eitaa logo
درونیـ ـات...🌱
230 دنبال‌کننده
463 عکس
22 ویدیو
0 فایل
• نمی‌دانم، اطلاعی ندارم! • @F_Tohidy
مشاهده در ایتا
دانلود
.🌙 ⃟🤲🏻" معبودم. آمده بودم که تنها باشم با تو. دو رکعتی‌هایم به نیمه نرسیده، بچه‌هایم در اتاق را از جا کندند که گشنه‌اند و تشنه. از پای سجاده رفتم پای گاز. بعد سیر شدنشان، باز آمدم که تنها باشم با تو. پسرکم چشم‌ها را مظلوم کرد و سر برد طرف شانه که پیشش بمانم. سجاده را کنار بچه‌ها و اسباب بازی‌ها پهن کردم و ایستادم به نماز. تو خود شاهدی که چه جنگی شد و چه جیغ و دادی. ممنونم که از ترکش اسباب بازی‌ها حفظم کردی. شرمنده که اناانزلنا را پس و پیش می‌خواندم. حواسم پرت دخترک شده بود. می‌خواست لیوان آبی را بخورد که محتویاتش هیچ شبیه آب زلالی که تو آفریدی، نبود. الله اکبر‌هایم را بلند می‌گفتم تا علی بفهمد که تو بزرگی و نباید سیخ‌های تیرکمانش را در چشم خواهرش فرو کند یا فن پلنگ شکن را رویش اجرا کند یا بخواهد با او کباب بپزد. سجده‌هایم یا خیلی طولانی بود چون حسنا روی سرم نشسته بود یا خیلی سریع چون داشت مهرم را می‌قاپید. در انتهای اعمال امشب نوشته شده بود: به سجده می‌روی و هفتاد بار می‌گویی «سبوح و قدوس...» و بعد حاجت خود را می‌طلبی که به خواست خدا برآورده خواهد شد. هفتادبار عدد زیادی نیست ولی وقتی سجده رفتم تا به همین تعداد ستایشت کنم، سرم با توپ اشتباه گرفته شد. آنچنان ضرباتی پشت‌هم نوش‌جان کردم که همه‌ی حاجت‌هایم پرید. محبوبم و معبودم! این مادری و این اعمال نصفه و نیمه را وسیله‌ای برای رشد من قرار بده. به شقیقه‌های بی‌حسم، حس را برگردان. لحظه‌ای به حال خود رهایم نکن و تا بهبود و بازیابی اطلاعاتِ مغزم، پرونده‌ی حاجت‌های امشب را باز بگذار. با تشکر بنده‌ی کوچک تو | از لیلة الرغائب | @daroniyat