هدایت شده از در طلبِ طلبگے
هوالنــور
تا دل امام متمایل نشود، خبری نمیشود،
قصه قصهی دل امام است!
ورود به مکتب امام صادق علیه السلام به همین سادگی نیست!
چه بسا کسانی که در کنار آن محیط علم باشند و هنوز شاگرد نشده باشند.
شاگردی باید قبول شود...
(هو الایجاب و القبول!) قبولمان کرده اند؟!
#در_طلب_نور
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
هوالنــور تا دل امام متمایل نشود، خبری نمیشود، قصه قصهی دل امام است! ورود به مکتب امام صادق علیه ا
رازِ دیدار علم🌙
پیش از این نیز به محضر امام شرفیاب میشد، اما وقتی بنا شد خوشهچین علمِ امام صادق علیهالسلام شود، حضرت او را قبول نکرد! تا قبل از دیدار علم، دیدار ها با امام داشت!
اما قصه در دیدن جلوهای از علم امام بود!
راهی که «عنوان بصری» طی کرد و رازی که به آن رسید «رازِ دیدار علم» بود، علمی که از چشمه اصلیاش میجوشید و او که لب تشنهٔ این زلال بود، به آن رسید.
آن چه به جا ماند، جلوهای است از راهی که، به همهٔ طالبان راهِ علم نشان داد و از همه مهم تر نحوهی پیمودن این راه!.. :
راه ورود به دنیای علمِ امـام :)
جرعه نوش علم امام خواهیم شد در رسیدن به راز دیدار علم، در آینه حدیث عنوان و همسفر لحظه های درک امام.
پا به پای عنوان بصری :)
#در_طلب_نور ۱
-استادسیدعلیاصغرعلوی
@dar_talab_noor
شاید برای خودسازی نتوان حدیثی کاملتر از حدیث عنوان بصری پیدا کرد..
آیت الله سید علی قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های نفسانی، به شاگردان و مریدان سیر و سلوک الی الله دستور میدادند روایت عنوان بصری را بنویسند و بدان عمل کنند؛ یعنی، یک دستور اساسی و مهم، عمل کردن طبق مضمون این روایت بود. علاوه بر این میفرمودند: باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی دو بار آن را مطالعه نمایند...
-روحمجرد،ص۱۷۵
+به هر حال علم امام صادقه و شما طلبه هایی که دنبال این علم هستید...
این سال تحصیلی جدید شروع شده تا دوباره خودمون رو به علم امام نزدیک تر کنیم..
اما ما واقعا نزدیک تر میشیم ؟!...
بیاید پا به پای عنوان بصری حرکت کنیم تا ببینیم اصلا، حضرت ما رو به شاگردی قبول میکنند یا... 💔
این بحث رو با هشتگ #در_طلب_نور با قلم استاد سید علی اصغر علوی ادامه میدیم تا بتونیم با این حدیث مأنوس شیم و اون رو با تمام وجودمون درک کنیم
همراهی این مبحث برای طلبه ها خصوصا طلبه های عزیز سطح یک خالی از لطف نیست... یاحق ✋🏼
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
رازِ دیدار علم🌙 پیش از این نیز به محضر امام شرفیاب میشد، اما وقتی بنا شد خوشهچین علمِ امام صا
🌙
امام صادقی که وصفش در علم و شاگرد پروری زبان زد است..
حرف های اصلیَش را همینطور به هرکس عرضه نمیکند!
سختی های خاص خودش را دارد :)
...
همپای عنوان ✨هم راه رسیدن به علم امام را میتوان یاد گرفت ✨و هم از تحفهای که نصیب عنوان شده است، بهره برد.
از تحفهی عنوان شما هم فیض ببرید!
فقط باید در این سفر خود را به جای عنوان قرار داد.
علامه قاضی درباره این حدیث میفرمودند:
«حدیث عنوان بصری را بنویسید و به آن عمل کنید و همواره آن را در جیب داشته و هفته ای آن را یکی دو بار مطالعه کنید» :)
#در_طلب_نور ۲
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
🌙 امام صادقی که وصفش در علم و شاگرد پروری زبان زد است.. حرف های اصلیَش را همینطور به هرکس عرضه نمیکن
🌙
اصلا عنوان کیست؟
عنوان بصری که ۹۴ سال از عمرش میگذشت و با مالک بن انس(پیشوای مذهب مالکی) رفت و آمد داشت، پس از اینکه حضرت صادق علیه السلام در مدینه به نشر علم و فضیلت مشغول شد، در خدمت آن جناب حاضر میشد و از محضر پر فیض او بهره مند میگردید.
عنوان گوید: من دوست داشتم از وی علم بیاموزم همانگونه که از مالک بن انس یاد میگرفتم.
چه بسا زائری که دست خالی بیاید و دست خالی هم برگردد: زائر تماشاچی!
فلما قدم جعفر الصادق علیه السلام المدینة، «اختلفت الیه»...
نزد امام میرفتم ولی هنوز دستم از علم او خالی بود..
/به خاک پای اباالفضل میخورم سوگند
فقیر آمدم اما گدا نخواهم رفت/💚:)
باید حساب علم امام را از بقیه منابع علم جدا کرد و الا خبری نخواهد شد..
و احببت أن آخذ عنه کما أخذت عن مالک:
من دوست داشتم از وی علم بیاموزم همانگونه که از مالک بن انس یاد میگرفتم!
علم امام را در کنار علوم دیگران حساب کردن، محرومیت را به دنبال خواهد داشت به شهادت داستان عنوان بصری!:)
راه «پیگیری» عنوان را باید در نظر گرفت.!
باید همیشه داستانها را اینگونه دید.
راه رسیدن به علم امام همین است،
اما در این حدیث باید در آینۀ شخصی به نام «عنوان» با خودِ عنوان همسفر شد!
#در_طلب_نور ۳
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
زمین آنها را در خود گرفت و از گوشت بدنهای آنان خورد و از خون آنان نوشید! پس در شکاف گورها بیجان و
مردم! اگر آنها را در اندیشه خود بیاورید، یا پرده ها کنار رود، مردگان را در حالتی مینگرید که حشرات گوش هایشان را خورده، چشم هایشان به جای سرمه پر از خاک گردیده.. و زبان هایی که با سرعت و فصاحت سخن میگفتند پاره پاره شده.. قلب ها در سینه ها پس از بیداری به خاموشی گراییده... و در تمام اعضای بدن پوسیدگی تازه ای آشکار شده، و آنها را زشت گردانیده، و راه آفت زدگی بر اجسادشان گشوده شده...
همه تسلیم شده، نه دستی برای دفاع، و نه قلبی برای زاری دارند..
و آنان را میبینی که دل های خسته از اندوه و چشم های پر شده از خاشاک دارند..💔
و در حالات اندوهناک آنها دگرگونی ایجاد نمیشود و سختی های آنان بر طرف نمیگردد...
-نهجالبلاغه،خطبه۲۲۱
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
🌙 اصلا عنوان کیست؟ عنوان بصری که ۹۴ سال از عمرش میگذشت و با مالک بن انس(پیشوای مذهب مالکی) رفت و آمد
رازِ دیدار علم🌙
شرطِ ورود به راه: فقط برای امام!
فقال لی یوما: إنی رجل مطلوب و مع ذلک لی اوراد فی کل ساعة من آناء الیل و النهار، فلا تشغلنی عن وردی، و خذ عن مالك، واختلف الیه کما کنت تختلف الیه..
یکی از روزها جعفر بن محمد علیهالسلام به من گفت: من از طرف حکومت تحت مراقبت میباشم و اوراد و اذکاری دارم که به آن مشغول هستم، شما بار دیگر نزد مالک بن انس بروید و از او فراگیرید!
چرا حضرت، عنوان را بار اول نپذیرفتند؟
سرّ عدم قبول امام چه بود؟!
چرا او را دائم به مالک بن انس حواله میدادند؟
فقط همین یک جمله! :
تا آبشخور علومت دیگران هستند تو را تحویل نخواهد گرفت!💔
جرعه نوشان «اینجایی را» مینوشانند، نه جرعه نوشان «هرجایی را»!...
در جامعه کبیره «فمعکم معکم» تاکیدی است بر بودن با اهل بیت، اما در بعضی نسخه ها ادامه فراز را زیباتر گفته اند:«لا مع غیرکم» (نه «لا مع عدوکم»)!
«من با غیر شما نیستم»
حتی در دشمن متوقف نمیماند و افق را بهتر تبیین میکند.!
#در_طلب_نور ۴
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
مردم! اگر آنها را در اندیشه خود بیاورید، یا پرده ها کنار رود، مردگان را در حالتی مینگرید که حش
آه! زمین چه اجساد عزیز و خوش سیمایی را که با غذاهای لذیذ و رنگین زندگی کردند، و در آغوش نعمت ها پرورانده شدند به کام خویش فرو برد :)
آنان که میخواستند با شادی غم ها را از دل بیرون کنند، و به هنگام مصیبت با سرگرمی ها، صفای عیش خود را برهم نزنند...
دنیا به آنها و آنها به دنیا میخندیدند، و در سایه خوشگذرانی غفلت زا، بی خبر بودند که روزگار با خارهای مصیبت زا آنها را در هم کوبید و گذشت روزگار توانایی شان را گرفت..
مرگ از نزدیک به آنها نظر دوخت، و غم و اندوهی که انتظارش را نداشتند آنان را فرا گرفت، و غصّه های پنهانی که خیال آن را نمیکردند، در جانشان راه یافت، در حالی که با سلامتی انس داشتند انواع بیماری ها در پیکرشان پدید آمد، و هراسناک به اطبّا، که دستور دادند گرمی را با سردی، و سردی را با گرمی درمان کنند روی آورند که بی نتیجه بود، زیرا داروی سردی، گرمی را علاج نکرد، و آنچه برای گرمی به کار بردند، سردی را بیشتر ساخت، و ترکیبات و اخلاط، مزاج را به اعتدال نیاورد، جز آن که آن بیماری را فزونی داد، تا آنجا که درمان کننده خسته، و پرستار سرگردان، و خانواده از ادامه بیماری ها سست و ناتوان شدند، و از پاسخ پرسش کنندگان درماندند، و درباره همان خبر حزن آوری که از او پنهان میداشتند در حضورش به گفتگو پرداختند...!
-نهجالبلاغه،خطبه۲۲۱
@dar_talab_noor
و اوصِيكُم بِذکرِ المَوتِ و إِقْلالِ الغَفلَةِ عنْهُ
و كيفَ غَفلَتُكم عمَّا ليسَ يُغْفِلُكم...💔
در طلبِ طلبگے
رازِ دیدار علم🌙 شرطِ ورود به راه: فقط برای امام! فقال لی یوما: إنی رجل مطلوب و مع ذلک لی اوراد
🌙
در جناح مقابلِ شما لزوما دنبال دشمن نیستیم.
هر کس را غیر شماست، رد میکنیم: لا مع «غیرکم». :)
تو اصلا حق نداری سراغ غیر اهل بیت علیهم السلام بروی.
نگاه علوم غیر اهل بیت نگاه قارونی است، نگاه«من عندی» (نه نگاه «من عندالله»ی)(سوره مبارکه قصص،آیه۷۸و۸۰)
علوم غیر اهل بیت حتی اگر درست هم باشند، به علت بسته بودن، انسان را در خود نگه میدارند و عطش او را فرو نمی نشانند، انسانِ بی کرانه جز با اتصال به حقیقت اصلیِ بی انتها، سرشار نخواهد شد.✨
نوع نگاه مهم است، نگاهی را که افق گستر باشد، باید یافت.
این نگاه ها در زندگی #جریان مییابند، خواسته یا ناخواسته، محسوس یا نامحسوس.
#در_طلب_نور ۵
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
🌙 در جناح مقابلِ شما لزوما دنبال دشمن نیستیم. هر کس را غیر شماست، رد میکنیم: لا مع «غیرکم». :) تو اص
🌙
وقت امام را بی جهت نگیر!
اول خودت با خودت این را حل کن، از غیر امام قطع شده ای یا نه؟
و الا هم وقت امام را گرفته ای هم وقت خودت را.
وقت خودت، پیشکش. وقت آقا را بیخود تلف نکن!
و مع ذلک لی اوراد فی کل ساعة من آناء الیل و النهار، فلا تشغلنی عن وردی.
🌱امام به وقتش حساس است، امامِ در اوج همه فضیلت ها....
#در_طلب_نور ۶
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
آه! زمین چه اجساد عزیز و خوش سیمایی را که با غذاهای لذیذ و رنگین زندگی کردند، و در آغوش نعمت ها
يكى میگفت تا لحظه مرگ بيمار است، ديگرى در آروزى شفا يافتن بود، و سوّمى خاندانش را به شكيبايى در مرگش دعوت میكرد و گذشتگان را به ياد مىآورد!..
در آن حال كه در آستانه مرگ، و ترك دنيا، و جدايى با دوستان بود، ناگهان اندوهى سخت به او روى آورد... فهم و دركش را گرفت، زبانش به خشكى گراييد...💔
چه مطالب مهمّى را میبايست بگويد كه زبانش از گفتن آنها باز ماند... و چه سخنان دردناكى را از شخص بزرگى كه احترامش را نگه میداشت، يا فرد خردسالى كه به او ترحّم میكرد، میشنيد و خود را به كرى میزد..!
همانا مرگ سختى هايى دارد كه هراس انگيز و وصف ناشدنى است، و برتر از آن است كه عقل هاى اهل دنيا آن را درك كند...
-نهجالبلاغه،خطبه۲۲۱
@dar_talab_noor
ما تا نفس میکشیم، باید درس بخوانيم و وقت را به بطالت نگذرانیم و باید محققانه درس خواند و محققانه عمل کرد..✅
ملا شدن، دقیق درس خواندن، دقیق بحث کردن و دقیق مطالعه کردن، رسالت اولیه ماست و جهان تشنه اینهاست.
-آفاق اندیشه،ص۳۰۴📚
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
و اوصِيكُم بِذکرِ المَوتِ و إِقْلالِ الغَفلَةِ عنْهُ و كيفَ غَفلَتُكم عمَّا ليسَ يُغْفِلُكم...💔
شما را به یاد آوری مرگ، سفارش میکنم، از مرگ کمتر غفلت کنید!
چگونه مرگ را فراموش میکنید در حالی که او شما را فراموش نمیکند!.. :)
و چگونه طمع میورزید در حالی که به شما مهلت نمیدهد...
مرگ گذشتگان برای عبرت شما کافی است، آنها را به گورشان حمل میکردند، بی آن که بر مرکبی سوار باشند، آنان را در قبر فرود آوردند بی آن که خود فرود آیند... چنان از یاد رفتند گویا از آباد کنندگان دنیا نبودند! و آخرت همواره خانه شان بود.!
آنچه را وطن خود میدانستند از آن رمیدند، و در آنجا که از آن رمیدند، آرام گرفتند.. و از چیزهایی که با آنها مشغول بودند جدا شدند، و آنجا را که سرانجامشان بود ضایع کردند. اکنون نه قدرت دارند از اعمال زشت خود دوری کنند، و نه میتوانند عمل نیکی بر نیکی های خود بیفزایند. به دنیایی انس گرفتند که مغرورشان کرد، چون به آن اطمینان داشتند سر انجام مغلوبشان کرد..
-نهجالبلاغه،خطبه۱۸۸
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
🌙 وقت امام را بی جهت نگیر! اول خودت با خودت این را حل کن، از غیر امام قطع شده ای یا نه؟ و الا هم وقت
🌙
راز پیشرفت، اتهام خویش!
فاغتممت من ذلک، و خرجت من عنده و قلت فی نفسی: لو تفرس فی خیرا لما زجرنی عن الاختلاف الیه و الاخذ عنه،
عنوان گوید: من از این سخنان بسیار غمگین شدم و با خود گفتم او در چهره من خیری ندیده و از این رو مرا بار دیگر تحویل مالک میدهد!💔
خوشا به حال کسانی که نسبت به عکس العمل هایی که متوجه آنها میشود حساساند.✅
مومن همیشه به خود ظنین است.
قل فی نفسی:«لو تفرس فی خیرا لما زجرنی..»
راز پیشرفت عنوان و خروج از انجماد او مرهون همین نگاه خود اوست و الا او در همان گام اول متوقف میشد.🙃
.... و این است
سبک زندگی طلبگی با تکیه بر زندگی علمی عنوان بصری.
خطبه همام در اوصاف پارسایان هم در این مجال فرازی دارد:
فهم لِأَنفُسِهم مُتّهِمون.. (خطبه ۱۹۳نهج البلاغه، تا نهج البلاغه هنوز باز است، خطبه قبلی آن را هم علامت بزنید. برای امروز ما حرف زیاد دارد!)
#در_طلب_نور ۷
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
🌙 راز پیشرفت، اتهام خویش! فاغتممت من ذلک، و خرجت من عنده و قلت فی نفسی: لو تفرس فی خیرا لما زجرنی ع
🌙
زیارتی به قصد علم!
«فدخلت مسجدالرسول صلی الله علیه و آله و سلّمت علیه، ثم رجعت من الغد الی الروضة و صلّیت فیها رکعتین، و قلت اسألك یا اللّه یا اللّه! أن تعطف علیّ قلب جعفر و ترزقنی من علمه ما أهتدی به الی صراطك المستقیم..»
میگوید:
بار دیگر وارد مسجد پیامبر شدم و بر او سلام کردم و بعد وارد روضه حضرت رسول شدم و در آنجا دو رکعت نماز گزاردم و از خداوند خواستم تا دل جعفر علیه السلام را به طرف من مایل کند، و بتوانم راه درست را از وی یاد بگیرم!
نسبتِ زیارت و علم!
به حرم نبوی رفت و متوسل به حضرت رسول شد!
زیارت رفتن مقدمه ای برای کسب علم!
عجب نگاه قشنگی!
قطع از غیر امام
اصرار و سماجت
انتظار برای اضطرار!
#در_طلب_نور ۸
@dar_talab_noor
در انتظار شنیدن خبر قطعی زنده یا شهید بودن سیدحسن،چند خبر قطعی وجود دارد:
خدا زنده است.
او بر همه چیز توانا، مدافع مؤمنان و شکست ناپذیر است.
امام زمان علیه السلام زنده است.
او حاضر و ناظر، جان جهان و در هم شکنندۀ بنیان ظلم و ستم است.
چه خبرهای آرامبخشی!نه؟
فراموش کردن این خبرها خواستۀ شیطان است!
#سید_حسن_نصرالله
-استادعباسیولدی
@dar_talab_noor
| یآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ
ارْجِعِى إِلَى رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً.. |💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤در این مکتــب...
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
🌙 زیارتی به قصد علم! «فدخلت مسجدالرسول صلی الله علیه و آله و سلّمت علیه، ثم رجعت من الغد الی ال
🌙
میگوید: بعد از این با اندوه به طرف منزل خودم رفتم و نزد مالک هم نرفتم چون محبت جعفر علیه السلام در دلم جای گرفته بود! من از منزل خود جز برای نماز واجب بیرون نمیشدم، تا آن گاه که صبرم تمام شد و دلم سخت به تنگ آمد، کفش در پا کرده و رداء بر دوش افکنده بعد از نماز عصر به طرف خانه جعفر علیه السلام رفتم!
هنگامی که اذن ورود خواستم، خادمی آمد و گفت: چه میخواهی؟...
...
آموزش سماجت در راه کسب علم..
باید با سلوک حضرت «جَون» به ثبات قدم، التماس و اصرار رسید.
امام مظهر ناز است و خادم اگر مظهر نیاز نباشد، خادم نخواهد شد.
«انت فی اذن منی» امام به جَون و «انجِ بنفسک» امام به نافع و داستان راندن اصحاب در شب عاشورا نمادی تاریخی است.
در این مواجهه چه باید کرد؟ «جون» چه کرد؟
جایی که حضرت فرمود:«تو به خاطر عافیت همراه ما بودی و اینک آزاد هستی هر جا میخواهی برو!»
جون تا این سخن جدایی از محبوب را شنید، منقلب شده و با چشمی گریان به دست و پای امام افتاد و میبوسید و میگفت:« من هنگام آسایش کنار سفره شما باشم و هنگام سختی شمارا تنها گذارم؟ به خدا قسم من سه عیب دارم، عرق بدنم بد بو است، حسب و نسبم پست و رنگم سیاه است. آیا میخواهی بهشت نروم تا بوی بدنم خوش و خاندانم شرافتمند و رنگم سفید نگردد؟«لا والله لا افارقکم حتی یختلط هذا الدم الاسود مع دمائکم» نه به خداوند سوگند از شما جدا نگردم تا خون سیاه من با خون پاک شما مخلوط گردد.»
فوقع علی قدمیه یقبلهما ، خود را به پای امام انداخت: سنت التماس!
🌙 این چیزی است که تا عاشوراییان با آن امتحان ندهند، به حریم کربلا راهی نخواهند داشت.
التمس کمال المنزله عندالله...
باید التماس کرد به پای حسین.
این برای هرکس که میخواهد از محضر امام خوشه چینی کند یک درس است!
حتی عنوان بصری باید این کلاس را شاگردی کند!🍃
#در_طلب_نور ۹
@dar_talab_noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حوادث اگر نبود باید تعجب میکردیم!:)
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
🌙 میگوید: بعد از این با اندوه به طرف منزل خودم رفتم و نزد مالک هم نرفتم چون محبت جعفر علیه السلام در
🌙
چه باید کرد در مقابل راندن محبوب! بگی بسوز میسوزم! بگی بمیر میمیرم...
اما اگه یه روزی بگی برو... نمیرم!
یک مخالفت خوب با سید الشهدا..!
دوباره باید از این بیت الغزلِ رسیدن «عنوان» دم زد، استقامت ( به قول امروزی ها سریش بودن)...
فقط با پیششرط یافتنِ هدف درست👌🏼 نه هر استقامتی برای هر موضوعی!
اول: إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ(یافتن هدف درست و مربی الهی)
دوم: ثُمَّ ٱستَقٰمُواْ...
وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحزنُواْ وَأَنتُمُ ٱلأَعْلَونَ إِن كُنتُم مُّؤمِنِينَ ، سست نشوید!
....
🌱 عنوان میگوید..
گفتم: میخواهم خدمت این بزرگ برسم و سلام بدهم.
خادم گفت: او نماز میخواند، من کنار در توقف کردم
بعد از مدت کمی خادم بار دیگر آمد و گفت: وارد منزل شوید.
من وارد شدم و سلام کردم.
امام جعفر صادق علیه السلام سلام مرا پاسخ داد و فرمود: بنشین خداوند شما را رحمت کند!
من در خدمت او قرار گرفتم.او پس از اندکی با من سخن گفت و فرمود: کنیه ات چیست؟
گفتم ابوعبدالله. فرمود: خداوند این کنیه را برای شما نگه دارد و به آنچه از آن رضایت دارد، توفیق دهد.🌱
..
ظرافت های خطاب و گفتگو در این دیدار جلوه گری میکند:
-از نحوه ورود امام به بحث و سوال از کنیه: «ابومن؟» کنیه ات چیست؟
-تا استفادهی بهینه از ظرفیت همین سوال و آموزش مفهوم اباعبدالله در ضمن سخن به بهانه دعا: ثبت الله کنیتک!
یاد دعاهای سیاسی و اشک های انقلابی امام سجاد هم بخیر که رنگ دعای فرزندشان امام صادق هم به این رنگ است.
✨رساندنِ شخص به عمق، به بهانه پرسیدن اسم!
دقت دادن مخاطب بر روی جزئیات وجود خویش مانند نام...
نام ها بر روی مرام ها اثرگذار است اثری ناخودآگاه.!
#در_طلب_نور ۱۰
@dar_talab_noor
در طلبِ طلبگے
و اوصِيكُم بِذکرِ المَوتِ و إِقْلالِ الغَفلَةِ عنْهُ و كيفَ غَفلَتُكم عمَّا ليسَ يُغْفِلُكم...💔
چگونه مرگ را فراموش میکنید در حالی که او شما را فراموش نمیکند؟!...
تلخه.. ولی بنظرم هر شب بهش فکر کنین.
در طلبِ طلبگے
🌙 چه باید کرد در مقابل راندن محبوب! بگی بسوز میسوزم! بگی بمیر میمیرم... اما اگه یه روزی بگی برو... ن
🌙
فقلت فی نفسی: لو لم يكن لي من زيارته والتسليم غير هذا الدعاء لكان كثيرا.
عنوان گوید با خود گفتم: اگر از این ملاقات جز این دعا استفاده دیگری نبرم برای من کفایت میکند.
دقت در شخصیت خود عنوان:
حساسیت روح او و اینکه گیرنده حساسی دارد: (همین دعای امام برای من کافی بود تا اینجا خیلی استفاده کردم)
معلوم است شخصیت با فراست و به قول امروزی ها شخصیت تیزی دارد!
هر لحظه و هر جا پر از این نکته هاست، فقط یک چشم میخواهد شبیه عنوان🙂
حق با سهراب است:چشم هارا باید شست جور دیگر باید دید!
🌱 ثم قال: ما مسألتك؟فقلت: سالت الله ان يعطف قلبك عليّ و يرزقني من علمك، و أرجو أنّ الله تعالى اجابني في الشريف ما سألته.
بعد از این جعفر علیه السلام گفت: شما چه حاجتی دارید؟
گفتم: دعا فرمایید خداوند مرا توفیق دهد که از علم شما سود برم و هر چه از شما بپرسم پاسخ بشنوم.
قدر آب را تشنه میداند
قدر حدیث را باید دانست.🍃 بررسی مقدمه، انسان را به جایگاه آن و نحوه رسیدن به این معدن عظیم بیشتر واقف میکند.
چقدر عنوان طعم آوارگی را چشید تا این چند خط را به دست آورد! چقدر غصه خورد!..
#در_طلب_نور ۱۱
@dar_talab_noor
آماده حرکت شوید...
خدا شما را بیامرزد که بانگ کوچ را سر دادید..
وابستگی به زندگی دنیا را کم کنید... و با زاد و توشهٔ نیکو به سوی آخرت باز گردید، که پیشاپیش شما گردنهای سخت و دشوار، و منزلگاه هایی ترسناک وجود دارد، که باید در آنجاها فرود آیید، و توقّف کنید..
آگاه باشید که فاصلهٔ نگاه های مرگ بر شما کوتاه، و گویا چنگال هایش را در جان شما فرو برده است.
کارهای دشوارِ دنیا مرگ را از یادتان برده..💔 و بلاهای طاقت فرسا آن را از شما پنهان داشته است، پس پیوندهای خود را با دنیا قطع کنید، و از پرهیزکاری کمک بگیرید. -نهجالبلاغه،خطبه۲۰۴ @dar_talab_noor
اگر در ملتی روحیۀ شهادت طلبی پیدا شد، هرگز شکست نخواهد خورد🇮🇷🤍
این ملت تا آخرین قطره خون و آخرین واحد انرژیاش را برای محبوبش صرف میکند...
@dar_talab_noor