eitaa logo
مدرسه انقلاب ۱
7.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
322 فایل
💡 بصیرت تاریخی و مبارزه با تطهیر پهلوی 🆔 @darseenghelab 📣 کانال‌ دیگرمون:👇 🎙صوت های تاریخی سیاسی 🆔 @historysvoic کپی مطالب صلواتی است! ادمین: @hmohammadii
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هشتگ مزدور
🔥 مهم 🔥 ⛔️ متن شایعه : ⬅️ کاهش سهم ایران از دریای خزر!! 😳 این دریا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دریای مشترک میان شوروی و ایران بود. پس از فروپاشی شوروی به دلیل طولانی شدن روند مذاکرات جهت تعیین رژیم حقوقی دریای مازندران که بیش از یک دهه زمان را مصروف خود نمود و ناکامی نشست‌های مختلف سران دولتهای ساحلی، تلاش برای تقسیم در میان برخی از 5 دولت ساحلی (روسیه ایران ترکمنستان قزاقستان آذربایجان) با پشتیبانی و طراحی روسیه صورت گرفت. روسیه نیز از ابتدای فروپاشی شوروی تا سال 2000 طرفدار رژیم حاکمیت مشاع دولت‌ها بود اما از سال 2000 به بعد دیدگاه این کشور به سمت مواضع آذربایجان و قزاقستان متمایل شد. به همین دلیل، در سال 2003 سه کشور روسیه، قزاقستان و جمهوری آذربایجان با استفاده از ضعف سیاسی ایران در جامعه بین‌المللی و مسائل ناشی از آغاز بحران هسته‌ای، موافقتنامه ای سه جانبه را دائر بر تقسیم دریای مازندران را امضا کردند که عملا ۶۴ درصد از محیط دریا را در حاکمیت آنها قرار داد. بر اساس این توافق، قزاقستان ۲۷ درصد، روسیه ۱۹ درصد و جمهوری آذربایجان ۱۸ درصد از مازندران را متعلق به خود نمودند و برای ترکمنستان، حدود ۲۳ درصد نیز درنظر گرفته شد و تنها حدود ۱۳ درصد برای ایران باقی ماند. در این میان، آذربایجان نیز با حمایت امریکا و تمهیدات فنی مربوط به اکتشاف و بهره‌برداری از منابع نفت و گاز، عملاً نسبت به تسلط بر بخش زیادی از این دریا و اعلان حاکمیت بر آنها اقدام کرد و بهره برداری از منابع نفت و گاز را نیز آغاز نمود. (متن شایعه خلاصه شده) ✅پاسخ: 1️⃣ ایران هیچگاه 50 درصد خزر نبوده است و دمیدن بر یک مالکیت واهی، چیزی جز سیاسی کاری و خودتحقیری نیست. اصلا با توجه به نقشه و موقعیت طبیعی دریاچه و کشورهای اطراف آن، سهم 50 درصدی ایران از دریاچه امکانپذیر نیست! 2️⃣ ایران تنها بخش کوچکی از سواحل جنوبی خزر را در اختیار دارد و چندین برابر آن در اختیار کشورهای دیگر است. چگونه می‌توان پذیرفت که ایران با اندکی ساحل، صاحب نیمی از خزر شود و بقیه با سواحلی به مراتب طولانی تر از ایران، مالکیت مشابه داشته باشند. در زمان شوروی سابق هم همین منطق ساده حاکم بود و آن مرزهای طولانی در شمال، غرب و شرق دریا متعلق به شوروی بوده است. 3️⃣ گاهی این ادعا را مطرح می‌کنند که در سالهای 1921 و 1940 ، ایران و شوروی سابق، معاهده‌هایی امضا کرده بودند و طبق آن معاهده‌ها، خزر را بین خودشان بالمناصفه تقسیم کرده بودند. اما هرگز بین ایران و شوروی چنین معاهده‌ای وجود نداشته! بلکه هر دو کشور توافق کرده‌اند که در آب ای خزر به طور مساوی «حق کشتیرانی» داشته باشند، از معافیتهایی برخوردار شوند و بتوانند تا 10 میل دریایی از سواحل خود ماهیگیری کنند. در این دو معاهده، تقسیم 50 درصد مالکیت دریا در این معاهده‌ها وجود خارجی ندارد. وقتی چنین توافقی وجود نداشته، چرا باید کشورهای ساحلی خزر بر مبنای توهمات ما رفتار کنند؟!😐 4️⃣ هنوز رژیم دریایی مشخصی در دریای خزر مصوب نشده است و سهم 13 درصدی ایران، یک پیشنهاد بوده که با مخالفت ایران، تصویب نشده است و هم اکنون نشستهای زیادی با طرفهای سهیم در دریای خزر صورت میگیرد. ایران با توجه به اصل «انصاف» معتقد به سهم 20 درصدی خود به عنوان آستانه حداقلی حقوق و منافع ملی است و این موضوع در حال رسیدگی و پیگیری است . 5️⃣یک سوال ساده از کسانی که مدعی سهم اندک ایران هستند: طبق کدام قرارداد ایران سهم 13 درصدی را قبول کرده است؟ اینها تنها شایعاتی است که فقط برای تخریب صورت میگیرد و هیچ گونه سندی در مورد آن امضا نشده است. 6️⃣یادمان باشد ایران بعد از سال 57 در بحث تمامیت ارضی کشور و حفظ مرزهای این سرزمین به صورت قاطع برخورد کرده است. از برخورد با تجریه‌طلب‌ها در غرب و شرق کشور تا جنگ تحمیلی 8 ساله، که کمتر آن را در سالهای قبل از سال 57 به مانند جدایی استان چهاردهم ایران (بحرین ) را شاهد هستیم. درود بر همه ی شهدا و حافظان این سرزمین ✍️ اطلاعات بیشتر: http://yon.ir/7c0a و http://yon.ir/FN0d 🔴 لطفا این مطلب را بازنشر کنید 🔴 @mozdoor
@injairanast ⭕️ ۴ گونه ولایتمداری از تا 🔹زمانی که پیروزی سپاه اسلام بر معاویه نزدیک بود عمروعاص نیرنگ‌باز پیشنهاد سازش و را پیش کشید، فشار سپاه حضرت علی(ع) به ایشان مذاکره و سپس فرستادن اشعث بجای مالک را تحمیل کردند روایت رفتار سپاهیان حضرت در آن زمان و پس از آن، ۴ گونه و عاقبت آن را نشان میدهد: 1⃣ گروه اول امثال " " ها بودند که " " داشتند و با امید به دشمن و تذبذب در اطاعت از ولی دنبال ظاهر سازی و گرفتن موافقت ولی با نظرات خود بودند. اینها در دفاع از جایگاه ولی ثابت قدم نبودند و در سوابقشان گاهی در فکر پیوستن به معاویه بودند و گاهی رشادت در سپاه حضرت نشان میدادند و با ساده‌لوحی در لحظات حساس وا میدادند و بدنبال همراه کردن ولی با نظرات خود بودند نه همراه شدن با ولی و وعده‌های پوچ دنیوی نظیر اتمام جنگ به مردم میدانند تا با تحریک آنان، مسیر مدنظر خود را به حضرت تحمیل کنند و در عمل دست حضرت را بسته و در پازل دشمن بازی میکردند؛ خیلی از این جمع بعدا به معاویه پیوستند و نفاقشان نابودشان کرد. امثال اینها در زمان ما هم گفتند باید رفت با کدخدا بست و با ساده‌لوحی دنبال توافق با آمریکا بودند و با تبلیغ و وعده پوچ بهبود اقتصاد مسیر سازش و را تحمیل کردند. 2⃣ گروه دوم امثال " " بودند که قبل از شکستن بیعت، " " داشتند. اینها نه تنها علیه جریان اشعث افشاگری نمیکردند بلکه زمینه‌ساز بروز آنها بودند و خود مسیر سازش را به حضرت پیشنهاد میدادند اما پس از حکمیت و گول خوردن اشعث از عمروعاص، تغییر موضع داده و بابت کوتاهی خودشان از حضرت طلبکار بودند که ما نمیدانستیم تو چرا جلوی ما را نگرفتی و حضرت را تکفیر میکردند؛ مساله سکونت ابن ملجم در منزل اشعث در شب قبل از شهادت حضرت، نشانی از پیوند پنهانی خشک مغزی با نفاق است. خوارج زمان ما هم وقتی در قدرت بودند بخاطر نفسانیت و الهامات عرفان کاذب، با رها کردن کشور و حاشیه‌سازی زمینه‌ساز حضور واداده‌ها در قدرت شدند و درحالیکه خود دنبال شکستن قبح بودند و در ایام انعقاد برجام سکوت کرده بودند پس از روشن شدن ابعاد این خیانت‌نامه، وقیحانه آنرا را پروژه آقای خامنه‌ای میخوانند! خوارج فعلی در حالی به استناد سوابق خود دنبال سهمند و خود را درون انقلاب تصور میکنند که یادشان رفته خوارج صدر اسلام در ماه صفر ۳۷ ه.ق در سپاه حضرت در جنگ صفین بودند و ماه صفر ۳۸ ه.ق در نهروان مقابل حضرت بودند؛ یعنی تنها یک سال فاصله از حق محض تا ! 3⃣ گروه سوم یاران " " حضرت بودند که دنبال " " بودند و خود را دنباله‌روی ولی معرفی کرده و ولایت‌بسندگی را ترویج میکردند و همه چیز را به شخص ولی ارجاع میدادند؛ اگر اشعث از حکمیت میگفت به حضرت ارجاع میدادند اگر عمار از مقاومت میگفت باز به حضرت ارجاعش میدادند؛ دنبال تحلیل نبودند و به اسم اطاعت، عقل را کنار میگذاشتند و در عمل سربار حضرت میشدند؛ اینها عمدتا از ولایت حضرت خارج نشدند اما توجیه‌گر مسیر اشعث‌ها شده و تحت اثر تبلیغات آنها مقهور شده و آنرا مصلحت میخواندند! در جامعه امروز ما هم این مدل بشدت ترویج میشود و بعضی از خطبا و تریبون داران خواسته یا ناخواسته بجای اینکه خود را سپر بلای ولی کنند؛ پشت حضرت آقا پنهان میشوند؛ در منابر به تکرار جملات حضرت آقا اکتفا کرده و هیچ هزینه‌ای برای جریان انقلابی پرداخت نمیکنند. در سالهای اخیر جزء ساکتین برجام و بودند و زمان انتخابات از آقا برای کسب رای مایه میگذارند اما بعدا بنام مسیر خائنانه واداده‌ها را تایید، تصویب و تکمیل میکنند. 4⃣ گروه چهارم امثال " و " بودند که دنبال " " بودند. این بزرگان کُنه نظرات حضرت را درک کرده و با روشنگری دنبال جلوگیری از پذیرش حکمیت و فرستادن اشعث بودند؛ امثال مالک پس از جنگ ضمن اطاعت از حضرت در اجرای نتیجه حکمیت، وقوع آنرا نتیجه کم‌کاری خود میدانستند و تماما خود را وقف روشنگری موانع حضرت در تحقق کامل حکومت اسلام میکردند و مردم را برای انتخاب مسیر مدنظر ولی تشویق کرده و آنچه حضرت در مقام امام در بیان و عملش معذوریت داشتند این بزرگواران شرح داده و تبلیغ میکردند و در یک کلام بدنبال ولی بودند تا عدالت و حقوق مردم احیا شود. فریاد "این عمار" حضرت علی(ع) قبل از شهادت که با یادآوری صفین به زبان آوردند و تکرار آن عبارت در زمان فعلی توسط حضرت آقا در برجام و فتنه، نشانگر آنست که اولا چگونه در لحظات تاریخی، ولایتمداری عافیت‌طلبانه، طلبکارانه و منافقانه بهم میرسد و درمقابل ولایتمداری روشنگرانه قد علم میکند ثانیا تنها راه یاری کردن امام زمانه، ولایتمداری روشنگرانه است و سایر ولایتمداری‌ها تنها تکمیل است. ✍ امید نیکو