.
قطرهها میخورند به پنجره. فکر میکنم به فاصله ابر تا پنجره. قطرههایی که اینهمه راه دوام آوردهاند تا صاف بخورند به شیشه و بوووم...! پشت هم صدای متلاشی شدن قطرهها هل میخورد تا حلزونی گوشم. سردم میشود. اتاق گرم است اما. اثر قطرههاست. مثل اثر رنگ آبی. هیچ خوشم نمیآید از سرما. از زمستان فقط باریدن و کشیدن زحل روی شیشه بخار گرفته را دوست دارم. میگویند هر قطره را فرشتهای میآورد. کاش میشد سقف را بردارم و خانه پر شود از بوی فرشتهها.
| از شنبه |
#پریشان_نویسی
#بارون
@daroniyat
.🌙 ⃟🌊"
اشتری با مورچهای همراه شد.
به آب رسیدند، مورچه پای باز کشید.
اشتر گفت: چه شد؟
مورچه گفت: آب است.
اشتر پای در نهاد گفت:
بیا سهل است، آب تا به زانوست.
مورچه گفت: تو را به زانوست،
مرا از سر گذشته است...
| شمس تبریزی |
@daroniyat