آمریکاستیزی وظیفهای است اخلاقی!
فردریش هایک فیلسوف نولیبرال از موضعی ضدسوسیالیستی بر این باور بود که «عدالت» واژهای است که فقرا بمنظور استتار «حسادت» خود به «مُکنت و تَمَوُل» اغنیا آنرا جعل و انشاء کردهاند!
برخلاف باورداشت «هایک» اولاً چگالی ثروت قبل از فُقرا دغدغه فضلا است و ثانیاً محل نزاع مناسبات «خدایگان ـ بندهای» است که از جوار «تکاثف پول» توالی شومشگون و بدآیند «حسرت و نخوت» را مُسببی و «خفت فقیر» و «تفرعن غنی» را مُروجی میکند.
دغدغه عدالت خواهان شعور است. سگالشی برای احراز انسانیت انسان بر استوای شعور و نه پول!
پولی که بیشعوری اغنیا را مُبدل به نخوت و تشخص میکند و فقرا را ژاژخوار و خاکسار و حسرتخوار «خاصانگاشتی مُرفهان» مینماید!
نوچهسالاری، مدیحهسرائی و آستانبوسی «قدرت ناشی از ثروت» در کنار خویشکهتربینی و شاهمهتراندیشی و استخفاف انسان و ازاله انسانیت در گنداب قارونیات محل مذمت مناسبات پول سالارانه است.
قارون و هارون هر دو بیمارند.
قارونی که از جوار مکنت خود احساس تشخص میکند و هارون و هارونیانی که در حسرت ثروت اشراف در رشک و بیتاباند، هر دو به نوعی رنجور و بیمارند!
نگاه به این دو طبیانه است نه تراخمانه.
آمریکا در قامت باروی مُعلای نظام پول سالار جهانی، شاخص چنین نخوتی است که با پمپ لایف استایل متفرعنانهاش به دنیا، تولیت «رعیت پروری» و انگاشته «ارباب باوری» خود را به جهان املاء میکند!
این حق مسلم نفوس عاقله جهان است تا بمنظور مهار این مهابت آن را طبابت کنند!
#داریوش_سجادی
#آمریکا
#آمریکا_ستیزی
#فردریش_هایک