درراه بندگی
✍ گزارش لحظه به لحظه از: #شهادت_حضرت_زهرا_س 2⃣قسمت دوم 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 #خداوند در شب
✍ گزارش لحظه به لحظه از
#شهادت_حضرت_زهرا(س)
🔅قسمت سوم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
پس از سه روز که برنامه نماز بر بدن پیامبر پایان یافت، امير المؤمنین(ع) جنازه مطهر رسول خدا را طی مراسمی به خاک سپرد در حالی که عده بسیاری به یاری غاصبان خلافت شتافته و برای نماز بر بدن پیامبر حضور نیافته بودند.
#حضرت_زهرا(س) در روز دفن پدر به گونه ای که اهل سقیفه بشنوند صدا زد:
«عجب روز ناخوشایندی»!
ابوبکر با شنیدن صدای حضرت در جواب گفت:
روز تو ناخوشایند است !!
پس از دفن پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) بر سر قبر آمد و مشتی از خاک آن برداشت و بر چشمان و صورتش گذاشت و این اشعار را خواند:
کسی که تربت پیامبر را می بوید، هرگز در طول زمان، عطرهای گرانبها را نخواهد بویید. مصیبت هایی بر من وارد شد که اگر بر روزها نازل میشد شب می شدند.
#برای_فاطمیه_چیکارمیتونی_بکنی؟
کانال "درراه بندگی"
@darrahbandgi
درراه بندگی
✍ گزارش لحظه به لحظه از #شهادت_حضرت_زهرا(س) 🔅قسمت سوم 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 پس از سه روز که
✍ گزارش لحظه به لحظه از
#شهادت_حضرت_زهرا(س)
✨ قسمت چهارم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
تصمیم جدی بر بیعت اجباری امیرالمؤمنین از آنجا آغاز شد که عمر به ابوبکر گفت:
«همه مردم با تو بیعت کرده اند، غیر از این مرد و خاندان و اصحابش. اکنون سراغ او بفرست»
ابوبکر «قنفذ» را سراغ امیرالمؤمنین فرستاد و او را برای بیعت فراخواند. حضرت شخصا بر در خانه آمد و به آنان پاسخ رد داد. این کار سه بار تکرار شد و در مرتبه سوم امیرالمؤمنین فرمود:
«من کسی نیستم که وصیت برادرم پیامبر را رها کنم و سراغ ابوبکر و آن ظلم و باطلی که بر آن اجتماع کرده اید بیایم.»
با پاسخ منفی حضرت درباره بیعت، عمر به قنفذ و همراهیانش گفت:
«بروید! اگر به شما اجازه داد وارد خانه او شوید و گرنه بدون اجازه وارد شوید.»
آنها آمدند و اجازه ورود خواستند.
این بار #حضرت_زهرا پشت در آمد و فرمود:
«به شما اجازه نمی دهم وارد خانه من شوید.»
همراهان قنفذ برگشتند ولی او آنجا ماند. آنان که بازگشته بودند به ابوبکر و عمر گفتند:
«فاطمه چنین گفت و ما از اینکه بدون اجازه وارد خانه اش شویم خودداری کردیم.» عمر عصبانی شد و گفت:
ما را با زنان چه کار است!!!
سپس نزد ابوبکر آمد و گفت:
«برخیز که برایت افراد پیاده و سوار بسیاری تدارک دیده ام.»
ابوبکر بر منبر نشست و عمر همراه مغيرة بن شعبه که هیزم با خود حمل می کرد به سوی خانه اميرالمؤمنین حرکت کردند....
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
کانال "درراه بندگی"
@darrahbandgi
درراه بندگی
✍ گزارش لحظه به لحظه از #شهادت_حضرت_زهرا(س) ✨ قسمت چهارم 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 تصمیم جدی بر
✍ گزارش لحظه به لحظه از
#شهادت_حضرت_زهرا_س
💠 قسمت پنجم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
هنگامی که عمر و همراهانش به در خانه #حضرت_زهرا(س) رسیدند، او در را کوبید. حضرت زهرا که سرش را بسته بود و جسمش از شدت حزن نحیف شده بود، پشت در رفت و آنجا نشست در حالی که مطمئن بود بدون اجازه او وارد خانه نخواهند شد.
ناگهان یاران ابوبکر و عمر در را با شدت به صدا درآوردند و صداهایشان را بلند کردند و اهل خانه را با سخنانی ناروا مورد خطاب قرار دادند. در این حال عمر با لگد به در زد و تهدیدات خود را آغاز کرد و فریاد زد:
ای پسر ابوطالب، در را باز کن که اگر باز نکنی در را با آتش می سوزانم. قسم به آنکه جانم به دست اوست، یا برای بیعت می آیی یا خانه را بر سر شما آتش میزنم. یا علی، بیرون بیا و بر آنچه مسلمانان متفق شده اند موافقت کن و گرنه تو را به قتل می رسانیم. ای پسر ابوطالب، اگر خارج نشوی داخل می شویم و خانه را با اهل آن به آتش می کشیم. به خدا سوگند، یا برای بیعت با خلیفه رسول خدا می آیی یا بر سرت آتش بپا می کنم.
در این هنگام حضرت زهرا از پشت در فرمود:
«ای گمراهان دروغگو، چه می گویید و چه می خواهید؟»
عمر گفت:
«ای فاطمه، پسرعمویت را چه شده که تو را برای پاسخ فرستاده و خود پشت پرده نشسته است؟»
#حضرت_زهرا(س)فرمود:
«ای شقی، طغیان و سرکشی تو مرا به اینجا آورده و حجت را بر تو و هر گمراه منحرف تمام کرده است.»
عمر گفت:
«این سخنان باطل و زنانه را رها کن و به علی بگو بیرون بیاید.»
#حضرت_زهرا(س) فرمود:
«ای عمر، آیا با حزب شیطان مرا می ترسانی در حالی که حيله شیطان ضعیف است؟!»
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
کانال "درراه بندگی"
@darrahbandgi
درراه بندگی
✍ گزارش لحظه به لحظه از #شهادت_حضرت_زهرا_س 💠 قسمت پنجم 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 هنگامی که عمر و
✍ گزارش لحظه به لحظه از
#شهادت_حضرت_زهرا(س)
✨ قسمت ششم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
عمر گفت: «اگر علی برای بیعت نیاید هیزم می آورم و این خانه را بر سر اهل آن به آتش می کشم و هر کس در آن باشد می سوزانم.»
#حضرت_زهرا(س) فرمود:
ای عمر، ما را با تو چه کار است؟ چرا ما را با مصیبتی که در آن هستیم رها نمی کنی؟
عمر گفت: «در را باز کن و گرنه خانه شما را به آتش می کشم. ای فاطمه، هر کسی در خانه است بیرون کن وگرنه خانه را با اهلش می سوزانم»
#حضرت_زهرا فرمود: «آیا خانه را بر سر فرزندان على و من آتش می زنی؟»
عمر گفت: آری به خدا قسم! مگر آنکه بیرون بیاید و بیعت کند.
#حضرت_زهرا فرمود: «وای بر تو! این چه جرأتی است که بر خدا و رسولش پیدا کرده ای؟ آیا می خواهی نسل او را قطع کنی و نور خدا را خاموش نمایی، در حالی که خداوند نور خویش را به سرانجام خواهد رساند؟»
عمر گفت:بس کن ای فاطمه! اکنون نه محمد حاضر است و نه ملائکه، امر و نهی و منعی از سوی خدا می آورند! علی نیز همانند بقیه مسلمانان است. اکنون یکی را انتخاب کن که یا او برای بیعت با ابوبکر بیرون بیاید و یا خانه شما را به آتش بکشم.
حضرت زهرا در حالی که اشک از دیدگانش جاری بود به درگاه خداوند عرضه داشت:
#خدایا، نزد تو شکایت می کنیم از فقدان پیامبر و فرستاده و منتخب تو... خدایا، از این امت شکایت می کنم که بعد از پیامبر کافر شده اند. حق ما را غصب کرده اند و حرمت پیامبر را مراعات نمی کنند.
عمر گفت: «ای فاطمه، این سخنان زنانه را تمام کن...»
#حضرت فرمود: ای عمر، آیا از غضب خدا نمی ترسی که می خواهی بدون اجازه من وارد خانه ام شوی؛ اینجا خانه رسالت و محل نزول جبرئیل امین و ملائکه مقرب است. حیا کن و از این کارهای پست دوری نما.
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی
کانال "درراه بندگی"
@darrahbandgi
درراه بندگی
✍ گزارش لحظه به لحظه از #شهادت_حضرت_زهرا(س) ✨ قسمت ششم 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 عمر گفت: «اگر
✍ گزارش لحظه به لحظه از
#شهادت_حضرت_زهرا(س)
قسمت هفتم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
#امیرالمؤمنین و حضرت #زهرا و فرزندانشان در خانه بودند که عمر فریاد زد:
«خانه فاطمه را با هر کسی که در آن است آتش بزنید!» با شنیدن این صدا حضرت زهرا از پشت در فرمود:
«پدرجان، یا رسول الله، پس از تو از سوی پسر خطاب (عمر) و پسر ابی قحافه (ابوبکر) چه مصیبت هایی به من می رسد. ای عمر، ای دشمن خدا و پیامبر، لعنت خدا بر تو باد.»
با شنیدن صدای حضرت، عده ای گریه کنان از خانه فاطمه دور شدند.
در حالی که همه ناباورانه نگاه می کردند و انتظار چنین کاری را نداشتند، عمر آتشگیره را به هیزم هایی گرفت که خار مغیلان زیر آنها قرار داده بود و آنها را شعله ور ساخت.
با شعله گرفتن هیزم ها، آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که حضرت زهرا پشت در نشسته بود. در این حال قنفذ سعی می کرد در را باز کند تا به داخل خانه هجوم بیاورند.
حضرت زهرا برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد، در حالی که می فرمود:
«شما را به حق خدا و پدرم پیامبر قسم می دهم که از ما دست بردارید و باز گردید!»
با آتش گرفتن در، باز کردن آن آسانتر شده بود؛ ولی حضرت زهرا همچنان در را محکم گرفته بود تا باز نشود. در این حال عمر تازیانه ای از قنفذ گرفت و آماده هجوم به خانه شد.
کم کم آتش به این سوی در خانه رسید در حالی که شعله می کشید و حرارت آن بر بدن و صورت حضرت زهرا می خورد. در آن لحظه ناگهان عمر چنان با لگد به در نیم سوخته زد که آن را از جا کند و شکست!
پیش از آنکه حضرت زهرا بتواند کنار برود، در با تمام سنگینی بر روی آن حضرت افتاد. در این حال فاطمه بین در و دیوار قرار گرفت و بر همه بدن آن حضرت آسیب رسید....
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
کانال "درراه بندگی"
@darrahbandgi
درراه بندگی
✍ گزارش لحظه به لحظه از #شهادت_حضرت_زهرا(س) قسمت هفتم 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 #امیرالمؤمنین
✍ گزارش لحظه به لحظه از
#شهادت_حضرت_زهرا(س)
قسمت هشتم
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
با شکستن در، عمر بی محابا وارد خانه شد و در حالی که حضرت زهرا بین در و دیوار بود بار دیگر با محکم ترین لگد به در زد. سپس چنان در را بر روی حضرت زهرا فشار داد که نزدیک بود روح از تن آن حضرت خارج شود!
در شعله گرفته با ضرب لگد بر صورت و سینه و پهلوی صدیقه کبری برخورد کرد و میخ در بر سینه حضرت فرو رفت و خون جاری شد. همچنین فشار شدیدی بر سینه آن حضرت وارد شد به گونه ای که یکی از استخوانهای سینه اش را شکست و صدای ناله اش بلند شد.
فشار در بر بدن حضرت زهرا به حدی بود که در همان لحظه، حضرت محسن در رحم مادر به شهادت رسید. در اثر این ضربات، حضرت زهرا با صورت بر زمین افتاد در حالی که آتش همچنان زبانه می کشید!
در آن حال حضرت، صیحه ای زد که هر کس شنید گمان کرد مدینه زیر و رو شد و فرمود:
ابتا، یا رسول الله، آیا اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار می کنند؟ آه، ای فضه، مرا دریاب! به خدا قسم، فرزندی که در رحم داشتم کشتند.
سپس حضرت زهرا از زمین برخاست در حالی که قتل محسن را احساس می کرد و از شدت ضربت در و جراحات به دیوار تکیه داد.
#برای_فاطمیه_چیکار_میتونی_بکنی؟
کانال "درراه بندگی"
@darrahbandgi