Seyedarabi:
آیت الله محمد شجاعی (ره):
با اینکه میدانید چندتذکررا عرض میکنم وباز تاکید میکنم
اولا بدانید مسئله عفت وحیاء اسرارآمیز است و اگر خواستید در طریق مجاهدت قدم گذارید وبه جایی برسید باید این مسئله را خیلی اساسی بگیرید و این چیز بسیار اسرارآمیزی است فوق تصور
وهرچه بیشترعفت وحیاءرا مراعات کنید به نحواسرارآمیزی در سیرشما و عروج وکمال شما دخالت دارد
ثانیا بانوانی که ازدواج کرده اند خیلی دقت کنند در جلب رضایت شوهر که این نیز اسرارآمیز وخارج از محاسبات معمولی است
خداکند آنچه فهمیده اید عمل کنید و بیش از آنچه فهمیده اید به رضایت شوهر اهمیت اسرارآمیزی بدهید
این اهمیت اسرارآمیزچیزی است که فکر وعقل ما به آن نمیرسد ولی اشارات آن در آیات وروایات هست
اگر میخواهید درسلوک عبودی موفق باشید این را اساس فوق العاده برای خود قراردهید ومعنی آن هم این نیست که شوهر خوبی باشد یا خوب نباشد
به این نیست که
شوهری رفتارش و برخوردش خوب باشد یا نباشد و یا حقوق را رعایت کند یا نکند ربطی به این ندارد بلکه شما باید وظیفه خود را انجام دهید انشاالله خدا آنهارا هم به وظیفه آشنا کند
نکته بعد:
من فکر میکنم شما به این حرفها گوش میدهید و بعد میروید عمل میکنید و به مجاهدت عبودی میپردازید به همین علت این تذکر را میدهم اگر چه فکر من خیال محض است و تذکر من هم تذکر بیجا ولی امکان دارد که خیال نباشد و بلکه به خود آمدید وبیدارشدید
تابحال که عمر کردید دیدید که دنیا به چیزی نمی ارزد
به اشتباه خود ادامه ندهید فرصت خیلی کم است کلاه به سرتان نرود من به خودم وشما دلم میسوزد دیدید که تا بحال فایده ای نداشته بعد از این هم بی فایده تر است
بعد از این خیلی دردناک تر است هرکدام با توجه به سنی که دارید بعد از این عمرتان تلخ تر و ناگوارتر از گذشته است کلا اینگونه است دنیا اینطوراست
تا حالا چه بوده ؟
تک تک شما از اول عمر خودببینید راضی هستید ؟
همه اش توام با تلخی و ناراحتی ها است فقط یک چیز مارا فریب داده و آن اینکه فکر میکنیم بعد از این براساس آمالی که داریم چنین و چنان خواهد شد ولی این خیال است حتما بدانید خیال است بعد از این بهتر از این نخواهد بود یقین بدانید
برای چه خود را معطل میکنید فرصت کم است
تذکر بعد این که در همه جا خصوصا در منزل به افرادی که سن بالا دارند خارج از محاسبات معمول احترام کنید هرچه مسن تر باشند بیشتر احترام کنید
مواظب باشید خدا شما را رد نکند نگویید اینها اینطوری اند آنطوری اند
ما چه میفهمیم
گفته اند باید احترام کنید البته از مومنین نه کفار وفاسق وفاجر
همین پیرمردها و پیرزن ها که از مومنین معمولی هستند نماز میخوانند گناهانی هم کرده اند والان پیر شده اند و نمی کنند .
اینها را مواظبت کنید مسئله اسرارآمیز است اگر هتک حرمت کردید چوب میخورید منتها شعور میخواهد که چوب خوردن را بفهمد
ما مرتب (ازجهات مختلف)چوب میخوریم و نعره ما بلند است ولی گوش ما نمیشنود من وشما را مرتب میزنند و ناله میکنیم ولی نه زدن را میفهمیم و نه ناله را
این یکی از مسائلی است که از ما مستور است وما از آن محجوبیم
مارا مرتب با تازیانه میزنند و ناله ها داریم آن هم نه تازیانه ای که در عکسها دیده اید آن نیست خدا کند که بدانید چیست و تازیانه هم نخورید بعد از دانستن
مرتب میزنند وناله ما بلند است کما اینکه مرتب در ظلمتیم ودر وحشت و ناله ما بلند است و نمی یابیم استغاثه ها داریم و کسی به فریاد ما نمی رسد و ما هیچکدام را نمی فهمیم شاید بگویید این ملا امروز دیوانه شده و اینها را میگوید ولی شما دیوانه هستید اگر نمی فهمید
ما شما را دیوانه میدانیم اگر فکر میکنید ما نمیفهمیم ، ولی نه میفهمیم
ما در آتش گاه گاه یا همیشه می لغزیم و ناله میکنیم و فریاد داریم و به ملائکه استغاثه میکنیم وبه خدا هم استغاثه میکینم و گوش نمیکنند هیچکدام را نمی یابیم الهیکم التکاثر دورو بر شما پر است از خبرها و در وجود خودتان هم پر است از اخبار و نمی فهمید
https://t.me/AyatollahShojaee1389
آيت الله محمد شجاعي (ره):
........خدمتگزاران حضرت زهرا (س) صاحب نفس بودند
نوه فضه (ام ايمن)نيز همينطور
قلب خود حضرت هم كه مسكن مشيت حضرت حق بود
اگر دعا ميكرد مي شد ولي دعا نكرد
اين مقام بالاي حضرت زهرا(س)بودكه راضي به قضاي خدا بود
اصلا لب به دعا نگشود
اگر دعا ميكرد ميشد بطوري كه به عمر هم گفت ميشد آنچه كه ميشد
حتي براي بعد هم دعا نكرد
يك كلمه دعا نكرد كه اگردرخصوص هرچه ميخواست دعا ميكرد درخصوص آن همه مصائبي كه براي ائمه (ع) پيش آمد همه را به سرعت اجابت يافته ميافت
اما رضاي به قضا مسئله اي است كه من وشما نه ميفهميم و نه اهل آن هستيم
ناشي گري نكنيد و نگوييد خدايا من راضي به قضاي تو هستم
اين جمله را هيچوقت نگوييد
ما اهلش نيستيم
يك وقت ميبينيد كه مسائلي پيش مي آيد كه هم دنياراازدست ميدهيد هم آخرت را
ما بايد بگوييم واز خدا بخواهيم كه (رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ)
خدايا آنچه كه ما طاقت نداريم را برايمان پيش نياور
يكي از شرايط اساسي و اركان جدي اين حقيقت كه شيطان به كسي راه نداشته باشد اين است كه آن شخص راضي به قضاي حق باشد
وقتي راضي به قضاي حق نبود از اين جهت راه شيطان بسوي او باز است حالا ابعاد ديگر بجاي خود محفوظ اگر فرصت بود توضيح ميدادم
اينها همه رموز است و در جاي ديگر نميتوانيد بيابيد و اين يكي از خصوصيات حضرت زهرا(س) بود كه در آن مصحف بود
شما حساب كنيد مادري كه آن همه مصائب از طريق جبرئيل (ع) گفته شود كه فرزندش كه مقابل چشمان اوست امام حسن (ع) امام حسين (ع) چه ميكنند وچه ميشود و....ولي اصلا دعا نميكند
اين مادر اصلا راضي بود به آنچه كه خواهد شد و خواهد آمد وخودش هم ميدانست اگر جزئي دعا كند مسئله برطرف خواهد شد ولي دعا نميكند واين از شرايط و اركان ادب عبودي است واين ادب بسيار فضيلت است كه بنده در مقام بندگي آنچه كه خدا ميخواهد دربرابر او حرفي نداشته باشد
اين ادب را صاحبان ادب داشتند وما اهلش نيستيم
https://t.me/AyatollahShojaee1389
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
شما و ما حاجت خود را به پیشگاه امام رضا (سلام الله علیه) ببریم که انشاءالله توجّه کنند. باب الحوائج است و این لقب رضا (سلام الله علیه) برای امام رضا به لحاظ مظهریّت ایشان برای رضا است. این را قبلاً هم گفتم توجّه داشته باشید. زود میشود حوائج خود را به توسّط آن حضرت از خدا گرفت. اگر برای همهی حوائج به امام متوسّل میشوید اصل حاجت خود را فراموش نکنید و راضی نشوید شما و ما مخاطب کلمهی ذیلی باشیم که از خدا است «فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ». کمی بیدار شویم و آن حاجت اصلی را به یاد بیاوریم. آن حاجت اصلی را ببرید به محضر امام حالا یا بروید یا از دور زیاد فرقی نمیکند البته اگر توانستید از نزدیک بروید اگر نتوانستید از دور و او را شفیع قرار بدهید که مظهر رضا (سلام الله علیه) است. مظهر رضا را لابد یک مقدار میفهمید یعنی چه؟ یعنی رضای خدای متعال که مشکل گشا است. خدا باید راضی بشود از انسان تا مسائل او حل بشود این رضا را باید از طریق رضا (سلام الله علیه) به دست آورد. بیشتر نمیشود گفت. نمیتوانم بگویم. مظهریّت است
همهی انبیاء، همهی ائمّه (سلام الله علیهم أجمعین) آن نامهای مقدّس و القابی که دارند همهی آنها حساب شده است. بعدها خدا انشاءالله به شما معرفت داد انشاءالله آنوقت میفهمید. از امام بخواهید.
من داستانی راجع به حالات امام رضا (سلام الله علیه) نگاه میکردم یک چیزی را دیدم و گفتم ما به آن اندازه هم شعور نداریم یعنی به اندازهی یک پرنده هم شعور نداریم. یعنی واقعاً نداریم.
ازبس که ما از اوّل خود را با شعور حساب کردیم همهی مسائلی که پیش میآید برای ما سؤال میشود. اگر از اوّل میفهمیدیم که به اندازهی پرندهها هم نمیفهمیم کار ما امروز درست بود. من خودم را عرض میکنم اگر چنانچه برای شما خوشایند نباشد لابد شما فهمیده هستید. من خودم را میگویم.که ما حدّاقل به اندازهی پرنده هم نیستیم
داستانی دیدم از کرامات امام رضا (ع) که نقل کرده بود که ، شخصی میگوید که من در محضر امام بودم ناگهان دیدم پرندهای (گنجشکی) آمد و نشست و شروع کرد به فریاد، صیحه کشیدن، صیحه زدن.....آن شخص میگوید من در محضر امام (سلام الله علیه) بودم. گنجشک اینطور آمد و صیحه میکشید و مدام پر میزد و فریاد میکشید یعنی حرف میزد منتهی با فریاد
آن شخص میگوید که امام به من فرمود که میدانی چه میگوید؟ گفتم که نه شما میدانید. و خدا و رسول من چه میفهمم چه میگوید؟
فرمود که این میگوید ماری آمده میخواهد بچّهی من را در منزل بخورد. بیایید و نگذارید. یعنی برای استغاثه آمده. حضرت چوبی به آن شخص دادند ، چوبی مانند عصا که برو آنجا به آن منزل و نگذار آن مار بچّهی این را بخورد و آن را بکش. گفت رفتم دیدم همانطور بود مار میخواهد بچّهی این حیوان را بخورد و من آن مار را کشتم.
حالا این داستانی بود که من دیدم. ولی یادم افتاد که من و شما به این اندازه هم شعور نداریم. که حاجت اصلی خود را نزد امام ببریم . حاجتهای دیگر را هم بخواهید امّا حاجت اصلی را فراموش نکنید. فریب نخورید. فرصتها تمام میشود مصائب شروع خواهد شد. جدّی است. من همیشه این جملهها را میگویم و نمیتوانم آنچه در دلم هست را باهیچ جملهای دیگری به شما برسانم. مسائل جدّی است. فرصت را از دست ندهید. حاجت خود را ببرید. دل ما مادامی که عنایتی از خدا نیامده شرح صدری نمیشود و درست شدنی نیست. شما هم به محضر امام بروید استغاثه بکنید که مار شیطان و نفس وجود شما و حیات ابدی شما و ما را میخورد. البته خورده است. حاجت خود را بخواهید.حاجت اصلی را
https://t.me/AyatollahShojaee1389
آیت الله محمد شجاعی (ره):
من از خدا میخواهم که به همهی شما و ما توفیق مجاهدت بدهد، گوش دل و مسامع دل و مشاعر دل کلاً باز بشود و از قرآن بفهمیم آنچه را که باید بفهمیم، چون خیلی این سؤال میشود که ما مثلاً سعی میکنیم که آن خشیتی که بعضی از خوبان دارند را داشته باشیم ولی نداریم
یا خیلیها میآیند چند روزی که به مستحبات میپردازندو مدام گلایه میکنند که ما را عجب میگیرد و بعد حال ما خراب میشود و از دست میرود ، راست هم میگویند چون حقیقت را نمیفهمند بعدبا چند قدم مجاهدت ناقص عجب آنها را میگیرد، آن کسی که میفهمد مانند حضرت امیر (صلوات الله علیه )کسی که اصلاً مجاهدت با معرفت او را هیچ کس نمیتواند تصوّر بکند و اصلاً عقل نه به معرفت او، نه به کیفیّت مجاهدت او و نه به کمیّت او نمیرسد، با آن معرفت و مقام که خود اقرار میکند که قلب من معترف به الهیّت تو است، اعضا و جوارح من کوشا در طاعت تو بوده است با آن که خود میگوید صورت من در برابر عظمت تو بر خاک آمده است ، با این وصف چون میفهمد هنوز نگران و مضطرب است،
اما یکی را میبینی یک شب نماز شب میخواند عجب دامنگیر او میشود، او میفهمد و این نمیفهمد،
خیلیها میآیند شکایت میکنند که عجب دامنگیر ما میشود، همهی مصیبتها مصیبت این است که ما قرآن را نمیفهمیم که قرآن چیست،
اگر قرآن را انسان بفهمد وقتی یک عمر مجاهدت صادقانه هم داشته باشد باز وقتی نگاه میکند همهی اعمال خیر خود را دارای عیب و نقص خواهد دید و خود را در برابر همهی اعمال خیر قاصر و مقصر خواهد دید و خود را یک عمر مجرم خواهد دید، این دید را از قرآن برداشت خواهد کرد
آن خشیت و خوف و زهد و انقطاع خوبان غیر ائمّه از قرآن بوده است،
اینکه یک عمر مجاهدت میکنند نگران هستند همه از قرآن است و آن کسی که یک نماز شب کذایی میخواند و عجب آن را میگیرد چون قرآن را نفهمیده است،
قرآن پیامی دارد برای اهل خود که برای دیگران ندارد،
با اهل خود صحبت میکند که با دیگران آن صحبت را نمیکند که اهل آن نیز نمیتوانند به غیر اهل خود بگویند
إنشاءالله امیدوارم که خدا شما را موفّق بدارد و ما را هم موفّق کند و با این صحبتی که کردیم یک مقدار اگر بفهمیم این تعجب دیگر از من وشما باید برطرف بشود، دیگر تعجّب نکنیم که چرا آنها آنطور بودند و ما اینطور هستیم، حتّی یک نماز شب میخوانیم عجب ما را میگیرد،
آنها با یک عمر مجاهدت آنطور میترسیدند ،
من به همهی شما توصیه میکنم همین جلد 70 بحار را لااقل برای خودتان مطالعه کنید
البتّه همهی کتب روایات و چندین جلد از بحار لازم است ، اما مخصوصاً این جلد 70 بحار را توصیه میکنم بدست بیاورید،
اگر خودتان زبان عربی را نمیدانید با کسی که میداند بنشینید و او بخواند و ترجمه بکند ببینید که چه چیزها و چه مسائلی است
و تأکید میکنم این روایتها انوار قرآن است، هر چه بیخبر باشید در همان گرفتاریها که هستیم و هستید بیشتر باقی خواهید ماند،
قرآن و روایات و مخصوصاً این جلد 70 را زیاد بخوانید، ابواب مختلفی دارد تأکید میکنم وقت بگذارید، بخوانید، خود ما برای درد خود معمولاً مطالعه میکنیم
مثلاً همین جلد 70 را من شاید چندین بار مطالعه کردم برای خودم نه برای گفتن به کسی،
حالا در باب گفتنن و نوشتن هم چیزهایی میگوییم و مینویسیم از روی اینها امّا اکثراً برای خودم مطالعه میکنم، شما هم مطالعه کنید تا بیخبر نباشید، إنشاءالله امیدوارم که مشمول توجّه حضرات معصومین (صلوات الله علیهم أجمعین) بوده باشید و خدا إنشاءالله من و شما را از اهل نجات قرار بدهد و ما را توفیق عنایت کند که از شیعههای آن حضرات باشیم
تا حالا که نبودهایم ولی توفیق شیعه شدن و راه شیعه شدن را به ما عنایت کند إنشاءالله.
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
nazeat.mp3
3.32M
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
سوره نازعات در خصوص ملائکه
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
Nahjolbalagheh.mp3
12.74M
بحث غیرت دینی از سلسله مباحث نهج البلاغه در کلاس آقای علی سیدعربی در سال 95
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
علیم بذات الصدور-1.mp3
1.94M
بیانات آیت الله محمدشجاعی (ره)
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
May 11
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
حقیقتی که از حقایق قرآن است و قرآن در دهها آیات با صراحت و اشاره به آن اشاره میکند و متأسّفانه با اینکه در دهها آیات آمده است با این وضع چندان مورد توجّه قرار نمیگیرد این است که با صراحت این حقیقت را گوشزد میکند که شما انسانها در یک غشاوه و پرده و حجاب سختی قرار گرفتهاید، اطراف شما پر است نمیدانید، این حقیقت را زیاد میخواهد به انسانها گوشزد کند، هوشیار باشید
در سورهی تکاثر میفرماید «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ
اینکه زیاد دنیا را به دست بیاورید شما را از آنچه اطراف شما را گرفته است و پر است کاملاً غافل کرده است «أَلْهاكُمُ» «أَلْها» به معنی غافل کردن است، انسان را از چیزی یا از یک حقیقتی غافل کرده ، شما را غافل گردانیده است، چه چیزی غافل کرده؟
تکاثر
اینکه با تمام وجود به دنیا روی آورده اید که زیاد به دست بیاورد ، این روی آوردن با تمام وجود شما به غیر خدا
به نحوی که کلاً در غیر خدا فانی شدهاید شما را از آنچه که اطراف شما پر است کاملاً غافل کرده است
دنیا را البتّه فقط پول حساب نکنید، دنیا یعنی غیر خدا
هر چه هست، پول باشد، منزل باشد، ریاست باشد، شهرت باشد، جمال باشد، هنر باشد، راحتی باشد، لذّت باشد، خوابیدن باشد، خوردن باشد، هر چه غیر خدا است،
و میفرماید که این ادامه دارد تا شما وارد قبرها شوید، «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ
انسان از لحاظ درک اینطور است که اگر با تمام وجود به یک نقطه متوجّه باشد و به یک نقطه متمرکز بشود دیگراز نقطهها و مسائل دیگر غافل است، اگر این توجّه و تمرکز به صورت فنا دربیاید یعنی انسان فانی بشود درآن نقطهای که متمرکز شده است و دیگر از وجود او چیزی خارج از نقطه باقی نماند میشود فنای کلّی
و متاسفانه ما نسبت به دنیا چنین هستیم
دقیقاً اینطور است یعنی چشم، گوش، لامسه، شامّه، مشاعر ظاهر کلاً، فکر، عقل، وهم، خیال، همه دست در غیر خدا یعنی در دنیا است،
این همان تکاثر است که زیاد دنیا را به دست بیاوریم، گفتم دنیا را به معنی وسیع بگیرید، فقط مواظبت بکنید که مانند بعضیها محدود معنی نکنید که آن وقت نمیگذارد انسان حقیقتی را که قرآن میخواهد ارائه بفرماید خوب بفهمد،
دنیا یعنی غیر خدا
شما ملاحظه بکنیدو یک بررسی برای خودتان بکنید ببینید که ما شب و روز ، کلاً مشاعر ما در 24 ساعت در چه چیز محو است که لحظهای نمیشود از آن آرام باشید و از آن کنار باشید، اصلاً چنین لحظهای نیست، کل مشاعر را ظاهر و باطن خواهید دید که غیر خدا است
و به همین دلیل هم هر چه سعی میکنیم یک لحظه در نماز به سوی خدا متوجّه باشیم این فانی شدن نمیگذارد، ما را باز میدارد
میفرماید شما فانی شدهاید نمیفهمید و نمیدانید و الّا اطراف شما پر است از آنچه که شما نمیبینید فانی در دنیا هستید و از آنچه اطراف ما است کلاً غافل و بیخبر هستیم و الّا همه جا پر است
اگر شما مثلاً یک وقتی در یک نقطهای فقط از طریق چشم سخت متمرکز بشوید اینجا گوش شما میشنود؟ معمولاً اطرافیان که صحبت میکنند میشنوید یا نمیشنوید؟
اگر خیلی خوب از طریق چشم به یک نقطه متمرکز شدید آیا میفهمید چه صحبتی میکنند؟ دلیل آن این است که فانی هستید به اندازهای که از طریق چشم فانی میشوید دیگر نمیشنوید
حال اگر با تمام وجود و مشاعر فانی باشید دیگر چه خواهد شد ؟
وقتی از طریق چشم به یک نقطهای سخت متمرکز شدهاید تا حدی فانی شدهاید آن هم از یک بُعد که طریق واصله است و دیگر گوش شما نمیشنود، یا اصلاً نمیفهمد چه میگویند یا اصلاً صدا را انسان نمیشنود، یا وقتی بعضیها در خیالات غوطهور هستند مثلاً از کوچه، خیابانی گذر میکنند و در یک فکر خاص هستند یا در یک مسئلهای زیاد غوطهور میشوند باز همینگونه است دچار فنای فکری هستند
میبینند که آشنا و دوست میآید و میگذرد ولی این شخص متوجّه نمیشود، به حدی فانی است که دیگر چشم او کار نمیکند، دوست خود را می بیند ولی نمیشناسد، پدر خود را میبیند که در رهگذر روبهروی او است ولی نمیشناسد، برادر را میبیند نمیشناسد، این خاصیّت فنا است، خوب دقت کنید که خوب بفهمید، خاصیّت فنا یعنی فانی شدن در یک نقطه و در یک چیز یا چند چیز
خاصیّت فنا این است که انسان از چیزهای دیگر غافل میشود،
آن وقت اضافه بکنید بر اینکه هر چه فنا کاملتر باشد این غفلت هم کاملتر خواهد شد،
ما اگر با تمام وجود در غیر خدا فانی بشویم که شده ایم
دیگر هر چه در اطراف ما و در وجود ما باشد بیخبر هستیم ولو همه جا پر از صداها باشد
نمیشنویم،
همه جا پر از دیدنیها باشد
نمیبینیم،
همه جا پر از حقایق باشد که هست
نمییابیم،
این آیه میفرماید «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» اطراف شما پر است یعنی زیاد دنیا را به دست آوردن که با تمام وجود فانی شدهاید با آن توضیحی که گفتم شما را مشغول کرده
است، فانی کرده است «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» و این غفلت شما ادامه دارد تا جایی که وارد قبرها بشوید،
سورهی تکاثر را خواندم اصل مقصودم از بیان این حقیقت یک نکته بود و آن اینکه آن غشاوه و پرده که اطراف ما را پر کرده است که از فنای ما در دنیا سرچشمه میگیرد این پرده و حجاب ببینیم با چه صورتی کنار میرود و با چه طریقی از چه راهی میشود از روبهروی ما، از مقابل ادراک ما، شنید ما، دید ما، فکر ما، عقل ما برطرف بشود، آیا این راه برطرف شدن هم دارد یا ندارد،؟ آیا این حجاب برای همیشه است؟
آیه فرمود «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» مادامی که به قبرها وارد شدهاید ولی ادامه میدهد، «كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ» نه به زودی خواهید دانست، باز فرمود: «ثُمَّ كَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ» «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ»
میفرماید این فنا شما را مشغول کرده، به زودی میدانید به زودی با مرگ میدانید، بعد میفرماید «کَلّا» اینطور نیست که فقط باید منتظر مرگ باشید نه «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ»
اگر شما مجاهدتی را شروع کنید به مرحلهی یقین برسید، همینجا این پرده از برابر شما عبور میکند و شما آنچه اطراف شما است و پر است آنها را میابید «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ* لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ» حالا جحیم یکی از حقایقی است که اطراف ما را پر کرده است، در اینجا فقط جحیم را ذکر کرده است که ما ببینیم و بلکه هوشیار بشویم و الّا حقایق فقط در جهنم خلاصه نمیشود، بهشت اطراف ما است ، برزخ اطراف ما است ، برزخیان با ما هستند و میگویند و حتّی صدا میکنند و نمیشنویم همه جا پر است، ملائکه اطراف ما هستند، صحبت میکنند و کلام دارند و مکالمه دارند نمیشنویم، ندای خدا را نمیشنویم، عوالم ملکوت را أعلی و اسفل اطراف ما پر است ما نمیشنویم، نمیبینیم، در حجاب هستیم، یکی از آن حقایق جهنم است، میفرماید: اگر به مرحلهی یقین برسید «لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ» جحیم را میبینید، اینطور نیست که این حجاب برای همیشه باشد، میشود برطرف بشود ولی با نیل به یقین
نمیدانم شما در این زیارتنامهها که میخوانید در جملههای زیارتنامهها یا در بعضی از قطعات دیگر که در دعاها آمده است دقت کردهاید که راه رسیدن به یقین چه چیز است؟ میتوانید بگویید که چه چیز است؟......
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
277 - 20 Nahjolbalagheh.mp3
14.51M
بیان مفهوم عبودیت و تعبد در جلسات آقای سیدعلی سیدعربی از سلسله مباحث آیت الله محمد شجاعی (ره)
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
لایرضون من اعمالهم القلیل.mp3
11.84M
مباحث تفسیری نهج البلاغه (سیدعلی سیدعربی) خطبه همام _لايَرْضَوْنَ مِنْ اَعْمالِهِمُ الْقَليلَ، وَلايَسْتَكْثِرُونَ الْكَثيرَ. فَهُمْ لاَِنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ. وَ مِنْ اَعْمالِهِمْ مُشْفِقُونَ_
رذیلت راضی بودن به وضعیت ایمانی حاضر
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
صورت شهادت آنچه که در اینجا دارید با صورت غیب آن از زمین تا آسمان تفاوت دارد
اینجا ما زیاد شیطان را دوست داریم. ممکن است شما بگویید نخیر، ما دوست نداریم، خدا او را لعنت کند، خب خدا او را لعنت کند این درست است، عقیده داریم شیطان موجود بدی است امّا آنکه محشوریم، شب و روز با او هستیم، با او خوشحال هستیم
شیطان است.
این صورت شهادت اینجایی و اینجایی مسئله است وقتی که به غیب آن وارد شدیم
همین دوستی ما با شیطان را که اینجا برای ما لذّتبخش بود
آرزو میکنیم که ای کاش بین ما و این دوست ما بعد مشرقین بود، از مشرق تا مغرب بین ما و این دوست ما فاصله بود، آنجا میفهمیم
نمیدانم فهمیدید من میگویم شیطان را دوست داریم چگونه است یا نفهمیدید؟
ببینید شما با غفلت خوشحال هستید یا با ذکر؟
در حساب خود اشتباه نکنید. ما و شما به ذکر خدا به زور برده میشویم یا به میل و رغبت یا با اشتیاق؟ کدام یک از اینها است؟ به زور است دیگر، به زور یعنی با اکراه است، با اجبار است، دلیل آن هم این است، برای شما مکرّر گفتم هر ذکری از خدا، نماز باشد، دعا باشد، هر چه باشد، همهی اینها را وقتی من و شما به آن رو میآوریم ، حالا زور هم نباشد اشتیاق نیست، دلیل آن این است که ما زود میخواهیم تمام بشود. با چه خوشحال هستیم؟ شما میتوانید از قرآن برداشت بکنید که اگر از خدا فرار میکنیم، اگر بخواهیم با غیر خدا مأنوس باشیم با که هستیم ؟
اگر ولایت خدا را نداشتیم بعد از ولایت خدا کیست؟
شیطان است، بدون شبهه، من میخواستم توضیح بدهم ترسیدم نفهمید بعد بروید بگویید که ما اینطور نیستیم، شما هم به ما تهمت میزنید، اینطور هم ما را کم نگیرید، ممکن است بروید اینطور فکر بکنید.
خدا میداند که ما با شیطان خوشحال هستیم، این حقیقت است، دلیل آن را گفتم تا بفهمید. شما که میخواهید نماز زود تمام بشود، از خدا بروید به سوی چه کسی؟ با چه کسی خوشحال هستید که میخواهید زود فارغ بشوید و بروید به سوی آن که دوست دارید ؟ غیر از شیطان کس دیگری نیست. «فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ»
صریح قرآن است، کسی که ولی او خدا نیست دیگر شیطان است، حتمی است. با او خوشحال هستیم امّا این خوشیها تلخی است، باطن آن تلخی است، فلذا وقتی آن باطن، آن غیب را، آن «عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» به ما خبر دادند ، میگوییم که «يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنَ» قرآن میگوید، کاش بین من و تو از مشرق تا مغرب فاصله بود، عجب خبر دادنی است، «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» به شما خبر خواهد داد،
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
⬛️◾️⬛️
آیت الله محمد شجاعی (ره)
حسین بن علی (سلام الله علیه) در دعای عرفهی خود میفرماید که «أَخْرِجْنِي مِنْ ذُلِّ نَفْسِي وَ طَهِّرْنِي مِنْ شَكِّي وَ شِرْكِي» خدایا من را از ذلّ نفس خود پاک بکن. «مِنْ شَكِّي» از شکّ خود پاک کن
البته شک برای سیّد الشّهداء به آن معنا که من و شما میفهمیم معنا ندارد این یک معنی دیگری میدهد که فهم آن برای ما مشکل است اگرچه میشود یک مقدار فهمید امّا هر چه هست مشکل است. خدایا من را از شکّ خود پاک کن، از شرک هم من را پاک کن. شرک یعنی چه؟
میگوید نخواه مگر آنچه را که تو میخواهی
اصلاً من مطرح نباشم.
«أَغْنِنِي بِتَدْبِيرِكَ لِي عَنْ تَدْبِيرِي» در آن دعای عرفه میگوید که خدایا با تدبیر خود من را از تدبیر خود غنی بکن،
تو من را تدبیر بکن
دیگر من خود را تدبیر نکنم
این دید توحید است
جان مسئله را خود ایشان میدانند و ما فقط یک مفاهیم ناقصی را تصوّر میکنیم
نوشتند در آن لحظات آخر ایشان آن وقتی که همان شخص پست و ملعون (شمر)روی سینهی ایشان بود آنجا که میخواست سر ایشان را از تن جدا کند یک نگاهی کردند و خندیدند تبسمی کردند .
این مفهوم دارد
معنی خنده و تبسم چیست؟
نگاه به قیافهی شمر کردند و فرمودند که من را میشناسی؟
با تبسّم گفت.
جالب بود
در ذکر مصیبتها میگویند و معروف است که روز عاشورا هر چه گرفتاری زیادتر میشد رنگ ایشان افروخته تر بود.
با همه چیز خوش بود
چون خواستی نداشت،
همه چیز خواست او بود
همان چیزها که ما میگوییم مصیبت
البته ما باید به لحاظ ولایت بگوییم که مصیبت است و باید گریه بکنیم امّا همان مصیبتها برای او خوش بود، رنگ او افروختهتر میشد،
این توحید است......
⬛️◼️⬛️
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
«يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّين فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون» نمیرید مگر در حال اسلام و تسلیم باشید
یک اسلام، اسلام رسول الله است، یک اسلام، اسلام امیر المؤمنین است، یک اسلام، اسلام ابراهیم است، یک اسلام هم این است که حضرت امیر در واقع به آن اشاره فرمود به عنوان استعداد برای موت که در حال تسلیم بودن در برابر اوامر و نواهی خدا باشید
واجبات را انجام دادن، اجتناب از محرّمات کردن و اشتمال بر مکارم
از خدا هم بخواهید که عمر بدهد تا شما تثبیت بشوید، رنگ غلط از وجود شما برود، رنگ صحیح روی وجود شما بیاید، دل شما رنگ اطاعت بگیرد، وجود شما رنگ اطاعت بگیرد، مکارم در وجود شما تثبیت بشود، عمل به واجبات تثبیت بشود، از خدا بخواهید که هم برگردید و هم بخواهید تثبیت نشده اجلّ به سراغ شما نیاید. «فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون».
باید من و شما از حضرت ابراهیم (ع) و توصیههای ابراهیم این را یاد بگیریم البتّه دست ما از تسلیم ابراهیم در مرحلهی بالاتر کوتاه است و خرما بر نخیل هم نیست خیلی بالاتر است.
آن تسلیمی که او داشت، آن جریان ذبح فرزند مسئلهی سادهای نیست
خیلی عجیب است، که فرزند خود را ذبح میکند، تسلیم در این مرحله، اسلام در این مرحله خیلی عجیب است، از آن عجیبتر آن است که آیه گفت «وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيم» ذبح عظیم به جای ذبح اسماعیل آمد ظاهراً گوسفند بود، اما این ظاهر قضیه بود باطن قضیه چیز دیگر بود و آن اتّفاقی بود که در کربلا پیش آمد.
«وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيم» ذبح عظیم به جای ذبح اسماعیل آمد که ذبح حسین بن علی (ع) باشد
گفتم این اسلامها، این مراتب اسلام کار ما نیست
صالح بودن مراتب دارد، ابراهیم از صالحان بود امّا آن مرتبه از صالحان که خود او از خدا خواسته آن چیزی است که خدا در آخرت به او عنایت خواهد کرد
قرآن میگوید آن کسی که از صالحان بوده در آخرت از صالحان است.
این در آخرت از صالحان است چیست؟
کدام مرتبه از صلاح است؟
این چه مرتبه از صلاح است که خود ابراهیم هم آن را خواست،
از سوی دیگر ابراهیم گفت «أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِين» از خدا خواست در آخر عمر خود مسلم باشد. اینها چه معنایی میدهد؟ میخواهد چه بگوید؟
حضرت ابراهیم در عین این که در مقام بالای اسلام و تسلیم بود، در مقام بالای صلاح بود امّا در آن مرتبه از اسلام و تسلیم که رسول اکرم (ص) و ائمّه معصومین (ع) داشتهاند نبود. نه اسلام او در آن مرتبه بود نه صلاح او در آن مرتبه بود لذا آن را خواست و در روایات است که درخواست کرد که خدایا مرا با محمّد و آل محمّد قرار بده
رسول الله که نگاه میکرد به سیّد الشّهدا، گریه میکرد یا نه؟ فکر کردی، نمیدانم حرفهای من را فهمیدی؟ چون به فهم شما نمیشود زیاد اعتماد کرد.
حضرت رسول از همان اوّل که سیّد الشّهداء متولّد شد هر چه میدید و نسبت به آنچه جبرئیل به ایشان خبر داده بود که او را در راه خدا ذبح خواهند کرد، از همان اوّل میدید و گریه میکرد یا نه؟ فاطمه زهرا چطور، حضرت امیر چطور؟ این مسئله را میدانستند یا نمیدانستند، تسلیم بودند یا نبودند؟
گوسفند به جای او آمد هدیه بشود یا نیامد؟
خوب بفهمید چه میگویم. «فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيم»
اسلام رسول الله، اسلام فاطمه زهرا، اسلام امیر المؤمنین و اسلام خود سیّد الشّهداء (ع)، حضرت ابراهیم، ائمّهی طاهر، انبیاء (ع) همهی آنها در مراتب مختلف نور هستند.
زیاد کسی پیدا نشده خوب دقّت کند که «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُور» یعنی چه؟ ثار الله یعنی چه؟ تسلیم در مرحلهی بالا چه میشود، انسان به کجا میرسد؟
تسلیم خود سیّد الشّهدا (صلوات الله علیه) در آن لحظههای آخر که آن شخص میخواست آخرین شقاوت را انجام بدهد،که فرمود «رِضاً بِک فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظِيم»
اسماعیل هم گفت من آماده هستم، ابراهیم هم آماده بود ذبح بکند، اما مسئله تمام شد، مشکل قضیه تا آنجا بود و چاقو نبرید و هدیه آمد، و آن را که از ابراهیم و اسماعیل (سلام الله علیه) میخواستند پیاده شد.
امّا آنچه میخواست بشود بالاتر از این بود،
آن ماند برای بعد و آن همان بود که شد.
انشاءالله خدا ما و شما را از ملّت ابراهیم دور نکند، از همهی انبیاء دور نکند و مخصوصاً از محمّد و آل محمّد (ص) دور نکند، به همهی شما توصیه میکنم، مکرّر گفتم باز هم یادآوری میکنم برای چارهی دردهای خود از توسّل به ثار الله به وتر الموتور که هنوز...، حالا معلوم نیست در قیامت هم بشناسیم، هنوز برای ما و شما خیلی زود است بدانیم چیست متوسل شوید برای چارهی دردهای خود از توسّل به حضرت سیّد الشهدا غفلت نکنید
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
آیت الله محمدشجاعی (ره) :
شفاعت برای همه ما بعید است
حضرات معصومین ع و ملائکه و مومنین و دیگر شفعاء هرکدام در حد خود شفاعتی دارند ولی برای ما بعید است
در آیه الکرسی میفرماید (الابإذنه)
یعنی خدا شفاعت را اذن نداده حتی به رسول اکرم ص که در رأس باشد مگر بإذن خدا
لا یشفعون الا لمن ارتضی
شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که خدا از او راضی باشد
این خیلی سخت میشود
در خصوص لمن ارتضی از خود آیه استفاده میشود که به معنای (ارتضی دینه) است
یعنی کسی که خدا از دین او راضی باشد
چطور دینی؟
آیا دین من و شما؟
کسی دینش درست است که در حرکات ظاهری و باطنی خود از خدا ورسول تبعیت کند
این میشود دینی که خدا از او راضی است
کلا مطیع خدا و رسول و ائمه باشد
کسی که دینش اینگونه درست است باز نیاز به شفاعت دارد
عمل زمینه ساز فضل خداست
با این عملها نمیشود به خدا رسید
دین زمینه ساز شمول فضل خداست
و مشمول فضل خدا شدن شفاعت میخواهد
بنابراین شفاعت برای امثال ما با این وضعی که داریم بعید است......
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
آیت الله محمد شجاعی (ره) :
من بعنوان یک مجتهد واجب میدانم دعا برای فرج حضرت را
برای سلامتی حضرت وبرای ظهور حضرت همیشه دعا کنید
حتی کوتاهترین دعا که اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم باشد
درقنوت باید دعا کرد
شاید مجتهدین دیگر واجب ندانند ولی من واجب میدانم و.......
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
هشتم رجب 1381
محضر آیت الله محمد شجاعی (ره) :
فرمودند حضرت امیر (ص) در درر و حکم میفرمایند که هرکسی به اندازه ای که عقلش کار میکند دین دارد
من دعا میکنم که خدا عقل دهد که دوباره به راه خدا برگردیم
عقل در همه انسانها هست مگر آن کسانی که به سبب بیماری دارای عقل نیستند مانند دیوانگان
از اول خلقت تا حالا همه عقل دارند ولی با این وصف برهانی را میگویم که امیدوارم به دل شما بیفتد
برهان :
اگر بناباشد هر عقلی به حقایق آنچنان که هست برسد میبایستی همه انسانها به حقایق میرسیدند ولی چنین نشده و همه نرسیدند
این چه نتیجه ای میدهد؟
نتیجه میدهد که هر عقلی به حقایق نمیرسد
این را اگر خوب بیابید خیلی بدردتان میخورد
مثلا عقلی میگوید خدا هست
عقل دیگری میگوید خدا نیست
یکی میگوید قرآن و پیامبر حقند
دیگری برخلاف آن را میگوید
هردو صاحب عقلند
اما حقیقت یکی است
یا خدا هست یا نیست
پس حتما یکی از این صاحبان عقل اشتباه کرده است
پس این برهان نشان میدهد که هر عقلی به حقایق آنچنان که هست نمیرسد
این اختلاف نظرها و اختلافات دلیل بر این است که به سبب عقول بعضی ها به حقایق میرسند و بعضی خیر
پس هر چه عقل گفت درست نیست
چون ممکن است حق نباشد
و خودش هم نداند
یعنی عقل انسان به خلاف حق که باطل است برسد و خودش هم قبول داشته باشد
این میشود جهل مرکب
برای جهل مرکب هم هیچ راهی نیست
جهنم را جهل مرکب میگویند
مگر اینکه آن کس که جهل مرکب دارد یک شک و تردیدی داشته باشد و برود و بیاید تا حق را بیابد
حضرت میفرمایند از دین برخوردارشدن به اندازه عقل هر کس است
عقل ممکن است ناقص یا کامل کار کند
هر اندازه کار کرد و کارش درست بود به همان اندازه از دین برخوردار است
بیان عجیبی است
دریای معناست......
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
سلام علیکم
بنا به درخواست بعضی از خواهران و برادران گرامی آدرس کلاس ها مجددا اعلام میگردد
مباحث مطرح شده معاد آیت الله شجاعی و نهج البلاغه ( خطبه متقین) توسط آقای علی سیدعربی
خیابان آزادی چهارراه بهبودی پشت مسجد صاحب الزمان (عج) خیابان نیایش غربی پلاک 75
هر هفته جمعه شبها ساعت 19الی 20
https://t.me/shojaeeadmin
09.mp3
1.7M
آیت الله محمدشجاعی (ره) :
در خصوص سائق و شهید
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
http://eitaa.com/ayatollahshojaee
آیت الله محمد شجاعی (ره) روحی فداه :
فکرهای غلط زیادی بین ما رایج است
ما مؤمنین فکرهایی داریم که اصلاً خبری از این افکار در صدر اسلام بین مؤمنین، بین ائمّه و بین آنها که فهمیده بودند نبوده است همهی اینها را ما درست کردهایم.
همه معمولاً سعی میکنند این آیه را حفظ بکنند که یا « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً»
اینطور برداشتها ما را جری کرده است و تیشه به ریشهی خود و حیات ابدی خود زدهایم
این آیه را فقط میگیرند و از چیزهای دیگر غفلت دارند.
و بعد میگویند خدا میگوید از رحمت من مأیوس نباشید. هر چه شما گناه کردید خدا همهی گناهان را «جَميعاً» همهی آن را میبخشد.
آیهی دیگر چه میگوید؟
«قُلْ» به پیغمبر میگوید (نه به من و نه به شما )به رسول الله میگوید آن هم با آن منزلت وجودی که بعدها اشارههایی خواهم داشت میفرماید « قُلْ» پیغمبر بگو «قُلْ إِنِّي أَخافُ» من میترسم «إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي» اگر به پروردگار خود معصیت بکنم میترسم از چه چیز؟ «عَذابَ يَوْمٍ عَظيم»
از عذاب روزی که بسیار بزرگ است.
خوب اگر بنا است که خدا همهی گناهان را ببخشید چرا برای رسول الله نمیبخشد؟ چرا به او میگوید که بگو من میترسم اگر معصیت بکنم از عذاب روز بزرگی که در پیش است
هر کسی نمیتواند قرآن را معنی بکند. یک آیه را در نظرمیگیرند از آیات دیگر غفلت میکنند و حتماً برداشت ناصحیح خواهند داشت. در یکی دیگر از آیات میفرماید که «وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى»
میفرماید من میبخشم امّا برای چه کسی میبخشم؟ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ امّا برای چه کسی ؟
«لِمَنْ تابَ» برای آن کسی که بازگشت بکند، آن هم چگونه بازگشتی؟ به چه خصوصیت با چه کیفیت بازگشت بکند «تابَ آمَنَ» ایمان جدی بیاورد. «وَ عَمِلَ صالِحا» عمل صالح انجام بدهد. «ثُمَّ اهْتَدى» بعد به آنچه که باید هدایت بشود هدایت بشود. برای اینها من غفّار هستم
پس وقتی میفرماید «لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً» برای چه کسانی میشود؟
برای آنها که با شرایط خاص آن موفّق بر توبه شده باشند و الّا مسئلهی معصیت مسلّما گرفتاری دارد
کسی از این دنیا منتقل به برزخ و عوالم بعدی بشود آن هم با معصیت حتماً آتش دارد هیچ شبههای نیست مگر توبهای داشته باشد قبل از این انتقال و این توبهی او هم توبهای باشد که شرایط لازم را داشته باشد و مقبول بیفتد که آن هم ساده نیست. توبهی مقبول چیز سادهای نیست
وقتی به رسول الله میگوید «قُلْ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظيم» دیگر من و شما باید حساب خود را بکنیم
خدا کند نصیحتکنندههای شما و ما کسانی باشند که واقعاً خود آنها گناه نکنند و ما از نصحیتهای آنها برخوردار باشیم
https://t.me/AyatollahShojaee1389
http://sapp.ir/ayatollahshojaee
http://eitaa.com/ayatollahshojaee