اخراج مردم فلسطین و حق بازگشت آوارگان
متأسفانه علیرغم تمام این مسائل، رهبران عربی، فلسطینی و غیرفلسطینی با افتادن در باتلاق صلح، بر عدم بازگشت فلسطینین و اخراج آنان صحّه گذاردند و صلح را به حساب اخراج گذاشتند. صلح در حالی محقّق میشود که آوارگان حق بازگشت به سرزمینشان را ندارند. به تعبیر مناسبتر، رهبران فلسطین از حق آن دسته از مردم فلسطین که طیّ سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ آواره شدند، صرفنظر کردند و آن را نادیده گرفتند. و به این ترتیب همانطور که فرمان پنجم صهیونیسم مبنی بر اخراج مردم فلسطین در زمان جنگ با قدرت و صلابت به مرحلهی اجرا درآمد، این سیاست در زمان صلح نیز با همان شدت و حدّت انجام میشود!
اینک، طرفهای فلسطینی و صهیونیست توافق کردهاند که اگر جنگ نباشد، صلح برقرار میشود. زیرا اسرائیلیها دریافتهاند که جنگ و ترور علیه اعراب، رهبران فلسطین را به زانو درآورده و باعث میشود آنان برخلاف میل مردم، دست خود را به علامت تسلیم بالای سر ببرند و از سوی دیگر عافیتطلبان عرب از توان و قدرت نظامی اسرائیل بهانهای برای عدول از آرمانهای ملت فلسطین ساختهاند. تا به این طریق از مبارزه در راه آزادی طفره روند. از نظر ما، اخراج، ادامهی سیاست تروریسم اسرئیل و تروریسم، یکی از اصول ثابت و لایتغیر صهیونیسم است که اجداد صهیون همواره بر آن تأکید داشتند.
هدف صهیونیسم تنها مهاجرت یهودیان اروپا یا به عبارت بهتر “مازاد بشری” اروپا به فلسطین نبود، بلکه هدف آن چیزی فراتر از مهاجرت بود. یعنی نابود کردن یک تمدن اصیل شرقی و ایجاد تمدنی عجیب در سرزمینی غریب.
4
🔖 پینوشتها:
۱- گلدا مایر در سال ۱۸۹۸ در کیف به دنیا آمد نام واقعی او گلدا مییرسون است. در سال ۱۹۰۶ همراه با خانواده اش به ایالات متحدهی آمریکا و در سال ۱۹۲۱ به فلسطین مهاجرت کرد. وی یکی از فعالان هستدروت و حزب کارگری ماپای در سال ۱۹۲۴ و عضو هیئت اجرایی و سپس دبیرکل هستدروت بود. تا اینکه در سال ۱۹۳۶ ریاست ادارهی سیاسی آن را بر عهده گرفت. پس از بازداشت موشه شاریت از سوی مقامات قیمومیت در سال ۱۹۴۶، وی رئیس بخش سیاسی آژانس یهود شد. پس از مدتی در سال ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸، برای قانع کردن ملک عبدالله شاه وقت اردن، نسبت به عدم حمله به اسرائیلیها، با وی دیدار و گفتگو کرد. در سال ۱۹۴۸ سفیر اسرائیل در اتحاد شوروی، و در سال ۱۹۴۹ وزیر کار اسرائیل بود که در این زمان مؤسسهی بیمه همگانی را تأسیس نمود. وی همچنین تا سال ۱۹۷۴ عضو کنست بود.
مایر پس از مدتی در سال ۱۹۵۶ به پست وزارت خارجه رسید و روابط با کشورهای جهان سوم را تقویت کرد. در سال ۱۹۶۶ دبیر کل حزب کار و در سال ۱۹۶۹ پس از مرگ لوی اشکول، نخستوزیر اسرائیل شد. و پیمان قطع رابطه با مصر و سوریه را امضا کرد. مایر در سال ۱۹۷۵ بهدلیل تلاش در جهت ساخت جامعه اسرائیل، مورد تشویق قرار گرفت تا اینکه در دسامبر ۱۹۷۸ مُرد. شخصیات اسرائیلی ص ۱۸۱-۱۸۲. (م)
۲- دیوید بن گوریون که نام واقعیاش دیوید گرین است در سال ۱۸۸۶ در بلونسک که قبلاً جزء روسیه و اینک بخشی از لهستان میباشد، به دنیا آمد. در سال ۱۹۰۴ همراه با خانوادهاش به ورشو و در سال ۱۹۰۶ به فلسطین رفت و در سال ۱۹۱۰ شاخه حزب بوالیی زیون را تحت نام اگودات هاوادا، همراه با دوستانش بنا نهاد. در سال ۱۹۱۱ برای تحصیل در رشته حقوق به استامبول رفت ولی بهدلیل آغاز جنگ جهانی اول به فلسطین بازگشت و پس از آن به منظور تقویت روابط جنبشهای کارگری یهود در فلسطین و آمریکا، راهی ایالات متحده شد.
پس از پایان جنگ در تأسیس حزب اگودات هاوادا و هستدروت شرکت جست و در خلال سالهای ۱۹۲۰- ۱۹۳۵ رئیس هستدروت و همچنین یکی از مؤسسات حزب ماپای بود. بن گوریون در سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۸ ریاست هیئت اجرایی آژانس یهود را بر عهده داشت. وی یکی از طرفداران سر سخت ایجاد دولت یهود در فلسطین بود. همچنین طرح تقسیم سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ مبنی بر تشکیل دولت یهود را مورد تأیید قرار داد.
4
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان ⬇️
🆔 @daraladyan
بن گوریون در سال ۱۹۴۸ بهعنوان اولین نخستوزیر اسرائیل برگزیده شد و سپس بهعنوان وزیر دفاع، هدایت جنگ بر ضد اعراب را بر عهده گرفت. همزمان با این اقدمات او با اقداماتی نظیر غرق کشتی التالنا که برای ایرگون اسلحه حمل میکرد و همچنین انحلال پالماخ و بر کنار نمودن تعدادی از سران هاگانا و پالماخ، رقبای خود را از صحنه کنار زد. او در سال ۱۹۵۳ از تمام سمتهایش استعفا داد و در کیبوتص سدیه بوکر در نقب رحل اقامت افکند. اما در فوریه ۱۹۵۵ بار دیگر به صحنه سیاست بازگشت و تا سال ۱۹۷۰ به فعالیتهای سیاسی ادامه داد. اما در این سال باز هم استعفا کرد. و دیگر به سیاست بازنگشت. تا اینکه در چهارم دسامبر ۱۹۷۳ میلادی مرگش فرار سید و در کیبوتس استوبکر در جنوب اسرائیل دفن شد. بسیاری از سیاستمداران هنوز هم او را معمار دولت اسرائیل میدانند. شخصیات اسرائیلی ۷۵-۷۶-۷۷-۷۸. (م)
۳- آریل شارون یا آریل شاینرمن در سال ۱۹۲۸ در شهرک کفار حلال متولد شد. در جوانی به هاگانا پیوست و در جنگ سال ۱۹۴۸ فرماندهی یک گردان بود. پس از جنگ بهعنوان افسر اطلاعات مشغول به کار شد و در سال ۱۹۵۳ واحد ۱۰۱ را به منظور جنگ با اعراب تشکیل داد. پس از مدتی به دلیل خودسری بیش از حد، از ارتقاء درجه وی ممانعت به عمل آمد ولی با به قدرت رسیدن اسحاق رابین در پست رئیس ستاد مشترک ارتش، شارون بار دیگر اعتبار خود را بازیافت و در سال ۱۹۶۷ به درجهی ژنرالی رسید.
در جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۹ فرماندهی لشکرهای جبههی جنوب بود. سپس در سال ۱۹۷۰ مسئولیت سرکوب انتفاضه را بر عهده گرفت تا اینکه در سال ۱۹۷۳ ارتش را ترک کرد و به حزب لیبرال پیوست. در سال ۱۹۷۴ به عضویت کنست درآمد و پس از مدتی مشاور اسحاق رابین که اینک نخستوزیر بود، گردید. در سال ۱۹۷۶ حزب شلومزیون را تأسیس کرد. وی مدتی وزیر کشاورزی بود و سپس در سمت وزارت دفاع، جنگ ۱۹۸۲ را بر ضد لبنان هدایت نمود. و جنایات صبرا و شتیلا را بهوجود آورد که منجر به اعتراض شدید افکار عمومی و برکناری وی از پست وزارت گردید.
اما با این حال در سال ۱۹۸۴ بهعنوان وزیر صنعت و تجارت در سال ۱۹۹۰ بهعنوان وزیر مسکن برگزیده شد. و پس از آن در کابینهی نتانیاهو وزارت امور زیربنایی برای وی تأسیس شد و نهایتاً بعد از نتانیاهو بهعنوان رئیس حزب لیکود به فعالیت سیاسی خود ادامه داد. شارون که دو فرزند دارد، یکی از مهمترین چهرههای حزب لیکود و از دشمنان خونی اعراب بهشمار میرود. لازم به ذکر است وی در سالهای ۱۹۵۲-۱۹۵۳ در بخش علوم شرقی و تاریخی مرکز تحقیقات دانشگاه عبری مشغول به تحصیل شد و سپس در سال ۱۹۶۲ تحصیلاتش را در رشته حقوق دانشگاه تلآویو تکمیل کرد. شخصیات اسرائیلی ۱۳۲-۱۳۳. (م)
منبع: انیس صایغ؛ دهفرمان جنبش صهیونیسم، ترجمه: سعید طبیعتشناس، تهران: انتشارات المعی، چاپ سوم
««« پایان »»»
5
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان ⬇️
🆔 @daraladyan
✡️ مستند #برنامه_شیطان، جامعترین مستند یهود و صهیونیسمشناسی
1️⃣ سریال مستند #برنامه_شیطان به همت مؤسسه مطلع فجر صادق و به سفارش آستان قدس رضوی، با موضوع «بررسی حرکت نظاممند جبهه باطل با محوریت صهیونیسم جهانی و مبانی پروتکلهای دانشوران صهیون» تهیه شده است.
2️⃣ این سریال با نگاهی کلان و استراتژیک به جریان #جبهه_باطل و اصیلترین ایادی حزب شیطان یعنی #صهیونیسم_جهانی، بندهای کلیدی #پروتکلهای_صهیون را بررسی میکند؛ پروتکلهایی که حاکی از یک برنامه مرموز و شیطانی برای جهان است.
3️⃣ بررسی صریح و بیپرده از این جریان منسجم شیطانی به منظور #دشمنشناسی عمیقتر و نیز تنوع عناوین و موضوعات، همراه با رویکرد قرآنی و غلبه جریان حق و نابودی جبهه باطل از دیگر خصوصیات این مستند است.
💢 بنیاد شرق شناسی دارالادیان مستند «برنامه شیطان» را در 50 قسمت به همراهان خود در آپارات تقدیم میكند 👇🏿
https://www.aparat.com/daroladyan
مرکز_دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✡️ مستند #برنامه_شیطان
🎯 قسمت بیستوچهارم:
👈 سلطه - انحصار
💰 پول، قدرت و رسانه باید در انحصار ما باشد!
💢 بنیاد شرق شناسی دارالادیان مستند «برنامه شیطان» را در 50 قسمت به همراهان خود در آپارات تقدیم میكند 👇🏿
https://www.aparat.com/daroladyan
مرکز دارالادیان 👇👇
💎 https://eitaa.com/daraladyan
26.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✡️ مستند #برنامه_شیطان
🎯 قسمت بیستوپنجم:
👈 سلطه - استثمار
💰 آمارهای حیرتانگیز از توزیع ثروت در جهان!
💢 بنیاد شرق شناسی دارالادیان مستند «برنامه شیطان» را در 50 قسمت به همراهان خود در آپارات تقدیم میكند 👇🏿
https://www.aparat.com/daroladyan
مرکز دارالادیان 👇👇
💎 https://eitaa.com/daraladyan
💠 #روزه_در_کیش_زرتشتی
⚡️روزه معنوی زرتشتیان
زرتشتیان در تمام اوستا و بخصوص در گاتها بسیار به روزه معنوی تشویق شده اند و زمان آن در همهء طول سال است.
- در اوستا مفهوم روزه به روزه باطنی نسبت داده می شود، اگرچه امساک و تحت فشار قرار دادن جسم برای تمرکز بیشتر بر اعمال و مناسک دینی نزد موبدان عملی ستودنی است اما نه برای مردمِ عادی.
👈🏿 توجه کنید 👇👇👇
زرتشتیان باید در سه بخش معنویِ شنوایی، اندیشه و احساس همیشه روزه داشته باشند؛ به این معنا که از طریق این سه حس از نیکی و "امر نیک" دور نشوند و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشاز از نیکی باشد.
⚡️همچنین در اوستا بر روزۀ بزرگتری نیز تاکید شده است، و آن حفظِ هفت عضو بدن، مشتمل بر دو چشم، دو دست، دو پا و زبان در تمام طول زندگی از هر گونه آلودگی و زشتی و پلیدی است. و این هفت عضو همیشه باید پاک نگه داشته شوند که از این عمل نیز تحت عنوان "روزه" یاد می شود.
🔰 زرتشتیان در باور سنتی خود، چهار روز در هرماه را از خوردن هرگونه خوراک حاوی گوشت پرهیز میکنند.
《آشکار است که در سرودهای زرتشت چنین پیشنهادی سفارش نشده است بنابراین چنین باوری یک رفتار دینی زرتشتی نیست بلکه یک پبمان و تراداد (:سنت) ارزشمند هازمانی (اجتماعی) است.》
⚡️ زرتشت تنها در بندی از گات ها به جمشید، پسر ویونگهان اشاره می کند که درپایان روزگار خود دچار سرافکندگی و اندوه شده است.
⚡️ در شاهنامه نیز جمشید نخستین کسی است که گوشت خوردن را به مرتومان (:مردم) آموخته و فره ایزدی از او کاسته شده است.
شاید این دو اشاره در گات ها و شاهنامه، باهم شباهتی داشته باشند. درگزارشی نداریم که تراداد (سنت) کشتار نکردن ونخوردن خوراکی های گوشت دار از چه زمانی و چگونه پدیدار شده است.
لیکن باید بپذیریم که خوردن گوشت زیاد برتن و روان مرتومان (= مردمان، بشر) ، آسیب وارد خواهد کرد و کشتار زیاد جانوران در روزگار باستان نیز نسل آنان را نابود می کرده است.
۱
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
⚡️ روزه در مزدیسنا، نخوردنِ گوشت و نیالودنِ دست به خونِ جانورانِ حلال گوشت در چهار روز در هر ماه است. ضمناً مزدیسنان در زمانِ روزه گرفتن ، در خوردنِ آب آزاد هستند.
⚡️زیاد روزه گرفتن در مزدیسنا، چون باعث سستی بدن و عدم فعالیت مفید و کار روزانه می شود ناپسند می باشد. پس زیاده روی در این موارد در کیش زرتشت نکوهیده شده و بی کاری و تن پروری بشدت نهی شده است.
📜 در وندیداد، فرگرد سوم بند 33 آورده شده:
«… آن کس که سیر غذا می خورد، توانایی می یابد که نیایش بکند، کشاورزی کند و فرزندان به وجود آورد. جاندار از خوردن زنده می ماند و از نخوردن می میرد».
🔰 چهار روز "نبر"
روزه در دین زرتشت چهار روز در هر ماه است.
بعبارت دیگر، مزدیسنان حدودِ چهل و هشت روز در سال روزه می گیرند اما نه بصورتِ متناوب.
زرتشتیان برای افراط نکردن در خوردن گوشت جانوران،
روزهای دوم و دوازدهم و چهاردهم و بیست و یکم هر ماه (درگاهشمارزرتشتی) از خوردن گوشت پرهیز می کنند.
👈🏿توجه داشته باشید 👇👇
این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ 《وهمن، ماه، گوش و رام》 میباشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
⚡️یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر شکل داده و به معنای منش نیک است.
⚡️روز «ماه»، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآنها حرام است و اصطلاحا به آن نبر(Nabor) می گویند.
▪️"نبُر" فعلی امریست.
یعنی نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آنها را نبریدن بوده است.
در قدیم، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
۲
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
نیک است بدانید که نمادِ بهمن، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که، منش نیک یعنی سپیدی.
همچنین برای اطلاعاتِ عمومی می گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان (زرتشتیان) احترام زیادی دارد.
چراکه با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را ادراک و رعایت می کند. یعنی با پندار نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
از نگاهی دیگر وهمن، که به چم (:معنی)نیک اندیشی است، درجایگاه مادی خود نگهبان جانوران سودمند است. برپایه این نگرش نباید برجانوران نیز ستم روا داشت بلکه باید آنان را نیز گرامی داشت و مهربانی کرد.
به همین روی در سنت های آیینی زرتشتیان مانند "گاهنبارها" برسفره آیینی خوراک گوشتی وجود نداردو به جای آن جامی از«شیر» و «تخم مرغ» گذاشتهومی شود تا به ریخت (:شکل) نمادین به فرآورده های حیوانی وجایگاه سودمند آنها ارج گذاشته باشند.
💠 فلسفه روزهای نبر یا پرهیز از خوردن گوشت
درسنت دیرینه ایرانیان، پاسداری از حیوانات سودمند، از كارهای ارزشمند و سفارش شده بوده است.
▪️نام روز های نبر
1- وهمن، روز 2 هر ماه زرتشتی.
2- ماه، روز 12 هر ماه.
3- گوش، روز 14 هر ماه.
4- رام، روز 21 هر ماه.
شایدایرانیان باستان، و (اکنون زرتشتیان) باور دارند تا فلسفه نیك اندیشی را بیشتر آشکار سازند. بنابراین از كشتار حیوانات نیز پرهیز كنند؛
و در این چهار روز ویژه از «گوشت» در خوراک خود استفاده نمی کنند، در باور خویش به این نتیجه رسیده اند كه خوردن گوشت زیاد نه تنها سودی برای بدن ندارد بلكه زیان آور نیز می باشد.
3
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔸سخنان ارزشمند روانشاد موبد رستم شهزادی
درباره فلسفه نخوردن گوشت
4
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔸سخنان ارزشمند روانشاد موبد رستم شهزادی
درباره قربانی (کشتار حیوانات)
5
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
💠 در چیستی گاهنبار و فلسفۀ وجودی آن
گاهنبار، گاهنبار یا گاهبار یا گَهَنبار در اسطورههای زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل میکنند که اهورامزدا دنیا را در شش «گاه»آفرید و اولِ هر گاهی نامی دارد و در اولِ هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دینهای سامی، آفریدگار، جهانِ هستی را در شش روز میآفریند....
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
#گاهنبار_جشن_های_آفرینش
گهنبارها جشن بزرگداشت آفرینش هستند زیرا در اسطورههای زرتشتی جهان در هفت مرحله آفریده شدهاست. نخست آسمان، سپس آب، سوم زمین، چهارم گیاه، پنجم جانور، ششم انسان، هفتم آتش که همانا انرژی، نیرو و توان جنبش در هستی ست. شش گهنبار جشن پاسداشت این آفریدههاست و به همین سبب برخی دانشمندان نوروز را جشن آفرینش آتش و بزرگداشت آن میدانند. این آفرینشها در تفسیر پهلوی و پازند و فارسی آفرینگان گهنبار نیز آمدهاست.
گهنبار، آیین و جشنی است که از دیرباز در پهنهٔ ایران فرهنگی، بهپا داشته میشده، جشنی که نخستین پایه و مایهٔ آن گرد هم آمدن، همافزایی، همازوردی و شادی است. این واژه به گونهٔ گاهنبار یا گاسانبار (صورت پهلوی) نیز خوانده میشود که به معنای بار عام یا زمان گرد آمدن مردم در جایی، یا به معنای زمان نتیجه گرفتن است. گهنبار را جشنهای سالیانه مینامند زیرا واژهٔ اوستایی آنیااریهیسنه است که به معنای سالیانه است.
“زرتشتیان در عین فقر به جشن ها و آیین های سنتی کهن می پرداختند که خیرات و مبرات و شادی بنیان آن ها بوده است. باید افزود که این ها را مایه برکت و خیر و روی آوردن اقبال نیک می دانستند.”
فلسفه غم و شادی و نبرد مینوی شان از آغاز آفرینش با هم در فرهنگ ایرانیان بخوبی نمایان است. در این فلسفه وجود بدی و شر (انگره مینو) که غم و بیماری و مرگ می آفریند نادیده گرفته نمی شود اما بیش از اندازه نیز به آن ها توجه نمیشود؛ زرتشتیان و ایرانیان میدانند که شادی فروزه ای نیکو و خداوندی است که باید جانشین غم و اندوه کرد و همانطور که بر اساس پیام گاتاها باید بدی را به دست نیکی سپرد میدانند که باید غم و اندوه بی بنیان را با شادی و نیایش و ستایش زدود تا مبادا غوطه ور شدن در افسردگی و نومیدی بند بر پای مرغ امید و آرزو و تلاش آدمی ببندد.
جشنهای سلسله بندی شده در مدت یک سال بهترین نمونه برای پایداری این فلسفه در بین ایرانیان است چنانچه هنوز بسیاری از جشنهای به یادگار مانده از گذشتگان امروزه هم نه کاملا به شکل و روش گذشته اما با قوت و عشق پیشین در میان زرتشتیان ایران و هند برگزار میشوند.
“درجامعه سنتی زرتشتی این جشن ها با زندگانی روزمره به شدت سرشته و با آن عجین شده است. نوع ارتباطات اجتماعی و روابط میان خانوادهها در یکی دو نسل پیش لازم می کرد که برگزاری این آیینها جزیی باشد از حوادث روزانه و عادی.
بدین شمار بود که همراه و هم پای کارهای کشاورزی در مزرعه و باغ تهیه دیدن و فراهم آوردن ابزارهای واجب برای مراسم آیینی هم تکلیفی روزمره و عادی بود … در طی آن نوعی خیرات و مبرات و اشتراک در خورد و خوراک هم مطرح می گشت… و غنی و فقیر را در آن شریک و همکار و همراه میشد دید و نیز نمادهای رنگین و دلپذیر حیاتی و زنده را.”
بنیان دین زرتشتی همان پیام نهفته در جشن ها می باشد که چیزی نیست به جز خواستاری شادمانی برای همه؛ در این کوشش برای ایجاد شادکامی همگانی است که می توان رگه های پیام گات ها را دید که خرد و منطق زندگی را با شوق و شور حس “دیگرخواهی” همراه می کند و آدمی را در تراز خرد و احساس نگه داشته تا نتیجه این تراز را که شادی درون است بیابد.
در دین زرتشتی دیگرخواهی انسان از سر لبریزی است آنکه از داشتن لبریز است ناخواسته می بخشد. از سر فراوانی و لبریزی است که جرعه جرعه بخشش، سود و رامش از پیمانه اش سرریز می شود. این پشتوانه ارزشمند، فلسفه ای است که سنت ها و آیین های رایج در میان زرتشتیان بر پایه آن شکل و صورت پذیرفته اند. در فلسفه بخشش زرتشتی باید بذل هر چیز در راه پرورش و بهبود و سامان دهی احوال درماندگان باشد نه از سر چاپلوسی و یا اجبار.
۱
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
⚡️ مراسم گاهنبارخوانی
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
“کلید در دوزخ است آن نماز که در چشم مردم گذاری دراز”، در سنت زرتشتیان نیز بخشیدن بخشی از دارایی برای برپایی جشن های همگانی به خواست قلبی فرد و در موازنه با دارایی اوست اما حضور همگان چه دارا و چه ندار در گاهنبارها امری است بایسته و شایسته اما ثمربخشی این داد و دهشها زمانی قطعی است که گره ای از انبوه گرههای درماندگان و نیازمندان آبرومند جامعه بگشاید که اگر جز این باشد پسندیده و سودمند و پذیرفته نیست.
جلوه دیگر گاهنبارها همازوری (هم پیمانی، هم باوری، هم اندیشی) همگان به شرط پوشیده ماندن راز نیازمندان است.
چاره ای نیست جز آنکه همه یکسان و یک دل و ساده در جشن شرکت کرده و بی آنکه دارا به رخ نادار بکشد، هر کس سهمی از داشته هایش را بدون خودنمایی صرف برگزاری گاهنبار کند و از گوشت گوسفندان مالداران و هیزم و چوب مردان خارکن سفره ای از نان و میزد و چاشنی فراهم شود که همه یکسان از آن می خورند؛ اینست همان رسم سخاوت و هماهنگی و همازوری ایرانیان که زبانزد جهان است.
در هر دینی، داد و دهش (خیر و خیرات) از وظایف عمده پیروان آن دین است؛ در دین زرتشتی هر شخص موظف است یک دهم درآمد خود را صرف داد و دهش و کمک به فقرا و مستمندان کند، همچنین بسیاری از افراد نیکوکار زرتشتی قبل از مرگ تمام یا قسمتی از دارائی خود را از قبیل زمین، باغ و خانه… وقف مراسم گاهنبار، خیرات و کمک به همکیشان خود میکنند.
«گاهانبار» یا «گهنبار» (در پهلوی: «گاسانبار»)؛ نام شش جشن، در شش گاه از سال است. گهنبار از با شکوه و مهمترین جشنهای مردمی زرتشتیان است که هدف برجسته آن، باردادن یعنی بخشش و داد و دهش و ایجاد همبستگی و همازوری و پی بردن زرتشتیان از وضع یکدیگر در جامعه است.
👈🏿 گاهان بار از دو کلمه ترکیب شده : “گاهان” که به معنی گاه ها یعنی اوقات است و “بار” که به معنی بار، بر، نتیجه و ثمر است. بعضی این کلمه را “گاه انبار” دانسته و موقع “انبار کردن” نوشته اند، در صورتیکه چنین نیست و این معنی با مفهوم کلمه تطبیق نمی کند زیرا در همه این شش هنگام٬ آذوقه به انبار نمی آورند و چیزی در انبار نمی گذارند که این معنی بر آن مصداق پیدا کند، بلکه همچنان که گفته شد٬ “گاهان” جمع گاه به معنی اوقات است.
گاهان بار را گاهی مختصر می کنند و گهنبار یا گاهنبار تلفظ می نمایند. زرتشتیان در این جشنها به ستایش اهورامزدا و سپاسگزاری از او برای داده ها و آفریدههای نیک اش میپردازند.
موبد آفرینگان گهنبار میخواند و بر توانگر و ناتوان، دارا و ندار بایسته است که در این آیین شرکت کنند . خویشکاری هر زرتشتی این است که بخشی از درآمد خود را به داد و دهش و یاری به بینوایان کند. بنا بر این باور بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از درگذشت همه یا بخشی از دارایی خود را از به مانند زمین و باغ و آب و خانه و ... وقف مراسم گهنبار و داد و دهش و یاری به دیگران می کنند.
۲
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
#پیشینه_گاهنبار
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان می دادند، زیرا بنا بر اساطیر ایران باستان نخستین بنیانگزار گهنبار، جمشید – شاه پیشدادی – است.
گاهنبارها با پیشه دیرینه زندگی ایرانیان یعنی دامداری و زندگی کشاورزی گره خورده و پیوندی بنیادین دارند .
گهنبار در آغاز جشن کشاورزی بوده است. هر کدام از گهنبارها، برابر با زمانی است که دگرگونی های بنیادین برای کشاورزان رخ میدهد و این دگرگونی ها با خود جشن و شادی می آورد. در زمان یا پس از ظهور زرتشت تغییراتی در روش برگزاری گاهنبار داده شد.
#شش_چهره_گهنبار
#گاه_داد_و_دهش_است
در ابتدا بخشهایی از اوستا را موبدان می خواندند آنگاه سفره عام می کشیدند و همگی اعم از فقیر و غنی بر سر سفره گاهنبار می نشستند و از آن بهره مند می شدند. این روش تا زمان انوشیروان ساسانی ادامه یافت، در زمان او بعلت اوج گرفتن فاصله طبقاتی بین مردم تغییراتی در آیین گاهنبار به وجود آمد.
در گذر زمان جشن های گاهنبار فرعی دیگری چون گاهنبار “توجی” شکل گرفته اند که زمانی برقرار می شد که نیاز به گردهمایی مردم و آگاهی آن ها از حال یکدیگر بود چنانکه در زمان رویدادهای ناخوشایند و آسیب رسان طبیعی چون سیل زلزله و… گاهنبارهای توجی به خواست مردم برگزار می شد تا از حال و روز یکدیگر آگاه شده و به یاری هم بشتابند و با همازوری و داد و دهش همه از شدت آسیب و اندوه و رنج همنوعان بکاهند و دوشادوش هم، غم ها را به شادی بدل سازند٬ چرا که از دیرباز در گوش فرزندان این دیار خوانده اند:
“دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی”
#چیستی_گهنبار_و_باورهای_پیوسته_به_آن
شش گاهنبار یا گهنبار یا گاهان بار بطور کلی اشاره به شش گاه یا شش هنگام از اوقات مختلف سال دارد که موقع آفرینش عالم و عالمیان میباشد .
گهنبارها جشن بزرگداشت آفرینش هستند زیرا در اسطوره های زرتشتی جهان در هفت مرحله آفریده شده است.
#نخست_آسمان، #سپس_آب، #سوم_زمین،
#چهارم_گیاه، #پنجم_جانور، #ششم_انسان،
#هفتم_آتش که همانا انرژی، نیرو و توان جنبش در هستی ست.
شش گهنبار جشن پاسداشت این آفریده هاست و به همین سبب برخی دانشمندان نوروز را جشن آفرینش آتش و بزرگداشت آن میدانند.
این آفرینشها در تفسیر پهلوی و پازند و فارسی آفرینگان گهنبار نیز آمده است.
۳
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daroladyan
#چگونگی_برگزاری_گاهنبارها
در هر یک از شش گاهنبار، آیین های ویژه ای برپا می شود و مردم «میزد» ها (میهمانیها) برگزار کنند و خورند و دهند تا «کرفه» (:ثواب) بسیار برند و گرنه «پادافره» (جزا)ی آن را کشند.
جشن هر چهره گاهنبار پنج روز است که روز پنجم آن دیگر روزها والاتر است و جشن بزرگ به شمار میرود.
نخست موبدان بخش هایی از اوستا ــ آفرین گهنبار ــ را می خواندند، آنگاه سفره عام می کشیدند و هر کس – از نادار و دارا – برسر سفره گهنبار می نشینند و از آن بهره میجویند.
پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهانبار، موبدان به همراه دیگر مردم ، آیین «واژیشت» آن گهنبار را برگزار می کنند. چه توانگر و چه بی نوا همه در آن شرکت می کنند. آنهایی که خود نمی توانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا می کنند و یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گهنبار که در همه جا گسترده می شود بهره مند شوند.
در آیین زرتشت این شش گاه یا شش هنگام را به شکرانه نعمت های خداوند متعال جشن میگیرند و زرتشتیان مانند ایرانیان قدیم در این جشنها بذل و بخشش، داد و دهش می نمایند و سپاس اهورامزدا را بجای می آورند.
درآمد و منافع حاصله از موقوفات گاهنبار نیز در این ایام صرف نیات خیرخواهانه و نیکوکارانه می شود.
گذشته از اینکه این شش هنگام موقع خلقت جهان و سایر موجودات و مخلوقات می باشد انسان در این روزها نیز از کار و کوشش خود نتیجه بدست می آورد و فایده میبرد؛ از قبیل برداشت محصول و بدست آوردن میوه ها و خوراکیها و غیره. هرکدام از این جشن ها که در شش زمان انجام میگیرد٬ به مدت پنج روز ادامه می یابد و روز آخر آن از همه مهمتر و گرامیتر است و در واقع چهار روز اول به منزله مقدمات جشن است ولی جشن و مراسم حقیقی در روز پنجم برپا میشود.
۴
🆔 @daraladyan
#آفرینگان_گاهنبار
در اوستا واژههای آفرینه، آفریونه و آفریتی از ریشه “فری” است که به معنی ستودن، گرامی داشتن، آفرین گفتن، تحسین کردن و خشنود گردانیدن است.
دعاهایی که با واژه آفرین آغاز می شوند اغلب در پس مردگان جهت آمرزش و گرامی داشت خوانده می شوند یا در اعیاد و مراسم دینی جهت همین منظور می خوانند.
مراسم آفرینگان خوانی یا در آدریان خوانده و برگزار می شود و یا اینکه موبدان آن را در خانه شخصی که چنین مراسمی را برگزار نماید٬ انجام می دهند.
برای برگزاری و شرکت در این مراسم لازم است پاکیزگی انجام شود که آن را پادیاب (پادیاو) می نامند و در اغلب مراسم دینی هر شرکت کننده باید این فریضه را انجام دهد. در آغاز لازم است پادیاب کننده “خشنوتره اهوره مزدا” (به خشنودی اهورامزدا) را خوانده و یکبار نیز “اشم وهو” بخواند پس صورت و دستها و پاها را شسته و کمربند مقدس یعنی کشتی خود را باز نموده و دعای کشتی را بخواند و دوباره کمربندش را ببندد. مراسم را دو موبد (زوت و راسپی) برگزار میکنند و در آتشدان چوب های خوشبو و عود میسوزانند؛ ظرف های لرک (آجیل هفت مغز)، میوه، آشامیدنی و شمع های روشن از لوازم است. زوت، خواندن پازند آفرینگان را آغاز میکند و متن اوستائی را هر دو موبد با هم میخوانند در حین اوستاخوانی موبدیار میوهها را پاره میکند تا متبرک گردند و پس از پایان خواندن اوستا همه حاضرین از لرک و میوه میل می کنند و بهره مند میگردند.
یکی از مصارف موقوفات گاهنبار که در وقفنامه ها به آن اشاره شده انجام مراسم آفرینگان گاهنبار است که آنرا موبدان در طی پنج روز که مدت هر یک از گاهنبارها است طی تشریفات یاد شده می خوانند که ترجمه آن چنین است:
“به خشنودی اهورامزدا بر زبان میآورم و می خوانم بهترین نیایشها را، بر زبان می آورم ازجان با باوری نیک که مزدا پرست زرتشتی و دشمن همه بدیها و پیرو آیین اهورائی می باشم.
نیایش و آفرین میخوانم همه گاه ها و هنگام های روز و ماه و جشنهای سال (گاهنبار) را که ردان و سروران هستند و با خشنودی ستایش میکنم و این نیایش را به هنگام بامدادان می سرایم.
نیایش میکنم و آفرین میخوانم بر همه گاهنبارهای سال هنگام هر جشنی که باشد، به نام بر زبان می آورم و آیینهای ویژه می گذارم. نیایش و آفرین خوانی می کنم برای گاهنبار #میدیوزرم؛ #میدیوشم ؛ #پیته_شهیم ؛
#ایاسرم ؛ #میدیارم؛ #همس_پت_میدیم
که همه ردان و سروران هستند.
پیشکش کنید (نذر و نیاز و اهدا نمائید) ای مزدیسنان در جشنهای سال از برای (گاهنبارها) میزد (خوراکیهای غیر مایع خشکبار لرک) از برای این ردان و سروران بدهید یک گوسفند سالم و تندرست و جوان.
هرگاه توانائی نداشتید نیاز کنید نوشابه مقدس (هوم) و بنوشانید به داناترین و آگاه ترین و راستگوترین و آنانکه بهتر و شایسته تر فرمان دهد از میان مردمان که یار و همراه بینوایان و مددکار غریبان و دور از شهران و آموزنده دین و در اشوئی و راستی برگزیده ترین باشد. هرگاه توانایی نیاز آن نیز نبود بدهید برای آنچنان کسان باری از هیزم خشک و خوب سوز٫ هرگاه آن هم نشد به خانه آن رد گاهنبار ببرید یک پشته هیزم. بسرائید سرود بزرگی خداوند را و اهورامزدا را به نام بخوانید در خدایگانی مطلق جهان اینچنین:
بیگمان شهریاری زیبنده و سزاوار آن کسی است که بهتر شهریاری کند و اوست اهورامزدا که با بهترین راستی برابر است و بندگی و عبادت خود را به پیشگاه وی تقدیم میکنیم و باشد که اینچنین میزدی قبول شده و رد گاهنبار (روحانی زرتشتی که اجرا کننده این مراسم است) را خشنود و شادمان کند.”
هر گاه کسی از مزداییان پیشکش و نذر گوسفند جوان یا شربت و نوشابه مقدس و یا اهدای بار و پشته هیزم خشک را به رد گاهنبار ندهد و توانایی اهدا نداشته باشد و اوستای بایسته مورد نظر را نیز نخواند و به خداوندی اهورامزدا اقرار نکند و در چنین مراسم، به دهش (خیرات و مبرات و احسان) هم بهره نشود٬ این اظهار بی دینی است و از جامعه مزدیسنان رانده و طرد خواهد شد. در هر شش گاهنبار، چنین مراسم و هم بهرگی لازم است.
۵
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daroladyan
دُرون (اوستایی: دَرَاٌنَه , دْرَئُنَ) نان مخصوصی است که هنگام اجرای مراسم مذهبی زرتشتیان سر سفره گذاشته میشود. درون نان بدون خمیرمایه گردی بوده که با تشریفات خاصی تهیه میشده است.
در سابق در آئین مهری چهار الی شش قرص نان سر سفره میگذاردهاند و همین رسم از آئین مهر به دین مسیح هم انتقال یافتهاست. در هنگام جشن فروردگان نیز نان درون حاضر مینمایند. واژه پهلوی درون که در اوستا درئون یا دَرَاٌنَه گفته شده عبارت از نان کوچک سفید گرد بدون خمیر مایه (پتیر) است که به ایزد سروش نذر میشود. این نان مقدس فقط علامت و اشاره ای است از برای هرگونه میزد و میزد کلیهٔ نذورات و خیرات غیرمایع مثل نان و میوه و گوشت است. درون یشتن از جمله مراسمی است که در آن از درون برای امشاسپندان یا ایزدان و فروهرهای درگذشتگان خیرات میشود.
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
🔸سفره مراسم گاهنبار
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daroladyan
#آفرینگان_گاهنبار
در هر یک از شش گاهنبار، آیینهای ویژهای برپا میشود و مردم «میزد»ها (میهمانیها) برگزار کنند و خورند و دهند تا «کرفه» (:ثواب) بسیار برند وگرنه «پادافره» (جزا)ی آن را کشند. جشن هر چهره گاهنبار پنج روز است که روز پنجم آن دیگر روزها والاتر است و جشن بزرگ به شمار میرود.
نخست موبدان بخشهایی از اوستا به نام آفرین گهنبار را میخوانند، آنگاه سفره عام میکشند و هر کس – از نادار و دارا – برسر سفره گهنبار مینشینند و از آن بهره میجویند. پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان به همراه دیگر مردم، آیین واژیشت آن گهنبار را برگزار میکنند. چه توانگر و چه بی نوا همه درآن شرکت میکنند. آنهایی که خود نمیتوانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا میکنند و یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گهنبار که در همه جا گسترده میشود بهرهمند شوند.
🔹 متن آفرینگان گاهنبار:
به خشنودی اهورامزدا، برزبان میآورم و میخوانم بهترین نیایشها را. برزبان میآورم ازجان، با باوری نیک که مزدا پرست زرتشتی و دشمن همه بدیها و پیرو آیین اهورایی میباشم. نیایش و آفرین میخوانم همه گاهها و هنگامهای روز و ماه و جشنهای سال (گهنبار) را که ردان وسروران هستند و با خشنودی ستایش میکنم، و این نیایش را به هنگام بامدادان میسرایم . نیایش میکنم و آفرین میخوانم بر همه گهنبارهای سال، هنگام هر جشنی که باشد، به نام بر زبان میآورم و آیینهای ویژه میگذارم. نیایش و آفرین خوانی میکنم برای گهنبار، میدیوزرم، میدیوشم، پیته شهیم، ایاسرم، میدیارم، همسپتمدم؛ که همه ردان و سروران هستند. داد و دهش هایتان را ای مزدیسنان در جشنهای ششگانه سال پیشکش کنید. از برای گهنبارها «میزد» (خوانهای گسترده گهنبار) را از برای این ردان و سروران بدهید. یک گوسفند سالم و تندرست و جوان. هرگاه توانایی نداشتید، نیاز کنید نوشابه مقدس هوم را و بنوشانید به داناترین و آگاهترین و راستگوترین و آنانکه بهتر و شایسته تر فرمان دهد از میان مردمان، که یار و همراه بینوایان و مددکار غریبان و دور از شهرها و آموزنده دین و در اشویی و راستی برگزیدهترین باشد. هرگاه توانایی نیاز آن نیز نبود، بدهید برای آنچنان کسان، باری از هیزم خشک و خوب سوز را. هرگاه آن هم نشد، به خانه آن ردگهنبار (روحانی زرتشتی که اجرا کننده این مراسم است) ببرید یک پشته هیزم. بسرایید سرود بزرگی خداوند را و اهورامزدا را به نام بخوانید در یکتایی و بی همتایی پروردگار جهان، اینچنین : بی گمان شهریاری زیبنده و سزاوار آن کس است که بهتر شهریاری کند، و اوست اهورا مزدا که با بهترین راستی برابراست و بندگی و عبادت خود را به پیشگاه وی تقدیم میکنیم و باشد که این چنین «میزد»ی پذیرا شده و ردگهنبار را خشنود و شادمان کند، و این است گهنبار ...(نام گهنبار).
6
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
🔸گزارش تصویری ازمراسم واج یشت گهنبار
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
🔸آئین گاهنبارخوانی و مراسم واج یشت گهنبار
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
#پنجه_ی_پایانی_سال_گاهنبار_پایانی
پنجهٔ دزدیده یا اندرگاه یا خمسهٔ مسترقه، پنج روز بهیزگی در گاهشمارهای مصری و ایرانی وجود داشته است.
هر یک از این پنج روز به نام یکی از سرودهای گاتها نامیده شدهاست. به همین شوند این پنجه را که واپسین گاهنبار سال هست،ماهِ گاتابیو نیز میگویند.
واژه ی هَمَس پَت میدیم که نام این گاهنبار است به معنای برابری روز شب میباشد. در اوستااز این ایین با واژه ی اَرتوکرثَنه نام برده شده که اَرتو به معنای راستی و درستی و کرثَنه به معنای روش و کردار است. در باور کهن ایرانی،همس پت میدیم گاه هنگام افرینش ادمی است که واپسین گامه ی آفرینش است.
این گاهنبار در تالار عمومی یا خانه برگزار میشود افزون بر این چون گروهی بر این باورند که میزبان فروهر درگذشتگان نیز هستند،پیش از گاهنبار همه جا را تمیز میکنند و خانه و کاشانه ی خود را صفا میبخشند تا فروهر درگذشتگان را شاد سازند. سپس مقداری هیزم بر بالای بام خانه فراهم می اورند و در سپیده دم روز سپسین آتش را روی بام خانه روشن میکنند تا فروهر درگذشتگان را بدرقه کرده باشند.
در شریف اباد اردکان،هر پسر و دختر برای خود اندکی گِل رس فراهم میسازد و به ساخت کپه یا کوه(کوا) میپردازد. این کپه در حقیقت اتشدانی است که دسته ای افقی و دو جای کوچک کاسه مانند دارد که در یکی از ان ها اتش سرخ و در دیگری کندر و چوب سندل میریزند.
دختران نیز کپه ای درست میکنند که مانند نیم کره است و قطر ان تا 15 سانتی متر میرسد. سپس ان را به رنگ سپید در می اورند و در پِسکَمِ مَس جای میدهند. بر روی کپه ها سوراخ هایی ایجاد میشود که در آن ها شاخه هایی از گیاهان ریحان و زلف لوتی میگذارند و دور شاخه ها را با دستمال ابریشمی سبزرنگ میپوشانند.
در اخرین روز پنجه و پیش از فرورفتن افتاب،جوان هیزم،سبزه،کاسه ی آب،کپه ها و چیزهای دیگر را بر روی بام میبرند. پس از آتش افروزی به هنگام سپیده دم نخستین روز سال و پس از آن که به نشان بدرقه کردن فروهر ها،اب و اویشن اطراف خانه میریزند،یکی از کپه ها را در کنار سبزه و شاخه های مورد بالای بام باقی میگذارند.
پسران از آتش سرخ در کپه میگذارند و دختران کپه های خود را از بالای بام پایین می اورند و دستمال سبز ابریشمی آن را به جای روسری بر سر خود میبندند و با این کار برای خود سبز بختی در سال نو را ارزو میکنند. پسران نیز اتش خود را به آدریان میبرند و به اتشبند میسپارند انگاه کپه ی خود را به میدان کنار ادریان می اورند و در مسابقه ی کپه شکستن شرکت میکنند. به این گونه که کپه ها را به هم میزنند تا یکی از آن ها شکسته شود و آن کپه که در پایان سالم بماند یعنی بهتر ساخته شده و سازنده ی آن برنده ی مسابقه است.
جشن چهارشنبه ی پایان سال نیز ترکیبی برگرفته از ایین های میترایی و همین گاهنبار است. نام روزهای این پنجه به ترتیب:اهونه وت گاه، اوشته وت گاه، سپنت مت گاه، وهو خشترگاه و وهشتویشت گاه است. گاهان بار به معنای گاه و زمان به ثمر رسیدن و بار آوردن و برپایی بار ِ همگانی و میهمانی و از جشن های موسمی زرتشتیان است. که همراه با داد و دهش و خواندن اوستا می باشد.
در نگرش ایرانیان باستان، آفرینش در شش چهره یا مرحله روی داده است؛ هر یک از این شش چهره یک جشن نزد زرتشتیان است. چرا این گاهنبار را بهیزک مینامند:
از آنجا که در گاهشمار کهن، هر ماه سی روز و هر سال دوازده ماه است و در پایان ماه اسپند پنج روز یا پنجه می آید که روی هم رفته 365 روز می شود.
در گاهشمار باستانی هر روز نام ویژه ای دارد. چون سال خورشیدی 365 شبانه روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 49 ثانیه است، از این روی پس از پایان یافتن 12 ماه و 5 روز پنجه، 5 ساعت و 48 دقیقه و 49 ثانیه زیادی می ماند که آن را در زبان پهلوی "بهیزک" می گویند. بهیزک همان است که امروزه در گاه شماری ها به نام "کبیسه" یاد می شود. در هر چهار سال با افزودن ساعت ها و دقیقه ها و ثانیه های زیادی شش روز می شود و روز ششم را در زبان پهلوی "اَوَرداد" نام نهاده اند که به چم "روز زیادی" است.
7
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan
🔸واج یشت و مراسم تهیه نوشابه مقدس هوم توسط موبدان🌱
بنیاد شرق شناسی دارالأدیان 👇👇
🆔 @daraladyan