خدای بزرگِ من
من و به خاطر تمام گناه ها و لغزش هایـی
که باعـث شـد پیش خودم شـرمنـده بـشـم
ببخش، هر چند که شـرمندهگی نزد تـو، در
الویـت و سـزاوارتره. ولـی مـگـه تو غیـر از
مـنـی؟ و یا مــن غـیـر از تـوام؟ کــســـی و
شرمندهی خودش نکن عزیزم
اول حرفـمـم تو رو بـزرگ خـطـاب کـردم
که بگم من در مـقـابل تو چقدر کوچـیـکم
کوچیک و پشـیـمون و هـواییِ آغـوش تو
- ای درگاهِ همیشگی و محکم و فناناپذیر
ببینید چطور عالم را به دو صف تقسیـم
می کنند. یک صف، صفِ خدا؛ یک صـف،
صفِ موجودات دیگر. در این صف دیگـر،
همه ی ذراتِ عالم، بندگان خدایند در حّد
واحد.
می خواهم بگویم از لحاظ بندگیِ خدا،
بینِ دو موجودِ عالم هیچ برتری نیست.
از این جهت که بنده ی خدا هستند، از
این جهت که تحت قدرت و در قبضهیِ
خدایند، همه یِکسانند، همه !
- اندیشهیِاسلامی
- از لحـاظ روحـی نیاز دارم بـرم به اون
سِنـی که وقتـی حضرت مادر داره کتلـت
درست می کنه، سهمِ من کتلتای کوچـولو
و بند انگشتی باشه. دقیقاً با هـمـون سـر
انگشت هایِ حناییش . .