 👇
https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
❣#سلام_امام_زمانم❣
تو را باید شاعرانه♥️ نگریست
چشم های #تو را باید سرود
ای؛خوش قافیه ترین واژه هستی😍
سلام؛ #آقای_زیباییها✋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
🌴 کــــانـــــال در محـــــضر علمـــــا 🌴 👇
https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
در محضر علما
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق 🕌قسمٺ #صدوچهل این صورت شکسته را در این یک ساعت بارها دیده و این زخم ها
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوچهل_ویک
پس از نماز صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست....😥
نگاهش دریای نگرانی بود،..😥😥
نمیدانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده
بود که خودم پیش قدم شدم
_من #نمیترسم مصطفی!😊✨
از اینکه حرف دلش را خواندم..
لبخندی غمگین☺️😢 لبهایش را ربود و پای #ناموسش در میان بود..
که نفسش گرفت
_اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟😥❤️
از هول #اسارت دیروزم..
دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد..
و صدای شکستن دلش بلند شد
_تو نمیدونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمیدونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده!😠😥❤️
هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانه شان درد میکرد،..😣
هنوز وحشت😥 شهادت بیرحمانه مادرش به دلم مانده..
ترس آن لحظات در تمام تنم میدوید، ولی میخواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش #بردارم..❤️✌️
که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم..
_یادته داریا منو سپردی دست حضرت سکینه (س)؟ 😊اینجا هم منو بسپر به حضرت زینب(س)!😊✨🕌
محو تماشای چشمانم ساکت شده بود،.. از بغض کلماتم طعم اشکم را میچشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود..
که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و حضرت زینب(س) را شاهد عشقم گرفتم
_اگه قراره بلایی سر #حرم و این #مردم بیاد، #جون_من دیگه چه ارزشی داره؟😊☝️
و نفهمیدم با همین حرفم...
با قلبش چه میکنم که شیشه چشمش ترک خورد😢 و عطر عشقش در نگاهم پیچید❤️✨
_این #حرم و جون این #مردم و جون #تو همه برام عزیزه!😢برا همین مطمئن باش #تامن_زنده_باشم نه دستشون به حرم میرسه، نه به این مردم نه به تو!😢😠🕌❤️
در روشنای طلوع آفتاب...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 کانال در محضر علما⇩⇩⇩
🆔 @dar_mahzare_olma
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈