اون علی‌ای که سنگشو به سینه می‌زدی من هستم ... :)

- خون گریه مـی کنند ملائک گمان کنم زینب به خانه روضه‌ی مادر گرفته است

ولی آقای امام حسین، امشب یه جورِ عـجــیـب تـری دلـمـون هـواتـونُ کرده

- حالا نکند پنـجـره را باز بگـذاریـم پَرپَر شود آن لاله‌یِ زخمی به نسیمی

السـلام‌علیک‌یاامیرالمومنین‌ علی‌بن‌ابی‌طالب‌علیه‌السلام

- از خدا خواستم هر چه که دارم بدهم جای آن چَشم بگیـرم که تماشـات کنم

خدای بزرگِ من من و به خاطر تمام گناه ها و لغزش هایـی که باعـث شـد پیش خودم شـرمنـده بـشـم ببخش، هر چند که شـرمنده‌گی نزد تـو، در الویـت و سـزاوارتره. ولـی مـگـه تو غیـر از مـنـی؟ و یا مــن غـیـر از تـوام؟ کــســـی و شرمنده‌ی خودش نکن عزیزم اول حرفـمـم تو رو بـزرگ خـطـاب کـردم که بگم من در مـقـابل تو چقدر کوچـیـکم کوچیک و پشـیـمون و هـواییِ آغـوش تو - ای درگاهِ همیشگی و محکم و فناناپذیر

- بر تکرارِ این تکرار، "توان" نمی بینم

از رنج های دنیا، پناه به علی(ع) ...