#معرفی_شهید
🔻نام شهید: ابوالفضل حسن پورگونه
🔻تاریخ تولد: 1348/06/01
🔻تاریخ شهادت: 1367/02/26
🔻 عملیات شهادت: بیت المقدس 6
🔻محل شهادت: ماووت
🔻نحوه شهادت: اصابت گلوله به سر
🔻سن: 19 سال
🔻حوزه بسیج: 247
🔻پایگاه مقاومت: المهدی (عج)
🔻محله زندگی: باغ خزانه
🔻مزار شهید: بهشت زهرای تهران
قطعه 29 ردیف 174 شماره 10
✅ شهید ابوالفضل حسن پور گونه در سال 1348 در محله های جنوب شهر تهران منطقه ابوذر( فلاح سابق) در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و پس از تحصیلات ابتدایی و راهنمایی به مدت یکسال به کار خیاطی و …. مشغول گردید. اولین بار در سن 15 سالگی در سال 1363 از طریق بسیج به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد .......
🧿لینک معرفی و گالری تصاویر شهید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/product/shahid-abolfazl-hasanpoor/
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17
#دانلود_کتاب
💎 مجموعه کتاب قصه فرماندهان
🔻کتاب شماره سه
🔻تکه ای از آسمان
🔻زندگینامه و خاطرات محمد بروجردی
🔻ویژه نوجوانان
✅ انتشار در وبسایت دارالشهدای تهران
☑️ داستانى از مقاطع مختلف زندگى فرمانده تیپ ویژه شهدا، شهید بروجردى، که پس از حضور طولانى در منطقه کردستان و مقابله با ضدانقلاب، به دست ضدانقلاب به شهادت می رسد.
👁 دانلود کتاب PDF تکه ای از آسمان
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/wp-content/uploads/2021/02/boroojerdi-3.pdf
🧿 مشاهده و دانلود تمامی مجموعه کتاب های قصه ی فرماندهان
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/the-story-of-the-commanders/
🆔 @daroshohada17
#معرفی_شهید
🔻نام شهید: عباس ذوالقدر
🔻تاریخ تولد: 1344/03/07
🔻تاریخ شهادت: 1361/02/10
🔻 عملیات شهادت: بیت المقدس
🔻محل شهادت: خرمشهر
🔻نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر
🔻سن: 17 سال
🔻حوزه بسیج: 247
🔻پایگاه مقاومت: شهید دهقان
🔻محله زندگی: آذری
🔻مزار شهید: بهشت زهرای تهران
قطعه 26 ردیف 45 شماره 48
✅ هفتم خرداد 1344، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش عبدالله و مادرش،خوشقدم نام داشت. تا پایان سوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.....
🧿لینک معرفی و گالری تصاویر شهید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/product/shahid-abbas-zolghadr/
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
❤️ کجایید ای سبک روحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj
🆔 @daroshohada17
☆∞🦋∞☆
#تلنگرانه🔔
فهمیده ام ڪه خیلے وقتـــــ ها
#گناه نکردن
نتیجه فراهم نبودن موقعیتـــــ استـــــ !
توهم تقوا بَرَم ندارد...!
@daroshohada17
#معرفی_شهید
🔻نام شهید: محمد مبتدا
🔻تاریخ تولد: 1342/12/06
🔻تاریخ شهادت: 1361/02/12
🔻 عملیات شهادت: بیت المقدس
🔻محل شهادت: خرمشهر
🔻نحوه شهادت: اصابت ترکش به سر
🔻سن: 19 سال
🔻حوزه بسیج: 247
🔻پایگاه مقاومت: شهید دهقان
🔻محله زندگی: آذری
🔻مزار شهید: بهشت زهرای تهران
قطعه 26 ردیف 68 شماره 40
✅ ششم اسفند 1342، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش شعبانعلی، کارگر بود و مادرش،خوشقدم نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته هنر درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. دوازدهم اردیبهشت 1361، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، چشم، دهان و سوختگی سر شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است......
🧿لینک معرفی و گالری تصاویر شهید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/product/shahid-mohammad-mobtada/
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
#سلام_بر_شهدا✋🌷
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj
🆔 @daroshohada17
#خاطرات
🌼 ناصبی
عبدالرحمان، مسئول عراقی قاطع 3 ، آدم خیلی عجیبی بود و عشقش این بود که با کنیه اش صدایش کنیم و به او بگوییم ابواحمد. هر وقت بهش ابواحمد میگفتیم، کیف میکرد. عرب های بادیه نشین از این رسم ها دارند. هر وقت بچه ها می خواستند خرش کنند، بهش میگفتند: «ابواحمد! ما خیلی مخلص شما هستیم.» عبدالرحمان از روز اول با من مشکل داشت و از من خیلی بدش می آمد. _
یکی از بچه ها گفت: «عزیز! می دونی ایـن چـرا از تـو بـدش می آد؟ عربهای بادیه نشین کلا آدم یه چشم رو بدیمن می دونـد و بـه مثلی هم در این زمینه دارن. تو هم که خیلی سیخ سیخ تـوی چشم این نگاه میکنی! یه مقدار سرتو بنداز پایین، وقتی این می آد آمار بگیره . اینها بدشون می آد تـوی چشمشون نگاه کنی.» گفتم: «خب، من هم از اون بدم می آد، دل به دل راه داره.» روزهای اول که می خواستم تحقیرش کنم و حرصش را دربیاورم، بهش زل می زدم. وقـت آمـار، وقـت هواخـوری، وقتی می آمـد تـوی آسایشگاه،
پـرو پـرو زل می زدم تـوی چشم هایش. اوايـل بـا ایـن کار می خواستم به نوعی با او مبارزه کنم. امـا بـا گذشت زمان که پخته تـر شـدم، فهمیـدم اشتباه می کردم و از بابت آن کارهـا چـه آسیب هایی که ندیدم. چقـدر کتک خوردم، چقدر انفرادی رفتم. یکی از بچه های آسایشگاه که عرب بود، می گفت: «این از اون ناصبی های متعصبـه؛ از عرب های بادیه نشینه؛ از ایـن عرب های اصیل و خیلی خیلی خشک مغز و متعصب.» نگهبان ها، بچه ها را آن قدر می زدند که از هـوش می رفتند و بچه ها، بیهـوش که می شدند، عبدالرحمان دماغ بچه ها را گاز می گرفت؛ گوش بچه ها را گاز می گرفت؛ باسن بچه ها را گاز می گرفت. بچه ها که از درد گاز ایـن ملـعـون بـه هـوش می آمدند، نگهبان هـا دوبـاره شـروع بـه زدن آنها می کردند.
✔️کتاب مست و سنگستان
✔️ خاطرات حاج عزیز فرخی
✔️ از جانبازان و آزادگان منطقه 17
🌸 به جمع دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj
🆔 @daroshohada17
#معرفی_شهید
🔻نام شهید: اسماعیل درخشان
🔻تاریخ تولد: 1344/07/27
🔻تاریخ شهادت: 1374/09/02
🔻محل شهادت: تهران
🔻عملیات شهادت: -
🔻نحوه شهادت: عوارض شیمیایی
🔻سن: 30 سال
🔻محله زندگی: -
🔻مزار شهید: بهشت زهرای تهران
قطعه 70 ردیف 148 شماره 4
✅ بیست و هفتم مهر 1344، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدابراهیم، کارمند راه آهن بود و مادرش،زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. بسیجی و کارگر بود. ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و در بمباران شیمیایی شد. دوم آذر 1374، در تهران بر اثر عوارض شیمیایی شدنش در جبهه ، شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. برادرش مجید نیز شهید شده است.
🧿لینک معرفی و گالری تصاویر شهید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/product/shahid-esmaeil-derakhshan/
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | رهبر انقلاب: انشاءالله شما جوانان در بیتالمقدس نماز خواهید خواند
#القدس_اقرب
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj
🆔 @daroshohada17
#دانلود
🔻موضوع: مداحی
🔻نام مداحی: شهیدان خدایی
🔻مداح: رضا هلالی
🔻مدت زمان: 1 دقیقه و 44 ثانیه
🌹بخشی از متن مداحی:
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک بالان عاشق
پرنده تر زمرغان هوایی
🌸 پخش آنلاین و دانلود
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/kojaed-ey-shahidan-khodae/
🆔 @daroshohada17
#معرفی_شهید
🔻نام شهید: امیرهوشنگ کاتوزیان
🔻تاریخ تولد: 1341/11/07
🔻تاریخ شهادت: 1366/02/27
🔻محل شهادت: شلمچه
🔻عملیات شهادت: -
🔻نحوه شهادت: درگیری با دشمن
🔻سن: 25 سال
🔻محله زندگی: -
🔻مزار شهید: بهشت زهرای تهران
قطعه 29 ردیف 81 شماره 16
✅ هفتم بهمن 1341، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمدرضا، کارگر بود و مادرش،قمر نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته برق درس خواند و دیپلم گرفت. بیکار بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هفتم اردیبهشت 1366، در شلمچه شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است.
🧿لینک معرفی و گالری تصاویر شهید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/product/ُshahid-amir-hooshang-katoozian/
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17
#دانلود_کتاب
💎 مجموعه کتاب قصه فرماندهان
🔻کتاب شماره چهار
🔻پرواز سفید
🔻زندگینامه و خاطرات عباس بابایی
🔻ویژه نوجوانان
✅ انتشار در وبسایت دارالشهدای تهران
☑️ داستانى از مقاطع مختلف زندگى سرتیپ خلبان شهیدعباس بابایى فرمانده پایگاههاى هوایى اصفهان و تهران در ایام جنگ ایران و عراق که براى گروه سنى نوجوان نوشته شده است.
👁 دانلود کتاب PDF پرواز سفید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/wp-content/uploads/2021/02/boroojerdi-3.pdf
🧿 مشاهده و دانلود تمامی مجموعه کتاب های قصه ی فرماندهان
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/the-story-of-the-commanders/
🆔 @daroshohada17
#مثل_ها
مثل روزنامه باطله!
کیف ها را در مغازه های کیف فروشی ببین که چقـدر زیبا و خوش فرم و خوش قواره ایستاده انـد. اگـر داخلشـان بازکنی میبینی پر از روزنامه باطله اند! و وقتی که روزنامـه هـا را بیرون می ریزی از شکل می افتند.
خشم و عصبانیت مثل همان روزنامه باطلـه انـد؛ وقتی آنها را فرو ببریم شکل پیدا می کنیم، شخصیت پیـدا می کنیم. برای همین، قرآن کریم یکی از ویژگیهای اهل ایمـان
را فروخوردن خشم می داند:
والكظمین الغيظ"
یعنی خشم و عصبانیت خود را فرو می برند.
🔻مثل شاخه های گیلاس
🔻اثر محمدرضا رنجبر
🔻از نویسندگان منطقه 17
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj
🆔 @daroshohada17
#معرفی_شهید
🔻نام شهید: محرمعلی مقدم
🔻نام مستعار: غریب آلواتان
🔻تاریخ تولد: 1340/10/18
🔻تاریخ شهادت: 1360/10/20
🔻محل شهادت: آلواتان
🔻نحوه شهادت: اسارت و گلوله باران توسط ضد انقلاب
🔻سن: 20 سال
🔻محله زندگی: جلیلی
🔻مزار شهید: جاویدالاثر
✅ در خانه « اروجعلی» روز هجدهم دی ماه سال 1340، انتظار و شوق برای تولد اولین فرزند خانواده نجف زاده مقدم چرگر، موج می زد « خوش قدم رشیدی خلج » با کمک قابله محلی نوزادش را در کمال سلامت به دنیا آورد. محرم علی در خانه پدری در محله میدان جلیلی در خیابان فلاح ( سابق ) که سالها بعد به نام ابوذر خوانده شد، رشد یافت. از اواخر سال 1356 که با قیام مردم قم و کشتار آنها به دست نیروهای رژیم شاهنشاهی، خیزش انقلابی مردم مسلمان ایران شکل گرفت، هرروز کشور شاهد تظاهرات و راهپیمایی و بیشتر شدن تعداد مردمی شد که به صف مبارزه علیه سلطنت خاندان پهلوی می پیوستند....
🧿لینک معرفی و گالری تصاویر شهید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/product/shahid-moharramali-moghadam/
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17
#دانلود_کتاب
💎 مجموعه کتاب قصه فرماندهان
🔻کتاب شماره پنج
🔻پروانه در چراغانی
🔻زندگینامه و خاطرات حسین خرازی
🔻ویژه نوجوانان
✅ انتشار در وبسایت دارالشهدای تهران
☑️ داستانى از مقاطع مختلف زندگى شهید حسین خرازى فرمانده لشکر امام حسین (ع) اصفهان در ایام جنگ ایران و عراق، که براى گروه سنى نوجوان نوشته شده است.
👁 دانلود کتاب PDF پروانه در چراغانی
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/wp-content/uploads/2021/02/kharazi-5.pdf
🧿 مشاهده و دانلود تمامی مجموعه کتاب های قصه ی فرماندهان
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/the-story-of-the-commanders/
🆔 @daroshohada17
#دانلود
🔻موضوع: مداحی
🔻نام مداحی: مسیر مزار شهدا
🔻مداح: رضا نریمانی
🔻مدت زمان: 6 دقیقه و 41 ثانیه
🌹بخشی از متن مداحی:
دائم تو مسیرِ مزار شهدا موندم،
رفتن رفقا دونهدونه و جاموندم،
حرفایِ زیادیه تو دل واموندهم،
آقا واسه من راهِ چارهای پیدا کن،
این هقهق و اشکِ چشامو تماشا کن،
🌸 پخش آنلاین و دانلود
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/daem-to-masire-mazar/
🆔 @daroshohada17
حق رفاقت
قبل از انقلاب بود که با هم در یک هنرستان عصرها از ساعت 3 بعدازظهرتا 9 شب ، درس می خواندیم. آن موقعها یک فرهنگ خاصی بود بین دانش آموزان جنوب شهر؛ که اگر در مدرسه درگیری و یا بحثی پیش می آمد، با هم قرار میگذاشتند که بعد از مدرسه در فضای بیرون با هم دعوا و به اصطلاح تسویه حساب کنند!
یک روز حاج احمد آمد و به من گفت: «امشب قراره جلوی هنرستان بایستند و با من درگیر شوند.» من هم که تازه با احمد رفیق شده بودم و قصد داشتم حق رفاقت را ادا کنم؛ اصلا به این فکر نکردم که قرار است چه اتفاقی بیافتد!
از مدرسه که بیرون آمدیم؛ دیدیم اوضاع خیلی خراب تر از آن چیزی است که تصور می کردیم. سی، چهل نفر از بچه محلها جمع شده بودند در مقابل ما دو نفر!
درگیری شدیدی اتفاق افتاد و حسابی کتک خوردیم اما حسن این قضیه ایجاد دوستی و رفاقت عمیق تری بین ما شد. در نهایت این رفاقت تبدیل به رابطهی خانوادگی شد و بعد از آن هم جریان ازدواج من با خواهر ایشان پیش آمد.
✅ سردار شهید احمد مایلی
✔️نقل از محمدعلی پسندیده
✔️کتاب پرواز در تاسوعا
🌸 به جمع دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj
🆔 @daroshohada17
#معرفی_شهید
🔻نام شهید: محرم اخلاقی
🔻نام مستعار: -
🔻تاریخ تولد: 1344/02/09
🔻تاریخ شهادت: 1362/01/24
🔻محل شهادت: شرهانی
🔻نحوه شهادت: اصابت گلوله
🔻سن: 18 سال
🔻محله زندگی: گلچین
🔻مزار شهید: بهشت زهرای تهران
قطعه 28 ردیف 99 شماره 9
✅ دهم اردیبهشت 1344، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش حسینقلی و مادرش، رقیه نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم فروردین 1362، در شرهانی بر اثر اصابت گلوله توسط نیروهای عراقی شهید شد. مزار او در بهشت زهرای زادگاهش واقع است....
🧿لینک معرفی و گالری تصاویر شهید
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/product/shahid-moharram-akhlaghi/
🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
🆔 @daroshohada17
#خاطرات
🌼 اون معاون ستاد عملیات جنوبه
کنار هم نشسته بودند. سلام نماز را که دادند، گفت:«قبول باشه». احمد دلش می خواست بیشتر با هم حرف بزنند. ناهار را که خوردند، حسن ظرف ها را شست. بعد از چای کلی حرف زدند، خندیدند. گفت:«حسن بیا به مسئول اعزام بگیم ما می خوایم با هم باشیم؛ می آی؟» باشد این طوری بیشتر با همیم.
-آقاجون، مگه چی میشه؟ ما میخوایم با هم باشیم. -با کی؟
-اون پسره که اون جا نشسته، لاغره، ریش نداره.
-مسئول اعزام نگاه کرد و گفت: نمی شه.
- چرا؟ پسر جون! اونی که تو می گی فرمانده اس؛ حسن باقریه؛ من که نمی تونم اونو جایی بفرستم؛ اونه که همه رو این ور اون ور می فرسته. معاون ستاد عملیات جنوبه!
✔️کتاب سیمای افلاکیان
✔️ شماره 9
🌸 به جمع دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj
🆔 @daroshohada17