مَهجور
- یقنعنـي يـريـد يـگـول انـه بخـير يتبـسـم ولا شيبة بقت بحسين ماصابغها لون الدم
-
-
قانعم می کند، می خواهد بگوید
حالش خوب است، لبخند می زند
موی سفیدی در حسین نمانده که
به خـون رنـگ نـشـده بـاشـد . . .
هنگامـی که هلال ماه محـرم دمیـده
مـیشود ملائکه پیـراهن امـام حسین
علیهالسلام را خدمتِ حـضـرت زهـرا
سلاماللهعلیها آورده و از عرش الهـی
آویزان میکنند در حالی که پاره پاره
شـده از ضـربه های شمشـیر و آغشته
به خون است . . .
مـا و شیعیانمان ایـن پیراهن را با
چشم بصیرت و نه بصر مـیبینیم
پس اشک های ما سرازیر میشود.
_ امامصادقع' | ثمراتالاعواد _
الســلام عـلـی الحسـیـن
و علی علی بن الحسـیـن
و عـلــی اولاد الحـسـیـن
و علی اصحـاب الحسین
و عـلـی عـبـاس الحسین
و عـلـی انـصـار الحسیـن
Mehdi Rasooli - Oomadam Tanhaye Tanha (128).mp3
5.7M
- اومـدم تنهـایِ تنها،
من همون تنها ترینم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا اباعبدالله . .
مَهجور
یا اباعبدالله . .
-
و قـسـم به حلقهی تنگِ دسـتـانِ پیمبر
بـه دور تنِ کوچـک حسین . . آن زمان
که از چگونگی مصیبت و سـرانجام او
آگاه بود . . . اللهواکبر
مَهجور
یا اباعبدالله . .
-
پیامبر از جلـوی خانهی فاطـمـه رد
مـی شـد که صـدای گریـه ای شنید،
گریهی حسین. گفت: دخترم آرامش
کن. مگر نمیدانی از گریهی حسیـن
اذیت میشوم؟
( خوب شد پیامبر کربلا نبود )
_ کتابِ قصهی کربلا _
[ علیع'، حضرتِ پشتوانه . . ]
پشتوانه= چوبی که پشت دیوار
مـیگــذارنـد مـبـادا فــرو ریــزد.
Koveytipoor - Khizo Jame Nili Kon (128).mp3
6.06M
نبض جاده بیدار از بویِ
خونِ خورشید اسـت . .