مدافعان4-حاج قاسم -کاظمی کیاسری.mp3
1.97M
#مدافع_حرم ۴
🎧 روایت رزمنده مدافع حرم حجت الاسلام کاظمی کیاسری از ولایت مداری حاج قاسم سلیمانی
👈شاخصه یک ولایت مدار چیست
#کاظمی_کیاسری
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
🔹غروب جمعه
✅ سلام می دهیم بر همه شهدای هور و شهدای غریبِ قرارگاه فوق سری نصرت
⬅️هورمنطقه ای آب گرفته ، شبیه به تالاب با نیزارهای بلند است. هور الهویزه یکی از بزرگترین هورهای جهان است که ازچزابه تا طلائیه و از آنجا تا جاده العماره – بصره عراق امتداد دارد.
⬅️ در جریان جنگ تحمیلی هور الهویزه مانع بزرگی برای عبور نیروهای نظامی بود. بعثی ها هرگز به عنوان یک معبر نظامی به هور نگاه نکردند . فرماندهان اسلام بر پایه همین آسیب پذیری دشمن در جنوب این منطقه، عملیاتی طراحی کردند که خیبر نام گرفت. پل بزرگ خیبر به طول 14کیلومتروجادهی سیدالشهدا(ع) از شاهکارهای مهندسی رزمی جنگ جهاد بود که نقش بسزایی در پیشبرد عملیات و اشراف برمنطقه داشت.پس ازآن نیز عملیات بزرگ بدر در این منطقه به اجرادرآمد. عملیات بدر در روز
۲۰ اسفند۶۳ با رمز یا فاطمه الزهرا (س) آغاز گردیدوتا۲۳ اسفند به طول انجامید که علاوه بر وارد کردن تلفات سنگین به دشمن ، بیش از ۵۰۰ کیلومتر مربع از منطقه هور و روستاهای این منطقه به تصرف نیروهای خودی در آمد.
#هور
#شهید_علی_هاشمی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
امروز مهمان یادمان هوریم
یادمانی در نزدیکی جزیره ی مجنون...
مجنونی که در جنگ مجنون تر شد...!
مجنونِ یه سردارِ گمنام!
سردارِ هور
سرداری که اسمش علی بود
رسمش هم علی بود!..
علی وار اومد وسط میدون
علی وار در غربت برای خدا کار کرد
حماسه ها آفرید تو اون دشتِ پراز آب و نیزار....
و علی وار تا سال ها بعد از شهادتش هم غریب بود
🌴سردارعلی هاشمی🌴
✍ #یار_حق
#شهید_علی_هاشمی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️میخواهی از حماسه علی هاشمی و قرارگاهش بشنوی بسم الله
⬇️ ⬇️ ⬇️
هور - جواد حبیبی.mp3
7.04M
#هور
#شهید_علی_هاشمی
🎧 روایت برادر جواد حبیبی از حماسه های سردار شهید علی هاشمی و رزمندگان قرارگاه فوق سری نصرت
#حبیبی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
💢خاطرات سردار علی ناصری
⬅️ بومی های هور ، پای ما را به آنجا باز کردند . آنها به ما جرءت دادند که تابه عمق هور برویم و کار شناسایی را انجام دهیم . اگر آنان نبودند ، ما موفق به این کار نمی شدیم . از مجاهدان عراقی و عراقی هایی که با خلوص نیت در خدمت ما بودند نیز عده ای شهید یا اسیر شدند .
⬅️ ما در آغاز کار حتی بلد نبودیم سوار بلم های چوبی بشویم . تعادل ما و بلم به هم می خورد یا بلم واژگون می شد یا ما در آب می افتادیم . بومی های عرب منطقه با صبر و حوصله گام به گام کارها را به ما یاد دادند ؛ از طرز سوار شدن به بلم تا پارو زدن ، حرکت در آبهای هور ، عبور از نیزارهای مخوف و شناسایی منطقه.
⬅️ من خودم در موقعیت شهید بقایی مستقر شدم . دو چادر زدیم و کارمان را شروع کردیم . اواخر بهار یا اوایل تابستان 1362 بود که ما به طور رسمی کارمان را آغاز کردیم . برای آنکه لو نرویم و دشمن و نفوذی هایش ندانند ما در هور مشغول چه کار هستیم ، سعی کردیم از قایق های ساخت عراق استفاده کنیم ؛ قایق هایی که به آن "بصری " می گفتند .
⬅️ قایق های بومی اعراب ایرانی با قایق های اعراب عراقی قدری متفاوت بود . ما برای حفظ امنیت کارمان ، هم از قایق های عراقی استفاده می کردیم و هم لباس های بومی و محلی می پوشیدیم و هم به عربی حرف می زدیم و کارمان را در پوشش صیاد و ماهی گیر انجام می دادیم .
🔶 برشی از کتاب پنهان زیر باران
#هور
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
خاطرات میرزایی-حبیبی.mp3
2.13M
#هور
🎧 خاطرات سخت و جانسوز آزاده بوشهری،برادر میرزایی از آخرین روز های جنگ در منطقه هور _تیر۶۷
🎤 راوی:برادر جواد حبیبی
#میرزایی
#حبیبی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
هدایت شده از ادمین مسیر رشد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لبخند_بزن_بسیجی ۴
🎞 دعوای بچه رزمنده با جانوران هور، قبل از شروع عملیات بدر
🎤 حاج محمد احمدیان
#احمدیان
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#لبخند_بزن_بسیجی
🎥مصاحبه شیرین و دیدنی شهید بیطرفان(معروف به دائی محمد) از گردان کوثر لشکر ۱۷علی بن ابی طالب قم
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
👆چون خودتون گفتید لبخندشو بیشتر کنیم.امشب دو تا گذاشتیم.فکر نکنی شبهای دیگه از این خبراستا😉
#شهید یعنی...
می تونست دل به دنیا بدهد
اما نداد...
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
⬇️ قطعه صوتی بعدی، به تو خواهد گفت:دل بستن با ما چه میکند.
دلبسته دنیا-ترابیان.mp3
2.21M
#هور
🎧 روایت حجت الاسلام ترابیان از دل کندن از دلبستگی ها و تعلقات دنیویِ رزمندگان عملیات بدر
#ترابیان
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
معراج4-ابناء الاخره - ترابی نسب.mp3
3.1M
#معراج_شهدا ۴
🎧 اَبناءُ الاخرة_ روایت دل کندن رزمنده مازندرانی از فرزند نوزاد و همسرش
🎤 حجت الاسلام ترابی نسب(انگیسه)
#ترابی_نسب
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
السَلامُ عَلیکَ یا تُرابَ الخضیب بِدماء الشُهدا
السَلامُ عَلیکَ یا موضع عروج الجنود الخمینی
السَلامُ عَلیکَ یا بَلَدِ الطَّیِب
سلام #طلائیه...
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
#طلائیه...
از اسمش معلوم است...
اینجا طلای ناب میدهند...
آن هم صلواتی!
طلای ناب اینجا #عشق است...
تا به حال عاشق شدی؟
نترس ، کافی ست دل بدهی به خاک اینجا و متصل شوی...
سه راهی شهادت محل خوبی ست برای پرواز...
بین سه راهی که نشستی به آسمان خوب نگاه کن ...
شاید چهره تک تکشان را ببینی...
همان هایی که وقتی هنوز تو در این دنیا نبودی عاشقت شدند...
برایت جان دادند ...
و از همین سه راهی پرکشیدند...
آری...
انها جان دادند تا تو از پا نیفتی...
آماده باش برای پرواز...
اینجا طلاییه ست...
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمانِ دلم باشید!
هر سال این روزها من مهمانِ شما بودم
اما حالا ک تقدیر ب جا ماندن است
امسال را شما مهمان دلم باشید
میزبانِ شماست دلم
در دلِ همین شهر ؛ گوشه ی همین اتاق
حالا همینجا برایم #طلائیه ...
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
طلاییه کامل- هاشم پور.mp3
15.49M
#طلائیه...
🎧 در طلائیه چه گذشت...؟
🎤 روایتگری کامل و زیبای حجت الاسلام علی اصغر هاشم پور
➕صوت شهید اسدی در وسط عملیات و لحظه تیر خوردن و حرف های آخر شهید
#هاشم_پور
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
🌿خاطره ای ازشهید سردارسرلشگر احمد کاظمی
⬅️نیروهای ما درعملیات خیبر به دو منطقه حساس دشمن حمله کردند؛ یکی دجله ودیگری جزائر مجنون .جزایر مجنون در دست ما بود. در روز هفتم نبرد، احمد آقا فرزند حضرت امام (ره)، تلفنی پیام حضرت امام (ره) را به من دادند که به فرماندهان سپاه بگویید جزایر خیبر را باید حفظ کنند.
من به اولین کسی که بیسیم زدم «احمد کاظمی» بود چون او مهمترین خط جزیره جنوبی، یعنی سیل بند غربی را دراختیار داشت و روی آن سنگربندی کرده بود و دفاع میکرد. سیلبند میانی در اختیار شهید مهدی باکری و سیلبند شرقی در اختیار لشکر27 و برادرمان شهید همت بود. اگر سیلبند غربی سقوط میکرد، سیلبندهای میانی و شرقی هم قابل نگه داشتن نبودند. به محض اینکه احمد کاظمی پیام امام (ره) را از من شنید، گفت: چشم، چشم و اتفاقا چون خیال دشمن از دجله وطلائیه راحت شده بود، تمام آتشها ونیروهای خود را در جزایر خیبر متمرکز کرد و چندین شبانه روز به صورت مستمر به جزایر حمله میکرد وآتش میریخت ولی احمد کاظمی مقاومت کرد و پس از دو هفته مقاومت که به قرارگاه مرکزی برای ارائه گزارش آمدم، سر وصورتش خاک گرفته از دود آتش خمپاره وتوپها و بمباران سیاه شده و بسیار خسته و ژولیده بود. او را بغل کردم و بوسیدم وگفتم احمد، تو خیلی زحمت کشیدی.
⬅️ گفت: وقتی که پیام امام (ره) را به من دادید من هم نیروهایم را صدا زدم گفتم اینجا عاشوراست باید بههر قیمتی شده جزایر را حفظ کنیم و خودم هم رفتم خط مقدم و کنار رزمندگان جنگیدم .
📚روایت از محسن رضایی ، کتاب احمد –سید علی بنی لوحی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
ولایتمداری شهدا-ترابیان.mp3
2.43M
#طلائیه...
🎧 روایت حجت الاسلام ترابیان از ولایت مداری شهدای رزمندگان عملیات خیبر
⬅️ گزارش عجیب پیک حاج قاسم از جزیره مجنون
#ترابیان
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
🔔 امروز سفر ما سه بخش خواهد داشت:
1⃣ سرزمین طلائیه و عملیات خیبر👆
2⃣شهدای طلائیه و جزیره مجنون👇ساعت۱۶
3⃣پیوندهای امروز👇ساعت۲۰
🚌همراه باش همسفر🚎
#طلاییه...
روایت داستانی از دختری امروزی❤️
انگار اومده بودیم پادگانِ سربازیِ پسرعموم!
این چه داستانیه سرصبح، برپا!!!!
مثلا اومده بودیم اردو!
چه حس و حالی داشتند اون خادما...!
قدم به قدم، تخت به تخت میومدن با یه لحنِ مهربونی که شبیه خانمْ معلمای اول ابتدایی بود،
میگفتن: خواهرای عزیز،پاشید نماز و صبحانه و،بعدشم یادمان،،
یکیشون بالاسرم اومد و ،رو سرم دست کشید!!
حس و حال از تخت پایین اومدن نبود!
اما
کنجکاوی نمیذاشت بخوابیم
.
با صورتای پف کرده از خوابو، لباسای دیروزی، آماده شدیم و یک ساعت بعدش تو اتوبوس چرت میزدیم!!
نمیدونستیم مقصد کجاست
نیم ساعتی که از مسیر گذشت،
خوابمون میومد اما گفتن قراره بریم همونجا که طلا ست!
یکی پرسیده بود، یعنی معدنِ طلا داره؟
!!!!!
راویِ محترم گفت:
آره کلی از توش طلا در آوردن، حالا میریم میبینید.
،
رسیدیم.....
انقد کوفته بودیم که دوست داشتیم راوی و مسئولین کاروان که پیاده شدن، درِ اتوبوسو ببندیم و بخوابیم!
اما من یکی که خیلی وسوسه شده بودم این معدن طلا رو ببینم!
سر درش بعضیا جو گیر شده بودن و کفشای خودشونو درآورده بودن
بنظرم اینکارا جو گیری بود!
یکم که رفتیم داخل
از یه سربالایی که گذشتیم
دریاچه ی پر آب روبه رومون بود و پرِ پرچم های قرمز!!!! فضا خیلی رمانتیک شده بود
یهو آقای راوی محترم
هنو حرکت نکرده داد زد :
آروم راه بیاید، حواستون به پاهاتون باشه، زیرِ پاهاتون #طلا خوابیده!!!!!!!!
،
راوی گفت:
یه روزی، دوره های قدیم از اینجا طلا در میاوردن
اینجا منطقه ی پرباریه، موقعِ اومدن چاهِ نفت های توی مسیرو که دیدین!؟
این منطقه، منطقه ی ارزشمندیه!!!
،
،هرچی که جلوتر میریم، طلا بیشتره
شاید هنوزم زیر پاهاتون طلا باشه
هرچندوقت یه بار گروه تفحص میان و درمیارن!
*یه لحظه وسوسه شدم یه مشت خاک چنگ بزنم توش دقیق بشم ببینم نکنه یه چیزی ببینم؟؟!!!
اینجا، راوی مکث کرد یهو گفت میخوام عکسِ طلاهایی که از این معدن استخراج شده نشونتون بدم،
همه چشم شدیم
دستاشو آورد بالا
داد زد، این اولین طلا
این دومین طلا
این سومین طلا... چی میدیدم؟؟؟؟ عکس شهدا بود
پاهامو نگاه کردم، دیگه کفش پام نبود.. شاید زیر پام طلا باشه
✍ #یار_حق
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💢چند تا طلا نشونتون بدم ، اونم ۲۴ عیار👇👇
میخواست از آب به تو برسد......
فرمانده ی مهربان ما..
حاج ابراهیم همت...
دیگرطاقتِ دوریت رانداشت
طاقت نداشت از جاده خاکی برسدبه تو!! ..
اینبار عملیات را ازآب طراحی کردند...
از هور به کربلا...
از هور به نینوا.....
از هور به تشنه ها....
از هور به نور...
این...لیلی لیلای جماران
به سمت مجنون می رفت
که هنوز به آب نرسیده
به هور نرسیده
به مجنون نرسیده
به تو رسید...!
✍ #یار_حق
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
💢شهید آوینی:
"من هرگز اجازه نمی دهم که صدای #حاج_همت در درونم گم شود...
این سردار خیبر ، قلعه ی قلب مرا نیز فتح کرده است"
🔰 سه جمله حرف حساب از حاجی میشنوی...؟
⏯ در جامعه انقلاب اسلامی ، ما دو روند بیشتر نداریم:
امامت و امت
امامت و حزب الله
والسلام ؛
خط سومی نداریم
⏯ هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد،
بیشتر باید فحش بشنود
ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم ؛
برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛
چون ما اگر تحمّل نکنیم ،
باید میدان را خالی کنیم ...
⏯ از طـرف من به جوانـان بگویید:
چشم شهیـدان و تبلور خونشان
به شما دوخته است!
بپا خیزید و #اسلام خود را دریابید...
#شهید_همت
#طلائیه
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
#شهید_عبدالرسول_زرین
✅ اهل کهکیلویه و بویر احمد بود. در 4سالگی پدر ودر 6سالگی مادرش را از دست داد، در15سالگی بخاطر ظلم خوانین بعد از طی طریق از کوه و دشت تنها به اصفهان رسید و بعد از مدتی کار و تلاش تشکیل خانواده داد ازاو 7 فرزند به یادگار ماند است
*
✅در کردستان در مقابله با ضد انقلاب نقش کلیدی و حساسی با مهارت تیراندازی خود بازی کرد پس از آن به جبهه جنوب رفت و در کنار سهید خرازی جنگید.
*
✅بارها زخمی شده بود و60 درصد از کار افتادگی داشت خرازی معافیت او را از رزم صادر کرده بود اما هیچ وقت از پا ننشست.
*
✅این ادعای بزرگی است ولی اتفاق افتاده، شوخی نیست، این مطلب به تائید حاج حسین خرازی رسیده است و قول اوست که به وسیله سلاح اس وی دی چند هزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانیده و چندین فرمانده عراقی را از میان برداشته است.
*
✅چند تپه را به تنهائی تصرف نمود، تپه هایی که زرین تصرف کرده به نام خودش نام گذاری کرده اند .
*
✅شهيد زرين پس از آن كه به تنهايي يك تپه را كه يك گردان از پس آزادسازي آن برنيامده بود، تصرف كرد از جانب حاج حسين خرازي به “گردان يكنفره ” معروف شد.
✅دوئل _ (ماجرای عکسی که در آن گوش زرین مجروح شده)
شهید زرین و تك تيرانداز خبره عراقي به صورت همزمان همديگر را هدف قرار ميدهند و گلوله زرین به هدف می خورد ولی گلوله تک تیر انداز بعثی به گوش زرین می خورد. این عکس را امام خمینی دیده وحتی زرین را در یک دیدار بخاطر این عکس حماسی او شناخته بودند.
*
✅عبدالرسول يک نفر را فرستاد براي نگهباني. صبح اما سر بريدهاش را آوردند توي سنگر؛ شب بعد خودش رفت. يک سنگر ديگر همان نزديکي درست کرد و کامل استتارش کرد. توي سنگر قبلي هم شبيه يک نگهبان درست کرد و منتظر ايستاد. چيزي شبيه بوته به سنگر نزديک شد و پريد توي آن.
عبدالرسول هم پشت سرش رفت تو سنگر و سرنيزه را فرو کرد توي گردنش. صبح که آفتاب طلوع کرد با بقيه نيروها سراغش آمد. مرد هيکل بزرگي داشت بچهها باورشان نميشد که عبدالرسول از پس او برآمده باشد. به سختي سر نيزه را از گردن آن کومله بيرون آوردند. اما عبدالرسول بود و مهارت جنگي بيحد و حصرش...
*
✅اکثر هدفهای او فرماندهان، تک تیراندازان، تیربارچیان، بی سیم چیهای عراقی و دیگر نقاط حساس دشمن بود بشکلی که دشمن را دچار سردر گمی و زمین گیر شدن می کرد
*
✅به صورت تنها و گاهی چندین روز در نزدیک ترین فاصله با دشمن قرار می گرفت و با خونسردی کامل به ماموریتهای مختلف خود بدون ذره ای ترس و دلهره می پرداخت
*
✅بسیار بی تکبر، مهربان و شوخ طبع بود، چه در محله و چه در بین رزمندگان و مصداق آیه شریفه اشداعلی الکفار و رحمابینهم
✅صدام ﺑﺮﺍﯼ ﺷﮑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﮏ ﺗﯿﺮﺍﻧﺪﺍﺯ (Sniper) ، ﯾﮏ ﺗﯿﻢ ﺑﯿﺴﺖ ﻧﻔﺮﯼ ﺍﺯ ﺗﮏ ﺗﯿﺮ ﺍﻧﺪﺍﺯﻫﺎﯼ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﯿﻦ ﺍﻟﻤﻠﻠﯽ ﺭﻭ ﺍﺟﯿﺮ ﮐﺮﺩ !!!
*
✅ در مرحله دوم عملیات خیبر، پس از لو رفتن مکان اختفای او دشمن با آتش شدید خمپاره وی را به درجه شهادت می رساند.
#طلائیه
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
⏫عکس نوشته(خاطره زیبا از یک شهردار)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️➕🔰
🎤سخنرانی سردار #شهید_مهدی_باکری
ساعاتی قبل از عملیات بدر برای رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا:
«انگار دارد برای امروز ما می گوید»
📢هرگاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما میگرداند.
اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر بماند باید همان یک نفر مقاومت کند
و اگر فرمانده شما شهید شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم
که این وسوسه شیطان است.
فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است.
اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم،
ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ.
وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است.
🔔 فردا سالروز شهادت شهید باکری ۲۳ اسفند۶۳
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
باکری-دیانی.mp3
2.01M
#طلائیه
🎧 روایت حجت الاسلام مهدی دیانی از #شهید_مهدی_باکری در عملیات خیبر و بدر
⬅️ جمله آخر شهید باکری
🔔 فردا سالروز شهادت شهید باکری ۲۳ اسفند۶۳
#دیانی
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیره_شهدا
🎞بدون شرح...!
🎤حجت الاسلام سیدحسین #آقا_میری
🙏خواهش میکنم هرکسی دید برای ۵ تا مسئول هم ارسال کنه.
از فرمانده پایگاهتون تا رئیس جمهور
#شهید_مهدی_باکری
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
سیره5-خواب روی زین اسب ها -ترابیان.mp3
3.1M
#سیره_شهدا ۵
🎧پادکست زیبای «خواب روی زین اسب ها»
🎤حجت الاسلام ترابیان
☄این حرف رو جدی بگیر...!
#ترابیان
.
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd
-عباس!
+جونم داش حسن...
-اون دختره رو میبینی تو #دانشگاه...
+اره
-پارسال اومده بود #فکه پیشمون،
خیلی قسمم داد که حاجتشو بدم...
کلی گریه کرد...
حالش خوب بودا...
ولی ببین الان...
ببین جون حسن...
ببین چطوری میره تو خیابون...
بخدا خیلی هواشو دارم من...
ولی انگار گاهی خودش نمیخواد...
تازه تو فضا مجازی ندیدیش چجور عکسایی میزاره از خودش...
کلی نامحرمم میبینن عکساشو...
یعنی واقعا خودش نمیفهمه دنیای مجازی فرقی نداره با واقعی؟
یعنی واقعا نمیفهه ما تو دنیای مجازی هم کنارشیمو میبینیمش؟
یا اینکه خودش دلش نمیخواد خوب بشه؟
+اره حسن جون...
یادمه که اومده بود...
اصن این هیچی ...
اون پسره رو میبینی...
اوناهاش...
اونم پارسال #طلاییه پیش من بود...
حالا برو ببین تو #فضا_مجازی چجوری با #نامحرم صحبت میکنه...
تو فضای مجازی چه کارا که نمیکنه...
منم همه کار کردم واسشاا...
ولی گاهی نمیتونه...
#کم_میاره داداش...
میفهمم چی میگی...
همه اینا که میگی منم زیاد دیدم...
ولی گاهی کم میارن...
این نَفسِشون پدرشونو درآورده...
اما حسن جون اگه ماهم ولشون کنیم...
کیو دارن اینا؟
کجا برن اگه سال به سال پیش ما نیان...
از کی کمک بخوان؟
من هروقت یکی از این بچه هارو میبینم جای ناامیدشدن میگم ایندفعه بیشتر هواشو دارم...
ایندفعه بیشتر کمکش میکنم...
-اره عباس...
حق باتوئه...
حالا ما که هیچ...
گاهی که دل حضرت صاحبو میشکونن خیلی قلبم درد میگیره...
پاشو..
بیا بریم پیش بقیه بچه های گردان...
با اونام صحبت کنیم هوای اینارو بیشتر داشته باشن...
+باشه
اصن این شب جمعه با خود #ارباب صحبت میکنیم...
#ما_قوی_هستیم
#راهیان_نور_مجازی
@darmasirroshd