eitaa logo
در محضر علما
131.5هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
86 فایل
🌷روزی چند جمله عالی از اهلبیت؛ علما و شهدا در این کانال به شما 🎁هدیه می‌کنم تا روی آن‌ها تفکر کنیم و آرامش معنوی پیدا کنیم.♥️ کپی از مطالب این کانال مشروط بر صلوات بر محمد و آل محمد حلال است. 💌ارتباط با من: @Admine_etemad . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
💖خداجان!!! در راه رسیدن به گیرم ڪه بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم ڪه یڪ قطره ی آبم ڪه در اندیشه ی دریا افتادم و باید بپذیرم ڪه بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم ، یا تَنگ در آغوش بگیرم ڪه بمیرم این ڪوزه ترڪ خورد! چه جای نگرانی است من ساخته از خاڪ ڪویرم ڪه بمیرم... خاموش مڪن آتش افروخته ام را بگذار بمیرم ڪه بمیرم ڪه بمـــــیرم♥️ 🌴کانال گنجینه عرفان🌴 @ganjeneh_marefat
❤️ مـا همـانیـم که از تـو غفلـت کردیـم 💚بـا همه آدمیـان غیـر خلـوت کردیـم سـال هـا می گـذرد، بـرگـردیـم💛 و مشخـص شـده مـاییـم که کردیـم 🌿🌿 ✨یا صاحب الزمان مولای مهـ❤️ـربانم✨ 🌴کانال گنجینه عرفان🌴 @ganjeneh_marefat
❣ تو را باید شاعرانه♥️ نگریست چشم های را باید سرود ای؛خوش قافیه ترین واژه هستی😍 سلام؛ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 🌴 کــــانـــــال در محـــــضر علمـــــا 🌴 👇 https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
❣ تو را باید شاعرانه♥️ نگریست چشم های را باید سرود ای؛خوش قافیه ترین واژه هستی😍 سلام؛ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 🌴 کــــانـــــال در محـــــضر علمـــــا 🌴 👇 https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ پس از نماز صبح بدون اسلحه برگشت و کنارم نشست....😥 نگاهش دریای نگرانی بود،..😥😥 نمیدانست از کدام سر قصه آغاز کند و مصیبت ابوالفضل آهن دلم را آب داده بود که خودم پیش قدم شدم _من مصطفی!😊✨ از اینکه حرف دلش را خواندم.. لبخندی غمگین☺️😢 لبهایش را ربود و پای در میان بود.. که نفسش گرفت _اگه دوباره دستشون به تو برسه، من چی کار کنم زینب؟😥❤️ از هول دیروزم.. دیگر جانی برایش نمانده بود که نگاهش پیش چشمانم زمین خورد.. و صدای شکستن دلش بلند شد _تو نمیدونی من و ابوالفضل دیروز تا پشت در خونه چی کشیدیدم، نمیدونستیم تا وقتی برسیم چه بلایی سرتون اومده!😠😥❤️ هنوز صورت و شانه و همه بدنم از ضرب لگدهای وحشیانه شان درد میکرد،..😣 هنوز وحشت😥 شهادت بیرحمانه مادرش به دلم مانده.. ترس آن لحظات در تمام تنم میدوید، ولی میخواستم با همین دستان لرزانم باری از دوش غیرتش ..❤️✌️ که دست دلش را گرفتم و تا پای حرم بردم.. _یادته داریا منو سپردی دست حضرت سکینه (س)؟ 😊اینجا هم منو بسپر به حضرت زینب(س)!😊✨🕌 محو تماشای چشمانم ساکت شده بود،.. از بغض کلماتم طعم اشکم را میچشید و دل من را ابوالفضل با خودش برده بود.. که با نگاهم دور صحن و میان مردم گشتم و حضرت زینب(س) را شاهد عشقم گرفتم _اگه قراره بلایی سر و این بیاد، دیگه چه ارزشی داره؟😊☝️ و نفهمیدم با همین حرفم... با قلبش چه میکنم که شیشه چشمش ترک خورد😢 و عطر عشقش در نگاهم پیچید❤️✨ _این و جون این و جون همه برام عزیزه!😢برا همین مطمئن باش نه دستشون به حرم میرسه، نه به این مردم نه به تو!😢😠🕌❤️ در روشنای طلوع آفتاب... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 کانال در محضر علما⇩⇩⇩ 🆔 @dar_mahzare_olma ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈