#تنبیهنفسدرروایات👊
یکی از یاران پیامبر میگه: در یکی از روزها که هوا بسیار گرم بود😣، من و گروهی از دوستان با رسول خدادر سایه درختی نشسته بودیم. ناگهان جوانی از راه رسید، لباس های خودش رو از بدن بیرون آورد و با پشت و روی بدن و صورت خود بر ریگ های داغ بیابان غلتید🤭🔥 و در حال غلتیدن می گفت: ای نفس بچش؛ زیرا عذابی که نزد خداست، خیلی بزرگ تر از اعمال توست.🤨
رسول خدا که این منظره رو تماشا می کرد، وقتی کار جوان تمام شد و لباس پوشید و قصد حرکت کرد،اون رو به حضور طلبید و گفت: ای بنده خدا! کاری از تو دیدم که از کسی سراغ نداشتم، علت اینکار چه بود؟
عرض کرد: خوف از خدا. گفت: حق خوف را به جای آوردی، خداوند به سبب تو به اهل آسمان ها مباهات می کند، سپس رو به یاران کرد و گفت: هرکس در این محل حاضر است به نزد این مرد برود تا او برایش دعا کند. همه نزد او آمدند و او هم بدین گونه دعا کرد: خداوندا تمام برنامه های ما را در گردونه هدایت قرار ده و پرهیز از گناه را توشه ما کن و بهشت را نصیب ما فرموده و جایگاه ما قرار بده.💞
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕