🖌" جدال احسن در دانشگاه علوم پزشکی تهران"
↙️ ۱- توانایی با هم #حرف_زدن ، در عین این که سادهترین توانایی بشر و اصولا فصل اختلاف ما با حیوانات قلمداد میشود، در روزگار ما عنصری کمیاب است.
در ایران، نه تنها دانشگاه -به معنای آن دانشگاه روشنگریساز و یا حتی حاصل روشنگری- نداشته و نداریم، که حتی هنوز فاقد یک میز گفتگو هستیم که بتوانیم پشتاش بنشینیم و با هم گفتگو کنیم.
موضوع هم خیلی مهم نیست و این وضع شامل حال تقریباً همه مسائل میشود.
برای آسیب شناسی #گفتگو باید به سنت ایرانی و دوران افول خردورزی و تولد بیمار مدرنیسم در جغرافیای ایران و بسط شکاف های نو در عرصه نظر اندیشه بازگشت اما در دهه اخیر گره های جدیدی بر این کلاف افزوده شده:
لشکر عظیم بزرگان، استادان و شبه روشنفکرانی که خود در ساختار حکومت دارای مسئولیت اند و هر یک در جایی از این پایتخت مُلک طلقی دارند و انبوه خَدم و حشَم های آنها ،باعث شده کسی را شایستهی اظهار نظر و مباحثه ندانند، و اگر هم در شبه گفتگویی منولوگ حاضر میشوند ، ساحت نظراتشان با آنچه در عمل بدان مشهورند باعث بی اعتمادی افکار عمومی به اصل گفتگو میشود
بخش ثابتی از این جماعت را میتوان در همه دولت های ایران دید.
در این فقدان مدیریت گفتگو ، توده های جامعه نیز بیش از آنکه پیگیر و تابع مواضع نخبگان باشند، نگاهشان به مواضع جماعت #سلبریتی هایی است که اغلب از حداقل ( اطلاعات/دانش ) بی بهره اند.
↙️ ۲- عصر ۵شنبه گذشته به همت جمعی از نخبگان دانشگاهی نظیر استاد #قناعتی از #بسیج_جامعه_پزشکی مباحثه ایی با محوریت دکتر #شکوری_راد ( به نمایندگی از جریان موسوم به #اصلاحات ) و دکتر علیرضا #زاکانی (به نمایندگی از جریان موسوم به #اصولگرا ) در طبقه نهم ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد؛
مباحثه ایی که اگر چه گاه طرفین یکدیگر را به عدم صحت حرف های هم متهم می کردند اما میشد در آن تلاش هر دو جریان را برای مفاهمه و مباحثه اقناعی لمس کرد ،
بی شک کنار زدن پیش فرض های تحلیلی و بایسته های سیاسی برای هر بیننده ایی نظیر بنده ، کاری بسیار سخت است تا بتوانم از "جدال دو زبان و اندیشه" بازتابی عادلانه ارائه کنم، اما این را به جرات میتوانم بیان کنم که چنانچه این گونه رخدادها به سنتی جاری و مستمر در بطن دانشگاه و #حوزه تبدیل شود، میتوان بازتابهای فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی آن را در کوتاه مدت در سطح نخبگان و در میان مدت در سطح جامعه مشاهده کرد ؛
#جدال_احسن ، بر اساس اصول و منافع مشترک همان اصل وحیانی و فراموش شده است.
⚜ @darossalamm
♦️دوروز پیش از بین چند خانه که پیشنهادش کرده بود،برای یک مهمانی کوچک ،سومی جذاب تر به نظرم آمد
چون سهم اش از سفره #انقلاب بیشتر بود،
ساعت۱۹به درب خانه مجلل شان رسیدیم، #رانت خوارها تصاویر ۲نفر از خانواده شان را هم سر در خانه زده بودند!
زنگ راکه زدیم پسردوم خانواده که حالا به سن بازنشستگی رسیده بود به استقبالمان آمد
یک #ژن_خوب ،خونگرم واهل مطایبه ...
در درگاه خانه پیرزنی با عصاایستاده بود باچهره ای سرخ و سفید...همسرش که یک #امدادگر بود سال ۶۱بعد ازچند بار سفر تفریحی! حوالی مرز عراق...
و هنوز داغ او خنک نشده بود،پسر بزرگ تر او در سال ۶۶ در یک بوم گردی! در ارتفاعات #ماهوار #بانه میهمان دمکراتهای #کردستان میشودو هنوز جسدش برگشته پسردوم هم که حالا کنار ما نشسته بود باهمه سن کمش به این جُنگ رفته بود اما برگشته و چقدر باحسرت از این خُسران سخن میگفت..
"لبخند"همانی که تاآخرین لحظه از چهره هیچ یک ازاهالی خانه #شهیدان "حکاکیانِ اصفهانی" دور نشد؛
ودقایقی بعد،این ما بودیم که دور میشدیم از حس خجالتی که به سهم خود و همه مسئولین #حوزه _سلامت به دلمان ماسیده بود...در آن دقایقی که میهمان شهیدی از شهدای حوزه سلامت بودیم
💠ازخیابان ۱۷شهریور به طرف خیابان انقلاب هنوز میشد آثارضرب و جرح را بر تن خسته شهر دید
نرده های که دوباره جوشش داده بودند و چه کسی است که نداند،نرده های #خیابان_انقلاب را هم همین ها که امشب مهمانشان بودیم حفظ کرده اند
آدم های نجیبی که مثل همه مردم،فشار اقتصادی را بر گُرده خود تحمل میکنند ،دروغ گویی و بی تدبیری ،دزدی ودغل کاری رامیبینند اما ...
🔆 #دارالسلام
@darossalamm